علی کلائی کل یوم عاشورا ، کل ارض کربل شاید بگویید اینگونه نگو و ننویس که میگیرند و می برند و می کشندت . بگذارید بگویم. این بار نه مسئولیت سیاسی یا حقوق بشری یا هر بار دیگری که مسئولیت مذهبی و دینی است که انسان را به گفتن چنین سخنانی وا می دارد. بگذارید تاریخ شاهد باشد که گفتیم . گفتیم که فردای قیامت نزد مولایمان حسین بگوییم که در برابر حرمت شکنی عاشورایت سکوت نکردیم . بگوییم که در برابر قتل شیعیانت توسط جباران جنایت کار ساکت نبودیم که سکوت در برابر جنایت خود از جنایت کمتر نیست .
عطا هودشتیانضرورت اعتصاب عمومی (و مشگلات آن) طرح اعتصاب عمومی در واقع پیشنهادی به رهبران و فعالان فعلی جنبش در ایران است، و به سادگی و به سرعت نه عملی است و نه در ابتدای کار بتوسط همه مردم قابل قبول خواهد بود. اما میدانیم که این طرح یکی از کارآمد ترین روشهای عمل در شرایط حاضر است. پروژه ایست که نیاز به تامل، برنامه ریزی، سازماندهی و تبلیغات دارد. پس اگر امکانات عملی آن بتمامی هم اکنون در دست نیست، اما، آن امکانات را باید ایجاد نمود و برای آن گام به گام و بطور سنجیده سازماندهی کرد.
مسعود نقره کاردفاع از خود " خشونت" نیست . دفاع ازخود و مقاومت در برابر خشونت های تجاوزگرانه حق شهروندی و حقوق بشری ِ هر انسانی ست. یکسان پنداشتن دفاع از خود با خشونت , و تبلیغ در باره پرهیز از دفاع از خود و مقاومت در برابر خشونت های حکومتی – اسلامی , تحرک و جسارت جنبش آزادیخواهانه را کاهش خواهد داد.
مهشید راستیتو مثل من نکن ! تو مثل من نباش ! آن روزها هرگز به این فکر نمی کردم که سی سال بعد ، پشت کامپیوتر ، بعد از هر تظاهرات ، این مونیتور تنها ارتباط من با قهرمانی های تو باشد. فکر نمیکردم که پشت این مونیتور بنشینم و جسد های دوستانت را تحویل بگیرم و برای دیگران بفرستم و اشک بریزم. فکر نمیکردم که اینچنین از روی تو و دوستانت شرمنده باشم ، فکر نمیکردم که هر بار که باتومی بر سرت و دست و پایت کوبیده می شود، عذاب وجدان قلبم را به درد بیاورد و بغض گلویم را فشار دهد و زیر لب به تو بگویم: ببخش، ما را ببخش، ما نمی دانستیم چه میکنیم. ما نمیدانستیم که چنین می شود. نمیدانستیم که چنین زندگی ای را به تو و دیگر عزیزان تحمیل میکنیم .
داریوش همایونهنوز برای راه مسالمت آمیز دیر نشده است مهم ترین دستاورد جنبش سبز تا کنون همین فوریت بخشیدن به برچیدن این دستگاه حکومتی است. برای نخستین بار در سی ساله گذشته دورنمای پس از جمهوری اسلامی به هر صورت در افق پدیدار شده است. برای نخستین بار خود رهبران به چنین احتمالی می اندیشند. واکنش های آنان مانند جانوری است که برای نجات خود به هر دری می زند ــ دست پاچه و بیرون از حد.
علی اکبر آزادخشونت راه مردم ایران نیست. (۲) خشونت کشور ایران را به آتش می کشد! گفتمان عدم خشونت و راهی تازه به غیر از راههای گذشته، دارد راه خود در میان روشنفکران ایرانی با سرعت هر چه تمامترمهیا می کند. بعد از خشونت های اعمال شده از طرف حکومت جمهوری اسلامی، ذهنهای زیادتری بیدار می شوند که کدام راه درست است وکدام راهها بهترین خدمت را به مردم ایران می کند، راه خشونت در مقابل خشونت ویا راههای منطقی و مسالمت آمیز و آرام برای مقابله و نابودی دیکتاتوری حاکم بر ایران؟
فرید راستگودر سوگ آزاده ای که عاشورای واقعی مردم را ندید این مرجع عالیقدر بعنوان یک روحانی برجسته به دفاع از ارزشهای انسانی بر خاست و نشان داد حق و آزادی تقسیم ناپذیرند و از این طریق ارزشهای کاذب و ارسطوئی ولایت فقیه و قدرتمداران را به زیر پا نهاد. او در طول 87 سال عمرش برای دفاع از حقوق انسانها با سه مستبد مبارزه کرد. این مرد آزاده هم در دوران ستم شاهی و هم در دوران استبداد خمینی و خامنه ای پناه گاه بی پناهان بود و از حقوق کلیه انسانها فارغ از تعلقات قومی، دینی و سیاسی آنان دفاع کرد و حسین وار بر علیه ظلم و جور مبارزه کرد و بر حق استقامت نمود.
مرتضی سیمیاریمبدا این رادیکالیسم در کجاست؟ جنبش سبز با اراء متفاوت و بحث بر انگیز(چون شعار های قهر امیز) نمی تواند نشانه های بزرگ ایجاد کند ،نشانه های بزرگ حتی حد اقلی بهتر از بی برنامه گی حد اکثری است نشانه های بزرگ از سویی هم مورد وثوق همگان است وهم قانونی و قانون مند بودن جنبش را گسترده می کند یادمان باشد اینکه ما منتظر باشیم که حاکمیت تمام خواسته های جنبش سبز را با رضایت بپذیرد امری عبث است و از سویی بستن تمامی امکان های قابل دسترس در جهت یک مبارزه قهر امیز نیز بحث انحرافی محسوب می شود، لذا جنبش سبز باید با نشانه سازی و دستاورد طلبی عقلانی به نحوه ای رفتار کند تا بتواند دموکراسی را به ایران تحمیل کند.
ناهید حسینی تاثیر وقایع داخل بر ایرانیان خارج از کشور اوضاع کنونی در ایران، به شکل محسوسی تأثیرات خاص خود را برفکر و ذهن و زندگی روزمره ما ایرانیان تبعیدی گذاشته است. زندگی در محیط آرام خارج، رعایت قانون، منظم و مسئول بودن در سرکار، این امکان را فراهم کرده بود تا از جنگ، خشونت، اعدام و درگیری ها دور و بیزار باشیم. ولی در چند ماهه اخیر، هر کدام کم وبیش شاهد تغییراتی هستیم که ناشی از تاثیر این دوران گذر در کشورمان میباشد. من در اینجا بطور خلاصه به چهار موضوع اشاره میکنم
نیکروز اولاداعظمیتلاش برای تسلط بر حوزه عمومی شهروندی جنبش سبز ایران تاسوعا و عاشورای دیگری متفاوت با سی سال گذشته، به لحاظ مضمونی آفرید و ولایت مطلقه فقیه و دولت احمدی نژاد را با اندیشه ای روشن بر مبانی اعلامیه جهانی حقوق بشر نامشروع ساخت، یعنی آزاد زیستن و دموکراسی و کسب حقوق شهروندی اندیشه اصلی این جنبش شد، حیرت آور است، آقای ناصر زرافشان در مناظره خود با آقای فرخ نگهدار این هیبت بزرگ اندیشه جنبش سبز را نمی بیند و آنرا بعنوان جنبش اجتماعی دارای اندیشه، به حساب نمی آورد.
حميد فرخندهسبز ماندن باوجود آتش و آهن روز عاشورا اما رنگ سبز روشن جنبش را تا حدودی دود آتش خشونت تیره ساخت. در گفتمان انقلابی سال 57 فرهنگ شهادت هم میان نیروهای مذهبی و هم دربین سکولارها جایگاهی والاداشت و بازتولید می شد. امروز عموما این فرهنگ زندگی است که در میان مردم دست بالا دارد. خشونت و شهدای جنبش سبز نه تنها لزوما به گسترش دامنه اعتراضات میان اقشار خاموش جامعه منجر نخواهد شد، بلکه می تواند بخاطر بالا رفتن هزینه شرکت در تظاهرات، از گستردگی آن بکاهد.
ابراهیمی محمد خشونت دام جنبش سبز تأملاتی دربارهی آیندهی جنبش اگر چه با توسل به کثرت افراد میتوان در لحظاتی بر سربازان خسته و فرسوده فائق آمد و آنان را گرفتار کرد، اما در نهایت این جنبش سبز است که پس از ترک صحنههای خشونتآمیز باید در عزای قربانیان خشونت در سوگ بنشیند. پرهیز از خشونت هم به مثابه روش و هم به مثابهی هدف باید در دستور کار جدی جنبش سبز قرار بگیرد، البته در حوزهی گفتار پشتیبانان کودتا باید بدانند که در هیچ رده و مقامی مصونیت ندارند و زمانی که در مقابل جنبش سبز سینه ستبر میکنند، بیگمان باید منتظر پاسخ روشن و منطقی جنبش سبز باشند.
بهزاد كریمیاصل طلائی بسيج حداکثر نيرو در مقابله با خشونتورزی و خشونتگری حاکم جنگ، تنها ادامه آن سیاستی میتواند باشد که در ذات خود و به تصمیم طرفین، در کار تدارک جنگ است! تازه آنهم با قید "می تواند" و نه اینکه الزاما چنین شود. مطابق نگاه کنونی و امروزین، در برابر هرسیاست میباید که سیاست کرد و با تلفیق هوشمندی، بردباری و جسارت بر پایه قانون توازن قوا، سیاست حاکم را به سوی خود حکام کمانه داد تا که شرایط دگرگونی سیاست و در صورت ضرور و توانایی، تغییر خود نهادها، واضعان و مجریان سیاست حاکم فراهم آید. یعنی، جستجو و یافتن نقطه توافق سیاسی در هر مقطع با خصلت ارتقای جامعه در راستای مدنیت گسترده تر، آزادی فزونتر و عدالت بیشتر. من اینرا همان سیاستورزی میفهمم که آنزمان ما حتی با واژهاش آشنا نبودیم. اما حالا آنچنان به روش سیاسی مسلط و الزام گفتمان سیاسی دموکراتیک در ایران کنونی بدل شده است...
ف. تابانرادیکالیسم برابر با خشونت و خشونت طلبی نیست! ر مورد «راديکال شدن» و راديکاليسم اين روزها بحث های زيادی صورت می گيرد که به موقع خود جا دارد به آن ها پرداخته شود. اما حرکات مردمی را به طور عمده می توان دارای دو خصلت مهم دانست، يکی محتوا و در واقع خواست ها و ديگر شکل و چگونگی بروز اين خواست هاست. «راديکال شدن» در اساس در شعارها و خواست ها صورت می گيرد و نمی تواند غير از اين باشد. هر چقدر خواسته های يک جنبش و لاجرم شعارهای آن بيشتر متوجه ی ريشه های نظم موجود (و شايد بشود گفت کهنه) بشود، آن حرکت بيشتر به راديکاليسم نزديک می شود.
جمشيد طاهریپورانقلابيگری راه رسيدن به آزادی و دموکراسی نیست عناصر شرکت کننده و فعال در جنبش سبز بسيار متنوع و گوناگون هستند و فکر نمیکنم بشود يک ارزيابی بدست داد که همه را يکسان در بر گيرد. بعلاوه بلوغ و پختگی، در نظرگاههای مختلف، معنای مختلفی دارد؛ مثلا" وقتی کسی میگويد همه بايد مثل من سبز باشند و لاغيرِمن، ربطی به جنبش سبز ندارد. اين در چشم من که از همرأئی ملی، يعنی همگرائی در عين تفاوت در جنبش سبز دفاع میکنم، بلوغ و پختگی نيست. راستش آنچه که بيش از هر چيز مشاهده میکنم، يک روانشناسی واهمه در لايههای قابل توجه-ای از جنبش سياسی اپوزسيون است؛ اين واهمه وجود دارد که جنبش سبز از بيرون و درون، لت و پار، بیرمق و بیجان شود و از حرکت و بالندگی باز ايستد.
عطا هودشتیانقیام مردمی عاشورا و باز هم مسئله رهبری از آنچه در قیام عاشورا به چشم آمد، میتوان حدس زد که اگر رهبری موجود به خود نیاید، یا بتدریج این توان پر قدرت جنبش به هرز خواهد رفت، و یا در بیابان خشک و مبهود، دینامیسم سرکش موجود بدنبال رهبری دیگری خواهد گشت. اما، با علم به اینکه هیچ چشم اندازی عملی و واقعی برای شگل گیری یک رهبری جدید وجود ندارد، پس لازم است که رهبری موجود به خود آید و این موج پرخروش و مشروع، لیکن خودبخودی را به مقصود رساند.
خسرو شاكری (زند)دريايی از خون ملت ايران را
از حکومت اراذل و اوباش ظالم و جابر جدا مي سازد براي پرهيز از افتادن به دام دور باطل خشونت – خشونتي که مسلماً مي تواند حکومتي مشابه حکومت هاي پيشين را باز بسازد، بايد بر سرشت مسالمت آميزِ مقاومت مدني منفي – از جمله اعتصاب های سراسری برای فلج کردن رژيم اوباشان – پاي فشرد، مقاومتي که پيشاپيش ميخ نهايي را بر تابوت استبداد مي کوبد و دموکراسي را سرانجام به واقعيتي ملموس و مسؤول بدل مي سازد. در چنين چشم اندازي، نهضت مردم چون بهمني رژيم کنوني را از ميان برخواهند داشت، چه با پيوستن عملي هر روز بيشتر مردم ناراضي و عاصي ديگر حکومت شيخکان سفاک و اراذل و اوباشان تاب مقاومت نخواهد داشت.
لاله حسین پورچشم فتنه را کور می کنید؟
چشم تاریخ باز است! این جنبش درحال شدن است واز این هم قوی تر می شود. جنبشی که دیگر به دنبال رهبران نیست، بلکه رهبران را به دنبال خود می کشاند. پاشنه آشیل ندارد که از تیر خوردن به آن بهراسد. جنبشی ست اصیل که سازش نمی شناسد، راه خود را یافته است و به سرعت تبدیل به غولی می شود که میلیون ها دست و میلیون ها پا و میلیون ها سر دارد. در هر برهه خودی نشان می دهد، مجددا تنفسی و باز چند فرسخ بالاتر می جهد.
سعید قاسمی نژادمیخ دموکراسی و تابوت استبداد* بسیاری از انقلابیون 57 که نقش خود در آن انقلاب را به درستی بازخوانی نکرده اند باوردارند که انقلاب 57 به اهداف خود نرسید و از مسیر دموکراسی منحرف شد. به باور نگارنده چنین نیست اتفاقا انقلاب 57 به اهداف خود رسید ،انقلاب 57 هر چه بود انقلابی برای دموکراسی نبود. انقلاب 57 انقلابی بر مبنای مفاهیمی سوسیالیستی و غیردموکراتیک بود. بخشهای غیرمذهبی در پی دیکتاتوری پرولتاریا بودند و بخشهای مذهبی هم چیزی از همان جنس با چاشنی مذهبی را می خواستند.
رضا اکرمیفردای «عاشورا» جنبش مردم در کجا قرار دارد
و با چه چالشی مواجه است؟ چه می تواند از سوی نیروهای دمکرات از هر گروهبندی اجتماعی و سیاسی که هستند مورد پشتیبانی قرار گیرد طرح خواست ها و شعارهای دمکراتیک و اثباتی. شفافیت بخشیدن به آن ها، ایجاد همبستگی و اتحاد در صفوف خود و به ویژه ایجاد تماس و گفتگوی بیشتر با فعا لین و کنشگران ورهبران سیاسی و اجتماعی صاحب نفوذ در جنبش عملا موجود و در خواست پذیرش و حق فعالیت همه گرایش های گوناگون فکری و سیاسی از طرف آن ها ،از جمله دفاع بی چون و چرا از حق فعالیت نیروهای سکولار و منتقد قانون اساسی.
علی اکبر آزادخشونت را ه مردم ایران نیست بهترین راه برای مردم ایران همواره سخت ترین راه است و آنهم راه مبارزهء مسالمت آمیز است. مردم ایران تا زمانیکه نتوانند راههای مسالمت آمیز را پیدا کنند، همواره از دامن استبدادی به دامن استبداد بعدی پرتاب می شوند و در آخر هم با دادن هزینه های سنگین، ناموفق می گردند. مردم ایران نشان داده اند که نمی توانند سلطهء زور و استبداد را تحت هر نامی تحمل کنند و مبارزاتشان هم تا پس زدن این نوع حکومت از قدرت ادامه خواهند داد.
منوچهر تقوی بیاتدکتر مصدق ملی بود و به ملت ایران باور داشت، نه به ولایت فقیه ! به دلیل تداوم حکومت های ضد ملی در چند دهه ی گذشته، در زبان فارسی امروزی ما، واژه ی ملی معنای راستین خود را از دست داده و کاربرد غیر ملی و گاهی ضد ملی پیدا کرده است. به بانک ملی که دولتی است بانک ملی می گویند. به شرکت های غیردولتی؛ "مؤسسات ملی" ، گفته می شود. به هرچه در ایران سراسری است نیز ملی می گویند؛ مانند "فدراسیون ملی ورزش های دانشگاهی" و یا "فدراسیون ملی فوتبال".
امین حصوریدر جدال با گفتمان غالب تقریبا بلافاصله پس از مرگ ناهنگام آیت الله منتظری، ایشان از سوی تریبون های اصلاح طلبان مفتخر به لقب «پدر معنوی جنبش سبز» گردید و در روزهای بعد هم که سیل پیام های تسلیتِ سبز و دیگر متن های مشابه در فضای مجازی سرازیر می شد، تقریبا در همه ی پیام ها و متون، القاب افتخارآمیز مشابهی با گشاده دستی به این روحانی درگذشته اهداء شد؛ متن هایی که در خلال آنها داعیه ی پیوند یا نیاز جنبش به نهاد مرجعیت شیعه، به طور مستقیم یا تلویحی مورد تایید قرار گرفته است. از این منظر به نظر می رسد که مرگ منتظری همچون ارمغانی نامنتظر،
امير جواهری لنگرودی لیست شعارهای درون کشور لیست شماره ۷ وعده ما / تاسوعا ، عاشورا
اين ماه ماهه خونه / يزيد سرنگونه...
این ماه، ماه خونه/ کل رژیم سرنگونه
این ماه، ماه خونه/ فاشیست سرنگونه
این ماه، ماه خون است / دیکتاتور سرنگون است
سعید رهنماانقلاب یا اصلاح برای مبارزان اجتماعی و سیاسی در نقاط مختلف جهان پرسش اصلی همیشه این بوده كه آیا تحول اجتماعی و نیل به دموكراسی، آزادی های سیاسی، و عدالت اجتماعی با شیوه های مسالمت آمیز، تدریجی و پیشرونده و با استفاده از ابزارهای پارلمانی امكان پذیر است ، یا بر عكس راهی نیست جز اعمال زور، قیام توده ای، و نابودی نهادها و نظم موجود و ایجاد یك نظام سیاسی جدید از طریق انقلاب قهرآمیز.
|