سعید رضوی فقیه جبهۀ جمهوري اسلامي ايران وقت آن رسيده كه اين رهبران سه گانه در همراهي با ديگر سازمان ها و احزاب و تشكل هاي اصلاح طلب و با بهره مندي از حمايت معنوي شخصيت هاي مذهبي، علمي و سياسي خوشنام و موجه تشكيل يك جبهۀ فراگير را اعلام و از تفرق و پراكندگي بدنۀ جنبش اعتراضي پيشگيري نمايند. بي ترديد با توجه به ديدگاهها و سوابق اين رهبران و تحليل آنها از شرايط موجود كشور و تاكيد آنان بر احيا و اجراي قانون اساسي جمهوري اسلامي؛ هدف اصلي تاسيس اين جبهۀ فراگير مردمي دفاع از جمهوري اسلامي و پاسداري از هر دو ركن آن از آسيب استحاله خواهد بود.
ک. معماربرای محمد مختاری و جعفر پوینده سال ۷۷, ده سال پس از کشتار زندانیان سیاسی, زخم ها عمیق و داغ ها تازه,
کودکان زندان, به مدرسه می روند. کلمه به کلمه با زندگی اشنا میشوند. جمله می سازند. تا فردا جملگی ایران را بسازند. آنانی که در این وضعیت دشوار یاد و خاطراتی از گذشته دارند, با نگاه به پشت سر زمان را به جلو می برند.
هر سال, در اندیشه یاران, در جمعشان, خفتگان در خاوران, رازهای در سینه مانده را به هم باز می گوییم, و با نگاه به چشمان هم به درون هم می رویم.
آن شب, از ماه اذر, یکی از ان شب ها بود.
عابد توانچهنتخابات در حکومتهای اقتدارگرا؛ نه امکان و نه هدف در نقد همگرایی چپ وطنی با لیبرالیسم جهانی (2) به زعم چپهای حامی پروسه انتخابات دلایلی مثل «نبودن پتانسيل انقلابي در ميان کنشگران اجتماعي حاضر»، «نبودِ حداقل آزاديهاي مدني در عرصه عمومي جامعه» و ... باعث شده بود «هيچ پتانسيل قابل اتکايي» در افق سیاسی آنان دیده نشود بنابراین «تا اطلاع ثانوی» اندیشه های سوسیالیستی را کنار گذاشته و با پذیرش «ساختارهای موجود» چنین تحلیل کنند که «حداقل» تفاوت موجود ميان نامزدها و گروههاي حاضر در عرصه انتخابات در شرايط حاضر، خود «حداکثر» ي تلقي مي شود که قادر خواهد بود دستاوردهاي «بزرگي» را براي «جنبش اجتماعي و دموکراتيک مردمي» فراهم آورد .
اسحاق نجم الدینجهان نو ابزار نو می طلبد کنون بسیاری از اندیشمندان اسلامی برای نجات دین به این فکر افتاده اند تا با اصلاح و بازاندیشی بسیاری از تفکرات سنتی و مذهبی، پرچم نوسازی اسلامی را بدست گیرند، در حقیقت همان جنبشی که کمونیسم آن را آزمود و بازسازی کمونیسم به فروپاشی کمونیسم منجر شد. بسیاری از این دسته از روشنفکران اصلاح طلب اسلامی خواهان گفتگو های مدنی با سایر ادیان و جنبش های سیاسی و سرانجام عادی سازی و یا بهتر است گفته شود، برقراری ارتباط با جامعه مدرن اروپائی هستند.
نادر عصاره
مذهب و دموكراسی با گفتمان جمهوري خواهي افراطي كه تا دعوت به دخالت اقتدارگرايانه حاكميت، مثلا در مكزيك، عليه نفوذ كليسا بر جامعه كشاورزي، كشيده مي شود، نمي توان موافقت داشت. متقابلا، و با شدتي به همان نسبت نمي توان توافق داشت كه كليسا همواره در برخي كشورها، مثلا در لهستان، در راس مبارزات دموكراتيك قرار داشته باشد. مناسبات مذهب و دموكراسي همواره پيچيده و حتي متناقض هستند. امروزه، شناسائي آشكار ناسازگاری كامل ميان انتگريسم و دموكراسي امري عاجل مي باشد؛ ليكن خطاي فاحشي خواهد بود هر آينه در بسياري از جنبش هاي با گرايشات مذهبي، اشكالي از فراخوان دموكراتيك براي رهائي مردم ملاحظه نگردد، حتي چنانچه، در غالب موارد، اين فراخوان ها، توسط رژيم هاي اقتدارگرا براي استحكام قدرت خود مورد بهره برداري واقع شوند.
م. آذرینگاهی مقایسه ای به دو ادعا آخرین گزارش البرادعی و سخنراني نماينده ايران در شوراي حكام آیا اتخاذ چنین شیوه ای عالما" و عامدا" از سوی جمهوری اسلامی در سمت ادامه تنش و بحران سازی در مناسبات جهانی نیست تا بدین طریق شعار مرگ بر امریکا را از زبان مردم و رهبران خود پاک نسازد و با استمرار چنین فضایی همیشه دشمن مفروض خارجی را زنده نگاه دارد تا ماسک مناسبی باشد برای سرکوب ندای ازادیخواهانه مردم ایران؟
همان سیاست نخ نمایی که ما بویژه در طول سرکوب خشن اعتراضات بدلیل واهی وابستگی به قدرتهای خارجی پس از انتخابات شاهد آن بودیم.
مجید خوشدلچرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است؟(۲) گفتگو با علی اشرفی چرا استبداد مذهبی سی سال در ایران زمام قدرت را در دست دارد؟
قوه قهریه و سرکوب لجام گسیخته، تداوم سی ساله ی فاشیزم مذهبی در ایران را به تنهایی توضیح نمی دهد. یادمان هست، با کشته شدن اتفاقی جوانی شانزده ساله در کشور یونان، ماههای طولانی آن کشور روی آرامش به خود ندید؛ حتا با برکناری رئیس پلیس آتن و چند وزیر دانه درشت، راست و چپ و میانه دست بردار نبودند و خواستهایشان را در خیابانهای آتن فریاد می کشیدند؟
علی رضا جباریاتحاد براي دمكراسي، تنها ضامن نجات مردم ايران مردم ما لحظه هاي سرنوشت سازتحول تاريخي ميهن خويش را ازسر مي گذرانند. آن چه مي تواندسرنوشت كشورمان را به سود مردم آن و به زيان نيروهاي خودكا مه وتمامت خواه جناح حاكم رقم زند، اتحاد فراگيرهمه ي اقشارمردم و نمايندگان سياسي آن ها وبيش ازهمه كارگران، دهقانان، زنان، جوانان و دانشجويان اقشارميانه ي مردم شهرو روستا واقوام ساكن سرزمين هاي پهناورايران، درراستاي دستيابي به هدف عاجل تامين دمكراسي مشاركتي براي همه ي مردم ايران است.
کاظم رنجبراسلام چون سلاح سیاسی بخش پنجم وقتی که قانون اساسی «جمهوری اسلامی ولایت مطلقه فقیه» فردی را بدون انتخاب آزاد ملت مادام العمر ، با قدرت بی نهایت، بدون جوابگوئی به نمایندگان واقعی ملت ، بنام رهبر بر گرده ملت سوار می کند، در این قانون، نه منطق عقل و نه منطق عدالت نهفته است. وقتی که قانون اساسی «جهوری اسلامی ناب محمدی آقای خمینی» ارزش حیات انسان را به تناسب جنسیتی ، و مذهبی ، قومی و فرهنگی می شناسد، در چنین قانونی نه عقل ، ونه عدل حاکم است.هیچ انسان شایسته این نام ، قوانین جمهوری اسلامی را نمی تواند قبول بکند .
حسن زرهیروز جهانی نفی خشونت علیه زنان جامعه ی شایسته ی زنان ایران به وجود نخواهد آمد اگر هر ایرانی در حد توان خود حرمت زنان و دختران و مادران و یاران و همراهان ایرانی را رعایت نکند. بیاییم و از روزجهانی نفی خشونت علیه زنان نه تنها خود به معیاری در این کار تبدیل شویم، بلکه بکوشیم در برابر هرگونه خشونت و بی احترامی به زنان نازنین ایران بایستیم و بدانیم که جهان بدون حضور و همراهی زنان جهانی خواهد بود تحمل ناکردنی، و جهان دارای زنان آزاد و شاد و همراه و همدل، جهانی خواهد شد رشک انگیز که از افسانه ی بهشت هم زیباتر خواهد شد.
مهندس حمید ذوالنور۱۶ آذر
اولین تظاهرات یکپارچهً دانشگاه تهران (نگاهی به جنبش دانشجوئی سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ خورشیدی در ایران*) از سال ۱۳۳۲ به بعد در هر سال تحصیلی، دانشجویان سال اوّل دانشکده فنی پس از دو ماه و نیم که از شروع کلاسها گذشته بود در صبح روز ۱۶ آذر با ورود به دانشکده با وضعی غیر عادی روبرو میشدند.
در این روز در سرسرای نسبتاً وسیع دانشکده فنی که در روزهای دیگر قبل از زنگ کلاسهای درسی معمولاً خالی و خلوت بود گروه انبوه دانشجویان را مشاهده میکردند که خاموش و در انتظاری نامعلوم بسر میبرند.
عمار ملکیاز زیدآباد تا گناباد احمد جان، پس از شنیدن خبر حکم تو، یکبار دیگر سطور بالا را خواندم و ناخودآگاه اشک در چشمانم حلقه زد. کسی که در محرومترین نقاط این سرزمین رشد کرده و برخلاف تمامی جبرهای زندگی توانسته خود را به کمالی برساند که شرف اهل قلم نام بگیرد را میخواهند با تحمل محرومیت، تنبیهش کنند تا شاید آزادگی و شرافت از سرش بیفتد. میبینم که غمگنانه لبخندی میزنی و با همان وقار همیشگی مرا نگاه میکنی.
تقی رحمانیجامعه محوری جنبش سبز نگاه جامعه محور به دلیل پاشیدن بذر تعامل و تعادل به بازی برد برد معتقد است. دستاوردها را باید تعمیق بخشید اما روشهای شدید را نباید برگزید.مبنای همکاری را باید مطالبات خرد قرار داد نه ایدئولوژیها. شروع مطالبات یک روش مدنی است که اقوام ،زنان و مردان و اصناف و روشنفکران، دانشجویان، احزاب و حاکمیت را می تواند به گفتگو با یکدیگر وادار کند.آزادی بیان را در پرتو حقوق شهروندی خواستن یا حق تجمع یا برخورداری از حقوق اولیه را طلب کردن کمتر مخالف خواهد داشت.یا حداقل در ظاهر نمی توانند با آن مخالفت کنند.
داریوش همایون تراژدی نه، همه فاجعه سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران و دگر اندیشان سیاسی در کلاغ و گل سرخ هر کدام به دلائل مربوط به خود تراژدی نیستند (و این کلاغ و گل سرخ را دردناک تر می کند.) در سرکوب و کشتار ... سهم قربانی و دژخیم روشن است. قربانی همه حق را دارد که آنچه هست و برای خود درست می داند بماند و دژخیم هیچ حقی در کشتن و سرکوب او ندارد. یا اسلام یا اعدام، غیر انسانی و محکوم است و توجیهی بر نمی دارد.
عابد توانچهدر نقد همگرایی چپ وطنی با لیبرالیسم جهانی اکنون چند ماه از پیرزوی مغشوش و نابسامان اما شیرین حاکمیت ایران در بازی انتخابات ریاست جمهوری می گذرد. پیروزی بزرگی که محدود کردن و بازگرداندن طبقه ی متوسط شهری به چهارچوبهای نظام بود. در این زمان با توجه به فروکش کردن اعتراضات مردمی (غیر خیابانی شدن = مسالمت آمیز شدن، در تعریف سخنگویان جنبش سبز) شاید زمان آن باشد که به دور از تسلط هیجانات بر واقعیت و بدون تاثیر احساسات شخصی و جمعی به جوش آمده، به دخالت در روندی پرداخت که با سرعتی آهسته (اما پیوسته) به سوی نتایج انحرافی ویرانگر (و حتی نقاط بدون بازگشت) در حرکت است.
پارسا نیکجوچرا باید بنویسم انسانی ولی بخوانیم سوسیالیستی؟ رویدادهای سیاسی چند ماهه ی اخیر سبب دگرگونی های بسیاری در زمینه و زمانه ی پراتیک و اندیشه ی سیاسی شده است. بر بستر این رویدادها بسیاری از صف آرایی های سیاسی و نظری گذشته درهم ریخته و بی اعتبار شده اند و صف آرایی های جدیدی شکل گرفته و بسط می یابند.
مجيد سيادتخشونت و جنبش مردمی ما من اهداف و نيات فعالين جنبش را به زير سئوال نمی برم. فکر می کنم اگر آزادی خواهان امروز ما با شيوه های مسالمت آميز مبارزه کنند به يک نوع از دنيا دست می يابيم ولی اگر همين آزادی خواهان با همين نيات از شيوه های خشن استفاده کنند به جامعه متفاوتی می رسيم. فرض کنيم که مبارزه خشن به پيروزی برسد ولی سازمانها، ارزشها و شيوه های برخوردی که در طی مبارزه کسب شده اند در فردای پيروزی به کنار نمی روند. اين عوامل - عليرغم نيات پاک رهبری در اول مبارزه - جاده جهنم را فرش می کنند. مبارزه خشن ما شالوده يک جامعه خشن را فراهم می آورد.
جمشيد طاهریپور سياست مدنی و راديکاليسم شعارها يکرشته تجارب در صفوف اپوزسيون ايران گواهی می دهد که عوامل ناکامی های جنبش ملی-دموکراتيک مردم ايران را نبايد تنها در سمت حکومت کنندگان جستجو کرد، بلکه خطا های کوچک و بزرگ حکومت شوندگان، در ناکام ماندن جنبش آزاديخواهی در ايران نقش خود را بازی کرده است. از اين منظر که نگاه کنيم؛ راهکار درست برخورداری نقادانه از تجارب گذشته است. با گشايش فضای گفتگو و نقد و نظر، می توان به ديدگاه عام تری دست يافت. ديدگاهی که با شناسائی ويژگی های عمومی جنبش سبز و سرشت و ماهيت اهداف کنونی آن، معيار هائی بيرون از سلايق شخصی و علايق گروهی برای سنجش و داوری شعارها فراهم آورد. نوشتار حاضر، کوششی در اين راستاست.
یونس پارسا بنابجنبش همگانی بعد از انتخابات سال ١٣٨٨ :
ویژگی ها ، راهکارها و یک بدیل پیشنهادی مردم ایران می دانند که جنبش دخالتگرانه و همگانی کنونی نیز مثل جنبش های مترقی و دموکراتیک گذشته آنها دارای دشمنان رنگارنگ داخلی و خارجی است. آنها به حق نگران رشد اوضاع بوده و از این دشمنان هراس دارند. آنچه که باید در صحنه کارزار جنبش حضور فعال یافته و رشد یابد، عروج یک بدیل اصیل جبهه واحد با رهبری مطمئن و قابل اعتماد از اتحاد نیروهای طرفدار حاکمیت مردمی و حق تعیین سرنوشت ملی است.
م. پوریا«نوگرایی دینی» بدون پذیرش سکولاریسم، نوگرایی نیست نیروهای سکولار بایستی در کاربرد اصطلاح «نوگرای دینی» و «نواندیش دینی» و «روشنفکر دینی»دقت داشته باشند. تنها آن بخش از نیروهای مذهبی را میتوان نوگرا نامید که پیش از هرچیز، با حاکمیت دینی مخالف بوده و مفاد اعلامیهی جهانی حقوق بشر را پذیرفته باشند و با به رسمیت شناختن فردیت انسان، دین و عقیده را موضوعی شخصی و فردی شناخته و گفتمان سیاسی را از گفتمان دینی جدا بدانند.
نیکروز اولاداعظمیراز انتخاب مرگ (ندا،سهراب و احسان) آنچه حیرت آور است آنست که؛ چگونه شیفتگان به قدرت مطلقه با بستن سنگ و گشودن سگ، پاسداران رذیلت و به بند کشیدن فضیلت می شوند و "هر شب ستاره ای به زمین می کشند" اما نمی بینند "آسمان غم زده غرق ستاره هاست" ! و چگونه نمی فهمند که تیره گی پیام معنوی و تقوایشان در حال منهدم و منهزم شدن از طریق ضیاء ذهن نسل حاضر است!
سعید قاسمی نژادنقدی بر بیانیه فعالان ملی مذهبی نکته و ایراد اول دشمن شناسی وارونه آن است.این باور که بعضی دوستان جنبش تهدید بسیار مهمی را متوجه جنبش کرده اند که اقتدارگرایان هم نتوانسته اند آن را متوجه جنبش کنند خود شاید خطری باشد که متوجه جنبش می شود.وقتی دوستان ملی – مذهبی به عنوان نیرویی موثر در جنبش دوستانی را خطرناکتر از دشمنان جنبش بخوانند لابد عقل و اخلاق اقتضا می کند یا آنان را به زبان خوش به راه راست هدایت کنند و اگر به راه راست هدایت نشدند با افشای آنان نزد مردم امکان ضرر رساندنشان به جنبش را بگیرند.
پرویز داورپناهتکرار قتل های زنجیره ای جدی است کودتاگران نظام اسلامی نیز همچون سایر خود کامگان تاریخ در اشتباهند اگر چنین می پندارند که با از سرگرفتن قتل های زنجیره ای و با کشتن رهبران ملی و مبارزان راه آزادی میتوانند راه حر کت جامعه بسوی آزادی و دموکراسی را به مدت طولانی سد کنند. بی تردید راهی که مردم ایران برای رسیدن بدین مقصود در پیش دارند، راهی پر خطر است. در این راه پروانه و داریوش فروهر، شاپور بختیار، ندا آقا سلطان، سهراب اعرابی، رامین پور اندرجانی و ...نه اولین و نه آخرین قربانیان آن بوده اند و خواهند بود. ولی در پایان کار پیروزی از آن ملت ایران است، ملتی که قاتلان را در محاصره ی معنوی خود دارد.
مرتضی سیمیاریظرفیت مطالبات و ارزش ها در کجاست؟ مطالبات فراتر از چهار چوب جنبش سبز در کنار فاکتور های (رفتار حاکمیت ،ساختار و رهبری غیر متمرکز ،غیر بومی اندیشی )میتواند به شدت اهداف را رادیکالیزه کند. از ان سو نیروی رودر رو با جنبش سبز تمام تلاش خود را برای رادیکال کردن فضا و بر هم زدن توازن معطوف کرده است .این جریان نیروی نظامی را در مسیر اهداف خود بسیج کرده است و بسیار واضح است که در گیر شدن در چنین فضایی موثر نمی افتد.البته بیان مطالبات حداقلی به مفهوم تجدید نظر طلبی نیز نمی باشد بلکه ترسیم افق های بر فراز ظرفیت های اخلاقی این جنبش نوظهور است.
امير صلواتیپرونده ای با سوالات بي جواب در یازدهمین سالیاد کشتار بی رحمانه فروهرها هنوز بعد از ۱۱ سال هیچ یک از متهمان اصلی پرونده قتلهای زنجیرهای معرفی و محاکمه نشدهاند. شباهت عجیبی است بین این سیاستها و سرپوش گذاشتن بر مرگ پرابهام پزشکوظیفه کهریزک و شهادت قربانیان کهریزک از جمله محسن روحالامینی. این جریان فکری خطرناک بعد از گذشت ۱۱ سال همچنان با تایید برخی چهرههای رژیم جان انسانها را میگیرد و از انجام هیچ جنایتی برای رسیدن به مقاصد خود روی گردان نیست.
|