علی رها مارکس و انقلاب کبیر فرانسه مراجعه به دفترهای یادداشت مارکس در پاریس، چکیدهی «خاطرات رنه لواسور»،بهروشنی نشان میدهد که تمرکز مارکس نیز دقیقاً برشکلگیری یک قدرت دوگانه در فرانسه بود. مارکس در اوایل سال ۱۸۴۴ به قصد نگارش اثری دربارهی انقلاب فرانسه از اهمّ خاطرات لواسار به تفصیل گزیدهبرداری میکند. او با اشاره به نخستین مجلس فرانسه پس فرار پادشاه، آن مجلس را «عقیم» میخواند، و زایش عصر جدید را محصول ستیزهی «بین مردم و حاکمان» ارزیابی میکند. در نقطهی اوج فرایند انقلابی «قدرت اجرایی درواقع در دست کمونها، بهویژه کمون پاریس بود.» ازاینرو، ژاکوبنها تحت تأثیر جنبش شهری قاطعانه در برابر ژیروندیستها ایستادگی میکنند: «هیچ قانونی بدون تأیید مردم سندیت ندارد.» این «جمعیتهای عمومی، مراکز فیالبداههی حکومتی بودند.» از سوی دیگر، «کنوانسیون کل اقتدار پیکرهی اجتماعی را قانوناً در خود متحد کرده بود.»
اسماعیل رضایی شهامت و حماقت نشو و نمای آدمی در فضای متغیر و متکثر اجتماعی، روند استحاله اندیشه و عمل را در مجاری واقع یا کاذب هدایت می کند. شهامت و شجاعت در روبرو شدن با موانع نیازمند درک و فهم بهینه از فرایند تحول و تکامل جامعه و انسان می باشند. ناتوانی در درک و شناخت علت ها و چرایی چالش ها و بن بست ها و همچنین چگونگی برون رفت از آن ها، عموما رجعت به گذشته و سازوکارهای ناسازگار با نیاز و الزام و جامعه، توسط ارتجاع و واپسگرا برگزیده می شوند. این حماقت که برخی ها آن را با شهامت در می آمیزند؛ریشه در جهالت و منفعت طبقاتی دارد. زیرا شجاعت و شهامت در همراه شدن با فرگشت جامعه و انسان مفهوم واقعی خود را می یابد.
دکتر عباس طاهریفروید و فرویدیسم در فلسفه و ادبیات
و در آینه آثار دکتر محمدرضا فشاهی (۲) فروید بر پایه برخی مشاهدات خویش در روانکاوی کودکان ادعا کرده است که آن چه ادیپ را به این جنایت وادار کرده است، رانه ای باستانی است که با توانی کم یا بیش در همه ی پسران وجود دارد. اما ادعای او بر اسناد و آمار گسترده ای استوار نیست. اینک سه سال پس از نوشتنِ نخستین مقاله در باره عقده ادیپ، در کتاب «توتم و تابو» می کوشد این گمانه را بر پایه داده های مردم شناسان معاصر خویش به اثبات برساند.
آرام بختیاریفیزیوکراتی،- تئوری و اقتصاد سیاسی ناموفق فیزیوکراتی،- طبیعت و کشاورزی کلان برای ثروت ملی برای فیزیوکراتها زمین منبع و ابزار ثروت ملی و رفاه بود، چون در نظر آنها یک کشاورزی شکوفا و موفق بر هر گونه اقتصاد صنعتی و تجاری برتری داشت؛ یعنی برای آنها کشاورزی مهمتر از صنعت و تجارت مرکانتلیستی بود. بدلیل اهمیت کشاورزی در فرانسه، ریشه تاریخی جریان فیزیوکراتی، در فرانسه جوانه زد. در پیش از انقلاب فرانسه، انتقاد از سیاست مرکانتلیستی تجاری دولت، با دخالت شاه مطلقه و وجود فئودالها بیدلیل نبود، گرچه این مخالفت و انتقاد اغلب مصنوعی و خودسرانه بحساب می آمد. فیزیوکرات ها مدعی بودند که تولید ارزشی در کشاورزی همان تولید خالص است.
طاهره بارئیکالج تپه سیاه و نیَت بنیان گذارانش کالج تپه سیاه» در شمال کالیفرنیا در سال ۱۹۳۳ تاسیس شد، به نیَت تربیت دانشجویانی در زمینه های هنری که بتوانند آزاد از بوروکراسی و روابط اتوریته استاد بر دانشجو بعنوان شهروندانی اخلاقمند که بجای اولویت دادن به فردیت خود منافع دیگران و محیط را مدَ نظر قرار میدهند، به خلاقیت فکری هنری بپردازند. یعنی در دو کلام خارج از روابط بافته شده توسط قدرت مسلط مرکزی اساتید و شاگردان در یک محل زندگی می کردند برای تهیه غذا و تعمیرات ساختمان و زراعت محوطه سبز کالج با هم همکاری می کردند. این کالج برای اولین بار در آمریکا یک دانشجوی دختر سیاه پوست را در میان دانشحویانی سفید پوست، پذیرفت.
اسماعیل رضایی همبستگی متکثر جامعه مجموعه متکثری از خواستن ها و داشتن ها است که در یک نبرد مداوم طبقاتی روند تکامل تاریخی و تحولات لازم اجتماعی را ممکن می سازند. همبستگی در یک زیست جمعی از یک ماهیت ایجابی برخوردار است که تحت تلقینات کاذب و تبعیضات نهادین ساختار طبقاتی بسوی افتراق و پراکندگی سوق یافته است. در راستای سوق دادن متغیرهای اجتماعی در جهت خاص، همبستگی نقش بزرگی را ایفا می کند. ولی همبستگی به ویژه همبستگی متکثر تحت تاثیر رویکردهای محیطی، از یک بارزه های ماهیتی خاصی برخوردار است که نیازمند دقت نظر و درک بهینه روندهای دگرگونه جامعه و انسان می باشد. با آموزه های عامیانه و کلاسیک که بر انتزاع و گام های سکتاریستی استوار است؛ نمی توان به یک همبستگی متکثر مورد لزوم دست یافت.
علی رهاکارل مارکس در کروزناخ پژوهشهای مارکس در این دفترها تاریخ آلمان، لهستان، انگلستان، آمریکای شمالی، بهویژه فرانسه را شامل میشوند. ردپای این پژوهشها در دستنوشتهی بنیادین «نقد فلسفهی حق هگل» و نیز در مقالهی «دربارهی مسألهی یهود» بهوضوح قابلمشاهده است. نقد ناتمام هگل هم فلسفی و هم تاریخی است، بهویژه هنگامی که با تکیه بر انقلاب کبیر فرانسه، به تفکیک دولت سیاسی و جامعهی مدنی معاصر میپردازد. مقالهی «دربارهی مسألهی یهود» نیز که در «سالنامهی آلمانی-فرانسوی» منتشر شد، اعلامیهی حقوق بشر فرانسه و قوانین اساسی ایالتهای آمریکای شمالی را نقد و بررسی میکند.
طاهره بارئیفلسفه تاریخ از منظر «هابیل» و نه قابیل نیروی ظلمانی که قابیل باشد، بعد از کشتن هابیل و منظره ای که کلاغ پیش رویش قرار میدهد به پشیمانی دچار شده و از آن منم منم سابق به احساس حقارت در برابر یک کلاغ سقوط میکند که در حد خودش نوعی پیشرفت است. او حذف نمیشود بلکه تنبیه میشود و به تفسیر برخی روایات توراتی به سرگردانی روی زمین دچار می گردد . می خواهم بگویم حتی بر خلاف داستانهای سروده شده در مورد نبرد نور و ظلمت، نبرد نیست رابطه این دو، بلکه نور اموزگار ظلمت است. و قرار نیست یکی توسط دیگری از زیر شمشیر بگذرد.
|