امید همائی

علمِ اخلاق

اخلاق، اندیشۀ نقّاد، استدلال منطقی و تحلیلِ مفاهیم را بکار میگیرد تا معضلات و نگرشها و چهارچوبهایِ اخلاقی را کاوش کند. اخلاقیّات به داوریهایِ هنجاری نظر دارد و به درستی و نادرستی، نیکی و بدی و روائی و ناروائی از دیدگاهِ اخلاق می پردازد.
با اینکه تحقیقاتِ علمی و شواهدِ تجربی میتوانند بحثها و انتخاب هایِ اخلاقی را یاری دهند ولی اخلاق خود بر روشهایِ علمی مبتنی نیست. اخلاق راه داوریِ ارزشها به صورتیِ ذهنی و ملاحظاتِ فرهنگی و استدلال فلسفی را درپیش میگیرد. راهی که از مشاهداتِ عینی و تجربی پیش گرفته در علومِ تجربی متفاوت است.



bijan-baran.jpg
بیژن باران

فلسفه شرق: چین، هند، ایران

مفاهیم شرق در ادبیات و هنر ایران بررسی شوند. از 7 هزار سال پیش مردم به رصد ستارگان، شرایط جوی، حکمت نیاکان برای حدس آینده خود و دولتمردان علاقه داشتند. انسان ها اجرام نورانی مانگ/ قمر، سیارات، ستارگان، کهکشانها را با تخیلات و آمال خود نام گذاردند. چرا مردم مدام آسمان نورانی دیدنی و اسطوره نیاکان در حافظه گروهی را بهم پیوند زدند؟



اسماعیل رضایی

تضاد و تناقض

انسان ها در میان انبوهی از تضادهای طبیعی و اجتماعی روند زیست متعامل و متکامل خویش را تداوم بخشیده اند. تضادها اگرچه در رشد و پویایی جامعه و انسان نقش برجسته ای را دارا می باشند؛ ولی تضادهای اجتماعی در ساختار طبقاتی به عامل اساسی تنش ها و کنش های عمومی برای دفع و رفع تعدی و تجاوز حاکمیت سرمایه به حریم امن زیست جمعی، عمل می کند. در تضادهای طبیعی نقش عقلانیت ابزاری با نمودی درون زا و خودمولد، در رشد و تعالی بارزه های فکری و فرهنگی نقش اساسی داشته و از رکود و ایستایی بدور می باشد. ولی تضادهای اجتماعی حاصل رشد و بالندگی اقتصادی و اجتماعی، موجد تناقضاتی می باشند که از همگرایی و هم پیوندی ایده و عمل برای یک نقد عالمانه و موثر ازعملکرد عقلانیت ابزاری جلوگیری می کنند. تناقضات اجتماعی در ساختار طبقاتی امری درونی و نهادینه شده است که انسان ها را تحریک و تشجیع به حمایت و پیروی از تمنا و تمایلات درونی شده و نهادین آموزه های زیست طبقاتی حاکم نموده است.



آرام بختیاری

فرم و محتوا؛ یادی از ادبیات هومانیستی خونین سرخ.

فرم یا محتوا ؟- پرسشی اجتماعی، فلسفی، زیبا شناسی.

فرم های دولت و ایدئولوژی مدتها بعد از زوال محتوا و شرایط اجتماعی، به زندگی خود ادامه میدهند. انگلس میگفت نخستین انقلاب بورژوازی اجبارا در فرم های مذهبی و وابسته به فرم های فئودالیستی ظاهر شد. هم چنین جامعه سوسیالیستی از فرم های سازماندهی کاپیتالیستی و قدیمی استفاده خواهد کرد. پوزیوتیست ها که فرم را منفعل فرض میکنند، تغییرش را وابسته به محتوا می بینند. شناخت روابط فرمال و ساختاری میان پدیدهها و جریانات، نقش مهمی در علوم مدرن بازی میکند. بی توجهی به رابط دیالکتیکی میان فرم و محتوا منتهی به اشتباهات در سیاست و عمل اجتماعی میگردد.



bijan-baran.jpg
بیژن باران

رابطه ثنویت زرتشتی با ۲ گرایی مغز

ثنویت تصمیم گیری با گزینه این یا آن است. زرتشت این گزینه را تضاد نیک و بد انگاشت. شکسپیر در هملت بنیان ثنویت را با "به بودن یا نبودن" بیان کرد. تصمیم گیری گریز یا حمله در حیات غریزه بقا ست. در عصر مدرن به انتخابات رای دادن یا رای ندادن، به گزینش این فرد یا آن فرد کشیده شود. پندار در مغز به گفتار و کردار عیان شود که نتیجه را مغز فرد یا دیگران داوری کنند. ساختار و کارکرد شبکه های مغز در ثنویت دخیل اند.