logo





سخنی با رهبران جنبش سبز در حاشیه برگزاری روزی به نام سیزده آبان

دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸ - ۰۲ نوامبر ۲۰۰۹

سیمین شریفی

از رهبران جنبش سبز انتظار می رود در جواب به حمایت بی دریغ وجدان های آگاه دنیا از این جنبش ، ارزش و اعتبار جهانی و بی سابقه آن را با حماسه دانستن حمله به سفارتخانه کشور دیگری که در دنیای امروز یک عمل تروریسی محسوب می شود، زیر سؤال نبرند.
این همه پشتیبانی و حمابت جهانی را در گذشته فقط و فقط جنبش ضد آپارتاید آقریقای جنوبی کسب کرده است. رهبران جنبش سبز هم چنان که حرکت آزادیخواهانه مردم را در داخل رهبری می کنند، باید با درک رسالت تاریخی خود در عرصه جهانی آن چنان خردمندانه سخن گویند که حمایت افکار عمومی جهانی را داشته باشند و آن چنان عمل کنند که اسطوره ای چون نلسون مندل اکرد.
نامگذاری روزی به نام روز دانش آموز شاید که فکر بسیار خوبی بوده است. و بهتر از آن، این که در این موقعیت به دلیل این که رژیم اسلامی اجازه هیچ تجمع قانونی را به مردم نمی دهد، بیشتر مایه خرسندی است. فکر می کنم اگر این روش ادامه پیدا کند و از طرف اپوزیسیون به یک رویه تبدیل شود بالاخره رژیم را در آینده ای نزدیک از برگزاری مناسبت های انواع و اقسامی که برای سرگرمی مردم در گذشته به وجود آورده بود پشیمان کند و بگوید ای مردم "خر ما از کره گی دم نداشت."
به هر حال برای برگزاری هر چه با شکوه تر این روز از طرف همه رهبران اپوزیسیون و انبوه جوانان مخالف اعم از زن و مرد دانشجو و دانش آموز، این روزها اطلاعیه هایی صادر شده است. و همگی خوشحالند که به مناسبت روزی دیگر از روزهای جورواجور جمهوری اسلامی، هر چه فریاد دارند بر سر این رژیم، رهبرش و رییس جمهور انتصابی اش بکشند. و من این موقعیت را مناسب دیدم که به این روز بیشتر بیاندیشم و واقعه سیزده آبان را به اختصار بررسی کنم.

روز سیزده آبان چگونه به وجود آمد؟

برای یاد آوری( اگر چه همگی می دانند )بگویم که شاه برای معالجه به آمریکا رفت. رژیم اسلامی خواهان استرداد شاه از دولت آمریکا شد که تا این جا می توان آن را به عنوان یک ژست سیاسی حکومت تازه تاسیسی که بر علیه شاه انقلاب کرده بود قبول کرد. به این مناسبت هر روزه تظاهرات وسیعی که عمدتأ از طرف سازمان های چپ تدارک وراه اندازی می شد، در برابر سفارت آمریکا انجام می گرفت. هر روز فشار از روز قبل بیشتر می شد. ظاهرأ تعدادی از دانشجویان مسلمان حدس می زدند که دانشجویان چپی نقشه ای برای حمله به سفارت دارند و چون نمی خواستند از قافله چپی ها عقب بمانند، به سفارت آمریکا حمله کردند و کارمندان آن را به گروگان گرفتند. همه دچار سردر گمی عجیبی شدند. دولت موقت و برخی از سر دمداران دستپاچه اطلاعیه صادر کرده و آن را محکوم کردند، چون فکر می کردند چپی ها دست اندر کارند. به آقای خمینی خبر دادند که کار بخشی از جوانان مسلمان است و ایشان بر خلاف خواسته دولت موقت، بلافاصله رهبری امور را در دست گرفته، نماینده ای تعیین کرده و به آن جا فرستادند و از این به بعد این گروه به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام معروف شدند.
بر اساس مصاحبه ها و گفته هایی که ظرف این چند سال با برخی از سر دمداران حکومتی انجام شده ظاهرأ جمعی از آن ها با این حرکت و به خصوص ادامه آن مخالف بوده اند. اگر اشتباه نکنم از جمله آقای رفسنجانی در یکی از مصاحبه ها یش این کار را اشتباه خوانده بود. تعدادی از گروگان گیرها نیز تاسف و پشیمانی خود را از این عمل ابراز داشته و از جمله آقای عبدی که از گروگان ها معذرت خواست.

پیامدهای اشغال سفارت آمریکا چه بود؟

بارزترین پیامدهای اشغال سفارت آمریکا مسدود کردن دارایی های ایران، تحریم اقتصادی، تشویق و تحریک عراق در حمله به خاک ایران که به کشته و معلول شدن حدود یک میلیون نفر جوان و میلیاردها دلار خسارت مالی انجامید.
با این حرکت دولت نوپای ایران به عنوان نماینده ملتی که با حضور میلیونی خود بر دیکتاتوری پیروزشده بود، همدردی، اعتبار و احترام خود را در بین بسیاری از ملل دنیا زیر سؤال برد.
در این جا به هیچ وجه قصد آن نیست که سیاست های سلطه جویانه آمریکا را در دنیا کوچک جلوه داده و یااعمالی چون کمک به سرکوب دولت ملی دکتر مصدق را فراموش کرده باشیم که خود بحثی جداگانه و مفصل است.

سخنی با رهبران جنبش سبز

تصور می کنم تا این جا در گفته هایم نکته ای نگفته ویا ناشنیده نبود، جز این که با بیان این مقدمه می خواستم به نکته ای که در زیر می اید، اشاره کنم:
آقای موسوی در یکی دو هفته گدشته گفتند آن ها که حماسه سیزده آبان را آفریدند همگی در زندان ها هستند. و برای من این سؤال مطرح است آیا تسخیر سفارت یک کشور(آن هم با تایید و همکاری حکومت)؛ به گروگان گرفتن کارمندان بیگناه آن و نگاه داشتن آن ها به مدت بیش از یک سال واقعأ حماسه است. شاید من هم با برداشت های انقلابی و ناپخته سی سال پیش آن را عملی حماسی می پنداشتم ولی ما باید در این سی سال رشد کرده باشیم و این اعمال را دیگر حماسی نخوانیم. اگر انتظار داریم دنیا به دیده احترام به ما نگاه کند، باید حقوق خود و دیگران را بشناسیم و قوانین بازی را یاد گرفته و به درستی به آن عمل کنیم.
آزادیخواهان دنیا الحق در پنج ماهی که از کودتای انتخاباتی ایران می گذرد، از هیچ پشتیبانی در مورد جنبش آزادیخواهانه ملت ایران دریغ نکردند. در این مدت همه جوایز بین المللی را به زنان، شاعران و نویسندگان، فعالین سیاسی، فعالین حقوق بشر، فیلمسازان و هنرپیشگان ایرانی اختصاص دادند. حتی هنرمندان معروف بین المللی دستبند و لباس سبز پوشیدند. در سانفرانسیسکو مجسمه ندا را ساختند و در سالن شهرداری نصب کردند. روزنامه واشنگتن پست و آقای اوباما گفتند حق بود که جایزه صلح نوبل را به ندا به عنوان سمبل آزادیخواهی یک ملت می دادند. چرا؟ چون متوجه شدند حساب ملت ایران از حساب و عملکرد دولت اسلامی جداست. نقض حقوق انسان ها وجدانه ای آگاه را در همه جای دنیا به درد می آورد و هر حرف نادرست، افکار عمومی دنیا را به قضاوت درست و عکس العمل وادار می کند.
ما سفارت کشوری را که طبق ابتدایی ترین اصل حقوق بین الملل جزو خاک آن کشور محسوب می شود اشغال کردیم. از آن بدتر کارمندان آن سفارتخانه را به مدت بیش از چهارصد روز به اسارت گرفتیم و اسم آن را اشغال لانه جاسوسی گذاشتیم. سفارت هر کشوری مسؤلیت هایی دارد و حتمأ بخشی بزرگ و ناگفته آن هم جاسوسی است. ولی هیچ دولتی به این دلیل سفارتخانه کشورها را اشغال نمی کند. مگر سفارتخانه های جمهوری اسلامی در سایر کشورها جاسوسی نمی کنند؟ شاید به دلیل این که بخش زیادی از آن جاسوسی بر علیه اتباع ایرانی است آن را خلاف نمی دانند؟
از رهبران جنبش سبز انتظار می رود در جواب به حمایت بی دریغ وجدان های آگاه دنیا از این جنبش ، ارزش و اعتبار جهانی و بی سابقه آن را با حماسه دانستن حمله به سفارتخانه کشور دیگری که در دنیای امروز یک عمل تروریسی محسوب می شود، زیر سؤال نبرند.
این همه پشتیبانی و حمابت جهانی را در گذشته فقط و فقط جنبش ضد آپارتاید آقریقای جنوبی کسب کرده است. رهبران جنبش سبز هم چنان که حرکت آزادیخواهانه مردم را در داخل رهبری می کنند، باید با درک رسالت تاریخی خود در عرصه جهانی آن چنان خردمندانه سخن گویند که حمایت افکار عمومی جهانی را داشته باشند و آن چنان عمل کنند که اسطوره ای چون نلسون مندل اکرد.


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

sokhani ba....
mihan jazani
2009-11-04 08:56:35
ba salam va khasteh nabashid

tazakore shoma besyar

manteghi va bemoughe mibashad

khosoosan ba lahni joda az

nish va kenayeh zadan va dar

yek kalam az mouzee sazandegi

bodeh va na takhrib

dastetan ra samimaneh

mifesharam va barayetan

arezooye salamat va movafaghiat daram

ba mehr va doosti

mihan jazani


حقیقت
2009-11-04 05:10:45
اصل بد نیکو نگردد
چونکه بنیادش بد است ،

از گوزه همان برون آید که در اوست ،
رنگهای سبز تا زمانیکه گذشته تاریخی پر از جنایت خود را نقد نکند کاملا رو به زوال است ، حقیقت

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد