آرام بختیاری نو کانتی ها،- مخالف سوسیالیسم و ماتریالیسم دیالکتیکی نو کانتی ها؛ نیم قرن میان مارکسیسم و فاشیسم. نوکانتی، مکتبی فلسفی-آلمانی بود که ریشه هایش به میانه قرن ۱۹ میلادی میرسید و با دو کتاب: لیبمن (کانت و مقلدان)، و لانگه(تاریخ ماتریالیسم) مطرح شد. عنوان نوکانتی مدتی به معنی جانبداری از یک جریان فکری جزمی و غیرمفید بکار میرفت. منتقدین و مخالفین، آنرا فلسفه اتوریته و الفاظ التقاطی می نامیدند. نوکانتی ها متکی به جنبه های: ذهنی، ایده آلیستی، متافیزیکی، لاادری فلسفه کانت و مخالف تمایلات ماتریالیستی آن در علوم انسانی بودند. فلسفه نوکانتی ذاتا بیان منافع بورژوازی لیبرال بود. هدف آن ممانعت از ماتریالیسم فلسفی؛ بدون مزاحمت برای تحقیقات دقیقه در علوم طبیعی و تجربی بود.
بیژن باران عرفان با ۴ حوزه اخلاق، سیاست، زیبایی، کیهان با سلطه علم در سده ۲۱، فلسفه و عرفان در تاریخ و فرهنگ جا گرفتند. عرفان بی عمل و پذیرای وضع موجود است. عزلت عارفان را نامناسب در جامعه کند. بخاطر قلندری و درویشی با زندگی بخور و نمیر، از کسب و تولید طفره روند. آنها از هنر، ورزش، تفریح هم خود را کنار کشند. به فرد و فردیت اهمیت دهند. عرفان با غریزه جنسی برخوردی مانند مانویت و کاتولیکها یعنی کتمان آن کند. شاهدبازی آیینی را عارفان در محافل عملیاتی کردند. خاقانی ۱۱۲۰- ۱۱۹۰ دوست نظامی، در حکمت عرفان، قضا قدری مخرب تجربه گرایی را عامل ضعف تمدن اسلامی در سده ۶ و افول آن در سده ۷ دانست.
اسماعیل رضاییسرزمین موعود همواره در طول تاریخ بر خرابه های فکری، ویرانی و تباهی انسانی و زمینی شکل گرفته که جز رنج و مشقت و مرگ و نیستی ارمغان دیگری نداشته است. فرایندی که با آموزه ها و القائات کاذب و دروغین، سرشت پاک و اصیل انسانی را در مجاری پلشت و نکبت ساز اکتساب و امتیاز طبقاتی از حیّز انتفاع باز داشته است. اکتسابات کاذبی که فرد و جمع را در تب و تاب داشتن و انباشتن بسوی حذف و حد حصه دیگران سوق داده است. بنابراین آنچه که امروز بشریت را در سراشیبی سقوط و نزول قرار داده، اکتساب و امتیاز کاذب و غیرضرور نهادینی است که با آموزه های نوین و فهم و شناخت درک و درد مشترک قابل جایگزین می باشند. روندی که نوباوگی فکری کنونی را بسوی بلوغ فکری و رسیدن به سرزمین موعودی که در آن تمامی نمودهای به واقع انسانی برای امنیت و آسایش عمومی استقرار می یابند.
دکتر عباس طاهریبرگ زرینی از تاریخ فلسفه معاصرِ ایران سندی تاریخی که در زیر مطالعه می کنید، بیانگر ارزیابی پنج استادِ دانشگاهِ فرانسوی در فلسفه و علوم اجتماعی است، از دستاوردهای سفر پرمخاطره یک فیلسوف ایرانی، استاد دکتر محمدرضا فشاهی، به سده های طلایی اسلام، در جستجوی ریشه های فلسفی چرخش بنیادی در جامعه ایران از مدرنیته به حکومت الهی ـ سامی است. این استادان که هریک در چهارچوب تخصص خویش به مطالعات عالی در باره نقش سنت در فرهنگ کشورهای اسلامی اشتغال داشته اند، آشکارا با تبرّی از خودپسندی های اروپامحورانه و با دلبستگی به اندیشه ایرانی سخن می گویند. پیچیدگی های فلسفیِ کشاکشِ خردگراییِ یونانی مآب و روشنگر در ایران با اندیشه ای که خود را نماینده وحی می داند، آنان را چنان بر سر شور و شوق آورده است که چکیده اندیشه و پژوهش خود را در این باره را با کلامی بلیغ و فاخر در میان می گذارند، گویی که می خواهند خود را از هر گونه سوءظن به انجام وظیفه اداری تبرئه کنند.
اسماعیل رضاییجمهوریت در روند تکامل جامعه و انسان، اشکال متفاوتی از اداره امور اجتماعی متناسب با ساختار مادی مسلط تجربه شد تا با ایجاد نظمی فراگیر از هرج و مرج و ناهنجاری های ناشی از تمایلات قدرتی و منفعتی جلوگیری شود. جمهوریت شکلی از تجربه تاریخی اداره امور اجتماعی است که مردم با گزینش های انتخابی خویش در اداره امور اجتماعی مشارکت دارند. در ساختار طبقاتی همواره مشارکت مردم با مصوبات قانونی حدود پذیرفت؛ و ابزاری برای مشروعیت بخشی به تداوم حیات انگلی بورژوازی در جامعه گردید. در پروسۀ تکامل تاریخی همراه با افت و خیز ها و بحران های ذاتی نظام سلطه سرمایه، جامعه های انسانی وارد فاز نوینی از تعامل و نیازهای زیستی خویش گردیدند که ساختار سنتی جمهوری در پاسخگویی بدان ها با چالش های جدی روبرو می باشد.
بیژن باران عرفان با ۳ حوزه شناخت/ ذهن، منطق، غیب در عرفان ذات و منشاء دانش، شناخت، ادراک را در آثار شاعران باید یافت. در حالیکه علم در شهرسازی، کشاورزی، صنعت، دانشگاه، بیمارستان، ایستگاه فضایی به انسان بهره دهد. دانش یا شناخت شناسی در عرفان روند ذهنی/ سوژه شدن عین/ ابژه تخیلی است که بررسی ماهیت، منشاء، تصدیق، خرد، باور است. عرفان در لغتنامه یک ستون مترادف افزاید تا معناهای استعاری، من درآوردی، مجازی ردیف شوند. نمونه: دل برای پمپ خون، استعاره از آگاهی ژرف و عاطفه است. در روایات نیز قلب، ابزار مشاهدة عالم غیب است؛ نتیجه حجاب قلبی با تزکیه و تهذیب برداشته شود.
آرام بختیاریسوفیسم،- از روشنگری باستان، تا سفسطه گری در ایران دو معنی و دو مرحله متضاد سوفیسم یونانی در طول ۲۵۰۰ سال.
مورخین جنبش روشنگری اروپا جریان سوفیسم را حرکتی آوانگارد و مفید برای پیشرفت بشریت میدانستند. اصطلاح سوفیسم در گذشته گاهی نسبی و خودسرانه بود گرچه به معنی دیالکتیک نیز بکار برده میشد و گاهی نشان نشانه انتقادات مخرب و منفی بود. سوفیست ها هیچگاه صاحب مکتب واحدی نشدند بلکه هرکدام راه و روش خاص خود را دنبال میکرد. در کنار گورکیاس و پروتاگوراس؛ که مهمترین بودند ،از اسامی دیگری مانند پردیکوس و تراسیماخ نیز نام برده شده است.
علی رهامعضل فقر در «عناصر فلسفهی حق» هگل عناصر فلسفهی حق معرف فلسفهی «عملی» هگل در عرصهی «ایدهی ابژکتیو» است که بهعنوان یک واسطه، نقطهی اتصال «ایدهی سوبژکتیو» به «ایدهی مطلق» است. ازاینرو، بهخودی خود دربردارندهی کلِ فلسفهی هگل نیست. هگل در فرجامین مبحث این اثر، «تاریخ جهان» را بهعنوان «محکمهی داوری» نهایی دربارهی کلیهی جوامع و ملل معین میکند. «روح جهان» که با عملکرد آن مترادف است، بهلحاظ تاریخی نشان داده است که هیچ دولت یا جامعهای ازلی و ابدی نیست – آنها پس از ظهور و عبور از دوران رشد، به اوج رسیده و سپس زوال مییابند.
منوچهر صالحی لاهیجیچگونه میتوان از «جمهوری اسلامی» فراتر رفت؟ نیروهای مخالف «جمهوری اسلامی» را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. نیروهائی که دارای سرشتی استبدادی و توتالیتر هستند و به کمک دولتهای امپریالیستی مخالف «جمهوری ولایت مطلقه فقیه» امیدوارند بتوانند در ایران به قدرت سیاسی دست یابند که مهمترینشان عبارتند از نیروهای هوادار بازگشت خانواده پهلوی به قدرت و همچنین مجاهدین خلق و برخی از سازمانهای قومی تجزیهطلب. گروه دوم تشکیل شده است از سازمانها و احزاب لیبرال، دمکرات، سوسیال دمکرات و چپ رادیکال که هر چند خود را به دولتهای بیگانه نفروختهاند، اما نتوانستهاند طی ۴۵ سال گذشته جبهه یا شورائی برای تشکیل اپوزیسیونی توانمند در برابر «جمهوری اسلامی» تشکیل دهند. بهعبارت دیگر، ویژهگی غالب این نیروها پراکندگی و انشعاب است.
|