اسماعیل رضایی اعتقاد و اندیشه انسان ها در تکاپوی زیستی خویش به باور واعتقاداتی دست می یازند که راهنمای عمل آنها در تعاملات اجتماعی می باشند. اعتقاد با جهت گیری های متفاوت و متکاثر خویش می تواند هم در پویش های فکری و هم چالش در مسیر اندیشه و اندیشه ورزی نقش ایفا کند. اینکه وقتی به اعتقاد رسیدی فاتحه اندیشه را باید خواند یک نگاه جزم گرایانه و یک کلی بافی های فلسفی را با خود دارد که مفاهیم و مضامین را ابتر و ناقص در فرایند تبادل و تبدیلات اجتماعی بکار می گیرد. وقتی به اعتقاد رسیدی می توانی منشا و مبدا آفرینش های فکری برای یک دگرگونی بنیادی در روابط و مناسبات اجتماعی عمل کنی؛ چنانکه بسیاری از انقلابیون جهان کرده اند. بنابراین هر اعتقادی اندیشه را به چالش نمی کشد؛ تنها در توهمات دینی و دگم اندیشی که بر فرامین و چارچوب های فکری معینه اتکا دارند؛ اندیشه و اندیشه ورزی را بر نتافته و به حد و حصر آن روی می آورند.
علي محمد اسکندری جوحیات معطوف به انتحار نویسنده عصیانگر در این وانفسای فرهنگی که نسل حاضر گرفتارش شده صادق از مرگ آن سان می نویسد تا تلنگری باشد بر ذهن خواننده که چرا متولیان فرهنگ، قربانی می طلبند تا خدای ایران آرام شود. گویی صادق می میرد تا خاموشی یا مرگ او یک "استعاره" شود؛ مرگی که در لایه زیرین ضمیر صادق (ناخودآگاهی) لانه کرده تا به هنگام تلاطم فرهنگ (گذار از سنت به سکولار یا مدرن) به لایه زبرین ضمیر او می آید که فرجام تلخ ایران را هشدار دهد.
مکاتبات مارکس
پیرامون ویراست فرانسوی «سرمایه» ترجمهی علی رها متن زیر ترجمهی چکیدهی ۲۴ نامه از مارکس بههمراه ۵ نامهی ضمیمه از انگلس، جنی همسر مارکس، و جنی دختر مارکس، و نیز پیشگفتار و پیگفتار ویراست فرانسوی کاپیتال است. این نامهها مجموعاً به فرایند ترجمه و انتشار جلد نخست کاپیتال به زبان فرانسوی مربوط میشوند. از همان نخستین نامه، اول ماه مه ۱۸۶۷، مشخص است که حتی پیش از انتشار نخستین ویراست آلمانی کتاب (۱۴ سپتامبر ۱۸۶۷)، مارکس بهویژه درصدد انتشار متن فرانسوی بود. از نخستین تلاشها در سال ۱۸۶۷ تا انتشار (۷۵-۱۸۷۲)، فرایند ۷ سالهی ترجمه و انتشار مسیر پرفرازوفرودی را طی میکند که یک ترجمهی ناتمام از چارلز کلر، مخالفت با ترجمهی موزس هس پس از ۳ سال کشمکش، و سرانجام انتخاب ژوزف روی برای ترجمه را شامل میشود.
منوچهر صالحی لاهیجیسپهر همهگانی چیست و کجاست؟ سپهر همهگانی دارای ویژهگیهای جغرافیائی است و میتواند سپهرهائی را که ساختارهای اجتماعی و همچنین سپهرهائی را که ویژهگیهای یک جامعه را بازتاب میدهند، در بر بگیرد. در این رابطه سپهر همهگانی مکانهائی هستند که همه شهروندان میتوانند به آن ورود کنند و از آن بهرهمند شوند. یکی از ویژهگیهای سپهرهای جغرافیائی آن است که ورود و بهرهمندی از آن باید برای همه بر اساس قوانین کشوری، استانی و شهری تنظیم شده باشد. برای نمونه هر کسی با ورود به یک جنگل حق ندارد درختها را ببُرد و یا در یک پارک گلها را بچیند و …
مهدی استعدادی شادنگاهی به «پس نوشته»ی هابرماس باری. تاویل مثبت هابرماس از روند به خدمت درآوردن فلسفه از سوی نهاد دین و ایدئولوژی حاکم زیاد نیاز به شرح ندارد. بهویژه که در ادامه نیز از نقش مثبت ساختار ارتباطی در مجامع کلیسایی یاد میکند. زیرا معتقد است که این ساختار به کار توسعه فردیتیابی میآید. بهزعماش راز و نیاز فرد مومن با خدا بر محور اُفقی، شبکهای از ارتباطات جمعی میسازد که در کلیت همایش مومنان همچنین به رابطه ای چند جانبه میان اعضا منجر میگردد. مومن همچون عضوی از این کلیت سازمانیافته بهخاطر ترس از ازدیاد گناه بیشتر دنبال آمرزش در ساختار ارتباطی در دسترس میشود و از این طریق به تجربیاتی از حضور در فضای اجتماعیات دست مییابد. در حالی که از دید هابرماس فُرم و محتوای این نوع تجربیات اجتماعی برای جامعه یونانی ماب و به اصطلاح مجذوب فلسفه ناشناخته بودهاست.
اسماعیل رضاییافراط و تفریط افراط و تفریط نتیجه درک ناقص و بدفهمی های رویکردهای محیطی و ضعف و ناتوانی در شناخت و ماهیت پدیده ها برای اتخاذ بهترین و مفیدترین اشکال مبارزاتی با موانع و رشد و بالندگی جامعه و انسان می باشند. افراط و تفریط ضعف و خلجان های تبیین و تحلیل های رخدادهای محیطی را برجسته کرده؛ و بیراهه های مبارزاتی را تقویت می نماید. در افراط نداشته ها و نبوده ها در پس بداندیشی و کج فکری ناشی از ضعف مبانی تئوریکی و اتکای به آموزه های گذشته، با اغراق و مبالغه در می آمیزند و به نتایج فاجعه باری منتهی می شوند. در تفریط نیز هراس از تکفیر و طرد توسط مردم گرایش به راست توجیه و تفسیر می شود. روندی که به دلیل ضعف مبانی تئوریکی قادر به اقناع توده در راستای اهداف مبارزاتی نبوده و با گرایش به راست و عموما استفاده از مبانی تئوریکی ایدئولوگ های بورژوازی خود را متفاوت از جریان های چپ حامی سیاست های نظام مستبد دینی در ایران، نشان می دهند.
آرام بختیاریفلسفه هایدگر میان تبلیغ فاشیسم و آنتی کمونیسم کج فهمی فیلسوفان مذهبی دانشگاهی وطن از هایدگر هایدگر نتوانست پایه گذار هیچ مکتب فلسفی حتی شبه کانتی بشود ولی او دارای محفلی از شاگردان و پیروان بود که بعدها بعضی منتقد و مخالف او شدند مانند: گادامر، سارتر، مارکوزه، ومحفل فیلسوفان یوگسلاوی. او میگفت چون با زبان سنتی متافیزیک فلسفی نمیتوان هستی را تعریف کرد باید از امکانات فلسفه گذشت و به شعر و شاعری امثال هلدرلین آلمانی رجوع نمود. وی تاثیر مهمی روی فلسفه نئورویزیونیسم و فلسفه اواخر بورژوازی در پایان قرن ۲۰ گذاشت. بعداز پایان جنگ جهانی دوم نیروهای متفقین او را بدلیل همراهی و همخوانی با سیاهی لشکر فاشیسم از دانشگاه اخراج کردند.
رایا دونایفسکایا نظریههای انباشت، بحران و سقوط ناگزیر سرمایه در نزد مارکس و لوکزامبورگ ترجمهی علی رها انباشت سرمایهی رزا لوکزامبورگ نقدی است بر نظریهی بازتولید گستردهی مارکس در جلد دوم کاپیتال. مسألهی انباشت سرمایه، موضوع مرکزی اقتصاد سیاسی بوده است. این مسأله موضوع بحث بین ریکاردو و مالتوس، سی و سیسموندی، انگلس و رودبرتوس، و لنین و نارودنیکی (پوپولیستها) بود. در این مباحثه، لوکزامبورگ خاستگاهی آشکار ولی ناپسند دارد – یعنی خاستگاه یک انقلابی که پیش از نظریهی عمومی اشتغال، بهره و پول کینز، اقتصاددانهای بورژوایی آنرا بهعنوان «روشنترین صورتبندی» مسألهی «تقاضای مؤثر» تحسین کردند.
طاهره بارئیدین مردم را در دست باش، تا قدرت را در اختیار داشته باشی مطالعه انقلابات گذشته، یا به هر حال آنچه انقلاب نامیده شده یا میشود، اغلب یا برای یادگیری از آموزش های آن در جهت تولید مجددشان بوده یا در جهت انتقاد از آنها بخاطر پدیدار شدن مشکلات برای کسانی که منافع از دست داده یا دچار موانعی در زندگی فردی یا گروهی خود شده اند.
اما این حوادث تاریخی هرگز برای فهم عکس العمل های انسانی در قبال آنها در حیطه وقوع شان مورد بررسی قرار نگرفته است. عکس العمل های مردمی را در حد تولید احزاب و گروههای انگشت شمار مخالف و اغلب خود جویای قدرت، فرو کاسته، به نحوه عمومی رویاروئی مردمی، با شرایطی که بر آنها تحمیل شده نپرداخته اند
|