logo





آیت الله منتظری با کمال تاسف درگذشت

سه شنبه ۱ دی ۱۳۸۸ - ۲۲ دسامبر ۲۰۰۹

علی جلال

اینجانب به نوبه خود فوت ایشان را به خانواده و به پیروان و دوستداران او تسلیت می گوئیم.
و همچنین فقدان ایشان در شرایط امروز را کاستی با اهمیتی برای جنبش کنونی مردم ایران می دانم.
آیت الله منتظری تنها مجتهدی بود که از سال 42 بطور پیوسته با رژیم پیشین برای برپا ئی حکومت اسلامی مبارزه کرد؛ بهمین خاطر اوهمواره یا در تبعید یا در زندان بسر برد.
ایشان در چارچوب ایدیولوژی خویش، انسانی مبارز، صادق و شریف بود و تا پایان عمر با مجاهدت بسیار و تحمل همه سختی ها و ظلم ها بر این مواضع سرسختانه پای فشرد. . اوانسانی با هوش و خردورز بود.
آیت الله خمینی سرانجام با او اختلاف پیدا کرده و برخورد توهین آمیز و حذف کننده با او نمود.
وقتی خامنه ای که از لحاظ سابقه مبارزاتی و میزان تحصیل درس های حوزوی بضاعت اندکی داشت روی کار آمدن بنا به جاه طلبی مفرط خود فشارها، ظلم ها و حملات سختی را علیه آقای منتظری اعمال نمود.
بدستور مستقیم خامنه ای و شرکت مستقیم سرکردگان سپاه و افرادی از قبیل آیت الله یزدی (رئیس قوه قضائیه)، آیت الله مقتدائی (دادستان وقت)، آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان، فلاحیان و دری نجف آبادی (وزرای اطلاعات)، جوادی آملی، با تصمیم شورای امنیت ملی، اوباشان در دسته های هزار نفره به سرکردگی روح الله حسینیان بارها به محل درس، حسینیه و منزل آیت الله منتظری یورش آوردند، به تخریب محل، غارت اموال، ضرب و شتم و زندانی کردن شاگردان و اهل بیت اوپرداختند. حتی قصد کشتن آیت الله منتظری در خانه اش و یا بیرون بردن او و اعدامش را داشتند. (به نقل از کتاب خاطرات آیت الله منتظری)
و سرانجام در آخرین حمله خود در سال 1373 او را در خانه اش (و در واقع در اتاقش) به مدت پنج سال زندانی کردند. بطوریکه همه می دانند در این پنج سال به سلامت ایشان آسیب های جبران ناپذیری وارد شد که از آن جمله بود بیماری قلبی او.
همانطور که گفته شد، از ویژگی های بارز آیت الله منتظری، عمل در چارچوب اعتقاداتش بوده است اما افراد و گروه های سیاسی-مذهبی که نه در مبارزه همپای آقای منتظری بودند و نه در اعتراض های او به خمینی و خامنه ای از او حمایت یا اندک پیروی کردند، مدتی است می کوشند تا افکار و رفتار او را در جهت اهداف سیاسی خود بازتاب دهند از این روی لازم می بینم که نگاهی حقیقت گرایانه به مواضع آقای منتظری داشته باشم. منبع من در این یادآوری از جمله کتاب خاطرات آیت الله و متون کتبی فتاوی ایشان می باشد.
در سال 1355 در حالیکه مبارزه نیروهای سیاسی علیه رژیم شاه مراحل بسیار سختی را می گذراند و فشار و شکنجه در زندانها به اوج خود رسیده بود، آیت الله منتظری همراه با عده ای دیگر از معممین در زندان اوین با صدور فتوائی خواهان ایزوله کردن سازمان چریکهای فدائی خلق و سازمان مجاهدین خلق شدند.
این طرز فکر دست مایه برخوردهای خشونت بار و حذفی خمینی و یاران او در جریان انقلاب و پس از آن علیه سازمان های سیاسی مبارز دگراندیش بود. نزدیکان آقای منتظری در این برخوردها شرکت فعال داشتند.
در تمام دوره حکمروایی خمینی، آیت الله منتظری از آزادی های سیاسی دفاع نکردند. همانطور که همه می دانند در آغاز خمینی پیش نویس قانون اساسی تهیه شده توسط حقوقدانان و تشکیل مجلس موسسان (با اقلا 400 نماینده) را پذیرفته بود اما بعدا زیرتعهد خود زده و با برپائی مجلس 75 نفره بنام خبرگان که بیشتر اعضا آن ملاها بودند برای تدوین قوانین "اسلامی" برپایه ولایت فقیه اقدام کرد. آقای منتظری از عاملان اصلی این روند بودند.
از همان شب 22 بهمن 1357 که خمینی قدرت را بدست گرفت اعدام ها شروع شد، کشتارهای دسته جمعی و بی محاکمه آیت الله خلخالی که همه به فرمان خمینی بود را بسیاری بیاد دارند. آقای منتظری در آن هنگام این اعدام ها را خلاف شرع و ضد حقوق بشر اعلام نکرد
در رابطه با جنگ ، ایشان در کتاب خاطرات خود، می‌گویند که پس از آزاد سازی خرمشهر ادامه جنگ را تجاوز به خاک عراق دانسته و همواره پیش خمینی با ادامه جنگ مخالفت کرده، ایشان همچنان یادآوری می‌کند که در این ۶ سال پایانی جنگ، در اثر جاه طلبی فرماندهان سپاه، و دسته بندیهای درون بیت خمینی، انبوه انبوه جوانان ایران بیهوده کشته شده و کشور ویران شده است. اما متاسفانه ایشان ترجیح داده بود به مردم چیزی نگوید
در سال 67 بدنبال حمله مجاهدین خلق از جانب خاک عراق به سربازان ایران، خمینی فرمان مشهور قتل عام زندانیان مجاهد را صادر کرد. آقای منتظری با شهامت و از روی اعتقادات خود طی نامه ای با حکم خمینی مخالفت کرد. این مخالفت ایشان بسیار ستودنی است بویژه وقتی که همه دست اندرکاران رژیم و همه افراد و سازمان های سیاسی- مذهبی هوادار جمهوری اسلامی مطلقا سکوت کردند بطوریکه سکوت تا به امروز آنان به معنی تائید تلویحی آن جنایات تلقی می شود. اما همین سکوت کنندگان گوئی برای تبرئه خود، در باره مضمون مخالفت های آقای منتظری دست به تحریف می زنند. در حالیکه بنا به متن آن نامه ها و گفتار صریح آیت الله منتظری در کتاب خاطراتش،
مخالفت های ایشان در درجه اول نه از زاویه حرمت شرعی آن اعدام ها و نه از زاویه دفاع از حقوق بشر بلکه عمدتا از زاویه مصالح سیاسی رژیم جمهوری اسلامی بوده است. خود ایشان می نویسد "من بیش از همه به فکر حیثیت حضرت امام و چهره ولایت فقیه می باشم".
خمینی چندی پس از فرمان اول قتل عام زندانیان مجاهد در فرمان دوم دستور قتل عام زندانیان کمونیست و دگراندیش را صادر کرد
آقای منتظری با این فرمان دوم مخالفت نکردند، گرچه می توان گفت که چون به نامه های قبلی او وقعی نهاده نشد پس مخالفت را بی اثر دیده اند. اما بهرحال اگر قتل عام زندانیان کمونیست در ضدیت با اعتقادات شرعی آقای منتظری می بود قاعدتا از نظر شرعی ایشان می بایست اعتراض می کردند. لیکن ایشان نه در آن زمان و نه در خاطرات خود این قتل عام دوم را محکوم نکردند.
در خاتمه یادآور می شویم که مواضع فقهی آیت الله منتظری در باره حقوق زنان در رابطه با ارث، تعدد زوجات، شهادت دادن، سن قانونی (دختران 9 سال و پسران 15 سال) همان است که در قوانین جمهوری اسلامی آمده است، در این موراد و همچنین دیدگاه ایشان (بطور دقیقتر) در باره بهاییان

به "بست" های زیر بنگرید
http://www.amontazeri.com/farsi/link.asp?TOPIC_ID=91
http://www.amontazeri.com/farsi/link.asp?TOPIC_ID=27
(در لینک دوم چندین پرسش در باره بهاییان است، صفحه را تا آخر بخوانید)

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد