و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا . بل احیا عند ربهم یرزقون
هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز
این آسمان غم زده غرق ستاره هاست
ظهر عاشوراست . کربلا اما بلوایی است . به راستی که کربلا پر از کرب و بلاست برای فرزندان حق و حقیقت . برای پیروان آزادگی و عدالت . سالار این آزادگان اما سخن می گوید . اگر دین ندارید و از روز جزا نمی ترسید پس در دنیایتان آزاد مرد باشید . و از خصوصیات این آزاد مردی انسان بودن است . اما در برابرش آزاد مرد نبودند . خون خدا را سر بریدند . در عصر عاشورا اسب بر پیکرش تازاندند . خمیه های حرمش را آتش زدند و دل تاریخ را پر از داغ مردانگی کردند.
حسین را در محرم کشتند . محرمی که از زمان جاهلیت عرب دخترکش زمان صلح بود. محرمی که هر گاه عرب بدان می رسید باید که مراعاتش می کرد و یکی از اعتراضهای رسول برابری و آزادی این بود که چرا حرمت این ماه را نگاه نمی دارید ؟ در محرم قتال می کنید و جنایت . و انان که در این ماه چنین می کنند قطع به یقین باید به عذاب الیم در این دنیا و آن دنیا بشارتشان داد .
از محرم 61 می گذریم . رد خون سرخ حسین و یارانش در تمامی طول تاریخ الهام بخش رهایی طلبانی بوده که بر علیه ظلم و خودکامگی و ستم حاکمانشان به تنگ آمده بودند . از گاندی تا چه گوارا دانسته و ندانسته بر این سنت خون حسین ایستادند که زمانی که بین عزت و ذلت مخیر شویم هیهات من الذله سر می دهیم و جان می بازیم در راه جانان و آزادی و برابری و انسانیت.
از محرم 61 هجری تا محرم 1431 زمانی به درازنای حدود 14 قرن است . 14 قرنی که دوست و دشمن سعی می کردند حرمت محرم را نگه دارند . حداقل به نام اهل بیت حرمت محرم نمی شکستند . اما در محرم 1431 چنین نشد.
در محرم 1431 به نام حسین فرزندان حسین و علی و فاطمه را کشتند . به نام حسین گلوله بر قلبها و مغزها نشاندند . چه فرقی می کند . 7 نفر یا 38 نفر . تو بگو حتی یک نفر . مگر نه این است که جان یک انسان برابر با جان تمامی بشریت است ؟ مگر نه این است که قتل در ماه حرام محرم جنایتی مضاعف است ؟ حرمت محرم را مدعیانی نگاه نداشتند که ادعای نسبت با آل الله را دارند .اما مگر جعفر کذاب نبود ؟ مگر بنی هاشم و بنی امیه پسرعموهای همدیگر نبودند ؟ مگر نه این بود که بنی امیه کمر به قتل بنی هاشم بسته بود ؟ مگر نه اینکه بنی عباس جز به قتل فرزندان علی و فاطمه رضایت نداد؟ نسبت نسبی برای هیچ بنی بشری حجیت نمی آورد . آنچه حجیت می آورد ادامه راه حسین و علی و فاطمه است . ادامه راه آزادی و برابری و رهایی انسان از یوغ اطاعت هر که غیر خداست . معلم این راه مگر جز مولایمان علی است ؟ کجا علی با مخالفانش چنین می کرد ؟ مگر نشنیده اند برخورد علی را با خوارج ؟ مگر نهج البلاغه نخوانده اید ؟ مگر نگفت که انما هود سب بسب او عفو عن الذنب ؟ آیا سیره رسول الله چنین بود ؟ آقایانی که هیچ ربطی به سلاله پاک آل الله ندارند چگونه ادعا می کنند که هر چه می کنند عین حقیقت است ؟
حرمت عاشورا و خون حقیقت و آزادگی ، خون حسین شکسته شد . پیروان راه آزادی و برابری برای همیشه تاریخ بابت این حرمت شکنی عزادارند . اما این حرمت شکنی را آنانی انجام دادند که در این روز عزیز خون عیال الله را بر زمین ریختند . جنایت کردند و آدم کشتند. کف و سوت جماعتی که هنوز هم معلوم نیست آیا هماهنگ شده بوده یا ناشی از هیجان حرمت شکنی است یا ریخته شدن خون انسانها؟
مگر نه این است که در اندیشه شیعی جان و مال و ناموس و آبروی انسان در درجه اول اهمیت قرار دارد ؟ مگر نه این است که در روز عاشورا و در ظهر عزای ابی عبدالله با گلوله نامردمان خون مردمان بر زمین ریخته شد ؟ آقایان مراجع تقلید ! مومنین ! مسلمین ! شیعیان ! انسانها ! آیا ریخته شدن خون انسان در ماه حرام و در ظهر عاشورا حرمت شکنی نیست ؟ آیا باران گلوله ساچمه ای بر سر مردم ریختند حرمت شکنی نیست ؟ آیا بازداشت و زندانی کردند بهترین فرزندان ایران در ماه محرم و در فضای مه آلودی که خود ساخته اند حرمت شکنی نیست ؟ آیا روانه کردن شعبان بی مخهای زمانه ما به دانشگاه مشهد و به خاک و خون کشیدن دانشگاه شهر علی ابن موسی الرضا حرمت شکنی نیست ؟
محرم و عاشورا برای همیشه بر تارک تاریخ می ماند . می ماند و مدرسه ای برای آزادگان جهان می شود که می دانند ارزش آزاده بودن را .
کل یوم عاشورا . هر روز عاشوراست . هر روز انسان محک می خورد که چه در چنته خویش دارد . در برابر این انتخاب است که خود و راحتی خویش را برگزیند یا در کنار حسین و در صف حسین بیاستند و راه آزادگی و عدالت برگزیند و در برابر یزید و یزیدیان زمانه صف آرایی کند . بیاستد نه به امید مال و جاه و نواله ناگزیر که بایستد تا پای جان . تا لحظه جان دادن . در قطع دو دست و تیر بر دو چشم چون فهیم آل الله عباس ابن علی.
کل ارض کربلا . هر زمینی کربلاست . هر زمینی می تواند عرصه سنجش انسان باشد . عرصه ای باشد برای اینکه انسان بداند که گوهر وجودیش چیست و در زمانه آزمون در کدام صف قرار میگیرد. در صف آزادگان و در کنار حسین یا در صف جباران و طواغیت در کنار یزید
کل شهر محرم . هر ماه محرم است . جان انسان عزیز است و حرمت آن واجب . قتل انسان جنایت است چه در محرم و چه در غیر محرم . هر ماهی قتل انسان و کشتار بندگان خدا حرام است و جنایت و قاتل جبار و جنایتکار و دستور دهنده اش و مفتی اش هم جنایت پیشه و جبار.
اما ای نشستگان ! بدانید که اگر در صحنه حق و باطل نیستید ، اگر می نشینید و نظاره می کنید که حرمت محرم را با خون شیعیان می شکنند هر کجا می خواهید باشید . چه به نماز ایستاده باشید که نمازتان نماز ابو موسی اشعری است و چه به شراب نشسته .
آری ! قبول که کف و سوت زدن در ظهر عاشورا حرمت شکنی است و باید بدان معترض شد . اما اولا منکر اصلی قتل است نه کف و سوت که بدان در حد کفاف سخن پرداخته شد که العاقل یکفیه بالاشاره .
ثانیا ! تنها سوالی می پرسم . در ظهر عاشورا کف و سوت زده می شود . ناگهان مثل برق و باد در سراسر کشور و تنها ظرف 48 ساعت (روزهای 7 و 8 دی ماه) تمامی کشور با بنر و پارچه نوشته و هماهنگی کامل و مشخص شدن مراکز تجمع و پوشش خبری کامل صدا و سیمای سردار ضرغامی و حضور مردم به این مسئله اعتراض می کنند. فعالین دانشجویی می دانند. در یک دانشگاه کوچک به راه انداختن یک تجمع ساده بدون این همه ادوات و وسایل و حتی با بودجه کافی چقدر زمان می برد. آیا واقعا کسانی که این اعتراضات را به راه انداختند خبر از ماجرا نداشتند و ناگهان با تصاویر صدا و سیما در بعد از ظهر عاشورا خبر شدند ؟! سال 1376 و آستانه انتخابات ریاست جمهوری آن سال را در خاطر بیاورید . کارناوال عاشورا ! بعد مشخص شد مدعیان دروغین آن را برای سرکوب به راه انداختند. آیا درصدی احتمال این نمی رود که این سوت و کف نیز از جنس همان کارناوال عاشورا باشد ؟! والله اعلم.
باز سوال ! آیا هجوم به عزاداران مولا حسین در شب عاشورا در جماران حرمت شکنی محرم و عاشورا نبود ؟ آیا گاز فلفل و اشک آور زدن به کسانی که برای شرکت در یک مجلس عزا در حسینیه جماران آمده بودند حرمت شکنی نبود ؟ آیا عدم مجوز برگزاری مجلس ترحیم و ختم و سوم و هفتم احتمال قریب به یقین چهلم برای مرجعی تقلیدی چون فقیه مجاهد و عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری رضوان الله تعالی علیه حرمت شکنی نیست ؟ از کدام زمان برای گرفتن ختم برای مراجع فقید باید از حکومت اجازه گرفت ؟ آیا مگر نه این است که راز بقای مرجعیت زنده ماندنش همین استقلالش از قدرت و حضورش در کنار مردم بوده است ؟ آقایانی که سفارشی کفن می پوشند و بنا به صلاحدید قدرت آقایان و نه حقیقت دیانت و انسانیت به خیابانهای می ریزند آن زمان کجا بودند و چرا به این منکر مسلم اعتراض نمی کنند ؟ آیا حصر خانه آیت الله طاهری در اصفهان و برهم ریختن مجلس ختم فقیه عالیقدر در اصفهان منکر نیست ؟ آیا هجوم به بیت حضرات آیات صانعی و دستغیب منکر نیست ؟ این همه منکر روی داده است و مسئول مستقیم این منکرات روی داده نیز صاحبان قدرت اند که چشم بر حقیقت بسته اند و نه علی وار که بگونه ای دیگر (کاش مجبور نشوم بگویم به شیوه دشمنان علی) سیاست ورزی می کنند.
محرم 1431 سرخ از خون جوانان وطن شد . از خون جوانان وطن لاله می دمد و از هر قطره اش صدها جوانی می جوشد که به راه هموطنان شهیدشان می روند. همانطور که خون 15 خرداد و 17 شهریور پای قاتلان را گرفت مطمئنیم که این خون نیز بی پاسخ نمی ماند. سنت تاریخ چنین است.
شاید بگویید اینگونه نگو و ننویس که میگیرند و می برند و می کشندت . بگذارید بگویم. این بار نه مسئولیت سیاسی یا حقوق بشری یا هر بار دیگری که مسئولیت مذهبی و دینی است که انسان را به گفتن چنین سخنانی وا می دارد. بگذارید تاریخ شاهد باشد که گفتیم . گفتیم که فردای قیامت نزد مولایمان حسین بگوییم که در برابر حرمت شکنی عاشورایت سکوت نکردیم . بگوییم که در برابر قتل شیعیانت توسط جباران جنایت کار ساکت نبودیم که سکوت در برابر جنایت خود از جنایت کمتر نیست . گفتیم و امیدواریم که پروردگارمان گفت فاستقم کما امرت . و ما به این وعده اش امیدواریم که گفت الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا
انانی که رفتند در عاشورای حسین و برای آرمان آزادی و آزادگی حسین در نزد یگانه قادر متعال روزی می خورند. ایشان زندگانند و کشندگانشان مردگان.
آنان که در عاشورای حسین رفتند و جان بر کف نهادند کاری حسینی کردند و امروز ما که مانده ایم باید به مانند زبان علی در کام ، وارث حسین ، آنکه مردانگی در رکاب او جوانمردی آموخت یعنی زینب کبری کاری زینبی کنیم . اگر نکنیم بعید می دانم که جز از یزیدیان از جرگه دیگری باشیم.
خدایا ! تو خودت می دانی که آنچه می کنیم و می نویسیم و فریاد می زنیم به این دلیل است که اینان هر چه می کنند به نام دین تو و رسول تو توحیدت تمام می کنند . می نویسیم و می گوییم تا نسل جوانمان بداند این معجون دروغینی که اینان به خورد خلق الله می دهند اسلام علی و حسین نیست . اسلام علی و حسین ظلم ندارد . جنایت ندارد . استبداد ندارد . همه اش آزادی است و رهایی و برابری و عدالت و مصداقش حکومت و شهادت علی و حسین و این سلاله خونین رهایی بخش تاریخ است. اسلامی که مردمان ایران در سال 57 بدان آری گفتند نه اسلام خرافات جبار و زورگوی اینان که اسلام آزادی و رهایی شریعتی و طالقانی بود . اسلامی بود که فلسفیدن را نه مستوجب آب کشیدن کوزه فرزند گوینده فلسفه که فخر می دانست . اسلامی که عقلانیت را مبنا می دانست و ساعتی تفکر را از عبادت هفتاد سال برتر می دانست . اسلام حقیقی که دل خلقی را برد این اسلام بود نه اسلام خرافات و جنایت و قتل و استبداد و زشتی و پلشتی که تنها از اسلام نامی دارد و چون پوستین وارونه ای است. امروز باید فریاد وا اسلاما سر داد. باید فریاد وا انسانا سر داد.
و تو ای حسین
ای انقلابی مرد آزاده
به خون اطهرت سوگند
که ما هرگز نیاساییم از پیمودن راهت
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد