new/ali-raha.jpg
علی رها
در حواشی «نقد برنامه‌ی گوتا»

ریشه‌یابی گسست «مارکسیست‌»ها با مارکسیسم مارکس

پرسش تاریخی این است: چرا مارکس علی‌رغم هشداری که در نامه‌ی بالا به براکه داده بود، «نقد برنامه‌ی گوتا» را منتشر نکرد؟ مگر مارکس تهدید نکرده بود که «پس از کنگره‌ی وحدت، انگلس و من بیانیه‌ی کوتاهی منتشر خواهیم کرد با این هدف که موضع ما با برنامه‌ی اصول نام‌برده کاملاً فاصله دارد و این‌که هیچ ارتباطی با ما ندارد»؟ آیا انتشار آن مسیر حرکت سوسیال‌دموکراسی آلمان را عوض می‌کرد؟ مارکس در همان نامه به «سکوتی دیپلماتیک» اشاره می‌کند. این دو برخورد ظاهراً متضاد را چگونه می‌توان تعبیر کرد؟ آیا آنچه مارکس برتری «یک گام جنبش واقعی» در برابر ده‌ها برنامه اعلام کرده بود، سکوت دیپلماتیک را توجیه می‌کند؟



bijan-baran.jpg

علم در مادیگرایی

جهان‌بینی مادیگرا و روش علمی انسان را از جهل، بیماری، خرافات رهایی داده؛ به شادی، بهزیستی، پیشرفت رساندند. رازی، خیام، جئوردانو، گالیله، کپلر، مندل، پاستور- تمدن را به امروز رساندند. جهان‌بینی ایده آلیسم و روش مکتبی در دین سلطه داشته؛ تا سده ۲۱ بین اکثر مردم در وجوه گوناگون تبلور یابند. بنياد انديشه داروين در مورد حيات، فرويد در مورد ناخودآگاه، ماركس در مورد مناسبات سرمايه دارى، آینشتاین در مورد انرژی و زمان درست است. نظريه ۴ انديشمند فوق علم را پيشرفت عظيمى داده؛ بر دامنه نظرات در باره طبیعت و انسان افزوده؛ برخى هم نقد شده اند.



اسماعیل رضایی

روش و جهش

درونزایی تکنیک و فن و تراکم کمی آن در پروسه تحول و تکامل جامعه و انسان؛ جهش های کیفی را در آفرینش های نوین ابزارهای فنی و تکنیکی نمود بخشیده است. ناتوانی در برقراری یک ارتباط منطقی و سازگار با ویژگی های این روند دگرگونه و بالنده، روش های منفعلانه و چالش زایی را در روابط و مناسبات اجتماعی و انسانی ایجاد کرده است. بسیاری با خودباختگی در برابر این نمودهای تحول و تکامل، از اصول علمی و عینی فاصله گرفته و با گردن نهادن به داده های اطلاعاتی و آماری ساختار غالب طبقاتی که به انواع ترفندهای اقتصادی و سیاسی آلوده می باشند؛ به ساماندهی فکر و اندیشه خود روی آورده اند. عارضه هایی چون تکیه بر عادت و سنت و همچنین نشخوار فکری دیگران، دامنۀ رشد نگرش عوامانه را توسعه بخشیده و از همگرایی و همراهی با جهش های علمی و فنی بازداشته است.



خدامراد فولادی

با کتاب های « مقدس» ِ ادیان چه باید کرد؟

به طور ِکلی،دین درذات و نهاد ِ خودش اهل ِ فلسفه و اندیشه ورزی ِفلسفی نیست. چراکه فلسفه با دلیل و برهان همراه و همذات و اثبات گراست، در حالی که دین با تحکم و تعبد و جزم اندیشی توام است و اهل ِ استدلال برای اثبات ِ خرافه های اش نیست زیرا که خرافه را با هیچ استدلالی نمی توان اثبات کرد. این که می گویند فلسفه ی مسیحی یا فلسفه ی اسلامی،جمع ِنقیضین است زیرا همچنان که گفتم نه فلسفه ی استدلالی باجباریت ِیک کلام ِدین همخوانی دارد و نه دین ِ مستبد الرای ِ متکلم وحده با فلسفه. از این رو، شخص یا فیلسوف است یا دینمدار. به عنوان ِ مثال، فلسفه ی دیالکتیکی ِ هگل کم ترین خوانایی با آموزه های دگم و مرتجعانه ی مسیحییت ندارد.



آرام بختیاری

دفاع یا اعاده حیثیت؟ از سوسیالیسم تخیلی!

سوسیالیسم تخیلی نیز جنبشی: سکولار، عدالتخواه، آرمانگرا، خونین

لیبرالهای دانشگاهی در غرب، سوسیالیسم تخیلی را سوسیالیسم پیشین یا سوسیالیسم آغازین مینامند. آنها مدعی هستند که بخشی از بحران کنونی مارکسیسم را میتوان با کمک اندیشه های سوسیالیستم تخیلی حل کرد. به این دلیل از مارکسیست ها خواهان دفاع و اعاده حیثت از سوسیالیسم تخیلی هستند. لیبرالها اشاره میکنند که جنبش سوسیالیسم تخیلی ریشه در جنبش عدالتخواهانه جناح چپ بورژوازی لیبرال داشت که خواهان: آزادی خلق، دمکراسی اجتماعی، دولت مردمی دمکراتیک، و جمهوری ملی و مردمی بودند. آنها مدعی هستند که عظمت سوسیالیسم تخیلی به اندازه سوسیالیسم علمی و مارکسیسم است.



اسماعیل رضایی

عبرت و عسرت

یک بار دیگر تاریخ در حال ورق خوردن است. تورقی که در بطن خود زایش دنیای نو و تعادل و تطابق نسبی انسان ها را با طبیعت و جامعه در پی خواهد داشت. درک و شناخت غلط و آموزه های شوم ساختار طبقاتی، انسان ها را در جناح بندی های خاص طبقاتی به بند کشیده است. شقه شقه شدن انسان ها به ویژه نخبگان و روشنفکران بین جناح بندی های قدرت های سلطه گر جهانی، بیانگر عدم درک ضرورت های کنونی تحول و تکامل جامعه و انسان است. صلح و همزیستی پایدار و بادوام بین جامعه های انسانی تنها با نفی و نهی هرگونه سلطه گری و سیادت طلبی قدرتمداران جهانی ممکن است.



bijan-baran.jpg
بیژن باران

جهان‌بینی مادیگرا در ایران

در ایران فلسفه در الهیات، شعر، عرفان تنیده؛ نه در علم. آیینها الهیات، دیوانسالاری، ایلخانی، سلوک، کردار، عرفان، تصوف را در هم آمیزند. همه اینها بجز علم در مقابل مدرنیزم اند. در ایران ۲ جهان‌بینی مادی با تاثیر کم و دینی/ ایده ای با تاثیر زیاد بر فرهنگ اند. آنها در کتب، شعر، قالی، معماری، اقلام عتیق، آداب و رسوم تبلور یافته اند.



خدامراد فولادی

بیژن نیابتی و« تنها آلترناتیو ِ رژیم»

بررسی و نقد ِمقاله ی:« جنگ ِ چهارم، ابزارها و آماج ها، کتاب ِ سوم»

آدم باید عوام باشد یا عوام فریب که حساب ِ آخوند و کشیش و خاخام را از حساب ِ پیامبران و «کتاب های مقدس ِ» شان جدا کند و بگوید آنچه اینها گفته و به آن عمل کرده اند نه پیامبران گفته اند و نه در کتاب های مقدس ِشان آمده است. یعنی تمام ِ جنایت ها و عملکردهای ضد ِ بشری ِ دین را به مجری ِ آن نسبت داد و «کتاب»ی را که بیش از هزارسال است به اعتقاد ِ نیابتی و مجاهدان اش خوانده شده اما به آن عمل نشده است در طاقچه ی بالای ِذهن نهاد و شبانه روزدربرابرش زانوزد وبه آن کرنش نمود. یعنی مثلن حجاب ِ اجباری را نه دستور ِ بی چون و چرای اسلام بلکه دستور ِ خمینی و فقیهان قلمداد نمود.



new/ali-mohammad-eskandari-ju1.jpg
علي محمد اسکندری جو

بلشویسم نامرغوب ایرانی

هنری کیسینجر وزیرخارجه پیشین آمریکا در دیدار با مقامات کشور چین ضمن اشاره به قدرت نظامی و سیاست خارجی "نامتقارن" ایالات متحده، به چینی ها دوستانه هشدار می دهد: "دشمنی با امریکا خطرناک است اما دوستی با امریکا بدتر از آن بلکه مرگ آور است." حال حکایت حزب توده و بویژه هئیت تحریریه آن است که پنداری خصومت با این حزب (معطوف به آنچه در ایران می گذرد) سزای کمتری از دوستی با آن دارد!



خدامراد فولادی

سعید صالحی نیا همچنان با اسب ِ چوبین ِ پرورژیمی اش
به دموکراسی خواهان ِ ایران می تازد

دشمنی ِ صالحی نیاها با خیزش و خیزشگران ِ دموکراسی خواه پایان ندارد. از قرار ِ معلوم تا این رژیم هست پرورژیم هایی چون صالحی نیا هم هستند و با اسب ِ چوبین شان همچنان به تاخت و تاز در عرصه ی دفاع از رژیم ادامه خواهندداد. در مقابل، میلیون ها شهروند ِ استبدادستیز و اسلام ستیز از زن و مرد هم هستند و تا سرنگونی ِ رژیم از پای نخواهند نشست. این، حکم و تقدیر ِناگزیر و بی برو برگرد ِ تاریخی- تکاملی ِ این جامعه است.



خدامراد فولادی

رابطه ی پیوستاری ِ مجرد با مشخص و عام با خاص در فرایند ِ شناخت

فعالان ِ سیاسی در ایران اگر شناخت ِ ترکیبی از جامعه های پیشرفته و عقب افتاده به تقصیر ِحکومت ها و رابطه ی علت و معلولی ِعقب مانده ِگی ِ سیاسی و نابرابری ِاقتصادی ِاقلیت ِ مرفه ِکم شمار ِ حاکمان و جمعییت ِپرشمار ِ دست به گریبان با فقر ِاین جامعه نداشته باشند، هرگز قادر به تنظیم ِ یک راهکار ِ قانون مدارانه که تضمین کننده ی موفقییت در تلاش برای تحقق ِ هدف ِ راهبردی ِ آنان باشد نخواهند بود. تنظیم و تحکیم ِ این راهکار و راهبرد ِ اجتماعی- سیاسی ِ راهگشا به گذار از وضعییت ِ موجود به وضعییت ِ مطلوب، در گروی عمل ِ متحدانه با تکیه بر آگاهی از شرایط ِ موجود ِ این جامعه و راهکار ِ خودویژه ی برون رفت از آن است.



اسماعیل رضایی

کنش و تنش

سامانه های زیست انسانی بر کنش های مداوم نسبت به رویکردهای محیطی استوار می باشند.کنش ها در تعامل و تعادل زیستی انسان ها نقش برجسته ای داشته و بیانگر نوعی نیاز و خواست اجتماعی است که تلاش و تمنای انسانی را در خود دارد. کنش ها عموما با خود نوعی از مطالبه و نیاز برآورده نشده ای را حمل می کنند که موجد تنش ها در جامعه می باشند. تنش ها با نمود بیرونی خود به صورت عصیان و شورش و یا جنبش و انقلاب برای دگرگونی های مورد لزوم جامعه و انسان خود را نشان می دهند و یا به صورت تنش های درونی در نهاد و یا ضمیر ناخودآگاه انسان ها با عارضه های جدلی درونی آن ها تداوم می یابند. کنش ها و تنش ها با بار طبقاتی، همواره خواست و نیاز انسان ها را در سامانه های منفعتی از طریق القائات کاذب و فریب و اوهام تحلیل می برند. کنش ها اگرچه با روندهای عام روابط و مناسبات اجتماعی و انسانی پیوند دارند؛ ولی تاثیرات خاص ساختار طبقاتی بر جامعه و انسان، آن ها را از ممیزات و تخریب و تکذیب مناسبات انسانی برخوردار ساخته است.



new/diderot.jpg
آرام بختیاری

دائرة المعارفی ها،- پیشگامان روشنگری و انقلاب

مقاله نویسان دائرة المعارفی، خالق مانیفست انقلاب بودند

مقاله نویسان انتقادی دانشنامه فرانسوی، بلندگو و شیپور روشنگری شدند. دالامبر در مقدمه نخستین کتاب دانشنامه نوشت: قرن دین و فلسفه ایده آلیستی و صوری اکنون جای خود را به قرن علم و انسانیت میدهد. هدف آنان این بود که دانش زمان خود را برای رفاه و آزادی در دسترس همه قرار دهند. دائرة المعارف یا "انسیکلوپدیا" در زبان یونانی به معنی "محفل آموزشی" بود. بعدها نقش سیاسی و عمومی یک دانشنامه، نقش یک ابزار فکری محبوب در مقابل نظام مطلقه رو به زوال، شد. انسیکلوپدی یا دانشنامه فرانسوی بین سالهای ۱۷۷۲-۱۷۵۱ میلادی ۱۷ جلد دانش سکولار و بورژ وازی مترقی آنزمان را منتشر نمود.