پنجشنبه ۲۸ اسفند ١٣٨٢ – ١۸ مارس ٢٠٠۴

 

ادبيات روزهاي  ماقبل تاريخ

       آذر سلطاني  

    asolt@web.de           

 

     موقعيكه دريكي ازجلسات درسي دانشگاه بعدازانقلاب ، دكتر پاكدامن گفت كه ،علت بدبختي ايران هميشه نفت آن بوده ، خديجه فارسي مدان ، يك دختر شجاع از عشاير قشقايي استان فارس ، كه پشت سر ما نشسته بود ، به آهستگي گفت : اي بابا! دليل توسعه نيافتگي ايران ، دنبال شعر و شاعري افتادن ايرانيان و فراموش كردن زردشت بود.  همچون امروزه كه بحث جمهوري خواهي و جامعه مدني گرم است ، آنزمان بازار نظريات پيرامون توسعه نيافتگي داغ بود.

من هم از آنروز تاكنون دنبال كشف زمان آغاز شعر و شاعري نوع بشر شدم . گرچه به علت روشهاي غلط سالهاي دبستان ، از شعر قافيه دار ، زده شده و شعر نو را هم هيچگاه دقيق نفهميدم . به علت تنگ نظري و يك بعدي بودن محققين غربي ، دركتاب هاي تاريخ ادبيات ، هميشه از يونان و هومر براي آغاز شعر و شاعري نام برده ميشود ، چون آنها ادعا ميكنند كه از ساير خلفها و فرهنگهاي باستان ، سند و مدركي دال بر شعر وشاعري كتبي بجا نمانده .

اطلاعات ما از ادبيات بابل ، مصر ، و اقوام آريايي بر پايه آثار كتبي دست دوم است ، و غالبا سرنوشت مرگ و زندگي اسناد ادبي در دست اتفاقات كور تاريخ بوده كه اجازه دست يابي محققين به اينگونه مدارك را ممكن مي سازند . در مورد تحقيقات تاريخي هم كه گفته ميشود ، هر مورخي سرانجام در جايي مجبور به نوعي، كلي گويي ، ساده گرايي و ساده لوحي ميشود . تعجب اينكه اينگونه محققين ، دوره ادبيات آرشايي ( آركائيك) يا ادبيات ابتدايي و ماقبل تاريخ را بعد از مرحله ادبيات حماسي ميدانند . بعد از ادبيات آرشايي ، ادبيات كلاسيك به علت تحولات اجتمايي باب روز شدند.

ادبيات حماسي يونان در قرن هشتم قبل از ميلاد با دو شاهكار هومر يعني الياس و اديسه شروع شد . و ادبيات آرشايي(آركائيك) يونان در قرن چهارم قبل از ميلاد با مرگ شاعري بنام پيندار به پايان رسيد . او 52 سال به خلاقيت ادبي در زمينه شعر كر و آواز دسته جمعي فعال بود . درشعر پيندار ادبيات آرشايي به اوج قله خود رسيد . از جمله آثار ادبي كتبي كه گويا بجا مانده اند : سه اثر از هومر ، سه كتاب از هزويد ، دو كتاب از تئوگنيس ، و چهار كتاب از اشعار و ترانه هاي پيندار هستند . بقيه آثار يوناني يا نابود شدند و يا هنوز كشف نگرديده اند.

چون در آن دوره به ادعاي محققين ، نه نام نويسنده ، نه مالكيت اثر و حق تاليف و نه سبك و استيل نويسندگي مهم بودند ، فقط كيفيت ، محتوا و محبوبيت نوشته ،تعيين كننده زندگي يا فراموشي آن اثر بود . آثاري كه دوران باستان و قرون تاريك وسطي را با موفقيت پشت سر گذاشتتند و به عهد رنسانس رسيدند ، به علت صنعت چاپ و هنر نسخه برداري ، زندگي ابدي يافته و اكنون در گوشه كتابخانه ها گرد مي خورند . جالب اينكه آثار كتبي ادبي يونان براي اولين بار در شهر اسكندريه مصر كشف شدند و نه در خود كشور مادر يعني يونان . شهر اسكندريه از زمان حمله اسكندر زير تاثير فرهنگ هلني بود .

از دوران ماقبل تاريخ فرهنگ ساير خلقها ، به ادعاي مورخين ، فقط سرودهاي مذهبي ، وردهاي اعتقادي ، سخنان جادويي با شكل و محتوايي ثابت بجا مانده اند ، چون اينگونه خلقها متن را وحي نازل شده از آسمان ميدانستند و هرگونه تغيير و دستبرد در متن را ممنوع ميدانستند ، چون فكر ميكردند آن ،نيروي جادويي خود را از دست ميدهد . صاحبنظران به غلط يا درست ، مدعي هستند كه يونانيها چون اعتقاد به مقدس بودن متن و نوشته نداشتن ، دائم آنها را تغيير ميدادند ، زيبا ميكردند و از لحاظ محتوا كامل مي نمودند . به اين دليل ادبيات يونان با دو اثر كامل و شاهكار ادبي از هومر شروع شد . به اعتراف محققين ، ادبيات يونان از جمله ادبياتي است كه هيچگاه پروسه زندگي و رشد اش قطع نشد ، دست به دست يا سينه به سينه ،كامل شد تا چون يك ماهي عظيم به اقيانوس عصر رنسانس رسيد .

كارشناسان ادبي ميگويند كه در شعر پيندار حتا فرم هم، حامل محتوايي مخصوص است چون تغيير فرم در طول شعر ، انعكاس تغيير و تحولات فكر و احساس شاعر را نشان ميدهد . پيندار خواهان روشنگري ، خردگرايي و تجربه از تصور جهان نبود . هر موضوعي كه او را به تعجب نمي انداخت ، آنرا ناديده ميگرفت . تقوا ، خوف از هستي ، وفا به آداب و رسوم ، وطن پرستي ، احساس سختگيري اين جهاني را در او زنده ميكردند . بعد از پيندار و پايان دوره آرشايي ( آركائيك ) ادبيات ، در دوره كلاسيك ، بحث ، انتقاد و كنجكاوي ، اهميت و احترام خاصي بين روشنفكران يافتند . يعني زمانيكه ايدههاي دمكراتيك و جمهوريخواهي ،شهر-دولت ها، آغاز به رشد نموده بودند . تجزيه و تحليل دوره كلاسيك ،جاي كلي گويي ، ايمان كور ، تعصب و خرافات را گرفت ، ولي سرانجام در اين دوره انسان هم به جسم و روح تقسيم شد ، عناصري كه جهانبيني دوره كلاسيك را تعيين ميكردند .

استاد ارسطو هم فقط به مطرح كردن و نقد آثار قديمي در مدرسه اش پرداخت كه به شكلي با نظرات او رابطه اي داشتند و باقي آثار را او ناديده ميگرفت و يا انكار ميكرد .

امروزه در دايرت المعارف هاي ادبي غرب ، شعر آرشايي را نوعي شعر و موسيقي كر ميدانند و آنرا در مقابل شعر عوام يعني شعر شكايتي ، ناله و زاري ، نوحه سرايي و عزا داري قرار ميدهند ،كه محتوايي ضعيف و متغير دارد . آنزمان ، شعر آرشايي(آركائيك) را دسته هاي كر در بازيهاي المپيك در حضور طبقات اشراف براي حمايت از ورزشكاران ، قهرمانان و پهلوانان مي خواندند .