طاهره بارئی چرا بوخارینها کُد پنهان دیالکتیک را نمیدانند نامه بوخارین بعد از مرگ استالین ، در ۱۹۵۳ هنوز در میز کار او وجود دارد. برای چه به مدت پانزده سال آن را نگاه داشته؟ از آدمی با آن درجه از تعجیل و دست و پا زدنهای شتابزده که رسیدن هر چه سریع به موارد مورد نظرش را به هر بهائی میخواهد اِعمال کند اینگونه خواباندن دراز مدت یک نامه در بستر زمان و کشآوردن حضور آن عجیب به نظر میرسد.
علیرضا بهتوئیکرهایها چهگونه توانستند؟ چرا ما نتوانستیم؟ وقتی جریانِ پراگماتیست (کبوترهای درون حکومت) در ایران ضعیف بودند و قدرت عرضاندام در برابر تندروها (به رهبری شاه) را نداشتند. در سوی مقابل هم، رهبران اپوزیسیون میانهرو، تحت سلطه و انقیادِ رادیکالیسمِ سازشناپذیرِ آیتالله خمینی بودند. تنها برآمد و نتیجه، صفآرایی تندروها در هر دو سو، برای حذف طرفِ مقابل (سرکوب یا انقلاب، به جای استراتژیهای سازش)، بود. پیامدِ چنین روندی، یا ادامهی حیات حکومت دیکتاتور در کوتاهمدت با سرکوبِ و کشتارِ بیشتر و یا سرنگونی این استبداد با روش انقلابی بود، و نه یک انتقال مسالمتآمیز در راه دموکراسی. شاه ایران را ترک کرد، نظام شاهنشاهی فرو پاشید و انقلاب ۱۳۵۷ به وقوع پیوست.
آرام بختیاریکتاب «ایدئولوژی آلمانی»، نقد کدام فیلسوفان است؟ از کتاب «ایدئولوژی آلمانی» مارکس، چه بهجا مانده؟ کتاب ایدئولوژی آلمانی آنزمان مورد تفسیرهای گوناگون قرار گرفت؛ که بعدها بخشی از نظرات کلاسیک فلسفی و تئوری اجتماعی شدند. متفکر دیگری بهنام کارل گرون نماینده "سوسیالیسم آنارشیستی" پرودن در آلمان بود. مارکس تمایل به انقلاب سیاسی-اجتماعی را اینطور بیان میکرد: وظیفه تاریخ است که همیشه در تثبیت حقیقت این جهانی و نه آسمانی بکوشد. کتاب ایدئولوژی آلمانی را امروزه میتوان نقد: فویرباخ و نقد منتقدین فویرباخ، نقد افکار و دین برونو باور، نقد هگل، نقد ماکس اشتیرنر، و نقد موسی هس یهودی تبار ولی کمونیست دانست. لیبرالها با سقوط سوسیالیسم استالینیستی در پایان قرن گذشته، با شور و شعف، در دانشگاهها اعلان نمودند که مارکس و انگلس را اکنون به راحتی و بیطرفانه میتوان مطالعه نمود!
محمود عبدیآنتونیونگری و جنگ غزه نگری بر اساس فلسفه سیاسی کلی خود، احتمالا موضوع جنگ را از دیدگاه انتقادی با تمرکز بر ماهیت در حال تغییر قدرت و تاثیر درگیری بر پویایی جهانی بررسی میکند. مهم است که توجه داشته باشیم در حالی که نگری یک چارچوب نظری برای درک پویایی جهانی فراهم می کند، ممکن است به صراحت دیدگاه های خود را در مورد درگیری های خاص مانند غزه بیان نکرده باشد. تفسیر موضع او در مورد چنین شرایط خاصی نیاز به تجزیه و تحلیل ظریف تر و به طور بالقوه بر اساس اظهارات یا نوشته های اخیر او صورت پذیر باشد.
محمود عبدیپیرامون پارادایم «امپراتوری» مایکل هارت و آنتونیو نگری بهمناسبت درگذشت آنتونیو نگری نگری و هارت در بحث بحران تا فساد میگویند ً حاکمیت امپراتوریائی نه بر حول یک تضاد مرکزی بلکه بر سرتاسر شبکه انعطاف پذیر تضاذ خرد سارمان یافته است. اقتصاد امپراتوریائی ذقیقا از طریق فساد عمل میکند و نمیتواند چنین نباشد. سنتی وجود دارد که فساد را آشوب ناگهانی و تراژدیک امپراتوری میدانند. اگر ما در دوران مدرنیزم با بحرانهای ادواری سرمایه داری مواجه بودیم در عصر امپراتوریائی این فساد است که بحران ایجاد میکند. امپراتوری فساد تولید میکند.
اسماعیل رضایی تحریک و تحرّک انسان ها تحت تاثیر عناصر متکاثر محیطی از خود واکنش مناسب برای تعادل و تطابق از خود بروز می دهند. این تحریک و تحرّک مداوم، روند تکمیل و تنظیم مناسبات رفتاری و اخلاقی اجتماعی را شکل می دهند. تحریکات شدید و مداوم که از حد توان ارگانیسم انسانی خارج شود؛ به مهار جنبه های مثبت واکنش انسانی منجر شده و به محرّکات محیطی پاسخ منفی می دهد. این انسداد رفتاری به مهار بازتاب های آزادانه و حذف و حد قوه تمیز و شناخت ارگانیسم انسانی در واکنش مناسب و مقتضی به رویکردهای محیطی می گردند. این روند نامتعارف عموما انسان را در برزخ رویکردهای بیرونی قرار داده و با آشفتگی و پریشانی رفتار کردار آدمی، درهای دوزخ را به روی انسان ها می گشایند.
آرام بختیاریفلسفه لایبنیتس،- نبوغ تئوری، انحطاط عقیده فیلسوف اشرافزاده روشنگر، در خدمت حاکم بافرهنگ از لایبنیتس، فیلسوف آلمانی ۴ قرن پیش، چه انتظاراتی میتوان داشت؟ او یک اشرافزاده و زمیندار کلان در میانه عصر نو اروپا، و مهمترین فیلسوف عبور از قرن ۱۷ میلادی به قرن ۱۸ بود. مورخین لیبرال سیر اندیشه، او را یکی از مهمترین متفکران در زمینههای: علم، تکنیک،فلسفه، ریاضی، و اختراعات نامیدهاند. وی در رشته های فلسفه، منطق، ریاضی، فیزیک، و الهیات، خالق نظرات و کشفیاتی جدید بود. لایبنیتس بهعنوان متفکر و فیلسوف؛ جون مهدی بازرگان ما، کوشید ایدههای الهیاتی را با نتایج علوم تجربی آشتی دهد؛ ولی با ۴ قرن اختلاف زمان! جهانبینی و کوششهای عملی وی بیان تحولات ترقی خواهانه جامعه بورژوازی آنزمان اروپا بود. از نظر سیاسی وی هوادار حاکمان و شاهزادگان روشنفکر و علاقمند به فرهنگ است.
بیژن باران نئولیبرالیسم با رشد خدمات نئولیبرالیسم نسخه اجتماعی رشد اقتصادی در آمریکا، غرب، کشورهای وامگیر شد. از اواخر سده 20 با بانک جهانی، بانک توسعه آسیا، صندوق بین المللی پول با وام مشروط به کشورهای عقبمانده؛ دولت راستگرای آنها را مکلف کند. این رویکرد سرمایه داری، در ملل استبدادی با فساد ساختاری با فروش نهادهای تولیدی دولت به مشتریان خصولتی، مافیایی، به تولید بدتر منجر شود. نمونه: یونان، آرژانتین.
یوسف زرکارنقش و اهمیّت شیوۀ تولید آسیایی- بخش سوّم و پایانی در واقع در شیوۀ تولید آسیایی جامعه به دو بخش تقسیم می شود: بخش اقلیّت حاکمان و بخش اکثریّت محکومان، طبقۀ استثمار کننده وتودۀ بزرگ استثمار شونده (تولید کنندگان مستقیم) و به تبع آن« ما با بهره كشی در دو سطح در جامعهی آسیایی مواجه هستیم. یك سطح استثمار در درون جماعات است، یعنی مناسبات بین تولیدكنندگان مستقیم و «ساكنان ارشد» و سطح دیگر، بهره كشی بین این جماعت ها و «قدرت مافوق» است، یعنی، حكومت مركزی و حكام محلی و منطقهای».
علی فياضپلورالیسم، اندیشه انتقادی و «پیامبری» در سالگرد قتل زنده یاد دکتر مجید شریف او با سری پرشور، دلی پر مهر و عزمی راسخ، راهی میهن خود شد تا با در کنار مردم بودن، خویشتن را در شادی ها و غم های آنان سهیم ببیند. تا تجربه ی در کنار مردم و با مردم بودن را دوباره از نزدیک لمس کند. به علاوه او پس از سال ها زندگی در تبعید و دور از مردم، به این برداشت رسیده بود که هر کاری بدون حضور مردم و به دور از مردم، کارآیی وبازتاب لازم را ندارد. به علاوه او نیز همانند خیلی از روشنفکران دوره پسامدرنیسم، به این موضوع رسیده بود که نقش فرهنگ و نهادهای فرهنگی و سنتی در کشوری چون ایران بسیار تعیین کننده است و نباید آن را نادیده گرفت. اگر تغییر و تحولی در ساختار فرهنگی جامعه روی ندهد و فرهنگ تساهل و دموکراسی در جامعه نهادینه نشود تا خود به صورت یک اصل و یک سنت در آید، تغییر رژیم ها، عنوان ها و آدم ها تحول عمیقی در ساختار سیاسی جامعه و رابطه مردم با قدرت ها ایجاد نخواهد کرد.
اسماعیل رضاییسقوط ثابت بارزه های فکری کهن هماره تاریخ تحولات اجتماعی چالش های جدی را در برابر انتخاب و نیاز های مردمی با اعمال حاکمیت پلیسی برافراشته اند. ساقط شدگان از طریق قهر مردمی نیز همواره مترصد فرصت بوده و هستند تا دوباره حاکمیت جور و ستم خود را بپا دارند. بویژه زمانی که حاکمیت بعد از آن در شکنجه و فقر و نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی گوی سبقت را از وی ربوده باشد. اکنون ثابتی نامی با دغل و دروغ و وارونه نمایی گذشته ننگین و سراسر شناعت و بدنامی با حمایت همه جانبه ابزارهای رسانه ای و ارتباطی عمال بیگانه، تلاش بی سرانجامی را برای استحکام سقوط ثابت خود در پیش گرفته است. عوام گرایی و عامیانه نگری به دلیل حصر و محدود اندیشی و بدفهمی و یا نفهمی های روند تکامل تاریخی یکی از پایه های ثابت و محکم رجعت به استبداد گذشته تاریخی در ایران می باشند.
بیژن باران انقلاب روند انقلاب با خونریزی اول از درگیری با حاکمیت ساقط، بعد در پاکسازی جناحهای رقیب سرانجام جوانان آرمانخواه همراه است. در ذهن جناح انحصارگرا، پس از انقلاب خونریزی یاران و رقیبان هم جایز است. ایده الوژی دهقانی، ذهنیت لمپن پرولتاریای بیرون از تولید صنعتی، اردوی میدانی مخرب انقلاب بود. عناصری از آن در کمیته های محلی، صفوف فالانژها، باندهای لاتها، مداحان تکایا، از آتش باختیاران خیابان به زندانبان شکنجه گر و نیروی ضربت خیابانی استحاله یافتند.
|