new/Michael-Walzer1.jpg
مصاحبه‌ای با مایکل والزر در مورد کتاب جدید او: "مبارزه برای یک سیاست شرافتمندانه"

تعهدهای لیبرال

ترجمه‌ی شیریندخت دقیقیان

«صفت لیبرال بسیار سودمندتر از نام لیبرالیسم است. لیبرالیسم امروز در اروپا چیزی مانند لیبرتاریانیسم (آزادی عمل و فراغت از دولت) و یک ایدئولوژی راستگرا است. قدیم یک نوع لیبرتاریانیسم چپ وجود داشت که شاید بهتر باشد آنرا آنارشیسم بنامیم و به شکل‌های فرقه‌ای گوناگون به حیات خود ادامه داده، اما چندان در دیدرس همگان نیست.»



new/spinoza02.jpg
آرام بختیاری

انقلاب سفید نیاز به فلسفه اسپینوزا می داشت

اسپینوزا، نبوغی چون مارکس،در ۳ قرن پیش

اسپینوزا بدلیل مطالعه آثار دکارت و منابع یهودی، خود دچار تضاد شد و در سال ۱۶۵۶ میلادی از انجمن یهودیان در هلند اخراج گردید. او ادامه دهنده خط ماتریالیستی جردانو برونو و دکارت، و یکی از متفکران موثر جنبش روشنگری بود. وی میگفت چون نویسنده کتاب انجیل انسان است باید به آن نقد و نگاهی تاریخی نمود. باور به وحی و معجزه نشانه نادانی و جهالت است. لسینگ یکی از کوشندگان جنبش روشنگری آلمان میگف: فلسفه مفید دیگری غیر از اندیشه اسپینوزا یافت نمیشود.



اسماعیل رضایی

علّت و معلول

انسان به عنوان عنصر بنیادین دگرگونی های محیطی، تحت تاثیر القائات مداوم و موثر رسانه ای و ارتباطی ساختار غالب طبقاتی از درک واقع و واضح حیات اجتماعی خویش فاصله گرفته است. این روند باژگونه حیات جمعی، بسیاری از مناسبات و مراودات اجتماعی را از شناخت و فهم علّی و ریشه ای بسیاری از ناهنجاری ها و نارسایی های محیطی دور نموده است. روندی که به توجیه و تاویل های سطحی و روبنایی بسنده کرده و دامنه معلولیت اندیشه و عمل را توسعه بخشیده است. این درک معلولی که عموما حاصل مماشات با عادات و سنن گذشته و ناتوان از درک و هضم ره آوردهای تکاملی می باشد؛ یک عدم پایداری و بی ثباتی اندیشه و عمل را موجب شده است که با خود آشفتگی ذهنی و تنبلی فکری را به ارمغان آورده است.



bijan-baran.jpg
بیژن باران

سرمایه داری دولتی-مافیایی

مافیا در چشم هم چشمی با هم برندهای لوکس، تصاویر مجالس خوشگذرانی، سفرهای خارج در فرهنگ بورژوایی، در تضاد با فرهنگ امل بنیانگرای شیعی داخل را در شبکه های مجازی برای خودنمایی نمایش دهند. جوانان با دیدن تصاویر، کلیپ، ویدیوی نوکیسه ها در شبکه های مجازی، این دوگانگی رفتار در داخل و خارج از نطام زده کند. نرخ‌ بهره ارزان تر از نرخ‌ تورم، احتکار را دامن زند. مافیا از بورس سهام هم با مدیریت غیرقانونی سود زیاد برند. لذا آنها در بورس، ارز، اوراق بهادار، امور بانکی نفوذ دارند.



new/ali-raha.jpg
علی رها

بدیل مارکس در برابر دولت دین‌سالار

فقط هنگامی که فرد واقعاً انسانی شهروند انتزاعی را جذب خود کند، و هنگامی که به‌عنوان یک موجود انسانی یکتا در زندگی روزمره، در کار مشخص خود، در وضعیت معین خود به موجودی نوعی تبدیل شود، فقط هنگامی که انسان توان‌مندی‌های خود را به‌مثابه‌ی نیروهای اجتماعی تشخیص دهد و سازمان‌دهی کند، و در نتیجه، قدرت اجتماعی را در ساحت قدرتی سیاسی از خود جدا نکند، فقط در آن هنگام است که رهایی انسان کامل می‌شود.»



آرام بختیاری

از فلسفه ایده آلیسم و متافیزیک چه خبر؟

فلسفه متافیزیک بخشی از مکتب ایده آلیسم است

فلسفه متافیزیکی در قرون وسطا ملکه علوم بشمار می آمد ولی بعد از رقابت فلسفه آیده آلیسم آلمانی با رشد و شکوفایی علوم تجربی، اعتبار خود را تا حدوودی از دست داد. بعد از مرگ هگل در سال ۱۸۳۲ میلادی ایده آلیسم از علوم تجربی جدا شد و غالبا بشکل علوم انسانی درآمد. فرهنگ و هنر جوامع مسیحی غربی که اساس متافیزیکی خود را ار دست داده بودند به سمت مکتب ادبی هنری ناتورالیسم تمایل یافتند. متافیزیک مدرن در قرون ۱۸-۱۷ میلادی شکل گرفت ولی اهمیت پیشین را قدری از دست داد و با رشد علوم تجربی و علوم مادی، موضوعات غیرمادی مانند تفکر متافیریکی برای رقابت با دیگری، مورد توجه قرار گرفتند.



م . ت . برومند

چگونگی فرارفت از دمکراسی بورژوایی

اصطلاح دموکراسی تعریف های شمارمندی دارد و با صفت های گوناگون همراه است که نوع دموکراسی وصف شده را مشخص می کند. دموکراسی با عنایت به ریشه آن به معنی قدرت مردم است. تعریف قوی دموکراسی اندیشه ورزی همزمان درباره قدرت و مردم را ناگزیر می سازد. قدرت در جامعه های مدرن به دو سپهر مسئله آفرین بازمی گردد: یکی قدرت دولت و دیگر قدرت ها در جامعه مدنی. در این مرحله فقط یک بُعد، یک جنبه جامعه مدنی و دیگری جنبه دولت بررسی می شود. وانگهی ما در برابر دو مشکل آفرینی بسیار عظیم قرار داریم و آن عبارت از سرشت دولت و تقسیم دولت/جامعه مدنی است.



new/ali-raha.jpg
علی رها

مارکس چه‌گونه مارکس شد؟

مارکس که در نخستین برنهشت درباره‌ی فویرباخ «سویه‌ی فعال»، «پراکسیس»، یا «فعالیت ‹انقلابی’، ‹عملی-انتقادی’» را برجسته کرده بود، سپس در برنهشت سوم عنوان می‌کند که: «آموزه‌ی ماتریالیستی که انسان‌ها محصولات وضعیت و آموزش و پرورش هستند، و ازاین‌رو، انسان‌های تغییریافته محصولات وضعیت و آموزش و پرورش تغییر‌ یافته هستند، فراموش می‌کند که این انسان‌ها هستند که اوضاع و احوال را تغییر می‌دهند، و این‌که آموزگار خود باید بیاموزد. بنابراین، این آموزه الزاماً جامعه را به دو بخش تقسیم می‌کند که یکی از آن‌دو نسبت به جامعه اولویت دارد. تقارن تغییر وضعیت با فعالیت انسانی، یا خود-تغییری، فقط به‌مثابه‌ی کنش انقلابی قابل‌فهم و درک عقلانی است».



اسماعیل رضایی

اقدام و امکان

فرایند دگرگونه حیات انسانی تابع امکاناتی است که با تکاپو و تلاش مداوم جمعی حاصل آمده و اهداف و آرمان های انسانی را در خود مستحیل می سازند.اقدام و گام های عملی انسان ها یک پیوند دیالکتیکی با امکانات محیطی دارند که هویت یابی های نوین انسانی را تدارک می بینند.اقدام اگرچه تحت تاثیر مداوم رویکردهای محیطی قرار دارد ولی تمایل و عادت نیز در بروز آن نقش اساسی را بازی می کنند. در این میان رویکردهای امکانی با روند تحولی و تکاملی همراه بوده و تابعی از گذر زمان و گذر تحول تاریخی حیات اجتماعی و انسانی می باشد. براین اساس ناهمگنی و ناهمسویی اقدام با امکان، جامعه را با ناهنجاری ها و نابسامانی های بسیاری روبرو می سازد. در محاورات روزمره تعاملات اجتماعی این اقدام، امکان دارد و یا ندارد؛ بسیار مصطلح و رایج می باشد. شایع بودن این گزاره در بین عوام و دیگر اقشار اجتماعی نشان از همگن و یا ناهماهنگی بین اقدام و امکان دارد.



آرام بختیاری

«فلسفه زندگی»،- میان قناعت عرفانی و رفاه جامعه مصرف

فلسفه زندگی؛ محصول بحران عبور کاپیتالیسم به امپریالیسم؟

فلسفه زندگی" نتیجه اندیشه 4 فیلسوف بورژاویی با نام: دیلتای، برگسن، شوپنهاور، و نیچه است که هرگونه امکان شناخت و موضوع شناخت را نسبی میداند. این جریان فکری شاخه ای از مکتب رمانتیسم آلمانی است که افکار: خردگریز، بدبین، نسبی گرا، شکاک، آگنوستیک، درونگرا، و لاادری را در فلسفه بورژوایی نمایندگی میکرد. چپ ها آنرا بیان بحران کاپیتالیسم در حال عبور به مرحله امپریالیسم ارزیابی میکنند. فلسفه زندگی جریانی است ذهنی و ایده آلیستی. آن تفکر اصلی جهانبینی فلسفه بورژوایی در عصر امپریالیسم است. فلسفه زندگی از نظر جهانبینی بیان بحران عمومی کاپیتالیسم و عکس العمل جهانبینی آن است. فلسفه زندگی مشاهدات الهامی حسی و غریزی ذهنی را اساس موضوع سیستم فکری خود قرار میدهد. آن نه تنها جریان فلسفه اواخر بورژوازی بلکه تمایلی است به جریان کل ایدئولوژی امپریالیسم.



یوسف زرکار

درباره مفهوم طبقه

در پی وقوع جنبش اجتماعی موسوم به ( زن، زندگی، آزادی) موجی از نوشئته ها، تحلیل ها و تفاسیر در« شبکه های اجتماعی» انتشار یافته است. نگاهی به آنها نشان می دهد که بسیاری از مفاهیم و مقوله ها مانند: خیزش، جنبش، انقلاب، موقعیت انقلابی، شرایط عینی انقلاب ، طبقه و طبقاتی بودن یا نبودن و غیره نابجا، سطحی و نادرست بکار رفته اند.در سطح وسیعی از این جنبش بنام انقلاب یاد می شود و برخی آن را حتی انقلاب اجتماعی و یا انقلاب فرهنگی خوانده اند، بدون آنکه تعریف، مختصّات و پارامتر های مربوط به یک انقلاب را در نظر گرفته باشند.



آرام بختیاری

جردانو برونو، قربانی دفاع از جهانبینی «طبیعت خدایی»


طبیعت خدایی فلسفی در مقابل خداباوری دینی.

از نظر تاریخی بعد از پایان سده‌های میانه، در دوره رنسانس : طبیعت، کائنات، و جهان، موضوع تحقیقات و شناخت انسان و فلسفه شد. به این دلیل: فلسفه رنسانس طناب ایمان و عقیده و دین را قیچی کرد و دیگر خدای قادر ماورای همه چیز نبود. مبلغین دینی مدعی هستند که هر جهانبینی پانته ایستی شکلی از باور به احدیت و تک خدایی است. اشاره میشود که آخرین پیام و نوستالزی جردانو برونو پیش از اعدام، "وحدت با بی نهایت برای ابدیت" بود. با رشد مارکسیسم و شکوفایی فلسفه ماتریالیستی-دیالکتیکی، فلسفه کلاسیک بورژوازی بعد از هگل و فویرباخ نیز به پایان رسید. پانته ایسم تا آنزمان بیان نوعی مخالفت با تفکر جزمی دینی روحانیت مسیحی در لباس عرفان، نجوم، ستاره شناسی، و طبیعت گرایی بود.