بیژن باران کیهان شناسی و متافیزیک فردوسی با مقایسه فردوسی با غولهای ادبی فارسی و جهان؛ نظرات فلسفی او با علوم امروزی محک زده شوند. فلسفه فردوسی را در ۶ رشته خرد و دانش، اخلاق، متافیزیک، فلسفه سیاسی، کیهان شناسی، زیباشناسی بررسی شود. در این بخش کیهان شناسی و متافیزیک در شاهنامه واکاوی شوند. پرسشهایی هست: آفریدگار اجسام آسمانی کیوان، ماه، ناهید، مهر را از چی ساخت؛ مکانیسم نظارت دائمی گردش آنها چیست؟
فرهاد قابوسینقد چند باره شناخت نادرست کانتی نظریه شناخت کانت عموما و اساسا و خصوصا از لحاظ آنچه که به احکام "شناخت ترکیبی ماقبل تجربی (آپریوری)" در "نقد عقل محض" او مشهور است، اساسا به دلایل متعدد منطقی غلط است. چون خصوصا مثال و برهانی را که او در "ماقبل تجربی" بودن شناخت ترکیبی می آورد کاملا غلط است! مثال مسخره کانت در توجیه این احکام "پنج بعلاوه هفت مساوی دوازده است" است: که چون عدد دوازده غیر از اعداد پنج و هفت بوده و دوازده بودن جمع آندو عدد حکم و معرفتی جدید می باشد که برای تحصیل آن نیاز به تجربه نداریم، پس ما در این مورد با "حکم ترکیبی ماقبل تجربی" سروکار داریم.
ناصر پسانیدهازانقلاب فرانسه تا انقلاب ایران
دریک نگاه وچندپرده نزدیک به دوقرن بعد از انقلاب فرانسه خمینی ازنجف عازم پاریس می شود. دوره ای که ایران درتب وآتشِ انقلاب سرآپا درحال سوختن هست. گویی قلبِ انقلاب ازمکان یا جایی اراده به سمت و شکلی متفاوت ازآنچه پنداشته می شد، سوق به تپش وتنش، داده می شود. روزبروز و لحظه به لحظه با گسترش اعتراضات واعتصابات ، خواسته وهماهنگ شده ازسوی روشنفکران داخل ودرس خوانده های اروپا وآمریکا، برنفوذ و محبوبیت خمینی افزوده می شود.
امید همائیکانت و شناخت فلسفی شناختِ فلسفی چگونه شناختی است و چه ویژگیهائی دارد؟ این سئوال در بارۀ متافیزیک نیز میتواند مطرح باشد. چه وجوهِ تفاوتی بین شناختِ علمی و شناختِ فلسفی میتوان قائل شد؟اینها پرسشهائی هستند که میتوانند مارا به جستجو ترغیب کنند.
با خواندن تاریخِ فلسفه گاه این اندیشه غلبه میکند که گرایشهای فلسفی مطالبی ارائه میدهند امّا هر گز بینِ خود به توافق نمیرسند.
خدامراد فولادیپیشرفت ِ آمرانه و واپسگرایی ِ آمرانه مساله ای که این آدم های احساساتی ودرعین ِ حال متاقیزیک اندیش و واپسگرا نمی دانند و نمی خواهند بدانند این است که دیالکتیک ِ تکامل هم سلب و نفی دارد و هم ایجاب و اثبات. به این معنا که فرآیند ِ گذاراز کهنه به نو خواه ناخواه متضمن ِ سلب و نفی ِ کهنه با حفظ ِ جنبه های مثبت ِ کهنه- اگر داشته باشد- و ایجاب و اثبات ِ نو است. حرکت ِ تکاملی ِ تاریخ که بیان ِ خود رادرماتریالیسم ِ تاریخی پیدامی کند یعنی همین نفی ِ آمرانه ی کهنه با هدف ِ اثبات وجایگرینی ِ نو به سرکرد گی ِ پیشروترین طبقه ی تاریخ.
اسماعیل رضاییمجادله و مغالطه
(نقد و نظر) بارزه های فکری و اندیشه ورزی انسان ها، بیان تاثیرات محیطی و جایگاه و پایگاه اجتماعی است که در محاورات و مجادلات زیست متعامل تجلی می یابند. بدفهمی و کج فهمی و همچنین ندانستن علل رویکردهای محیطی، روند بیمارگونی را در مناسبات اجتماعی شکل داده که جامعه را از واقع بینی و حقیقت پژوهی دور می سازد. قیاس های مع الفارق و تشابهات ذهنی و پنداری از روند های مرضی است که بسیاری را در کجراهه های دریافت های محیطی، از بهسازی و بهیابی مناسبات اجتماعی باز داشته است.فرایندی که در پیوند با واپسگرایی ایده ای، بسوی احیای مناسبات عامیانه و عوامانه، مضمون و محتوا را فدای شکل و فرم ساخته است.
بیژن باران فیلسوف در شاهنامه فلسفه در شاهنامه چگونه تعریف، کاربرد، تبیین شد؟ فردوسی با جهانببنی ایده آلیست، روش علمی، منطق، روحیات سالم، شخصیت انسانی -نمونه یک شهروند جهانی برای تمام فصول گرم و سرد تاریخ است. استعداد، وجدان، تخیل، پشتکار، خوش بینی، مطالعات، عدالتخواهی، اخلاق، خردگرایی- عناصر تشکیل دهنده ی 70 سال زندگی خلاق او بودند.
امید همائیکانت: نقدِ خردِ محض کانت دریافت که شناختِ پیشینی از واقعیّتِ عینی که پیراسته از زاویۀ دید شناسنده باشد پذیرفتنی و قابلِ توضیح نیست. از این رو کانت هر ادّعائی مبنی بر اینکه بتوانیم دانشِ پیشینی از واقعیّتی بی زمان و مکان داشته باشیم را، به چشمِ تردید مینگریست. چرا که چنین شناختی یعنی شناختِ واقعیّت عینی بدونِ ارجاع به تجربۀ ممکن که از جانب یک تجربه گر صورت گرفته باشد. شناخت پیشین تکیه گاهی برای آگاهی فراهم میکند امّا محتویِ خودرا از تجربه میگیرد. "نقدِ خردِ محض" بر اینکه خرد به تنهائی بتواند محتوائی برایِ شناخت بی یاریِ تجربه فراهم کند خرده میگیرد.
علی رهاکندوکاوی در «گروندریسه» مارکس
دستنوشتههای ۵۸-۱۸۵۷ بهمناسبت انتشار ترجمهی فارسی جدیدی از «گروندریسه» امید میرود که نوشتهی حاضر نیز بتواند در حد توانایی نویسنده، سهمی در تداوم این بحث ایفا کند. در ابتدا سعی میکنم چکیدهای از فرآیند نگارش گروندریسه و تاریخچهی انتشار آن فراهم آورم. سپس وارد بحث ابعاد معینی از آن شده تا بر چنین زمینهای نکاتی مقدماتی دربارهی مسیر حرکت و خود انکشافی فکری مارکس بهدست دهم. گامهای نخستین بیگمان دربردارندهی کاستیها و خطاهایی خواهد بود که امیدوارم با توجه دیدگاههای خوانندگان فرهیخته و نقاد برطرف گردند.
اسماعیل رضاییامنیت و عدالت نتیجه اینکه: انسان ها در محاط ناامنی های متکاثر محیطی، ضمن دور ماندن از بسیاری از حقوق انسانی خویش از مولفه های زیست جمعی همچون عدالت و آزادی نیز بی بهره مانده اند. چرا که بانیان و باورمندان به عدالت و آزادی و یا دیگر مولفه های دموکراسی همواره از حلقه امنیتی برای حمایت و حراست از نمودهای الزامی زیست انسانی در روابط و مناسبات اجتماعی به دلیل فاصله طبقاتی و عادات نهادین اکتساب و امتیاز طفره رفته اند. ناامنی های محیطی محصول رشد نامتعادل و نامتوازن است که ازدل سازه های مسلط اقتصادی اجتماعی نمود یافته است. سازه هایی که بر بستر آموزه های کاذب اکتسابات محیطی، منشاء و موجد نابرابری های اجتماعی بوده که عدالت و آزادی را در پس ناامنی های محصول ثروت و قدرت ازحیّز انتفاع باز داشته است.
خدامراد فولادیچرا مارکس از تولید آغاز کرد؟ مارکس گروندریسه را قبل از کاپیتال نوشت و در آن نظریه پردازی را از تولید آغاز کرد و نوشت:« موضوعی که پیش ِ روی ماست وبا آن آغاز می کنیم تولید ِ مادی است»( گروند ریسه. ترجمه ی. پرهام، تدین). در کاپیتال که در واقع ادامه ی نظروری درباره ی همان موضوع ِ عام ِ پیش ِ روی او یعنی تولید ِ مادی است، نظریه پردازی را در وجه ِ مشخص تر، عینی تر و ملموس تر به تولید ِ کالا در نظام ِ سرمایه داری اختصاص می دهد و می نویسد:« ثروت ِ جامعه هایی که شیوه ی تولید ِ سرمایه داری بر آنها حاکم است، همچون توده ی عظیمی ازکالا و یا کالای منفرد( تکین) به مثابه ی شکل ِ عنصری( آغازین) ِ این ثروت( توده ی عظیم ِ تولید ِ کالایی) به نظر می رسد.
دکتر عباس طاهریپرده برداری از راز زبان زبان چیزی نیست جز آواپردازی همراه با یادگیری از راهِ تقلید. تقلیدِ آوا در ساده ترین شکل آن عبارتست از بازتولید روایت نوینی از یک نشانه آوایی که فرد دیگری تولید کرده است. توانایی تقلید آوایی در سه گروه از پرندگان، از جمله طوطیان و پرندگان خوش آواز، و در چهار گروه از پستانداران و نخستینی ها که با یکدیگر خویشاوندی دوری دارند، وجود دارد. علیرغم این پیوندهای دورادور، میان پایه ژنتیک، ساختار پیاوی و تکوین رفتار ارتباطی این گروه های جانوران همانندی شگفت آوری وجود دارد.
امید همائیشناخت شناخت را میتوان در مقایسه با کنش دردنیایِ خارج از اندیشه، به عنوانِ فعالیّتِ ذهنی انسان تعریف کرد. شناخت ما بصورتِ یک جمله که بدان گزاره میگوئیم بیان میگردد. مثلاً:
پرویز متولّدِ آبانماه است.
در پرداختن به شناخت از دیدگاهِ فلسفه چند سئوال مطرح میشود:
اوّل مسئله سرچشمهء شناخت
آیا شناخت بر اساسِ آنچه که مکتبِ تجربه گرائی ادعّا میکند ریشه در تجربه دارد و یا براساسِ نظریهء خردگرایان از خرد نشأت میگیرد؟
|