فرهاد قابوسی ملاحظاتی در وضعیت فرهنگ معاصر (تحصیلکردگان شرقی در غرب) از همان ابتدا رواج بینش موقت و مغایر تعمق اروپایی میان تحصیلکردگان شرقی مقیم اروپا این تصور غلط را میان اکثریت "آزادی و تجدد طلبان" شرقی رایج کرد، که تکوین "ترقی" و "آزادی" در اروپا بر اساس روشهای معقول و منطقی و یعنی بدون جنگ و خونریزی، استعمار و استثمار وحشیانه اروپائیان ممکن شده است. از "پیشرفت" اروپا و سپس آمریکای شمالی تصویری ایده آل، مجرد و مطلقا ذهنی در خلاء واقعیات و تجارب تاریخی ساخته شد که عقل و منطق در آن راهی نداشت. هنوز که هنوز است، این تصویر واژگون در عمق ذهن تحصیلکردگان کنونی ایرانی در غرب باقی است.
جلال ایجادیهرمنوتیک واژگونه مجتهد شبستری از نظر هرمنوتیک، تاریخ تکوین قرآن، تاریخ متنوعی از دوران پیش از اسلام و دوران محمد و دوران دویست ساله پس از مرگ محمد است. افزون بر آن، تمام قلمرو اسلامی در یک تاریخ متضاد حرکت کرده و در شکاف فکری و فرهنگی بنیادی قرار داشته و امروز هم بدور از خیال بافی ها و تخیلات، همین گسستگی ها و شکافها و تناقض ها با شدت بیشترادامه دارند. در زمان آغازین و در زمان تصرفات استعماری اولیه، میان مکه و مدینه و کوفه و دمشق و خراسان، جدایی بزرگ فرهنگی وجود داشته است. در آن زمان فرهنگ خراسان با فرهنگ قبیله ای و بیابانگردی مکه بسیار متفاوت بود.
دومینیک اودی «او از اندیشه کاهلانه و مطلق نگر گذر کرده بود» ترجمه: تقی تام – بهروز عارفی با انتشار "شرق شناسی" که در حال ترجمه به سی زبان بود و می رفت که به اثری بنیادی تبدیل گردد، سعید به صورتی روشمند نشان می داد که دانش و معلومات غربی درباره خاور (شرق) به طور عمده بر ذهنیاتی تکیه دارد که در باره دیگری اختراع کرده ، یا آن را نادیده انگاشته و یا حتی انکارش می کرده است. این امری تاریخی بود: روشنفکر بسیار برجسته ای به کسانی که احساس می کردند نه به حساب می آیند و نه به حرف شان گوش می دهند، امکان دیده و شنیده شدن می داد ، و خلاصه می گفت که غرب نمی تواند به نوشتن تاریخ به تنهائی ادامه دهد
یونس پارسا بنابفاشیزم و راه مقابله با آن بطور روشن چپ جهانی امروز باید اولویت های خود را بیش از پیش با شناخت بیشتر اوضاع رو به رشد در سطح جهان تشخیص دهد. امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن به جهت گسترش امپراتوری آشوب (منبعث از جنگ های "بی پایان" مرئی و نامرئی رأس نظام = آمریکا) از یکسو و عدم توانائی رأس نظام در مدیریت و کنترل آن از سوی دیگر ما شاهد این امر هستیم که قدرت ژئوپولتیکی رأس نظام دائماً در حال تضعیف و فروپاشی است. مضافاً در ارتباط تنگاتنگ با این اوضاع رو به رشد (یعنی فرتوتی و بی ربطی نظام جهانی سرمایه داری) ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن بلای جهانی گرایی سرمایه(پروسه های فلاکت بار پولاریزاسیون های افقی و عمودی) بطور روزافزونی درآمد میلیاردها انسان را در کلیه کرۀ خاکی کاهش داده و نتیجتاً سطح زندگی آنها را بطور بی سابقه ای کاهش داده است.
فرهاد قابوسیملاحظاتی در وضعیت علم و فرهنگ معاصر تصور عمومی از فلسفه این است که اهل فلسفه متوجه معنی و محتوای آنچه می گویند، هستند. اما فلسفه مسلط یا اروپایی که مشتق از «فلسفه کلام» یونانی ـ مسیحی اروپای قرون وسطی است، بواسطه کلامزدگی و خیرگی به "مفهوم" بجای "معنی"، فاقد این جنبه ضروری است. کمااینکه اختتام فلسفه کلاسیک اروپا به کسانی نظیر نیچه دیوانه و هَیدگر جاعل کلمه که علنا هم از نازیسم و هم از "تناقضات منطقی کلام فلسفی" دفاع کرده است (1)، نشان می دهد که فلسفه اروپا یکسره به بیراهه رفته است.
جلال ایجادیهوش مصنوعی، چالشی تازه در فلسفه و جامعه شناسی
جامعه ای که نتیجه هوش مصنوعی خواهد بود جامعه ای با دانش بیسابقه و عظیم خواهد بود، جامعه ای که حضور رباتها در تمام اجزای اش عمومیت خواهد داشت. تولید و اقتصاد و بهداشت و نظام پزشکی و شهرسازی و معماری و آموزش و اطلاعاتی بکلی دیگرن خواهد شد. نظام هوش مصنوعی گروهبندی های اجتماعی را دگرگون خواهد نمود و فعالیت انسانی را به یک انتخاب و نه یک اجبار، تغییر شکل می دهد. در این چنین جامعه ای ارزشها و رفتار و احساس انسانی بطور مسلم چرخش خواهد کرد و ماهیت نوین می یابد. حال آیا این جامعه متکی بر همکاری ربات و انسان خواهد بود یا جامعه ای با هوش ابزاری که با قدرت برای نابودی انسان عاشق و مهربانی انسانی و ادبیات و فلسفه عمل خواهد کرد؟
پروفسور فرهاد قابوسیحل بعضی مسائل اساسی منطق و فلسفه تشخیص من اینست که هر اصل ضروری قابل اثبات است، منتها می بایستی اولأ منظور مان را از "اثبات" منطقی روشن کرده و ثانیأ برخی از "اصول" را بعنوان «قراردادهای متجانس» با «داده های تجربی» بپذیریم. کمااینکه در واقع «داده های تجربی» نظیر وجود کره زمین و خورشید (برای اینکه سیستم دوگانه خورشید و زمین در محیط مادی متعادل باشد) داده شده بوده و لذا نیاز به اثبات ندارند. چون اثبات منطقی همانا بیان لغوی ارجاع به نتایج و داده های تجربی محسوب می شود. و تناقضی میان تجربه و منطق بعنوان تلخیص لغوی نتایج تجربی ممکن نیست.
اسماعیل رضاییهمبستگی و وابستگی انسان ها در یک وابستگی تنگاتنگ برای رفع نیازها و تحقق علقه ها و همچنین دفع تنگناهای گذر زندگی گام بر می دارند.دراین تعامل الزامی روند نهادین انسجام برای همبستگی و وحدت رویه در راستای تحقق اهداف و آرمان های اقتصادی اجتماعی را در پیش می گیرند. گرایش و دلبستگی انسان ها به بسیاری از پدیده های مجازی حیات اجتماعی انسانی،وابستگی های نهادین اجتماعی را بسوی روندهای صوری و پنداری هدایت کرده است. این فرایند که با آگاهی های کاذب و فریبندگی عناصر ناپایدار و بی ثبات حیات اجتماعی در آمیخته؛همبستگی راستین و حقیقی عمومی را که با درک متقابل بهینه و آگاهی های حقیقی از روند های متعارف و نامتعارف مسلط بر جامعه و انسان رقم می خورد؛ را به چالش کشیده است. انسجام و همبستگی با پویش و پایش روندهای تحولی جامعه و انسان همراه است.
ف. آزادمنشاء اساسی ظلم سیاسی در جهان
و اپوزیسیون ایران ساده لوحی اپوزیسیون "ضد اسلامی" در اینست که موقتا می نگرد و موقتا می اندیشد. در حالیکه سرمایه داری "مسیحی" همیشه ـ حاظر همواره عاملی را بهانه کرده است تا جهت مقابله با آن، تسلط ظالمانه اش را بر مردم جهان توجیه کند. اگر که پریروز نازیسم بر آمده از سرمایه داری مسیحی بود که ابتدا بعنوان "دژ علیه بلشویسم" ضدمسیحی علم شده بود، و اگر که دیروز بلوک سوسیالیستی بود که سرمایه داری ابتدا مجبور به ائتلاف با آن بر عیله نازیسم شده بود؛ امروز اسلام سیاسی است که قبلا جهت مبارزه با شوروی مورد حمایت سرمایه داری قرار داشت.
مهدی استعدادی شاددر آشنایی با اسپینوزا به جز نوشتهها و نامههایش، صحبت شناخت وی دور دو اثر مهم و معروفش میگردد. یکی را در ۳۸ سالگی و با نام مستعار انتشار داده که "رساله یزدان شناسی – سیاسی" نام دارد.
رسالهای که در بیست فصل از نقد تلقی مسلط از تورات و قوم برگزیده خوانی یهودیت شروع کرده و به درس گیری از فروپاشی حکومتهای مدعی نمایندگی خدا میرسد. در فصلهای پایانی رساله خواستارحاکمیت آزادی در کشور میشود که در آن هر شهروندی حق دارد به هر چیزی خواست بیندیشد و اندیشه خود را بی هیچ واهمهای از پیگرد ابراز دارد. لُب کلام این رساله را در عبارت زیر میتوان خلاصه کرد که "هدف دین فرمانبرداری است و نه شناخت". بر این منوال است که نویسنده دیگر حضور خدا را نه در کتاب مقدس که در قوانین طبیعت و خرد میجوید.
جدال متمدنانه گفت و گوی اسكندر آبادی با پرفسور ماری-لوییزا فريك جدال در شرايط دموكراتيك جدا از هرگونه قهر و خونريزی انجام میگيرد. ما در شرايط دموكراتيك انسانهای برابری هستيم كه با برابرهای خود متمدنانه و آشتیجويانه جدال میكنيم. درحاليكه در شرايط غير دموكراتيك پيروزها پس از هر جنگ و جدال كشتگان را میشمارند، دموكراتها پس از هر جدال و مبارزه، رأیها را برمیشمارند تا نتيجه بگيرند. قياس با ورزش فقط در اين مورد درست است كه در اينجا هم ما پس از جدال برمیخيزيم و خود را برای تماس و تصميم بعدی آماده میكنيم.
|