بیژن باران عرفان و زبان بن عرفان هنر تخیلی در بیان کلامی است. بیان می تواند معماری، نقش قالی، چینش گیاهی پردیس باشد. آثار عرفانی خلاقیت ذهن و سخنوری هنرمند اند. کلام بجز فکر و عاطفه، قواعد بیانی، دستوری، منطق، ربط فکرها بسوی بیان نیتی اثربخش بر مخاطب است. بمرور ساختار منحصر بخود در ادبیات را پدید آورد.
مهدی استعدادی شادابن خلدون و بغرنجهایی که ایجاد کرده خامنهای که همواره با تکرار شعار "امریکا و موتلفهاش غلطی نمیتوانند بکنند" مشهور بودهاست، یکهو آمده و هنگام جمعبندی از وقایع سوریه گفته که ما برای کمک به شریک سیاسیمان نتوانستیم غلطی بکنیم. چون راه زمین و هوا توسط امریکا و متحدانش بسته شده بود. در همین اعتراف خامنهای لحظهای از فروپاشی دستگاه تحمیق عمومی را میشود دید که سالها سپاهیان و بسیجیان پیرو نظام را به ساز خود میرقصاند.
اسماعیل رضایی تمایل و تعامل تمامی تلاش های تعاملی در چارچوب ساختی غالب، همراه با تعدی و تجاوز به حریم امن انسانی معنی می یابند؛ و تمایلات با جولان در این فضای زیستی، انسان و آرمان های انسانی را در حافظه معیوب تاریخی تحلیل برده و بر تداوم تخریب و تحریف روندهای کنونی ابرام می ورزد. تمایلات در ساختار طبقاتی لبریز از تمنیاتی است که فرسنگ ها با نیاز و الزام جامعه و انسان فاصله داشته و تعاملات را در درکی کاذب و منفعل از بارزه های هویتی عمومی چون دموکراسی، آزادی، عدالت و برابری و بسیاری از نمودهای حیاتی و الزامی اجتماعی را نا کارآمد بکار می گیرد. برای بیرون شدن از تمامی تمایلات پلشت و بدسگال کنونی بایستی به دنیایی دیگری اندیشید که در آن جامعه نمودهای اساسی زیستی را ابزار نفی و نهی و انهدام و انحطاط جمع و جامعه قرار ندهد؛ و این مهم نیاز به اندیشه های آرمانی دارد که بتواند در میان تمامی بداندیشی ها و بدخواهی های ساختار غالب طبقاتی، بتوان به حداقل های نیازهای بشری پاسخ داد.
آرام بختیاریفلسفه کانت؛ تئوری انقلاب فرانسه شد نیاز انسان عقلگرا به فلسفه انتقادی در فلسفه سیاسی کانت دولت اتحاد انسانها تحت لوای یک قانون حقوقی یا اساسی است و آزادی شهروندی شامل حقی است که هر انسان مطیع قانونی که به آن رای داده، دارا میباشد. آموزش های اخلاقی کانت زیر تاثیر افکار روسو بود که میگفت انسان باید هدف باشد و نه وسیله. سوسیالیست ها بعدها آنرا محصول فردگرایی بورژوایی و لیبرالیسم دانستند که آبستراکت، صوری، و ایده آلیستی شمرده میشد. اخلاق کانتی متکی به این اصل است که انسان نه تنها موجودی طبیعی و غریزی بلکه وجودی عقلگرا و اجتماعی است که نباید برده غرایزش گردد. کانت در قانون اخلاق زیر تاثر قانون اساسی و خرد محض عملی میگفت: چنان عمل کن که رفتارت را بتوان بشکل قانون برای کل افراد جامعه در آورد. سوسیالیست ها آن را نیز نوعی فرمالیسم دانستند که نه تنها نوعی ایده آلیسم است بلکه کوششی هومانیستی در جامعه بورژوایی بود، و فقط میتوانست در مقابل اخلاق عقلگرایانه قرار بگیرد.
بیژن باران عرفان در مغز آیا در فرهنگ ایرانی عرفان به شبکه های مغزی در لایه باور، نرم افزار، شخصیت، پندار، گفتار، کردار مردم رسوب کرده؟ آیا سامانه عامل مغز مانند رایانه برخی برنامه های عرفان چون درویشی، خاکی، غلامی، عدم توجه به اقتصاد را تعبیه کرده؟ آِیا بی توجهی به واقعیات، اسیر اوهام، توهمات، خرافات، توطئه، شایعات، عدم پذیرش تغییرات اجتماعی، عدم مسئولیت، عمده کردن عامل خارجی در ضمیر ایرانی سلطه عرفان را نشان دهند؟
یوری آنتونوف - ترجمه. رحیم کاکایی انقلاب فرآیندی طولانی و پیچیده است شکل گیری نیروهای محرکه امری چند مرحله ای است انقلاب می تواند تنها در اثر عمل بخش های ذینفع مردم چنانچه قدرت انجام انقلاب را داشته باشند، انجام شود. بخش ذینفع مردم پرولتاریا و برخی اقشار نیمه پرولتاریا هستند. فقط پرولتاریا است که بر اوضاع کشور قدرت و نفوذ دارد. بدین ترتیب، نیروی محرکه انقلاب سوسیالیستی فقط می تواند پرولتاریا باشد. جذب اقشار نیمه پرولتری و خرده بورژوایی به انقلاب اهمیت بسزایی دارد. بسیاری از نمایندگان آنها به خاطر بیکاری و ناامیدی و یاس در این لایه ها قرار گرفته اند.
اسماعیل رضایی تکنولوژی و انسان - ۱۱
(ایدئولوژی) با رشد دامنه علم و فن و دیجیتالیزه شدن زندگی عمومی ایده های نوینی از بطن ایدئولوژِی غالب کنونی سربرآورده اند که عموما متاثر از ایدئولوژی سرمایه داری و در تکاپویی بی سرانجام برای رهایی از بدسگالی های ایدئولوژی غالب کنونی گام بر می دارند. این روندهای ایده آلیستی تحت تاثیر القائات و تبلیغات رسانه ای و ارتباطی ساختار سرمایه و همچنین نبود ایده های نظری نوین برای گذر از این پلشتی ها و ناکامی های مداوم اقتصادی و اجتماعی شکل گرفته و عموما در ایجاد بسترهای نظام های به واقع مردمی چالش ایجاد می کنند.
بیژن باران عرفان در سیاست عرفان معنی شناختن فردی از راه باطن نفس نه تجربهٔ حسی، منطق عقلی، آزمونهای جهانی است. روشن است که "راه باطن" بین نخبگان با برخی اختلالت فکری، شخصیتی، شناختی، روحی یک در هزارم جمعیت با مطالعه گذشتگان باشد. عارف حافظه و بیان قوی، با اختلال ذهنی مددگر دارد. در سیر و سلوک، القائات، تداعیات فرد مکاشفه از بحرانهای ذهنی چون رویای بنظر رسیدن منظره، سیمای تخیلی تجربه، شنیدن اصوات از غیب گذرد. در حافظه بصری پس سری ورودی می تواند از چشمان یعنی روئیت واقعیت یا مرور حافظه تصویری با خلاقیت فرد باشد. گاهی در بعد زمان پیام رمزی از گذشته، اکنون، آینده آید. عرفان گذشته گرا، محافظه کار، محفلی است. در تقابل، دولت مدرن عمرانگر، آینده نگز، تحول خواه، جهانشمول است.
مارکو پاندرلی پایان هژمونی آمریکا: سیستم چند قطبی جدید ترجمه. رحیم کاکایی در درون گروه رهبری آمریکا رویارویی بسیار سختی در حال وقوع است که پیامدهای آن به طور مثبت یا منفی بر وضعیت تمامی جهان تأثیر خواهد گذاشت. از سوی دیگر نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که جهان تنها غرب نیست. اتحادیه های بین المللی جدید مانند بریکس یا سازمان همکاری شانگهای در حال تشکیل یک نظم بین المللی جدید هستند. امروزه اغلب می شنویم که روسیه منزوی شده است. اما چگونه می توان کشوری را منزوی کرد اگر از سوی چین، هند، ایران و تعدادی از کشورهای دیگر حمایت شود؟
اسماعیل رضایی مخدوش و مغشوش* بررسی شماتیک چپ، تابوی شوروی سابق و اقتدار گرایی، وقتی از علیت و چرایی صعود و نزول خود دور می شوند؛ به ابزار کنشی مغرضانه و بدخواهانه ای مبدل می شوند که جنبه های خودارضایی را در خود می پرورانند. چرا که شوروی سابق با تمامی نواقص و ضعف های درون سیستمی خود، از خود بنیان هایی را به جای گذاشته که امکان احیای آن ها، خواب را از چشم بسیاری از متجاوزان به حقوق انسانی ربوده است. هجمه و یورش همه جانبه ابزارهای رسانه ای و ارتباطی و همچنین تبیین و تحلیل های انتزاعی روشنفکران و ایدئولوگ های بورژوازی به چپ، بیان صریح و روشن هراس ساختار معیوب غالب کنونی از چپ می باشد. اگر اقتدارگرایی و توتالیتاریسم در عصر لیبرال دموکراسی یک کنش ضد مردمی در چارچوب های ملی عمل می کرد؛ اکنون با توتالیتاریسم اقتصادی درآمیخته و به صورت ابزار کنشی مرگباری در سطح جهانی عمل می کند. درک این مسئله ضرورت بازنگری در مولفه های زیست اجتماعی از جمله دموکراسی را حتمی می سازد.
آرام بختیاریبهیاد رمان سوسیالیسم تخیلی «چه باید کرد؟» دمکرات های انقلابی پیشا مارکسیستی و جنبش دهقانی چرنیشفسکی خود را شاگرد ماتریالیسم عامیانه و متکی به فویرباخ میدانست، گرچه او ادامه دهنده اندیشه های مادی: لومونوسف، رادیشچو، و دکابریست ها در مقابل ایده آلیست هایی مانند هگل نیز بود. لنین میگفت او تنها نویسنده مهم روسیه قرن ۱۹ بود که فهمید میان دهه های ۸۰-۵۰ این قرن در سطح یک نظام فلسفی ماتریالیستی برای خلاقیت اندیشه پابرجا بماند. بینش ماتریالیستی وی را مبتوان مخصوصا در کتاب پایاننامه دانشگاهی اش در باره : نقد پیشداوری فلسفی علیه مالکیت جمعی در روستاها، و پیرامون کار و سرمایه، مشاهده نمود.
|