مهستي شاهرخي
ساعدي و تجربه ي زندان

  • گاهي از اين سئوالات بازجوها خنده اش ميگرفت، ولي بيشتر از لبها، اين زخم هاي او بودند كه خنديدند و پيشاني اش چند چين كوچك برداشت. آن چه درد و عذابش را تحمل ناپذيرتر ميكرد اين بود كه طي هفته ها نميدانست براي چه شكنجه ميشود، بي شك شكنجه گرانش هم چيزي بيش از او نميدانستند چرا كه هنگام انجام «كار» تنها ناسزا ميگفتند و او را به مرگ تهديد ميكردند، ولي نه هيچ اتهام مشخصي بر او وارد ميكردند و نه هيچ جرمي را به او نسبت ميدادند، علت هم روشن بود: ساعدي، نه به قول معروف«خرابكار» بود و نه در هيچ حزب مخفي عضويت داشت و نه حتي به گفته خودش ماركسيست بود.

  • ======================================

    حسين دولت آبادی
    نگاهِ سيّاره

    از ستيغ کدامين کُهستان
    بهمن عشق پيچيده در من.
    کز زمستان اين خشکسالان
    آب های بهاری روان است؟
    «حسن حسام»

  • کتمان نمی کنم. من نيز از کوی « يار» گذر کرده ام و در اين گذر، آواز های خوش بسياری شنيده ام؛ ولی کمتر ديده ام آوازه خوانی را که با آرمان هايش اين چنين صميمی، صادقانه و عاشقانه در هم آميخته و يگانه شده باشد. هر چند من از باور و ايمانی چنين جانسخت و ساروجی، هميشه بيمناک بوده ام. من هرگز آدمی پر شور و بلند پرواز نبوده ام؛ پيوسته از پی کاروان می رفته ام و گاهی کوله بارم چنان بر شانه هايم سنگينی می کرده که مرا به حاشيه می رانده است. بار ها بر کناره ی راه صعب و بی پايان تأمل کرده ام و از خودم پرسيده ام به کجا می روم؟ چرا و برای چه پاوزار بر اين معبر پر سنگلاخ پاره می کنم؟
  • بايد خطر کرد و دَر بُرد/ پا گر نباشد به سر برد/ پيغام گل را به گل ها! ( آواز خروسان جوان)

  • ======================================


    نصرت شاد
    در كابين كشتي ميسي سي پي

  • مارك تواين درادبيات واقعگراي آمريكا چهره اي مهم وخاص است.اوبدون آموزشهاي معمول نويسندگي،ازروزنامه نگاري به داستانسرايي رسيدويكي ازاهل قلم مشهورجهان شد.اوتيزهوش ترين منتقد اجتمايي زمان خود درادبيات آمريكابود.ونه تنها اخلاق گرا،بلكه درسبك وبيان نظراتش،روشنفكري ساده ومنطقي ماند


  • سهراب ملاآواره
    آشتي با ادبيات آمريكا

  • آثار اشتاين بك را ميتوان نتيجه سه پديده : فرهنگ اروپايي، طبيعت آمريكا، و بحران اقتصادي دهه 30 درجهان صنعتي آغازقرن بيستم دانست.اهل طنزي به طعنه ميپرسد اگرآمريكا كشوري باامكانات نامحدود است،چرااين وضعيت شامل حال ادبيات وفرهنگ نباشد؟.


  • نسيم خاكسار
    ريشه دل آدم ها را نبايد كشيد
    گلشيري ستايشگر زندگي

  • گلشيري اگر شتاب بسياري چيزها را داشت شتاب مردن را نداشت. در بسياري از داستان هايش به صورت هاي مختلف او را يا آن زندگي كُش و زنده خوار را به هيئتي مجسم و ديدني درمي‌آورد و به كرشمه همين كلمات راهش را از دزديدن آدم ها مي‌زد. حتا براي يك دم كوتاه هم اگر موفق مي شد احساس پيروزي مي‌كرد. و همين ها را «انفجار بزرگ» مي‌دانست. رقصيدن زن و مردي را مي گويم در همين داستان و در ميدان بزرگ شهر، وقتي حكومت عزا و عذاب در سر چهار راه ها بلندگو و فراش مرگ گذاشته بود و گذاشته است. او جنگجوئي بود كه اهميت دقايق و ثانيه ها را مي‌دانست. و مي‌دانست كه در ذات زندگي رازي هست كه دريافتن آن طلسم شكست ناپذيري مرگ باطل مي‌شود. مرگ عريان مي‌شود.

  • =============================================

    نيلوفر بيضايي
    در بزرگداشت غلامحسين ساعدي و نادر نادرپور

  • ساعدي و نادرپور ، علاوه بر اهميت غير قابل انكار آثارشان در حيطه ي كار حرفه ايشان كه در مورد اولي نمايشنامه نويسي و داستان نويسي است و در مورد دومي شعر، علاوه بر حضور هنريشان بعنوان دو تن از خلاق ترين و تاثيرگذارترين هنرمندان معاصر ايران ، تعداد زيادي مطلب و تحليل اجتماعي و سياسي از خود بجاي گذاشته اند ، يعني كمابيش علاوه بر حضور هنري، در عرصه ي نقد سياسي و اجتماعي نيز حضور داشته اند و بدون اينكه از ارزش آثار هنريشان كاسته شده باشد، بعنوان وجدانهاي بيدار جامعه، روشنفكراني مستقل، در اين عرصه ها نيز آثاري بياد ماندني از خود بر جاي گذاشته اند. هيچيك تحليلهاي سياسي را در كار هنريشان دخالت نداده اند و در عين حال نيز با ادعاي “هنرمند ناب“ بودن ، دخالت در سياست را به “از ما بهتران“ سياستمدار واگذار نكرده اند.


  • خسرو ناقد
    حضور آبی مينا
    در خلوتِ خواب خوانندگان آلمانی
  • پس از ترجمه و انتشار رُمان «بامداد خمار»1 فتانه حاج سيد‌جوادی به‌زبان آلمانی در سال ۲۰۰۰ ميلادی و استقبال بی‌سابقه از اين رُمان ايرانی، دومين اثر اين بانوی نويسنده که مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه او با عنوان «در خلوت خواب»2 است، در پائيز امسال در نمايشگاه جهانی کتاب فرانکفورت منتشر خواهد شد. مترجم اين کتاب نيز «سوزانه باغستانی» است که بامداد خمار را ترجمه کرده است و ناشر نيز «انتشارات زورکامپ- اينزل»، يکی از معتبرترين و قديمی‌ترين ناشران آلمانی است که نه تنها ناشر هر دو اثر حاج سيد‌جوادی است، بلکه ترجمه‌ی گزيده‌ی شعرهای فروغ فرخزاد، دو رُمان از عباس معروفی و يک داستان بلند از هوشنگ گلشيری (با نام مستعار «منوچهر ايرانی») را در کارنامه‌ی انتشارات خود دارد

  • =================

    سارا ارمني
    رمان و انقلابيون حرفه اي

  • رمان ؛ چه يايد كرد ؟ ، اثر چرنيشفسكي،نويسنده روس درقرن 19 ،نسلي ازكارگران وانقلابيون حرفه اي را تربيت كرد.بدين دليل،غيرمنتظره نبود كه رمان فوق،كتاب پرخواننده نسل انقلابي آينده روسيه آنزمان،ازجمله لنين شد.
  • دراين كتاب زني بنام ؛ ورا پاولف،دركنار شوهرخودبنام ؛ راخمانوف، قهرمان دوم رمان است كه باراه انداختن كارگاهي خياطي و قطع رابطه با فرهنگ گذشته اش، سعي ميكند زنان ديگررابراي مبارزه انقلابي،مسلح به آگاهي اجتمايي نمايد.

  • =================

    نصرت شاد
    دلهره هاي آوانگاردي شاعر
  • شعر،اشتغال خاصي نيست،بلكه فشار وزحمت قلم فرسانه اي است كه ازطريق آن انسان به كشف مجدد خود ميپردازد. شعر، رعد وبرق كوتاهي است درتاريكي، كه سراغ شاعر مي آيد،گرچه آن كوتاه است ولي به اندازه كافي طولاني كه شاعر براه خودادامه دهد وجلو پايش را ببيند. هيچ بيت شعري آخرين جمله شاعرنيست،چون درزيرآن فضا و خلاء اي ميماند براي اينكه شاعربتواند براه خود ادامه دهد. شعر محصول زبان نيست،بلكه كوششي است تاباكمك آن،شاعربتواند ازمرزومانع زبان بگذرد،يعني نوعي فرارومهاجرت است.

  • =================

    خواست آزادی نويسندگان زندانی ازسوی کانون نويسندگان ايران
    علی اشرف درويشيان:
    دوستان ما در دادگاههای علنی و آزادانه محاکمه بشوند ...
  • "چه خوب بود انتظار می داشتيم که دوستان ما، يعنی اعضای کانون نويسندگان ايران، در يک دادگاه عادلانه با حضور وکلای مستقل و غيروابسته محاکمه می شدند تا مردم بدانند واقعا چه مسئله ای پيش آمده است و چرا دوستان ما در زندان هستند و مشکل آنها چه بوده است، چه جرمی مرتکب شده اند و دفاع اين دوستان ما را مردم خود بشنوند، اما متاسفانه پس از ۲۵ سال ما حکومتی را که برمان حاکم است می شناسيم و ديگر پی برده ايم که چطور نسبت به عدالت و انصاف بی اهميت است و از کنار آن به سادگی می گذرد. نمی توان انتظاری داشت."

  • =================

    نامه به نويسندگان جهان بمناسبت سومين سال زندانی شدن ناصر زرافشان
    کانون نويسندگان ايران خواستار آزادي نويسندگان و آزاديخواهان ايراني در بند است

  • سومين سال زنداني شدن دکتر ناصر زرافشان عضو برجستهء کانون نويسندگان ايران و برندۀ جايزه پن جهاني و عضو افتخاري آن انجمن ، وکيل شماري از اولياي دم قتل هاي سياسي نويسندگان و آزاديخواهان و دگرانديشان آغاز شده است .

  • نامه کانون نويسندگان ايران به انجمن جهانی قلم


    رضا همدان
    به عشق و اعتمادم خيانت نشد
    نگاهی به کتاب « بگريز ، قبل از آن که سپيده بدمد »

  • من فرزند نسل فداييم. من تمامی سال های جوانيم در اين آرزو بودم که يک فدايي باشم.وقتی ليست اعضای فدايي را ساواک در معابر و خيابان ها در معرض ديد عموم قرارداده بود و برای سرهرکدامشان صدهزارتومان جايزه تعيين کرده بود آرزوداشتم که همه آنها از همشهری های من بودند. از اين که درليست ساواک قرارنداشتم متاسف و غمگين می شدم. هميشه دراين فکر بودم که چگونه آرزويم متحقق خواهد شد.

  • =================

    مريم آموسی
    به بهانه سال روز تولد محمود دولت آبادی
  • دولتآبادی, از آغاز مشاغل مختلفی را تجربه میکند, کار روی زمين, چوپانی, پادويی کفاشی, صاف کردن ميخهای کج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پيچ کارگاه تخت گيوهکشی, دوچرخه سازی, سلمانی و.... بعدها تمام مشاغلی که او در دوران نوجوانی و جوانی خود تجربه کرده است, در آثارش به خوبی نمود پيدا میکند.
  • دولتآبادی, پس از تجربههايی که در سبزوار پشت سرمیگذارد، عازم مشهد و آنگاه تهران میشود و به نوعی آغاز آوارگی که در اين دوران باز هم مشاغل ديگری نظير حروفچين چاپخانه, سلمانی کشتارگاه, رکلاماتور برنامههای تأتر, سوفلور کنترلچی سينما, ويزيتور روزنامه کيهان و ... را تجربه میکند.

  • =================

    منصور کوشان
    شاملو و تفکر «بامدادی» او
  • دست يافتن به قله رفيع بالندگی و غرور ساده نيست. جان جاودانگی لازم دارد. احيای جاودانگی هم گذشت بسيار می خواهد. گذشت از زندگی روزمره و هر آنچه در آن مردگی و اضمحلال است. حضور داشتن در پهنه حقيقت و گذر کردن از لايه های درونی واقعيت، شور و شوقی می خواهد که تنها با اميد به برتری انسان بر حيات پيرامونی اش ممکن می شود. نمی توان بود و نديد. نمی توان ديد و درنيافت.

  • =================

    بهرام رحماني
    شاملو، اسطوره اي در ادبيات معاصر ايران

    =================

    جمشيد برزگر
    نه، بامداد ما را غروب نيست
  • چهار سال پيش بود. درست چهار سال گذشته است از همان صبحی که حدود ساعت پنج و شش، به صدای ناگهان و پر اضطراب تلفن از خواب پريدم. صدای گرفته‌ی محمود دولت آبادی، از آن سوی سيم خبر می‌داد آن کس که استاده بود و فرود آمده بود در آستان دری که کوبه ندارد، دالان تنگ را به وداع در نوشته است به پايان سفری جانکاه و فرصتی کوتاه، اما يگانه.

  • =================


    محمود خوشنام
    شاملو و موسيقی

  • عشق آگاهانه شاملو به موسيقی عامل اصلی در توانمندی های شعری اوست.
  • شايد اگر اين عشق و آگاهی نمی بود "شعر سپيد شاملويی" پديد نمی آمد. شاملو خود گفته است: "نمی خواهم فقط شاعر شناخته شوم. يکی از کارهايم، شعر است." گوش سپردن به موسيقی و عميق شدن در آن يکی از مهم ترين کارهای ديگر او بود.
  • شاملو ساختمان شعر را همانگونه می ديد که يک کمپوزيسيون موسيقی را:" يک آهنگ چطور تشخيص می دهد که درست در غلغله توفانی که با سازهای گوناگون به راه انداخته، با ايجاد يک سکوت نامنتظره و آوردن يک نت سفيد فلوت، کمپوزيسيون را به معجزه تبديل خواهد کرد؟" کار شاعر نيز بايد همينگونه باشد.


  • ناصر مستشار
    زنان در ادبيات مردان
    ( زنان ، زير قلم مردان ! )

  • زنان درآثار برشت شباهتهايي بازنان مبارز و سوسياليست ،مانند لويزه ميشل، روزا لوكزامبورگ و كلارا زاتكين دارند. تمام زنان آثار برشت نيز بلبل زبان و اهل بحث و جدل و منطق هستند. زنان آثار اوهمچون آقاي كوينر،يكي ديگرازقهرمانانش،ميگويند: تفكر يعني اقدام و دست به تغيير زدن. نمايشنامه هاي آغازين برشت نشان ميدهند كه او از ابتداي نويسندگي خود به موضوع زنان محروم ورنجبر درآثارش ميپردازد. برشت ميگفت، فقط باكمك درام حماسي ميتوان جهان را روي صحنه تاتر براي تغيير و بهترنمودن به نمايش گذاشت. اومينويسد ، هنر بايد واقعيات را تعقيب كند. زنان درآثار برشت نه به دليل جنسيت شان بلكه به علت روابط غيرعادلانه اجتمايي و وابستگي طبقاتي شان رنج ميبرند.

  • =================


    لِشِک کولاکوفسکی
    بلعام
    يا مسأله ‌ی گناه عينی
    ترجمه خسرو ناقد

    =================

    آذر سلطاني
    ادبيات و آرمانگرايان اجتماعی
  • بوخارين مي گفت ، انقلاب بايد فرم هاي ادبي را نيز بغلطاند ، به نظر او موضوع فرهنگ بعد از بقدرت رسيدن،مهمترين مشكل تمام انقلابات است، پيروزي و شكست هر انقلابي بستگي به شكوفايي فرهنگ آن دارد، عقب افتادگي فرهنگي،سبب عقب افتادگي سياسي ميشود و خطري براي بازگشت توتاليتاريسم و بيزانسيسم است .


  • علي‌اشرف درويشيان:
    امروز نوشتن درباره‌ي جنگ كاملا ضروري است
  • تا وقتي كه سانسور وجود دارد و جناح خاصي متولي اين مساله است، امكان ندارد

  • =================

    جواد مجابي:
    مگر مي‌شود من نويسنده به انقلاب و جنگ بي‌تفاوت باشم؟!
  • نويسنده حمايت يا رد نمي‌كند؛ فكر مي‌كند و آزادانه مي‌ نويسد
  • جواد مجابي معتقد است: هيچ نويسنده و شاعري از جنگ و عوارض آن مصون نمانده و بي‌تفاوت نبوده است؛ من هم همين‌طور.

  • =================

    محمود دولت‌آبادي :
    من در انديشه‌ اين بوده‌ام كه بايد اثري فراخور اين واقعه‌ي عجيب بيافرينم
  • از نخستين شليك‌هاي جنگي كه به‌واقع بر ملت ما و بعد بر خود ملت عراق تحميل شد، نوشتن در اين‌باره، فريضه‌اي براي من شده ‌است.

  • محمود دولت‌آبادي:
    تا من باشم “ايراني بودن” در خودم و آثارم ادامه خواهد داشت


    خسرو ناقد
    عجب بوی وطن می آيه امروز

  • مطالعه كتابهاى فرهنگ عامه و متون و مجموعه‏هايى كه در آنها آداب و رسوم و عقايد و جشن‏ها و ترانه‏ها و متل‏ها و قصه‏ها و افسانه‏هاى عاميانه و محلى جمع‏آورى شده‏اند، هميشه براى من خاطره‏انگيز بوده است و دلنشين و ياد آور لحظات فراموش نشدنى دوران كودكى و نوجوانى؛ دورانى كه دغدغه‏ها و نگرانى‏هاى زندگى روزمره و ترس و تشويش از آينده هنوز روح و جان آدمى را در برنگرفته بود و آنچه در دامن مادر و كنار پدر و آغوش مادر بزرگ و پدر بزرگ و دايه و دايى، در گوش جانت زمزمه مى‏شد، چنان در ذهن و خاطره‏ات نقش مى‏بست كه بعد از گذشت چند دهه، انگار كه همين ديروز بود است كه اين نواهاى آشنا را شنيده‏اى.

  • =================

    عليشاد لربچه
    سارتر ؛ ادبيات كشك بودن زندگي؟

  • گروهي اوراپدراگزيستنسياليسم نيهيليستي غرب ميدانند. اگزيستنسياليسم آته ايستي سارتر،ضد بورژوا، ضدسرمايه دار،ضدمذهب و ضد ارتجاع و اخلاق سنتي است. درنيهليسم او نه ارزشي ثابت وجوددارد ونه حقيقتي ابدي. جهان ابزورد سارتر شامل ؛ تهوع،تنهايي و سردرگمي و آواره گي بشر است.اوبراي پيشبرد انساني اگزيستنسياليسم ،وارد مبارزات سياسي و اجتمايي گرديد.فلسفه اگزيستنسياليسم اوشامل: ترس اززندگي-شك وترديد به زندگي- و بي معني دانستن آن است.


  • ناصر مستشار
    برنارد شاو ،نويسنده اي ناآرام !

  • اويكي ازاولين مبارزان جنبش سوسياليستي زحمتكشان در انگليس بود وميگفت،عده اي درحرف انقلابي ولي درعمل ديوانه وناتوان هستند.سوسياليسم مورد نظر او،اصلاحگرايانه،دمكرايتك وپارلماني بود ونه ماركسيستي وياانقلابي


  • =================

    دو غزل از
    حسين منزوی

    تو خون گرم منی ای صدای جاری دوست
    من از تو زندهام ای رود پر ترانه مايست

    =================

    بهروز امين
    سفر در بن بست

    ما سه تن بوديم
    كوله بار عزم مان بردوش،
    نيزة آمال مان دردست
    چارق اميدمان برپا
    عزمي جزم
    مي رفتيم


    محمدعلی آيبار
    روايت يک دوست از ناظم حکمت

  • «ناظم حکمت را آوردند!...» در زندان «پاشا قاپوسی» خبر مثل بمب منفجر شد. يک روز آفتابی بهاری. اولين روزهای ماه مه. سال ۱۹۵۰. دويدم طرف اتاق رئيس زندان. پله ها را يک نفس بالا رفتم. درست جلوی در رسيده بودم که در باز شد: ناظم... يکديگر را در آغوش کشيديم. ناگهان ناظم گفت: «چه خوب کردی کمونيست شدی.» گفتم: «مواظب باش! ديوار گوش دارد.» خنديديم.
  • ترجمه آيدين فرنگی

    =================

    رضا مرزبان
    ديداری با(خوشه های آواز)
    سه دفتر شعر حسن حسام

  • اكنون كه "خوشه های آواز" را در دست دارم، بی شگفتي، اما تحسين آميز در اين "تاكستان" می چمم و از آن به دنياهای شعر و خيال جواز عبور می گيرم. می بينيم كه می توان يك آژيتاتور آتشين كلام، و سازمانده سياسی يك دنده و استوار قدم بود و در عين حال دلی عاشق و سری پر سودا داشت. و با بال خيال به دورست های عواطف انسانی رفت. و آنجا باز همان آرمان خواه جسور و آشتی ناپذير بود كه "چون مرگ، به روی مرگ" می ايستد.

  • =================

    خسرو شاكري (زند)
    نكته اي پيرامون
    «صدمين سالگشت» تولد بزرگ علوي

  • اگر علوي فقط يك نويسنده ي برجسته بود و زندگي او اهميت سياسي نداشت، شايد تدقيق سال تولد او هم لازم نمي آمد. اما از آن رو كه زندگي او به قسمت مهمي از تاريخ ايران و چپ اين كشور مربوط مي شود، پرسيدني است كه آيا او در سال 1904، يعني صد سال پيش، متولد شد؟ براي تدقيق اين تاريخ بايد گفته هاي ناروشن را با اسناد معتبر تاريخي مقابله و سپس تحليل كرد.

  • =================

    عليشاد لربچه
    در جستجوي ادبيات روستايي

  • برخلاف گوگول كه دهقانان راتنها قرباني و مظلوم نظام وجامعه نشان ميداد، تورگنيف درآثارش انسانهايي معمولي،خونگرم،بزرگمنش،صادق،بااستعداد،مهربان و تيزهوش را مغرفي ميكند كه درگير مبارزه با ارباب خشن،منحرف،نادان و مزخرف خود هستند.دهقاناني كه باوجود فقر و ظلم و ستم و استثمار و تحقير، درامور روزانه زندگي اميدوار و شكست ناپذير بنظر ميرسند . در آثار او ميتوان رابطه انسان با هنر،طبيعت و عشق را مشاهده كرد.



  • مريم انصاري
    بازنگری در واقعيت و مروری بر يک نقد
    نگاهي به نقد خانم ناهيد جعفرپور بر كتاب «بگريز پيش از آنكه سپيده بدمد»

  • كتاب «بگريز پيش از آنكه سپيده بدمد» پلي ست ميان وقايع تاريخي و خاطراتي كه در قالب رمان نگاشته شده است. من قالب رمان را انتخاب كردم و آنرا در خدمت تصوير يك دوره ده ساله ازرويدادهاي تاريخ ايران بكار بردم، چون طرح وقايع بدين گونه برايم گوياتر بنظر مي رسيد.
  • كتاب با سفر دختر جواني از ترمينال غرب تهران آغاز مي شود كه به سوي «منطقه آزاد» كردستان مي رود.او دختري ست از خانواده متوسط و نيمه مرفه تهراني با خودخواهي ها، بدعنقي ها، لوس بازي ها و تكبر خاص خودش. غريبه با محيطي كه بكلي از دنياي او متفاوت است. دختري ست كه ترس اش بر شهامت اش مي چربد و هرگز پيش قدم صف اول مبارزه نيست. او شش سال در كوه هاي كردستان مي ماند. در تضاد با خودش و محيط اش. تضادي كه اميال انقلابي را جريحه دار مي كند و پرداختن به آن براي امثال خانم جعفرپور خوش آيند نمي تواند باشد.

  • =================

    سارا ارمني
    خياباني بنام آلبر كامو


  • شهرداري شهرخيالي ناكجاآباد دريك همه پرسي عمومي ازساكنين محله-جهنم زيرپاي شما- تقاضا نموده كه پيرامون نامگذاري خياباني بنام آلبر كامو شركت نمايند. توضيح اينكه ، آلبر كامو،نويسنده اگزيستنسيا ليست فرانسوي،44ساله بود كه جايزه ادبيات براي نوبل رادريافت كرد، و 47 ساله بود كه دراثريك سانحه اتومبيل جوانمرگ گرديد.

  • =================

    بيژن باران
    خيابان

    حضورت حرام شده
    اي چاووشي اعصار خوب،
    اي محرم اسرار فردا!
    سالكي از سفلا
    روال رويدادها رصد كند.

    =================

    معرفي دو کتاب
  • «حکومت اسلامي و اسلام حکومتي »آخرين اثر باقرمؤمني محقق وتاريخ شناس ايرانيست که توسط نشر نيما درآلمان اخيرا منتشر شده است.
  • « جامه آلوده در آفتاب »که شرح خاطرات محمد تقي دامغاني و با ويراستاري باقر مؤمني توسط نشر البرز در شهر فرانکفورت آلمان به زير چاپ رفته است.



  • عصرنو درگذشت حسين منزوی را به جامعه ادبی کشورمان و خانواده او تسليت می گويد
    ===============================================

    منوچهر آتشی:
    حسين منزوی بنيانگذار شيوه ديگری از تغزل است
    او در غزل نفسهای تازهای کشيد
    حسين منزوی، بهنوعی، بنيانگذار شيوه ديگری از تغزل بود.
    عليرضا طبايی:
    آثار حسين منزوی در آينده خود را بهتر نشان خواهد داد
    کريم رجبزاده:
    حسين منزوی غزل را به معنای غزل نوشت
    محمود مشرف تهرانی (م. آزاد):
    حسين منزوی زبان زخمی و دردناکی در غزل داشت
    مقام او آن طور که بايد و شايد شناخته نشد


    نگاهی به ده شب شعر در انستيتو گوته
    برادر کاکلش آتشفشونه
    سهيل آصفی

  • با نگاهی به برآيند تأثيرات اين شب ها می بينيم که ترکيبی از شاعران، نويسندگان و پژوهندگان اين ديار برای اولين بار بی آنکه دعواهای خاص خود را پيش بکشند، با دو محور عمده و اساسی آزادی و فرهنگ گردهم آمدند و توانستند در محيط بسته آن روزگار صدايی منسجم و رسا را منعکس کنند و ارتباطی صميمی و فرهنگی را با مردم برقرار سازند.چنان که شاملو می گويد، وطن کجاست؟ که آواز آشنای تو چنين دور می نمايد!/ اميد کجاست؟ تا خود، جهان به قرار باز آيد/ هان! سنجيده باش که نوميدان را معادی مقدر نيست/

  • ================

    سيمين بهبهانی :
    ما هيچ چيز جز سکوت تا به حال نديده ايم
  • جمعی از اعضای «کانون نويسندگان ايران» با انتشار بيانيه ای خواستار کسب مجوز برای برگزاری مجمع عمومی سالانه خود، و نيز آزادی نويسندگان زندانی شدند. اين بيانيه در شرايطی منتشر می شود که تعداد زيادی از نويسندگان مستقل ايران، از طرف گروهی موسوم به «سپاه سربلند محمد» به مرگ تهديد شده اند. خانم سيمين بهبهانی شاعر سرشناس و از اعضای هيات دبيران «کانون نويسندگان ايران» در ارتباط با اين موضوعها به پرسشهای صدای آلمان پاسخ داده است.

  • ================

    بهروز امين
    سوگ سرود
    به ياد و براي محمد مختاري

    طوفان،
    هميشه ناگهاني مي آيد،
    هرگز خبر نمي دهد
    و هيچكس نمي داند كي، يا كجاطوفان خواهد شد؟



    پايان غزل عاشقانه
  • حسين منزوی، غزلسرای معاصر، بامداد چهارشنبه چشم از جهان فروبست و گويی غزل عاشقانه امروز به پايان رسيد.
  • وی دو روز پيش بهعلت عارضه قلبی و ريوی در بيمارستان شهيد رجايی تهران بستری شد و صبح ديروز پس از عمل جراحی، رنج بيماری را تاب نياورد و در گذشت.
  • وقايع اتفاقيه-گيتا جاودانی:

    ================

    عبدالعلی دستغيب
    مردی که مثل شعرهايش میزيست

  • حسين منزوی، شعر گفتن را از اواسط دهه ۴۰ شروع کرده و در قالب آزاد و نيمايی و هم در قالب غزل طبع آزمايی میکرد. اما بهترين کارهايش غزلهای وی است که بايد آنها را غزل نو بناميم چرا که تغزل را از مجموعه مناسبات و سنتهای رايج دور کرده و به شعر و پيام نيما نزديک میکند.

  • ================

    با يادِ حسين منزوی – غزلسرایِ بزرگِ معاصر
    فرياد !
    محمد ايل بيگی


    وايا ، وايا برمن !
    اين حسين بود که با رفتنش
    درد را عُريان کرد !


    ================

    چند غزل از حسين منزوی :
    با عشق در حوالی فاجعه

    چون تو، موجی بيقرار، ای عشق، در عالم نبود
    هفت دريا، پيش توفان تو، جز شبنم نبود

    از قلمفرسائی تقدير، بر لوح وجود
    نامت آن روزی رقم خورد، کاين عالم نبود

    ================

    ناهيد جعفرپور
    نقدي بر کتاب " بگريز قبل از اينکه سپيده دمد" نوشته خانم مريم انصاري



    منصور کوشان
    نويسنده‌اي که نويسانده شد
    و
    شکلي از خواب تو بودن

    ================


    شهرنوش پارسی پور
    من در همه جای دنيا ميتوانم زندگی كنم


    ================


    جواد مجابی
    يادداشتهای بدون تاريخ
  • روز جمعه گذشته، گفتوگويی چندجانبه در يک اتاق اينترنتی به مناسبت بزرگداشت آثار و افکار سيمين بهبهانی با حضور فعال اين شاعر نامآور صورت گرفت که چند تن از شاعران و منتقدان ايران: منوچهر آتشی و من از يک سو و دکتر اسماعيل خويی، دکتر رضا براهنی، خانمها پرتو نوری علا و شاداب وجدی از سوی ديگر نظرات خود را درباره ويژگیهای ادبی اين شاعر و شعر فراگير وی مطرح کردند. متن گفتوگوها احتمالا در سايت مربوط هست. بخشی از حرفهای خود را که حاوی يک نکته تازه است اينجا میآورم:

  • ================

    ميهمانان دل‌گرفته
    بخشي از رمان «در تبعيد»
    نوشته ليون فويشت وانگر.
    ترجمه از متن آلماني: روشنک داريوش


    ================

    آرام بختياري
    اشكي براي ويرجينيا ولف
  • بيماري افسردگي رواني كه منجر به خودكشي ميشود،گويا درميان بعضي ازاعضاي خانواده ويرجينيا ولف، نويسنده و فمينيست انگليسي،سابقه اي دراز داشت.درسال1941بعدازپروازهواپيماهاي آلمان فاشيست برفراز خانه شان،اوطاقت نياورد وخودراكشت.يكساعت قبل ازاينكه اوخودرابه رودخانه جلو ويلاي خانه شان بيندازد ،جيبهاي پالتواش را پر از سنگهاي سنگين نمود تازودتر درآب غرق شود


  • مهرنوش معظمی گودرزی
    يک رويای ساده

    چشمان سياهت را بگشا
    ای پسرك غرق در روياها
    نه شب سرد دستی به گرمی گيرد دستانت
    نه صبح آكنده از بارش درد

    ================

    شعر شاملو در جيب آمريکايی ها
  • روزنامه نيويورکتايمز منتخبی از شعر شاعران را به شهروندان آمريکايی معرفی کرده است که در اين فهرست شعرهايی از شاعران مطرح همچون رابرت فراست، والت ويتمن، اميلی ديکنسون، ريموند کارور و جان آپدايک به چشم میخورد. نکته جالب در اين ليست نام احمد شاملو شاعر ايرانی و ناظم حکمت شاعر ترک است که با وجود اينکه مردم عامه آنها را زياد نمیشناسند از منتخب شعرهای آنها استقبال کردهاند.

  • ================

    معرفی کتاب


    بر ما چه گذشت!
    محمد رضا اسکندري
    انتشارات خاوران



    ================

    معرفی متاب
    -----------
    تراژدي هاي ناتمام در قاب قدرت
    بهروز شيدا

  • "تراژدي هاي ناتمام در قاب قدرت" تازه ترين کتاب بهروز شيدا توسط نشر باران منتشر شده است. اين کتاب شامل ۱۰ جستار است.

  • ================

    چند شعر از بهروز امين
    ----------------------

    ترس

    از هيچ چيز نمي ترسم
    دستم براي هيچ نمي لرزد
    چشمم براي هيچ نمي گريد
    خونم براي هيچ زخم، نمي ريزد




    خسرو ناقد
    ارديبهشت، سعدی و شيراز
  • شيراز در ارديبهشتماه، وقتی خوش و هوايی بهشتی دارد، اين را از شيرازيان بپرسيد و مسافران و شيراز ديدگان، از کودکان نيکبخت شيرازی که در ارديبهشت هنوز «جامه عيد» به تن دارند و از درختان پرشکوفه باغهای شيراز که در ارديبهشتماه «پيراهن برگ» برتن کنند، از پسران به مردی رسيده و از دختران به بخت نرسيده بپرسيد که در ارديبهشتماه - چنان که افتد و دانی - آرام و قرارشان نيست

  • ================

    اول ارديبهشت سالروز تولد محمد مختاری
    تنها تو بودی انگار که حتی روی نيمکتی نمی بايست بنشينی
    و در تراوت خاموشی و فراموشی بنگری .

    نزديک شو اگر چه نگاهت ممنوع است.
    زنجيره ی اشاره همچنان از هم پاشيده است
    که حلقه های نگاه
    در هم قرار نمی گيرد.
    دنيا نشانه های ما را
    در حول و حوش غفلت خود ديده است و چشم پوشيده است.
    نزديک شو اگر چه حضورت ممنوع است.

    ================


    اول اردیبهشت ماه، يادروز سعدی
    عاشقان سعدی، آرامگاهش را گلباران می کنند


    معرفی متاب
    -----------
    تراژدي هاي ناتمام در قاب قدرت
    بهروز شيدا

  • "تراژدي هاي ناتمام در قاب قدرت" تازه ترين کتاب بهروز شيدا توسط نشر باران منتشر شده است. اين کتاب شامل ۱۰ جستار است.

  • ================

    چند شعر از بهروز امين
    ----------------------

    به ياد محمدمختاري
    تنهائي در ميان هياهو:

    اين نيز مي گذرد....
    يا، بايد كه بگذرد......
    با كوله باري از غم بر دوش،
    چون كوهي
    و خنجري به تيزي آتش، از افسوس،
    درسينه،

    فراخوان:

    آستين ها را بايد بالا زد
    نفسي تازه نمود.
    روز را از نو بايد ساخت.

    عادت

    گناه چيست و جرم كدامست كه من،
    تمام زندگي ام را بايد در شب بسر برم!ّ
    دوچشم خستة من
    از سوز اين همه تاريكي، مي سوزد ديگر،
    گناه چيست و جرم كدامست كه هم چنان بايد
    چشم انتظار صبحدمان باشم؟


    ================

    سينا حافظي
    قنديل
    (داستان)


    رويا نوروزي
    «ديدبان خرده رفتارهاي غير دموکراتيک»
  • تلفات بيشتر را به گمان من خود کانون نويسندگان در تبعيد متحمل شد. چون چند تن از اعضاء به نام و نيکنام آن به مخالفت علني با اين فراخوان برخاستند. برخي از اين نهاد استعفا دادند.


  • سهراب مختاري
    وقتي که نام زندگان هم در امان نيست


    منصور کوشان
    وظيفه‌ي ما، دفاع از حريم کانون است


    مسعود نقرهکار
    کانون نويسندگان ايران " در تبعيد" و بحرانی ديگر

    نسرين بصيری
    نامهء سرگشاده به کانون نويسندگان ايران در تبعيد


    سيروس" قاسم" سيف
    من مسلمانم. شما چه هستيد؟!

    منيره برادران
    مي خواهم نبينم!


    رضا علامه زاده
    "زير هشت" غربت


    نسيم خاكسار
    دمل چركين تهمت زني و فضاي ايجاد رعب بايد شكافته شود و خشك شود


    اسماعيل خويی
    امضای مرا بر پای بيانيه کانون نويسندگان ايران (در تبعيد) در رابطه با جشنواره نزديک دور دست در برلين نبوده بگيريد.


    نسيم خاكسار
    باز خواني متن فراخوان كانون نويسندگان ايران در تبعيد
    درباره فستيوال نزديك دور دست

  • متن مي توانست مخالفت خود را با جنبه هاي منفي آن غرفه مطرح كند. و برداشت خودش را از آن كار بگويد. اين حق هر متني است اما نياز نبود كه آن را به جمهوري اسلامي ببندد و نياز نبود حركت هنرمندان و نويسندگاني را كه هركدام به شيوه مستقل خودشان در دفاع از حرمت انسان و آزادي مي نويسند و كار خلق مي كنند ناديده بگيرد و راستين بودن شان را به آن محدود كند كه از فستيوال كناره بگيرند. آيا اگر آن ها كارشان را در فستيوال تعطيل نكردند ديگر هنرمند راستين نيستند؟

  • مجروح كردن روح انساني كه با كارش به دفاع از آزادي برخاسته اما ديدگاهش در هنر و يا سياست با من همسو نيست خود يك جنايت است. چطور مي شود متني كه عليه جنايت برخاسته به اين جنايات به ظاهر كوچك بي اعتنا باشد؟ هر حركتي عليه رژيم استبدادي و ضدانساني بايد در جمع انساني همبستگي و شادي و دانائي بياورد. اين پرسشي است كه هر متن پيش از آن كه به دست مخاطبش برسد بايد از خودش بكند. به جمع آوري امضاهاي پشتيباني كننده زياد نبايد دل خوش كرد. وقتي غوغا فروكش كند و حس و انديشه در خلوت به گفتگو با هم بنشينند واقعيتي ديگر برابر ما پديدار خواهد شد. ‌كمي ،‌ فقط كمي بيانديشيم.



  • محمد عارف
    استتيزم جنايت يا استحاله ی تقدس؟
    نگاهی به ويترين "جماران" در فستيوال دوردست نزديک، اثر گروه شهرزاد
  • در مجموع من فکر می کنم، هنرمندان گروه شهرزاد قصد نداشته اند جنايت را استتيزه کنند. اما استحاله ی تقدس را هم نتوانسته اند به‡ روشنی بيان کنند. استحاله ی اصل تنها با کپی ممکن نمی شود. استحاله تنها با آشنايی زدايی مطلق تحقق می يابد. اين نوع عملکرد را بايستی از سياست آموخت. آثار بزرگ ادبی که جامعه را از بن زير سئوال برده اند، بزرگی شان را مديون همين استحاله ی استادانه ی جامعه ی مورد انتقادشان اند.

  • =================

    عباس سماكار
    در رابطه با اعتراض به بيانيه كانون نويسندگان ايران در تبعيد

  • موضوع از اين قرار است كه «خانه فرهنگ‌هاي جهان» كه يك نهاد فرهنگي آلماني در شهر برلن ست، مانند برگزاري كنفرانس برلن در سه سال پيش كه با ظاهرفريبي فرهنگي، در خفا چهره ددمنش و جنايتكارانه رژيم جمهوري اسلامي را بزك مي‌كرد و خوشبختانه موفق هم نشد، در بده بستان‌هاي خود اقدام به برگزاري نمايشگاه و جشنواره ظاهراً فرهنگي ديگري به نام «نزديك دوردست» كرده است كه باز اين بار نيز از آن جز مشاطه‌گري چهره كريه رژيم جمهوري اسلامي چيز ديگري نمي‌توان دريافت.


  • فراخوان کانون نويسندگان ايران (در تبعيد) و انجمن قلم ايران در تبعيد در باره ی فستيوال نزديک دوردست

    =====================

    اولريش کلوينگ
    کليد بهشت در خانه فرهنگ های جهان!
    نقد فرانکفورتر روندشاو بر آثار هنرمندان ايرانی

  • ايرانی ها ويژگی های خودشان را ارائه می دهند. و اين نه هميشه، اما در بيشتر موارد متاسفانه غم انگيز و با شدتی نفس بر خشن است. به عنوان نمونه، پرستو فروهر، هنرمندی که در سال ۱۹۶۲ در تهران متولد شده و اکنون در فرانکفورت اقامت دارد، سری کارهای خود را در خانه فرهنگ های جهان "چنگال" نام نهاده است. اما درست عکس اين نشان داده می شود: چاقوئی که به روش "پاپ آرت مانير" روی نوارهای پارچه ای چاپ شده و در مکعبی لبريز از ترس بيمارگونه محبوس ماندن، جاسازی شده است: ابزار قتلی که قاتلان اجير شده، شش سال پيش، با آن در برابر خانه پدر و مادر فروهر واقع در تهران در کمين آن ها ايستاده بودند.

  • برگردان: جواد طالعی



    بهنام شهبازيان
    برای اصلاح يک لغرش نه چندان کوچک!
  • . لباده و کلاه و گلاب و زير جامه وپاسپورت متعلق به خمينی نيست. حتی آنچه در ويترين است گلاب نيست، عطر زنانه " لاگرفلد" است، و اين همه در توضيح کنار ويترين نوشته شده، بعلاوه مقصد و بحث پروژه.
  • و بعد، کانون نويسندگان ايران در تبعيد و انجمن قلم ايران در تبعيد از خانه فرهنگ های جهان می خواهند:"...همچنان که از نمايش وسايل خصوصی رهبران رژيم هيتلری خودداری می کنند، ميراث اين نماد توحش و بربريت دينی را نيز هر چه زودتر از منظر همه فرهيختگان دور بدارند."

  • =================

    شهرزاد
    ...گفتا ز که ناليم؟
  • اين ادعا که موزه «بيت امام خمينی» در تهران وسائل شخصی خمينی منجمله پاسپورت او را در اختيار گروهی به نام «شهرزاد» برای نمايش در برلين قرار داده است، ساده لوحی غير قابل تصوری است. در ويترين ياد شده نه قبای شخصی خمينی و نه تسبيح او به نمايش گذاشته شده. بعلاوه در کنار ويترين ، متنی توضيحی در باره کار و وسائل و همچنين دفتری چاپ شده در اين باره به نمايش گذاشته شده اند. دفتر مذکور در ويترين دوم کاملا خوانا ارائه گرديده است

  • =================

    سيروس " قاسم " سيف
    از خدمت و خيانت کانون نويسندگان ايران، در تبعيد
  • اينجانب سيروس " قاسم " سيف که عضو هيئت دبيران " دبير تشکيلات! " کانون نويسندگان ايران در تبعيد هستم، تا پيش از ديدن اين فراخوان در سايت عصر نو، از صدور چنين فراخوانی از طرف هيئت دبيران کانون، بی خبر بوده ام!


  • =================


    کيوان حسيني
    سقوط هزارباره
    حاشيه‌اي بر موضع گيري کانون نويسندگان در تبعيد
    عليه عيد فرهنگ و هنر ايران در برلين


    ناصر مستشار
    ديكنز ، چرا كلاسيك ، چرا خارجي ؟

  • ديكنز با معيارهاي اخلاقي سخت و جهانبيني انسانگرايانه خود به انتقاد اجتمايي از بورژوازي ، اشراف و طبقه متوسط مرفه انگليس پرداخت .اوباتيزهوشي : ماده گرايي ، جامعه طبقاتي ، مسيحيت پوريتاني متعصب و فرهنگ بورژوازي زمان خود را به بحث كشاند . ديكنز با زيركي اشاره ميكند كه زندگي زحمتكشان ميتوانست بدون مسيحيت ارتجايي ، جالبتر باشد ، گرچه عده اي اوراامروزه نويسنده اي مذهبي و اخلاقگرا ميدانند . منتقدين ادبي زمان او توصيه ميكردند كه رمان بايد بين سرگرمي ، انتقاد و اخلاق ، تناسب و تعادلي برقراركند،

  • ================

    سينا حافظي
    وبراي فرشيد بهادري و لبخندش که در بهار درو شد


    منصور کوشان
    اثر نويسنده بازتاب صداهای جهان است
  • نويسندگان متعهد ايران، حتی کسانی که بيشتر از شهرت عمومی و انتشار کتاب هايشان برخوردار بوده اند، در سال های گذشته، به جز مرگ، شکنجه، تبعيد، زندان، تنگدستی و رنج مدام روانی و زندگی در ناامنی چه داشته اند؟ کدام کاخ را از خدا و خرما بنا کرده اند که اين نويسنده گرامی ديده است، اما ملت ايران از آن آگاه نيست؟

  • ================

    روشنک بيگناه
    در ستايش زندگي


    متشکرم
    از اينکه گاه
    لاي پنجره را مي‌گشاييد
    و مشتي آب بر سرم مي‌پاشيد



    ناصر مستشار
    شاعر در قفس آمريكايي گوريل ها !
  • پاوند ميگفت ، شعر ساختماني است از واژه ها و ملودي موسيقي ، شعر نبايد جوري باشد كه خواننده احساس كند بايد جدول يا معمايي را حل نمايد ، شعر بايد به زيبايي و سادگي نثر باشد و احتياج به فرهنگ لغت نداشته باشد . شعر بايد به سادگي نثر موپاساد و به سختي جملات استاندال باشد . تعداد اصول هنري و اخلاقي شاعر نبايد بيشتر از انواع سليقه هايش باشند .


  • ======================

    اين همه فـُرات ميان ما

  • درونمايه شعرهاي الجبوری را اسطوره هاي بين النهرين و سنت هاي عرفاني ديرين شعر و ادب سرزمين هاي شرق مسلمان شکل مي دهد و نيز آنچه در اين سالهاي پُر رنج و عُسرت بر مردمان عراق گذشته است؛ خاصه ستمي که بر زنان و ظلمي که بر کودکان بي پناه روا مي شود. شعر أمل الجبوري متأثر از سبک شعر نو عرب است و نيز تحت تأثير سرودهاي شاعران نوگرايي چون محمود درويش و ادونيس. او کوشيده است تا شعر مدرن غرب را دريابد و در خود جذب و هضم کند و آن را به گونه اي ظريف با سروده هاي بي پيرايه و ژرف خود و با سنت هاي عرفان اسلامي همگون سازد.
  • خـسرو ناقـد

    =====================

    ناصر مستشار
    ادبيات در چين باستان
  • چيني ها بدو دليل ميتوانند ادعا كنند كه داراي كهن ترين ادبيات بشري هستند . اول اينكه خط و الفباي آنها تصويري است و هر عكس و نشانه اي را ميتوان خط ناميد . دوم اينكه فعاليتهاي فرهنگي آنها و انسان قديم مانند ، فالگيري ، غيبگويي ، پيشگويي ، جن زدايي و غيره را كه امروزه خرافات مي نامند ، داراي عناصر قوي ادبي بودند .

  • ======================

    علي دشت بزرگ
    يادداشت هاي زن نويسنده . .


    نسيم خاكسار
    جسد پدر بزرگ
    داستان


    ==========================

    عيسي صفا
    زمان از ديدگاه فردوسي
  • نسبي و واقعي بودن زمان به بهترين وجه در ابيات بالا بيان شده است. بدون ترديد ما در پي گيري زمان از ديدگاه فردوسي با مشکل تعريف زمان بطور کلي روبرو خواهيم شد.تعريف عمومي وکلي زمان رابه زمان بعدي بسپاريم!يکي از ابعاد زمان ، زمان انساني و اجتماعي است. يعني نسبت دارد با انسان و جامعه. در شهرهاي بزرگ فعاليت هاي اقتصادي ، مردم زير فشار سنگين کار و فرسودگي ، نسبت به زمان ترس و استرس دارند. زمان جلوتر از آنها چهار نعل مي تازد و آنها همواره در پي زمان مي دوند. مترو ، کار و خواب يک اصطلاح فرانسوي است براي زندگي پاريسيها ونشان دادن اينکه آنها زمان ديگري در اختيار ندارند. ترس از« گردش روزگار » در فردوسي ترس مدرن از زمان است!

  • ==========================

    سيامند
    « هيمن » ستاره ای درخشان در آسمان ادبيات معاصر كرد
  • در ٢٨ فروردين ماه ١٣٦٥ « هيمن » چشم از جهان فروبست. نام او شايد در ميان ديگر خلقها و ملل ايران به حد كافی شناخته نشده باشد. شايد چيز زيادی ، و يا حتی هيچ از او نخوانده و يا نشنيده باشند. اما آوازه نام او سراسر قطعات كردستان را تحت پوشش گرفته. هنوز پس از گذشت بيش از ٤٥ سال، مبارزين خلق كرد در هر گوشه اين سرزمين، در عرصه های گوناگون مبارزه حق طلبانه خود، شعر « هيمن » را در سرود و ترانه های خود زير لب زمزمه می كنند. شعر او همگام با مبارزه خلق كرد، چارچوب مرزهای كردستان ايران را شكست، و در ديگر قطعات كردستان نيز به سرود مقاومت توده های مردم بدل شد.



  • ======================

    سينا حافظي
    نقطه پاياني

    ==========================


    آذر سلطاني
    ادبيات روزهاي ماقبل تاريخ

  • از دوران ماقبل تاريخ فرهنگ ساير خلقها ، به ادعاي مورخين ، فقط سرودهاي مذهبي ، وردهاي اعتقادي ، سخنان جادويي با شكل و محتوايي ثابت بجا مانده اند ، چون اينگونه خلقها متن را وحي نازل شده از آسمان ميدانستند و هرگونه تغيير و دستبرد در متن را ممنوع ميدانستند ، چون فكر ميكردند آن ،نيروي جادويي خود را از دست ميدهد . صاحبنظران به غلط يا درست ، مدعي هستند كه يونانيها چون اعتقاد به مقدس بودن متن و نوشته نداشتن ، دائم آنها را تغيير ميدادند ، زيبا ميكردند و از لحاظ محتوا كامل مي نمودند


  • ==================

    به مناسبت ديوار كشي به گرد ملت فلسطين و نقض قوانين بين المللي و انساني توسط دولت اشغالگر اسراييل

    بشنويم از:
    شاعران بي ميز و مكان فلسطين
    ترجمه افسانه خاكپور

    به رز گفتم باش
    زخم ام التيام يافته
    تو به زخم گفتي باش
    مرگ من انجام يافته
    تو شدي گورستان
    من باغستان


    ==================

    گفت‌وگوي علي دهباشي
    با شاعر ملي ايران اديب برومند


    بهروز امین
    ای كوچه های كودكی من !

    ای كوچه های خالی و خاموش ،
    آرام گاه كودكی و نوجوانی ام
    با یاد تو كه كودكی ام با تست ،
    چیزی شبیه جیوه جوشان
    در چاه سرد چشمهای من می سوزد،
    با یاد تو كه نوجوانی من با تست ،
    گوئی كه روغن جوشانی در درون رگانم
    سر می كشد به حفره حفره های خالی جانم.
    می سوزم از درون
    لبهای تشنه ام از آتش درونم بریان است ،



    ويدا فرهودي
    مجال بهار نيست

    سرما به غايت است و مجال بهار نيست
    از فصل وهم و خشم جز اين انتظار نيست

    هر جا پرنده اي است، قفس مي زند نهيب
    هر جا ترانه هست، نوايي به تار نيست

    =======================

    احمد امیرآبادین
    چرا آدم نمی شيم؟


    در مراسم بزرگداشت صادق هدايت اعلام شد
    جهانگير هدايت:
    اجازه چاپ به بزرگترين شاهکارادبيات داستانی ايران را نمی دهند
  • بيشتر از نيمی از آثار او ممنوعالانتشار است و تعدادی هم که بدون اجازه ما نشر میيابند مبتذل میباشند و در يک مورد ما طی ارسال دستنوشته بوفکور , خواستار چاپ آن شديم ولی بيش از دو سال است که اجازه چاپ پيدا نکردهايم
  • هدايت برترانههای خيام سه معرفی با توجه به خيام شاعر، خيام فيلسوف و خيام رياضی دان نگاشته است که اين سه مقوله در اين کتاب سانسور شده و نيامده است


  • سالگشت خاموشی حميد مصدق
    ديدگاههای: موحد، باباچاهی، اوجی، تميمی، خائفی و خديوی، دربارهی شاعری که شعرهايش «جبههی اعتراضهای دانشجويی را آهنگين و موزون کرد»



    گزارش كامل مراسم يادبود روشنك داريوش در تهران ۲۹ آبان ۱۳۸۲




    جمشيد برزگر
    احساسات ايرانی در وين
    نمايشگاهی از عکسهای فرهاد ورهرام، عکاس، کارگردان و فيلمبردار ايرانی،در يکی از تالارهای مرکز موزه های وين، پايتخت اتريش
    علی صديقی
    هوا خوری در باغ
    (داستان)

    "وارونه" و غار ابو قراض
    دو داستان از محمود يکتا

    ( پرويز شاپور )
    کـــاريــــــــکلماتـــــــور

    چند نوشته از و درباره پرويز اوصيا

    من بايد از عقيده ام دفاع کنم
    دفاع دانشيان در بيدادگاه اول


    بمناسبت سالروز در گذشت غلامحسين ساعدی
  • مينو فرشچی:غلامحسين ساعدی پدر نمايشنامه نويسی مدرن ايران است
  • نصرت کريمی: ساعدی بهترين نمايشنامه نويس ايران از آغاز تا کنون است
  • عبدالعلی دستغيب: غلامحسين ساعدی مروج سمبوليسم سياسی در ادبيات داستانی ايران بود

  • لوبياهای چشم سياه:

    عشق کجاست؟

    می شه هر چيزی را که موعظه می کنيد بهش عمل کنيد
    فلورن پانی
    آزادی انديشه ام را نمی توانی از من بگيری

    آرام بختياری
    سگ عمو تام

    سهرام اوار
    پيره مرد !

    نمونه هائی از سرمقاله های حسين فاطمی در باختر امروز


    ادامه