:: آرشيو ماهانه

  • دسامبر 2025
  • نوامبر 2025
  • اکتبر 2025
  • سپتامبر 2025
  • اوت 2025
  • ژوييه 2025
  • ژوين 2025
  • مه 2025
  • آپريل 2025
  • مارس 2025
  • فوريه 2025
  • ژانويه 2025
  • 2024
  • 2023
  • 2022
  • 2021
  • 2020
  • 2019
  • 2018
  • 2017
  • 2016
  • 2015
  • 2014
  • 2013
  • 2012
  • 2011
  • 2010
  • 2009
  • 2008


  • :: نويسندگان اين بخش

  • ح. آزاد
  • ف. آزاد
  • اَياز آسيم
  • مهیار آشنا
  • علی آشوری
  • ف. آگاه
  • علی‌ آلنگ
  • سارا ارمنی
  • مهدی استعدادی شاد
  • رضا اسدی
  • نسرین اسفندیاری
  • علي محمد اسکندری جو
  • احمد اسکندری
  • مرتضی اسماعیل پور
  • ناصر اصغری
  • محمدعلی اصفهانی
  • نيكروز اعظمى
  • کرامت الهی
  • جلال ایجادی
  • ناصر ايرانپور
  • دنیز ایشچی
  • بیژن باران
  • طاهره بارئی
  • بهمن بازرگانی
  • لادن بازرگان
  • آرام بختیاری
  • افتخار برزگریان
  • پناه برزوئی
  • م . ت . برومند
  • شهاب برهان
  • علیرضا بهتوئی
  • منصور بيات زاده
  • محمد بینش (م ــ زیبا روز )
  • ب. بی‌نیاز (داریوش)
  • یونس پارسا بناب
  • خسرو پارسا
  • ناصر پسانیده
  • امیر پیام
  • دکتر پرويز پيران
  • عابد توانچه
  • خسرو ثابت قدم
  • رضا جاسکی
  • محمد جلالی چیمه (م. سحر)
  • علی جلال
  • رامین جهانبگلو
  • شهریار حاتمی
  • مسعود حاصلی
  • مهرزاد حافظی
  • علی حامد ایمان
  • محسن حکیمی
  • بهرام خراسانی
  • همایون خرم آبادی
  • کمال خسروی
  • الف خمیرانی
  • فرامرز دادور
  • فرهاد داودی
  • مهرداد درویش پور
  • احسان دهکردی
  • پایا راستگونیا
  • محمود راسخ (افشار)
  • تقی رحمانی
  • ناصر رحیم‌خانی
  • رضا رخشان
  • جلال رستمی
  • شاپور رشنو
  • اسماعیل رضایی
  • حسن رضا رضايي
  • مسعود رمضانی راد
  • کاظم رنجبر
  • تقی روزبه
  • روسیا روشن
  • علی رها
  • سعید رهنما
  • ناصر زرافشان
  • یوسف زرکار
  • مهران زنگنه
  • اسماعیل سپهر
  • فريبرز ستاري
  • هدایت سلطان زاده
  • مهران سیرانی
  • احمد سیف
  • اسد سیف
  • اکبر سیف
  • مرتضی سیمیاری
  • نصرت شاد
  • عباس شکری
  • صادق شکیب
  • محمود شوشتری
  • نیلوفر شیدمهر
  • خسرو صادقي بروجنی
  • منوچهر صالحی لاهیجی
  • منوچهر صالحی
  • علی صدارت
  • محمد حسین صدیق یزدچی
  • عیسی صفا
  • دکتر محمد ضيمران
  • رضا طالبی
  • دکتر عباس طاهری
  • فرح طاهری
  • احسان عباسی
  • محمود عبدی
  • رضا عرب
  • آرش عزیزی
  • یاسر عزیزی
  • نادر عصاره
  • رضا علوی
  • عباد عموزاد
  • فرهاد عمیدی
  • بهروز فراهانی
  • علی فرمانده
  • محمّد رضا فشاهی
  • علی فکری
  • رضا فلاطون
  • آراز فنی
  • خدامراد فولادی
  • علی فياض
  • پروفسور فرهاد قابوسی
  • فرهاد قابوسی
  • هادی قدسی
  • محمد قراگوزلو
  • احد قربانی
  • فرشاد قربان‌پور
  • کریم قصیم
  • همت قلاوند
  • قویدل
  • ناصر کاخساز
  • بهزاد کشاورزی
  • الف. کیوان
  • روبن مارکاریان
  • هوشنگ ماهرويان
  • شكوه محمودزاده
  • سام محمودي سرابي
  • حسین مدنی
  • دکتر گلمراد مرادی
  • هوشنگ معین زاده
  • باقر مومنی
  • بهرامِ مهران
  • حسن نادری
  • خسرو ناقد
  • اسحاق نجم الدین
  • مجید نفیسی
  • مسعود نقره کار
  • ن. نوری زاده
  • پارسا نیک جو
  • محمدرضا نیکفر
  • شیدان وثیق
  • مهرداد وهابی
  • نیما هالتفی
  • محمود هرمزی
  • ابراهیم هرندی
  • امید همائی
  • همنشین بهار
  • عطا هودشتیان
  • هرمز هوشمند
  • فرشید یاسائی
  • بابک یحیوی
  • محسن یوسفی اردکانی
  • مونا یوسفی
  • اسماعیل رضایی

    چرا راست افراطی؟

    تغییر، الزام روند تکامل تاریخی می باشد. فرایندی که با عادات، سنن و ساختارهای ذهنی موروثی به چالش کشیده می شوند. عادت به کهنه، درک زمان را با مشکل توهمات ذهنی در آمیخته و زمینه را برای گرایشات ارتجاعی آماده می سازد. همراه با این عادات و ساختار ذهنی متوهم، مردم امروز ضمن در گیر بودن با بحران های عینی، با انباشت تجربه های تاریخی شکست نیز دست به گریبان می باشند. این بازنمایی ناکامی و شکست مداوم چپ چه واقعی و یا چه ساختگی،نوعی حافظه منفی جمعی را برقرار ساخته که هر گونه گام های برابری خواهانه و رهایی بخش را بی اعتبار نموده است. فرایندی که بسترهای برآمد جریان های ارتجاعی و راست افراطی را به عنوان تنها نیروهای موثر و ممکن به مردم تحمیل کرده است.



    new/Habermas02.jpg
    یورگن هابرماس

    «از این‌جا به بعد باید تنها ادامه دهیم»

    ترجمه: جلال رستمی گوران

    شگفت‌انگیزترین و تاکنون به‌طور قانع‌کننده‌ای توضیح‌داده‌نشده‌ترین پدیدهٔ این قدرت‌گیری خزنده اما هدفمند در آمریکا و جهان غرب، کم‌جرئتی جامعهٔ مدنی‌ای است که تا حد زیادی بی‌مقاومت شده؛ چه برسد به سازشکاری دانشجویان و استادانی که همین تازگی‌ها در محوطهٔ دانشگاه‌ها مقاومتِ نسبتاً بی‌هزینه علیه قدرتِ به‌اصطلاح استعمارگر اسرائیل را به اوج رسانده بودند و حالا در برابر اقتدارگرایی در حال افزایش داخلی سکوت اختیار کرده‌اند.
    نه اینکه بخواهم ادعا کنم که ما خود می‌توانستیم رفتار متفاوتی داشته باشیم، اما با توجه به این وضعیت در آمریکا ، تا امروز هیچ نشانهٔ قانع‌کننده‌ای برای بازگشت از مسیر حرکت به سوی نظامی اجتماعی و سیاسیِ اقتدارگرایانه، اداره‌شده به شیوهٔ تکنوکراتیک و از نظر اقتصادی لیبرتِر، نمی‌بینم.



    اسماعیل رضایی

    گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم

    ۲:شکل گیری بنیان‌های سرمایه داری

    نظام سرمایه داری با رشد کمی بنیان های مادی و ارزشی جامعه و انسان، بسترهای کیفی خود را گسترد؛ و در یک روند تدریجی زائده های فکری و مادی فئودالیسم را زدود؛ و بنیان های ساختی سرمایه داری را تحکیم و تثبیت کرد. روندی که بسترهای انباشت سرمایه را در دست اقلیتی از بازرگانان و مالکان فراهم نمود؛ و با پیدایش توده های وسیعی از کارگران مزد بگیر، صف بندی طبقاتی بورژوازی و پرولتاریا شکل گرفت. یعنی سرمایه داری برای فربه شده نیاز به کار زنده کارگران داشت تا بتواند به سرمایه مرده هردم جانی تازه ببخشد. در مرحله شکل گیری بنیان های سرمایه داری، دیالکتیک درونی شکل ارزش و بازتولید سرمایه در سه مرحله فرموله شده است.



    new/jonoune-moderne-jadougarsazi1.jpg
    الف خمیرانی

    جنون مدرن جادوگر‌سازی: خشونتی فراتر از قرون وسطی

    وقتی به تاریخ اروپا نگاه می‌کنیم، «شکار جادوگران» یکی از سیاه‌ترین صفحات آن است. از سده‌های پانزدهم تا هجدهم هزاران زن به اتهام همدستی با شیطان سوزانده شدند. این تصور رایج وجود دارد که آن دوران هولناک با روشنگری و مدرنیته به پایان رسید و دیگر تکرار نخواهد شد. اما واقعیت تلخ این است که جادوگر‌سازی نه تنها از میان نرفته، بلکه در جهان امروز گسترده‌تر و خونین‌تر از گذشته ادامه دارد. بنا بر پژوهش‌های ورنر تشاخر، تاریخ‌نگار آلمانی، از سال ۱۹۶۰ تاکنون دست‌کم ۵۵ هزار نفر در سراسر جهان به اتهام جادوگری شکنجه یا کشته شده‌اند؛ آماری که از قربانیان «قرون تاریک اروپا» نیز فراتر می‌رود.



    new/Emma-Goldman1.jpg
    آرام بختیاری

    آنارشیسم؛ نوستالژی اتوپی است

    ناکجاآباد مدینه فاضله، شوق دیدار بهشت زمینی بود.

    آنارشیسم ضد مالکیت خصوصی کلان سرمایه داری؛ و طرفدار زحمتکشان، طبقه کارگر و سوسیالیسم تخیلی بود، گرچه آن خواهان حفظ مالکیت خصوصی محدود و خرد هم بود. آنارشیسم مخالف دولت بورژوایی است چون آن مدافع مالکیت خصوصی وسایل تولید کلان است. آنارشیسم از دولت کارگری نیز هراس دارد چون آن مالکیت فردی و خصوصی خود را در خطر می‌بیند. آنارشیسم مدافع منافع خود در مقابل جریانات چپ و راست است، مخالف مبارزه طبقاتی سیاسی مرزبندی شده و مخالف انقلاب سیاسی توده ای‌ست. شرایط ایده آل آن یک وضعیت اجتماعی بدون وجود دولت است تا بتواند خود تنها مسئول و تصمیم گیر امور جامعه باشد.



    رودولف روکر

    ملی‌گرایی و فرهنگ، تحلیل و نقد دولت - ملت

    مترجم د. موسی مزیدی

    دولت - ملت، از آغاز پیدایش خود، ذاتاً نیرویی ضدِ فرهنگ و ضدِ آزادی بوده است و خلاقیت انسانی تنها در فضاهای باز شکوفا می‌شود، نه در مرزهای سیاسی یا متافیزیک ملی. روکر با درهم‌ أمیختن تاریخ، فلسفه و انسان‌شناسی فرهنگی، مفهوم ملت و فرهنگ را به‌عنوان پدیده‌هایی برخاسته از جامعه ، نه دولت، بازتعریف می‌کند و نشان می‌دهد که ملی‌گرایی، هنگامی که به دینی سیاسی بدل می‌شود، تنوع را در هم می‌شکند و روح انسانی را خفه می‌کند.



    new/Hypatia1.jpg
    آرام بختیاری

    زنان قربانی دگماتیسم و التقاط گرایی

    ۱۶۱۰ سال پیش؛ در سال ۴۱۵ مسیحی، گرچه پیش از آغاز قرون وسطا،شهید: خانم هیپاتیا اسکندری، زنی دانشمند و فیلسوف، مسئول مکتب نو افلاتونی را، در بندر اسکندریه مصر؛ آن زمان هنوز مستعمره دولت روم، در یکی از بحث های میدانی خیابانی، ربوده و در کلیسای شهر، لخت و سپس سوزاندند.اتهامش تبلیغ علم و نجوم و فلسفه بود؛ و جرمش: فلسفه پانته ایستی یا طبیعت خدایی؛ که کلیسا آنرا سحر و جادو و شیطان پرستی م‌یدانست. به این دلیل مردان مقدس ریشو، آن دختر باسواد، سرکش و آگاه را، ربوده و در کلیسا، قصابی و لینچ نمودند.



    اسماعیل رضایی

    سند ناامنی جهان

    تکامل تاریخی عرصه های نوینی از تعاملات اجتماعی و انسانی را موجب گردیده که ارتجاع تاریخی را برای حفظ چارچوب های کهنه و فرتوت گذشته به تکاپو واداشته است. سند استراتژی امنیت ملی آمریکا از جمله تلاش های است که از منظر تحلیل گفتمانی با خود شکل تازه ای از قدرت مداری استعماری را بازتولید می کند. چرا که این سند ناتوان از شناخت نیازهای نوین و درک آینده، بر بحران درونی و ناتوان در انطباق با نظم نوین جهانی را با خود دارد. براین اساس قدرتی که قادر به درک و فهم زمانه نباشد؛ و در هراس از آینده بزید؛ به تحقیر دیگران و یا انفعال در برابر رویکردهای محیطی روی می آورد. روندی که سند امنیت آمریکا با تحقیر ضمنی اروپا و رویکرد انفعالی در خاورمیانه ضعف خود را در تداوم هژمونی تاریخی اش بروز می دهد.



    new/Hannah-Arendt03.jpg
    کریستینا ریمان- شنایدر

    هانا آرنت و حکومت مطلقه

    در فرهنگ لغت سیاسی، توتالیتر یا حکومت مطلقه به عنوان «یک نوع حاکمیت سیاسی که تسلط کامل بر محکوم‌شدگان و اطاعت بی‌چون و چرا از یک هدف سیاسی (که به صورت دیکتاتوری تعیین شده) را طلب می‌کند» تعریف شده است. هانا آرنت حکومت مطلقه را به عنوان یک شکل جدید از حاکمیت می‌دید. این نوع حکومت خودانگیختگی انسانی در عمل سیاسی را نابود می‌کند و در نتیجه فردیت را از بین می‌برد، همان‌طور که فیلسوف، اوا فون ردکر، که به طور گسترده با آثار آرنت آشناست، توضیح می‌دهد.



    الف خمیرانی

    مدرنیتهٔ انفجاری، احساسات و سیاست

    (نگاهی به جهان فکری ایوا ایلولوز)

    ایلولوز به ما یادآوری می‌کند که در دنیای مدرن، احساسات ابزار سیاست و فرهنگ‌اند و فهم آن‌ها مستلزم تحلیل اجتماعی-تاریخی است. مدرنیتهٔ انفجاری، با شتاب‌دهی به احساسات جمعی و فردی، فضای پیچیده‌ای ایجاد کرده که در آن امید، خشم و غرور همواره بار اجتماعی و سیاسی دارند. شناخت این پیچیدگی‌ها، علاوه بر تحلیل فرهنگی و روان‌شناسی، نیازمند دقت، تأمل و توجه به تعامل میان فرد و جامعه است تا بتوانیم به درک عمیق‌تری از جهان امروز برسیم.



    اسماعیل رضایی

    گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
    بخش نخست: گذر تاریخی فئودالیسم*

    زمانمندی و علیت تاریخی در روند تکامل تاریخی جامعه و انسان نقش اصلی را بازی می کنند. در این روند تکاملی برای گذار به بارزه های نوین حیات جمعی، نیازمند رشد بنیان های مادی و آگاهی های مطلوب کمیت یافته ای است که قادر به پذیرش و هضم کیفیت های نوین باشند. در واقع فهم و شناخت تغییر شکل روابط تولیدی و دگرگونی بنیادی در ساختار آگاهی و اشکال قدرت و مالکیت مسیر گذار فرماسیون های اقتصادی و اجتماعی را تعیّن می بخشند. در گذر از فئودالیسم به سرمایه داری برای کمیت یابی عوامل تغییر، مراحل گوناگونی متناسب با رشد و کمال بنیان های مادی و آگاهی های عمومی طی شد؛ تا بسترهای کیفی نظام سرمایه داری فراهم آید.



    الف. کیوان

    نه عبور از اردوگاه، نه ساختن اردوگاه جدید

    ضرورت خط مستقل طبقه كارگر، علیه امپریالیسم و علیه دیکتاتوری

    این بحث از یك نكته واقعی شروع می شود، بخشی از چپ ایران در سال های اخیر، به جای تحلیل طبقاتی و سازماندهی اجتماعی در داخل، به تحلیلگر ژئوپلیتیک تبدیل شده است. این یعنی چه، یعنی زبان چپ، به جای اینکه از نان، كار، حق تشکل، آزادی های دموكراتیك، شكاف طبقاتی، و مبارزه با مناسبات استثمار حرف بزند، به تدریج پر می شود از واژه هایی مثل محور، بلوك، بازدارندگی، توازن قوا، امنیت منطقه ای، و منطق دولت ها.



    jalal-rostami.jpg
    جلال رستمی

    کالبد شکافی زبان مقدس قدرت

    نگاهی به نقش زبان دینی در بازتولید قدرت سیاسی

    در حاکمیت‌های مذهبی ـ ایدئولوژیک، قداست از معنا به فرم مهاجرت می‌ کند. با این‌همه، در همین مهاجرت نیز نوعی حافظه‌ی جمعی نهفته است؛ یادگاری از زمانی که برخی کلمات هنوز معنا داشتند. شاید روزی بتوان زبان دینی را از قدرت جدا کرد و آن را دوباره به حوزه‌ی خصوصی ایمان بازگرداند تا زبان در عرصه‌ی عمومی و حقوقی بتواند آزادانه تنفس کند وخود را مستقل از هرگونه دین و ایدئولوژی بازتعریف نماید؛ عرصه‌ هایی که درآن، واژه‌های مقدس فرمان ندهند، بلکه معنا ببخشند.



    new/nakhostin-bouseha1.jpg

    نخستین بوسه‌ها و نقش آن در تکامل انسان

    دانشمندان بریتانیایی ریشه‌های بوسه را بررسی کرده‌اند – اجداد ما میلیون‌ها سال پیش یکدیگر را می‌بوسیدند. پژوهشگران حتی به نتایج شگفت‌آوری دربارهٔ نئاندرتال دست یافتند. تنها انسان‌ها نیستند که یکدیگر را می‌بوسند؛ در نزدیک‌ترین خویشاوندان ما مانند شامپانزه‌ها، بونوبوها، اورانگوتان‌ها و گوریل‌ها نیز بوسه رد و بدل می‌شود. این موضوع اجازه می‌دهد نتیجه‌گیری شود که بوسیدن پیشینهٔ تکاملی طولانی دارد.



    new/Hannah-Arent02.jpg
    توبیاس راپ

    آن زنِ همیشه بی‌باک

    این زنی است که زندگی‌اش با فاجعه‌های قرن بیستم هم‌زمان است: فاشیسم، کمونیسم، لیبرالیسم، جنگ جهانی دوم، هولوکاست، جنگ سرد. این همان عصری است که او از آن عبور کرده است و همه معیارها را از دست می‌دهد. تقریباً هیچ‌کس نتوانسته است از اغواگری قدرت که امنیت وعده می‌دهد، جان سالم به در ببرد. آرنت توانست—حداقل در اغلب موارد. این چیزی است که تعداد کمی می‌توانند دربارهٔ خودشان بگویند.



    new/das-kapital-marx1.jpg

    «کاردینال مارکس دربارهٔ کارل مارکس و ۱۵۰ سالِ سرمایه»

    هم‌نام بودنْ سبب شده است که همیشه دربارهٔ کارل مارکس از من پرس‌وجو شود. این وضعیت زمانی بیشتر شد که من در پادربورن استاد اخلاق اجتماعی مسیحی شدم و به‌ویژه از سال ۱۹۹۶ که به عنوان اسقف تریر منصوب شدم؛ یعنی زادگاه مارکس. خودِ من نیز هیچ‌گاه از این هم‌نامی گریزان نبودم و در سال ۲۰۰۸ پیشنهاد ناشر را پذیرفتم تا کتابی دربارهٔ تعالیم اجتماعی کاتولیک با عنوان سرمایه بنویسم. با این همه، اظهار نظر دربارهٔ کارل مارکس به عنوان یک فرد کلیسایی، هرگز خالی از خطر و دام نبود و نیست. زیرا مارکس دشمن سرسخت دین بود؛ برای او، دین «تسلی‌بخش و توجیه‌گرِ عامِ» جهان بورژوایی–سرمایه‌داری و «افیون توده‌ها» محسوب می‌شد.



    new/Otto
    گفت‌وگوی اشپیگل با اتو کرنبرگ

    « ترامپ‌های دیگری هم می‌توانستند وجود داشته باشند»

    افراد در محیط کاری نزدیک او احتمالاً می‌دانند که او دروغ می‌گوید. اما اکثریت عظیم هوادارانش به او باور دارند، حتی اگر مثلاً ادعا کند که واقعاً در انتخابات ۲۰۲۰ پیروز شده است – نه رقیبش بایدن. ۴۰ میلیون آمریکایی که او را دنبال می‌کنند، ابتدا می‌گویند: او قدرتمند است، هر چه بخواهد می‌تواند به دست آورد، همه مشکلات را حل می‌کند. همزمان، او به آنها نشان می‌دهد که یک انسان عادی است، یکی از خودشان: مانند آنها صحبت می‌کند و جرأت می‌کند همه چیز را بگوید، حتی توهین‌های شدید، برای رفاه آنها مبارزه کند. این الگوها شباهت زیادی به هیجان ملی‌گرایانه برای هیتلر دارد.



    اسماعیل رضایی

    اقتصاد گیگ

    تکامل تاریخی و تحولات اجتماعی عرصه های نوینی از مراودات و تبادل و تبدیلات اجتماعی را موجد شده است. فازهای نوین زیستی که در پیوند با نیازها ، انتخاب و عادت های انسان ها، جامعه های انسانی را در تلاطم درک و هضم آن ها به سوی تضاد و رویارویی هراسناک سوق داده است. زمان مندی و زمان جهان عرصه های مهمی هستند که در استقرار و یا واپسگرایی سازوکارهای اقتصادی و اجتماعی نقش برجسته ای را بازی می کنند. یکی از ره آوردهای تحولی جامعه و انسان در بستر زمانی کنونی، اقتصاد گیگ یا گیگ کاپیتالیسم است که در آن بخش بزرگی از کارها به صورت پروژه ای، موقت، پاره وقت،پراکنده و بدون امنیت شغلی وارد زیست جمعی انسان ها شده است.



    new/friedrich-nietzsche03.jpg
    الف خمیرانی

    نیچه میان فاشیسم و نقد ایدئولوژی
    بررسی دوگانه‌گی جایگاه نیچه در اندیشه مدرن

    فریدریش نیچه یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال جنجالی‌ترین فیلسوفان مدرنیته است. اندیشه‌های او همواره به دو گونه متفاوت و متعارض خوانده شده‌اند: از یک سو الهام‌بخش نیروهای راست‌گرا، فاشیستی و عقل‌ستیز؛ و از سوی دیگر، منبعی برای رهایی اندیشه، نقد سنت‌ها و حتی الهام‌بخش جریانات چپ نو. همین دوگانگی جایگاه نیچه را به یکی از مسائل محوری تاریخ اندیشه در قرن بیستم و بیست‌ویکم بدل کرده است.



    new/Thales
    آرام بختیاری

    دو کنیز در سحرگاه فلسفه یونان

    تاریخ فلسفه غرب شامل ۴ دوره: باستان، قرون وسطی، عصر جدید، و زمان حال، است. تا پیش از سقراط؛ یعنی ۴۵۰ پیش از میلاد، که زمان فلسفه فلسفه کلاسیک، متد و روش استقرایی علمی یا روش دیالکتیکی بین متفکران مرسوم نبود. فیثاغورثی ها و الئایی ها فلسفه ایده آلیستی را دنبال می‌کردند و زنون فلسفه سوفیستیک یا سفسطه گرایی را مطرح نمود. بعدها این دو جریان به فلسفه های سقراط و افلاتون و ارسطو رسیدند و در پایان فلسفه‌های هلنی و رومی خود را به دستاوردهای فلسفه یونانی مجهز نمودند. شاعرانی مانند هومر و پیامبران اجتماعی اصلاح طلب هم‌چون موسی گاهی نقش و مسئولیت فلسفی به‌خود می‌گرفتند.



    new/richard-dawkins02.jpg
    ریچارد داوکینز:

    «خوشبختی تنها یک پیامدِ جانبیِ تکامل است.»

    داگنی لیدمان، آکسفورد

    این‌که ما خیال‌پردازی می‌کنیم و می‌توانیم درباره‌ی خاستگاه خود و هدف حضورمان در جهان بیندیشیم، نتیجه‌ی مغز نیرومند ماست. اما این توانایی مغزی برای همین منظور تکامل نیافته است. بلکه به این دلیل پدید آمده که نیاکان ما، که چنین مغزی داشتند، به‌عنوان شکارگر و گردآورنده توانستند زنده بمانند. از این منظر، ایمان نیز نوعی پیامد جانبیِ تکامل مغز ماست. معنا و خوشبختی هم تنها فرآورده‌های فرعیِ فرگشت‌اند.



    اسماعیل رضایی

    انتخاب تاریخی

    زمان در پیوند با تکامل تاریخی عرصه های نوینی از تحول و تعامل را موجب شده که برخلاف میل و اراده قدرت های مسلط در حال گشودن افق های نوینی از زیست اجتماعی می باشد. برخلاف ارتجاع فکری که با فهم عوامانه اش نسبت به جامعه و انسان و عدم درک ضرورت های تکامل تاریخی، سعی دارد با ایجاد چالش ها و وقفه های تاریخی، روند بهینه سازی زیست اجتماعی را مختل نماید؛ سازوکارهای تکامل تاریخی به عنوان محرک های واقعی، رهایی بشریت از عدم تعادل زیستی کنونی را در پیش گرفته اند. انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک با نگاهی مترقی به نیازهای کنونی تحول تاریخی، دلیل روشنی بر بحران حاد و شکننده ساختار غالب کنونی در پاسخگویی به نیازها می باشد.



    new/artificial-intelligence-01.jpg
    الف خمیرانی

    هوش مصنوعی و بحران اندیشیدن

    چالش‌های شناختی و فرهنگی استفاده از هوش مصنوعی در زندگی روزمره

    هوش مصنوعی، از چت‌بات‌ها گرفته تا سیستم‌های پیشرفته‌ی تولید متن و تحلیل داده، در نگاه نخست ابزاری است برای تسهیل زندگی، صرفه‌جویی در زمان و افزایش بهره‌وری. کافی است پرسشی ساده در گوشی هوشمند تایپ شود و در چند ثانیه پاسخی آراسته، پرارجاع و منطقی دریافت کنیم. آنچه روزگاری نیازمند ساعت‌ها مطالعه و جستجو بود، اکنون آماده و سرویس‌شده در سینی دیجیتال ماست. اما آسایش بی‌هزینه نیست؛ زیرا همین فرایند، توانایی اندیشیدن مستقل و رشد شخصیتی ما را تحت فشار قرار می‌دهد.



    new/richard-dawkins1.jpg

    ریچارد داوکینز: «کتاب بزرگ تکامل»
    عینکی تازه برای نظریه‌ی تکامل داروین

    داوکینز دیدگاه خود درباره‌ی تکامل را با نمونه‌های فراوان و تصاویر و نمودارهای گویا مستند می‌کند. رنگ‌های استتاری یا شیوه‌های فریب در میان جانوران تنها نشانه‌ی زیستگاه کنونی آن‌ها نیست، بلکه نشان می‌دهد نیاکانشان در کجا می‌زیسته‌اند و چگونه خود را با محیط سازگار کرده‌اند. حتی کمردردهای انسان امروزی نیز بی‌ارتباط با این واقعیت نیست که ستون فقرات ما زمانی شکل گرفته بود که نیاکان بسیار دور ما هنوز بر چهار پا راه می‌رفتند.



    اسماعیل رضایی

    تکامل تاریخی و انباشت آگاهی

    زمانمندی و علیت تاریخی با تکامل تاریخی پیوندی تنگاتنگ دارند. فرایندی که در پروسه رشد و توسعه خویش بسترهای کمال و دانایی انسان را تدارک می بیند. چرا که دانش و فناوری ضمن ایجاد نیازهای نوین، انسان ها را به سوی نهادها و کانون های رفع نیاز هدایت می کنند. این فهم و درک نوین بسوی شناخت منبع و منشاء تناقضات اجتماعی برای رفع موانع و محدودیت های زیست جمعی گام برمی دارد. این روند با انباشت آگاهی مفهوم می یابد؛ و انباشت آگاهی در بستر مناسبات اجتماعی به آگاهی جمعی بدل شده که به تکامل تاریخی شتاب می بخشد. ریشه آگاهی را بایستی در بن مایه های مادی حیات اجتماعی جستجو کرد.



    »  فریدریش نیچه: ده نکته‌ای که شاید هنوز درباره این فیلسوف ندانید
    »  تروتسکی در تاریخ اندیشه سیاسی چپ
    »  مارتین هایدگر زندگی رو به آینده زیسته می شود و با نگاهی به گذشته فهمیده می شود
    »  صلحِ ناپایدار
    »  سقراط؛- قهرمان لیبرالیسم، متفکر پیشامارکسیستی؟
    »  آهنربایی برای همه دیوانه‌ها
    »  انفال و اخلال
    »  شورش دهقانی محصول رفرم مسیحیت بود
    »  چگونه می‌توانیم جهان را دوباره «به نظم» بازگردانیم؟
    »  ترامپ در سازمان ملل
    »  جوهره‌ی دین‌های یکتاپرست: «ترس و شیدایی» ست
    »  کارل مارکس و کمون پاریس
    »  فردریک جیمسون: میراثی برای زمانه‌ای که هنوز نیامده است
    »  ارنست ماندل؛ تروتسکیست، سندیکالیست، اکونومیست
    »  روشنگری روس، ملی گرا، رفرمیستی، علم گرا
    »  خودآگاهی آدمی: یقین سینوی یا شکّ دکارتی
    »  ابر‌ماشین آینده انسان و هوش مصنوعی
    »  ویلهلم رایش و الوهیت در جسم
    »  جهان پسادمکراسی ۳ ـ نئولیبرالییسم(۱)
    »  ایدئولوژی در محک تجربه
    »  درباره توهّمات، دروغ‌ها و این پرسش که آیا هوش مصنوعی گاهی همچون فردی روان‌پریش سخن می‌گوید؟
    »  آغازِ یک پایان
    »  نام‌های بی‌شمار جنبش روشنگری غرب
    »  راه‌های انقلابی و مارکسیسم امروز
    »  نیچه و دین در ۱۲۵-مین سالمرگ او «خدا مرده است!» اما کدام خدا در واقع؟