habermas.jpg

گفتگو با یورگن هابرماس

برگردان: مهدی استعدادی شاد

امروزه می توانیم از این نکته سخن بگوئیم که آخرین تحول مُهم اجتماعی به واقع در مُدرنیته غربی و از طریق بازاندیشی آگاهانه به وجود آمده است. در آغاز عصر جدید با ساختن دیوانسالاری (بورکراسی) دولت، آن را همچون بدیل در برابر قدرت سیاسی سنتی قرار دادیم که هیچ گونه معیار اخلاقی را رعایت نمی کرد. این یکی از گام های بازاندیشی همگانی بود که، همزمان با گامی دیگر، روش برخورد عینی با طبیعت را در دستور کار قرار داد و شکل گرفتن علم مُدرن را ممکن ساخت.



سخنرانی جان هولووی در بنیاد رزا لوکزامبورگ آلمان

فروپاشاندن سرمایه داری

برگردان از آرش برومند

نبرد ضد سرمایه داری اکنون در شکل یک جنبش، در شکل تنوع ویژگی ها ظاهر می شود. ایده اکنون عبارت از درهم شکستن سیستم سرمایه داری و ساختن یک سیستم دیگر نیست، بلکه عبارت از فروپاشی سرمایه داری و سیستم است؛ اینکه سیستمی بودن جامعه فروپاشانده شود. حال این پرسش مطرح می شود که اگر نقطه حرکت ما ویژگی ها باشد، چگونه می توانیم در هم جاری شدن این ویژگی ها را تصور کنیم؟



issa-safa.jpg
عیسی صفا

ازآنارکو مائویسم تا سورریالیسم فردگرایانه و خرافه های مذهبی

نقدی بر فرضیه کمونیستی آلن بادیو (1)

آلن بادیو « رخداد» را « سورپریز» و تاریخ را انکار می کند. اما مشکل ما با وی تنها در تداوم تاریخی و ماتریالیسم تاریخی نیست. اصلا متد مارکس در طرح ماتریالیسم تاریخی نه تداوم تاریخ به شیوه افسانه وار ، بلکه ریشه یابی جوامع مشخص در تاریخ است.



یوآخیم ایسراییل


تئوری های از خود بیگانگی
(بخش هشتم)

ترجمه ی محمد ربوبی

وضوعی که مورد توافق همه مارکسیست ها نیست این است: چگونه پرولتاریا وظیفه یا رسالت تاریخی خود را انجام دهد؟ پاسخ به این مسئله چنین است: پرولتاریا که بر مبنای وضعیت واقعی اش ـ چون استثمار و سرکوب می شود ـ این رسالت تاریخی را بر عهده دارد و بنا براین از وضعیت اش آگاه می شود و ابزار سیاسی و سازماندهی برای انجام این رسالت را شکوفان می کند.



فرهاد قابوسی

فنومنولوژی هویت: ملاحظاتی در ساختارهویت ایرانی

بجهت دوام تسلط دیدگاه "هستی شناسی" (اُونتولوژیک) بر اندیشه معاصر فرهنگشناسی و تاریخشناسی بعنوان مباحث اجتماعی و مقولاتشان نظیر "هویت های" قومی نیز تا کنون از دیدگاه "هستی شناسی" مطالعه شده اند. اما از آنجائیکه جوامع انسانی "پدیده" یا سیستم هائی متحول اند، آنان می بایستی از دیدگاه "پدیده شناسی" (فنومنولوژیک) ملاحظه شده و مباحث و مقولاتشان نیز از همین زاویه تعریف شوند. سوای آن ایرانشناسی اخیر که مبنای تعریف "هویت ایرانی" معاصر محسوب می شود نیز متکی بر ایرانشناسی اروپایی آلوده به نژاد پرستی قرون اخیر بوده است. لذا به ضرورت طرح علمی مسائل ایران، تجدید نظری در تعیین "هویت ایرانی" و تعریفش از زاویه "پدیده شناسی" ضروری بنظر می رسد.



یونس پارسا بناب

تاملی در مورد جهانی پراز تلاطم
و راه رهائی گسست

در پرتو جنب و جوش مردم در اکثر کشورهای جهان و فعل و انفعالات پر تلاطم سیاسی و اجتماعی منبعث از آنها به جراُت می توان گفت که توده ها و ملل به حاشیه رانده شده که برای مدتی تا این اواخر به نظر می رسید که سرنوشت خود را به عنوان قربانیان نظام جهانی تر گشته سرمایه داری پذیرفته بودند ، امروز دیگر حاضر نیستند که زیر بار استبداد و استثمار بروند و نقدا در آن کشورها برای کسب حق تعیین سرنوشت بدست خویش بپا خاسته اند .



فريبرز ستاري

«سوسياليسم ؛ پرتئوس فكري* »

بازخواني من از ديرينه شناسي سوسياليسم چند منظوره است . گرچه زيره به كرمان بردن است ، ليكن حامل دو منظور ديگر است ؛ نخست ترغيب هرچه بيشتر تلاشگران عرصه پيكار براي« سوسياليسم به مثابه نظام ساختاري » منظور ديگرم شايد تلنگري بر اندك رفقاي تلاشگر باورمند به « سوسياليسم به مثابه مجموعه اي از ارزشها » باشد .



manouchehr-salehi.jpg
منوچهر صالحی

رهایش یا حق تعیین سرنوشت- ۲
خودخواستگی یا خودگردانی

ادیان و به‌ویژه ادیان تک‌خدائی نیز از این مفاهیم بهره گرفته‌اند، یعنی همه‌ی ادیان از یک‌سو از پیروان خود می‌خواهند از اصول دینی که پیامبران بر آن‌ها عرضه کرده‌اند، بی چون و چرا پیروی کنند، یعنی زندگی خود را بر شالوده هنجارها و اصولی سامان دهند که پیامبران از سوی خدا به دین‌باوران عرضه کرده‌اند. اطاعت کورکورانه از فرامین و هنجارهای دینی نیز چنین توجیه شده است که عقل انسان قادر به فهم خرد الهی نیست و نمی‌تواند درباره هنجارهائی که خدا برای انسان تعیین کرده است، به داوری نشیند.



تری ایگلتون

توهمات پسامدرنیسم

ترجمه‌ی مسعود کلبه‌بان

امروزه قدرت سرمايه به قدري عادي شده و به قدري در همه جا حاضر و بر همه چيز قادر است كه حتي گروه زيادي از چپ‌ها هم آن را طبيعي دانسته و تغييرناپذيريِ ساختارش را مسلم فرض كرده‌اند، طوري كه انگار جرأت حرف زدن از آن را ندارند. براي قياسي به جا بايد راستِ شكست خورده‌اي را تصور كرد كه مشتاقانه گرفتار مباحث سلطنت، خانواده، مرگِ شواليه‌گري و ادعاي مالكيت هندوستان شده، ولي درباره چيزي كه تا فيهاخالدون آن‌ها را گرفتار مي كرده، يعني حق مالكيت، سكوتي مأخوذ به حيا در پيش گرفته است، چون اين موضوع به قدري انحصاري شده كه انگار فقط دانشگاهيان حق دم زدن از آن را دارند.



لییم هو آنگ نگو

بازگشت نقد اقتصاد سیاسی (۱)

برگردان : محمد تقی برومند ( ب . کیوان)

بدون شک، اشتباه اصلی مارکسیست ها یکی دانستن بازار با سرمایه داری و سوسیالیسم با برنامه بود.این یکی دانستن دو گانه به اندیشیدن آنتی تز (برابر نهاد) اقتصاد بازار- سرمایه داری بنابر مدل دولت- حزب انجامید که وسیله های تولید را در اختیار دارد و منابع را به یاری فقط برنامه دستوری اختصاص می دهد. این اشتباه به طور چشمگیر شرط دو گانه برخاسته از سوسیالیسم را پیچیده می کند شرط نخست داوری در باره برنامه- بازار را به صحنه می آورد. شرط دوم بحث در باره ساختار حقوق مالکیت را می گشاید.



یوآخیم ایسراییل

تئوری های از خود بیگانگی
(بخش هفتم)

ترجمه ی محمد ربوبی

مالکیت خصوصی، دو کارکرد دارد: مالکیت خصوصی نتیجه بیگانه شدن کار است و در عین حال بیگانگی نوینی را پدید می آورد. مالکیت خصوصی، از طریق کار بیگانه شده ­ای که ­کارگر انجام می دهد پدید می آید. یکی از علل بیگانه شدن کار ( این واقعیت که فرآورده کار به کسی که تولیدش می­ کند تعلق ندارد) پیدایش مالکیت خصوصی است ». بنابراین ، مالکیت خصوصی حاصل و نتیجه­ی کار بیگانه شده است.«



marx.jpg
دنیس کولین

تئوری شناخت از نظر مارکس (۶)
گفتار دوم: دیالـک تیـک

برگردان: ب. کیوان

قرائت ماتریالیستی دیالک تیک هگل روی جدایی سیستم و اسلوب تکیه می کند. اسلوب می تواند بدون زبان به مفهوم ماتریالیستی انتقال داده شود. با اینهمه، این جدایی ناممکن است. مگر اینکه دیالک تیک هگل به برخی فرض های «قانون های عام فکر» تقلیل داده شود. اگر در هر فلسفه سیستم فناپذیر است، در ارتباط با هگل مسئله ویژه ای داریم، چون سیستم دقیقاً هدف مرکزی تمام اثرهای هگل است. سیستمی بودن چیزی نیست که بعد به وجود می آید و مجموعی از نتیجه های به دست آمده فکر را خلاصه می کند و سازمان می دهد. برعکس، فکر در صورتی معنا و حقیقت دارد که فکری از سیستم باشد.



نوشته ی لویز-آندره دوریان*

سقراط(١)
پدری رهایی بخش برای فلسفه

ترجمه ویدا فرهودی

سقراط چهره ی حافظ فلسفه است تا به جایی که به نمادی(توتِمی) واقعی مبدل می شود و با معیار تقلید قرار گرفتن زندگی اش، منبع الهامی برای فیلسوفان گذشته و حال است. او در واقع نمونه ی مردی است که همه چیزش را فدای فلسفه می کند تا به ضرورت و سر انجام، رسیدن وکشف قوانین و روش های لازم برای یک زندگی خوب را ممکن سازد. سقراط به خاطر تطبیق دادن زندگی اش با گفتار، تجسد فیلسوف به معنای کهن آن یعنی کسی است که زندگی اش با عقایدی( دکترین هایی) که ارائه می کند هماهنگ است.



nosrat-shad.jpg
نصرت شاد

شکست اتوپی مسیحی حکومت خدا

هزار سال نبرد فلسفه غرب با الهیات مسیحی

پیامبران قدیم غالبا رهبران سیاسی نیز بودند که عبادت خدایان دیگر را منع میکردند . در مسیحیت معمولا پاپ ها تاج سلطنت را بر سر قیصرها میگذاشتند . پاپ ها خود را نماینده خدا معرفی میکردند . امروزه اشاره میشود که مسیحیت غرب فرزند دین یهود و فرهنگ یونان باستان و عناصر شرقی خاور میانه ایست . مسیحیان آمدن عیسی را ظهور مسیح موعود دین یهود میدانستند . عیسی مسیح مدعی بود که دنیا به آخر رسیده و بزودی روز قیامت برقرار خواهد شد .



manouchehr-salehi.jpg
منوچهر صالحی

رهایش[۱] یا حق تعیین سرنوشت

ریشه واژه رهایش لاتینی است. رومی‌های باستان این واژه را درباره فرزند پسری به‌کار می‌گرفتند که به سن بلوغ رسیده بود و می‌خواست خانه پدری خود را با هدف مستقل زیستن ترک ‌‌کند. هم‌چنین این واژه در مورد بردگانی به‌کار گرفته می‌شد که توسط صاحبان خود «آزاد» می‌گشتند. در هر دو مورد با وضعیت تغییر یافته‌ای سر و کار داریم که در آن فرزند بلوغ یافته و برده «آزاد» شده باید از آن پس بر سر پای خود می‌ایستادند و سرنوشت خویش را خود تعیین می‌کردند.



marx.jpg
دنیس کولین

تئوری شناخت از نظر مارکس (۵)

برگردان: ب. کیوان

پس از بررسی پیش فرض های فلسفه، حال باید این پیش فرض ها را با درونمایه های کلاسیک معرفت شناسی که از دیدگاه اسلوب بررسی می گردد، پیوند داد. در رابطه با اسلوب، مارکس در کاپیتال از «اسلوب دیالک تیک من» سخن می گوید. از سوی دیگر اشاره به «اسلوب دیالک تیک» نشان می دهد که مسئله عبارت از هر اسلوبی نیست. مارکس از آن بعنوان اسلوب علمی خود یاد می کند.



حسن نادری

طرح مسئله پیشرفت ، ترقی
تاریخچه ایده ترقی،پیشرفت

در تاریخ اندیشه، هیچ ایده ای مثل پیشرفت تا این اندازه عمر کوتاه و متضادی نداشته است. از نظر بسیاری این ایده ازهمان ایتداء تولدش،مرده بود. بدون شک در ابتداء در جریان نخستین انقلاب صنعتی،"پیشرفت" به هم سطح باورهای به چالش کشیده ،کاهش داده شده بود. سپس با فاجعه آشویتز(اردوگاه اسرای نازی) و هیروشیما، کلمه "پیشرفت" آنچنان مسئله بر انگیز شد که بجای آن از واژه خنثی " تغییر" استفاده میشد. سرانجام هر گونه تغییر را پیشرفت نامیدند.



علی رها

"فلسفه دین" هگل مدخل گفتگو با نواندیشان دینی

منظومه فکری هگل شامل گونه های متنوعی از دین می شود که از جمله می توان به "دین طبیعی"، "دین هنری" و "دین نور" یا پارسی اشاره کرد. اما آنچه بلحاظ ضروریاتی معین در این پاره از گفتمان کنونی باید درآن تامل کرد دینی است که هگل آنرا "دین رومی" می نامد.



مارکسیست های آلتر موندیالیسم چه می اندیشند؟

برگردان : ب . کیوان

زیر عنوان بالا، مجله شماره ۴۴ اکتوئل مارکس گفتگویی با چند تن از اندیشمندان، و تئوری پردازان نام آشنای جهان در ارتباط با جنبش آلتر موندیالیسم (جهان گرایی دیگر) انجام داد که به ترتیب از نظر خوانندگان می گذرد:



یونس پارسا بناب

اوضاع متحول خاورمیانه و آینده سوریه

استراتژی راس نظام جهانی سرمایه و شرکایش برای منطقه ژئوپولتیکی خاورمیانه بزرگ آوردن موازین حقوق بشر و یا یک نوع دموکراسی نیست . هدف تخریب و انهدام ملت – دولت ها از طریق اعمال حاکمیت های به اصطلاح اسلامی در آن جوامع است . این دولت های اسلامی چه از نوع " معتدل " ( در مصر ، ترکیه ، تونس و... ) و چه از نوع رادیکال ( در ایران ، سودان و... ) می توانند ادامه سیاست فلاکت بار " توسعه لومپنی " را که یک پروسه کلیدی در پیشبرد سیاست جهانی آمریکا در کشورهای حاصل خیز حنوب محسوب می گردد –تامین و تثبیت سازند .