new/shahryar-hatami1.jpg
شهریار حاتمی

آیا «گذشته چراغ راه آینده» است؟

بدون تردید مطالعه ی تاریخ گذشته و انسان ها جذاب و شاید برای رشد فکری یک فرد، مفید قرار بگیرد. معمول است که از عباراتی به عنوان «درس تاریخ» و یا «تاریخ به ما می آموزد» در این جا و آن جا در متون مختلف و کتاب ها استفاده می شود. اما یک پرسش این جا مطرح است که اساساً از کدام تاریخ سخن به میان می آوریم؟ تاریخی که برندگان صحنه ها آن را نگاشته اند، یا تاریخی که به قلم مغلوبین نگاشته می شود؟ پرسش به جا و اساسی دیگر این که اصولاً چه کسانی باید از تاریخ درس بیاموزند و گذشته را چون چراغی فرا راه آینده قرار بدهند؟



ali-shakerizand02.jpg
علی شاکری زند

به مناسبت ۲۲ بهمن ماه
نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی
(بخش یکم)

در این که ریشه ی عمیق حوادث سالهای ۵۶ و ۵۷ فقدان آزادی سیاسی و حکومت قانون بوده و حوادث بنام اعترض به آن آغاز شده نمی توان شک کرد. اما چگونه می توان فهمید که اعتراض به نبود آزادی خود به جایی برسد که همان آزادی های موجود، آزادی های فردی و اجتماعی و نیمه آزادی های فرهنگی را نیز از میان بردارد؟



new/yadollah-baladi4.jpg
یدالله بلدی

بلوچستان سرزمین فقر، تبعیض واعدام

درروزهای اخیر شاهد موج تازه ای از کشتار مردم ستمدیده بلوچ بدست پاسداران ولایت فقیه هستیم، این بار کشتار ده نفر از"سوخت بران" خانوده های دیگری ازمردم فقیر بلوچ را داغدار کرد اما خشم مردم بجان آمده از این همه بیداد را هم برانگیخت واستان بلوچستان بویژه سراوان به عرصه تظاهرات مردم علیه ستمگران گردید ودر این اعتراضات بازهم عده دیکری از جوانان بلوچ بخاک افتادند، کشتار جوانان "سوخت بر" بلوچ برای" یک لقمه نان" جنایت تازه ای نیست در 42 سال گذشته جوانان بلوچ همواره به بهانه های کوناگون در تیر رس گلوله پاسداران بوده اند.



new/mahmoud-tajalimehr1.jpg
محمود تجلی‌مهر

و آن جان‌های شیفته!‏

نقد بر جنبش چریکی و عاشوراسازی

زمانی که انتقاد صریح خود به برگزاری ۵۰ مین سالگرد سیاهکل را نوشتم و آن را عاشوراسازی نامیدم، بر این آگاه بودم که ‏این کار پای‌گذاردن به میدان مین‌گذاری شده است؛ نه از این رو که کسانی برآشفته شوند و واکنش احساسی نشان دهند (که ‏دادند)، بلکه به جان‌های شیفته‌ای می‌اندیشیدم که در آن سال‌ها با عشق و علاقه به دنبال این جریان رفتند، از آن حمایت ‏همه‌جانبه کردند، بدون این که دست به عملی زده باشند که مورد انتقاد این روزهاست. بسیاری نیز جان خود را از دست ‏دادند، تنها به جرم داشتن جزوه‌ای یا نوشتن شعر و داستانی، شرکت در حرکت دانشجویی و یا چیزی شبیه این، بسیاری به ‏زندان رفتند و شکنجه شدند، آواره شدند و سال‌های زیادی از عمر خود را برای این کار گذاشتند.



new/ladan3.jpg
امیر حسین لادن

رضاخان - رضاشاه
در چارچوب حقایق و بر اساس واقعیت ها

در صدمین سالروز کودتای ۱۲۹۹، که نقطه عطفی در تاریخ تحولات میهنمان می باشد؛ نیاز داریم دگرگونی های آن دوران را شناسائی کنیم. از حرکات سازنده قدردانی نمائیم، و گام های تخریبی و بازدارنده را موردِ بررسی و بازبینی قرار بدهیم و بیآموزیم که تکرار نکنیم. با کمال تأسف، برخی ها، بجای بیان حقایق و به نمایش گذاشتن واقعیت های آن دوران؛ در تلاش برای عیب پوشی و گناه شوئی و تطهیرِ دوران رضاخان – رضا شاه هستند! بجای روشنگری، "تنها" بدنبال بت سازی و مرده پرستی می باشند!؟



new/doshouki02.jpg
دكتر عبدالستار دوشوكی

خلاصه ای از ریشه یابی علل کشتار سوختبران در مرز سراوان

در طی سالهای اخیر که رژیم تحت تحریم نفتی بوده است, در کنار فروش و صادرات مرزی کلان سوخت در ابعاد وسیع آن توسط تانکرهای بیشمار وابسته به "برادران قاچاقچی" ء سپاه, خرده فروشان گازوئیل نیز از طریق پرداخت اجباری رشوه به مقامات شرکت نفت و مرزبانان "تحمل می شدند". این منبع درآمد باعث شد که بسیاری از مردم مرزنشین حداقل معاش خانواده خود را تامین بکنند و مجبور نشوند برای لقمه ای نان به بسیج عشایری وابسته به سپاه بپیوندند. یکی از فرماندهان سپاه گله کرده بود که "بلوچ های سُنی مذهب" در قاچاق سوخت از خوان نعمت نظام بهره مند شده اند, اما با آن همراه نیستند.



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

آرزوی دیداری که دیگر میسر نخواهد شد

چه تلخ است نوشتن از کسانی که بخشی از خاطرات تو با آن ها رقم می خورد وبا رفتنشان قسمتی از روح تونیز کنده می شود .خاطره نسلی که آرام آرام از صحنه زندگی خارج می شوند .خاطره نویسی شکسته از فشار این همه درد از آنان که رفته اند می نویسد تا کی کسی خاطره او را نیز نقل کند. سرگذشت نسلی که عاشق بود.هر چه می خواست برای مردم می خواست!خودی در میان نبود.محسن متعلق به این نسل زیبا بود. یادت گرامی که درخت زندگیت افسرده و امید



new/behzad-karimi03.jpg
بهزاد كریمی

داستان چیست؟!

جمهوری اسلامی را وادار به مذاکره بدون پیش شرط با آمریکا کند تا خطر فراروئی تنش و تشنج چندین دهساله به جنگ و ناامنی، بکلی از میان برخیزد و تا تحریم‌های خم کننده کمر یک ملت برداشته شود. این نگاه، می‌خواهد مبارزه سیاسی با این نظام را در فضای حتی المقدور دور از هیجانات کاذب ناسیونالیستی پیش ببرد. نگاهی که مبارزه روز را نه موکول به تعیین تکلیف راهبردی ملی و مردمی نهائی با این نظام می‌کند و نه مبارزه روز را بدون افق و چشم انداز راهبردی درست می‌داند. برای این نگاه، عقب نشاندن حکومت از این موضع مطرح است که در خدمت مبارزه‌ دراز مدت برای گذر از همین حکومت قرار گیرد و از چنین پایگاه سیاسی هم است که پیگیر عقب نشاندن جمهوری اسلامی می‌شود. این نگاه، موفقیت مذاکره را می‌جوید و آن را تنها در گره خوردگی با عقب نشانده‌شدن جمهوری اسلامی از سیاست منطقه‌ای‌اش ممکن می‌داند. عقب نشانده شدن جمهوری اسلامی از "عمق استراتژیک" و "هلال شیعی" در بنیاد خود عقب نشینی آن در برابر منافع و مصالح ملی مردم ایران است.



masoud-noghrekar5.jpg
مسعود نقره کار

روشنفکر: ناسزای سیاسی و فرهنگی

نگه‌داشته‌شده‌ی غالب بر میهن‌مان بوده است. نه فقط فکر و کردار روشنفکری، حتی ظاهر و لباس پوشیدن به عنوان مظاهرروشنفکری مورد تمسخر، و اسباب خنده و استهزا و طعنه و تحقیر و تحمیق قرارگرفته است. کراوات، کلاه شاپو، کت و شلوار و مخصوصاً اطوی شلوار (به‌ویژه نوعی که به‌تمسخر گفته می‌شد خربوزه قاچ می‌کنه)، عینک، پیپ، چوب سیگار، نوع آرایش مو، بی‌حجابی از علایم روشنفکری شدند. کراوات افسار خر شد، کلاه شاپو به لگن ادرار و مدفوع بچه تشبیه شد، عینکی «پروفسور» و «جناب منورالفکر» لقب گرفت و روشنفکر شد آقا عینکی – کون کرمکی، و آرایش و مرتب کردن مو فکلی خوانده شد، و نسبت هائی چون قرتی، سوسول، فرنگی ماب، مستفرنگ، «هوشنگ خان»، «جعفرخان‌های از فرنگ برگشته»، حراف، شترمرغ، خری در پوست شیر و… از صفات و اسامی روشنفکران شدند.



Mohammad-hossein-Sdigh-yazdchi-s.jpg
محمد حسین صدیق یزدچی

چرا بازمانده های چپ ِ مارکسیست (اروپائی) از اسلام بنیادان حمایت می کنند؟

در نگاهی به ژرفا، و با توجه به مصائبی که ایدئولوژی اسلام بنیاد و ویرانگر آن نخست برای سرزمین ما، ایران و سپس برای کشورهای مسلمان خاورمیانه ببار نشانده، چگونگی هم آوائی بازمانده های چپ با اسلام بنیادان، و برخوردشان با اسلامیست ها، و ایدئولوژی اسلامی به مثابه جبهه هائی بر علیه نظام سرمایه و سیطرهء آن، معلوم می شود. و به ویژه حمایت تروتسکیستهای تندرو و آنارشیست از اسلامیست ها آشکار می شود. آنگاه و به روشنی چگونگی گردش شبح های مارکس یا کمونیسم ، به تعبیر ژاک دریدا، را در جهان بعد از سقوط اتحّاد شوروی می ببینیم. و همسوئی و یگانگی بازمانده های چپ به ویژه اروپائی نیز چپ امریکای لاتین با اسلام بنیادان آشکار می گردد. و در نهایت به چرائی همسوئی و دفاع چپ اروپا از جریان اسلام گرایان و سکوت شان در برابر بربریّت اسلام ِ ایدئولوژیک می رسیم. و به سکوت شان نسبت به جنایت های آشکار اسلامیست ها در اروپا و حتّی در کشورهای خاورمیانه یا دیگر نقاط جهان آگاه می گردیم



new/aliafshari.jpg
علی افشاری

میخ انقلاب ۵۷ کجا و چگونه کج کوبیده شد؟

مروری بر گزارش‌های جلسات شورای انقلاب در این خصوص روشنگر است که به استثنای دکتر یدالله سحابی و تا حدی مهندس مهدی بازرگان، اعتقادی در داخل شورای انقلاب به مشارکت عمومی و گروه‌ها و جریان‌های سیاسی متفاوت در تدوین قانون اساسی وجود نداشت و برگزاری همه‌پرسی و یا مجلس مؤسسان حالت تشریفاتی داشت. آنها خود را واجد حق می‌دانستند تا آنچه را مصلحت می‌بینند، بر قامت نظام سیاسی جدید بدوزند. البته تفاوت‌های محدودی در باورها دیده می‌شود که درجات متفاوتی برای فضای بسته سیاسی تعریف می‌کردند.



new/behzad-karimi03.jpg
بهزاد كریمی

تشخیص سیاسی – بسیج اجتماعی – آمادگی برنامه‌ای: جمع‌بست تجربی

سیاست اما در چهره‌نمایی سیاسی کلی خلاصه نمی‌شود و داشتن سیمای روشن سیاسی با اعلام موضع یکبار برای همیشه تثبیت و تضمین‌‌پذیر نیست. برآمد سیاسی سکولار دموکراسی آزادیخواهانه و عدالت طلبانه، باید برای چپ آغاز کار در سیاست شمرده شود اگرچه بستر مداوم حرکت آن نیز هست. هدف سیاسی نیاز به سیاست ورزی دارد و با دخالت در سیاست مشخص است که جان می‌گیرد. ورود در فعل و انفعالات سیاسی جاری، نیاز است اما در عین مرزبندی با هر جناح‌ از قدرت اعم از هسته تا حواشی، نه به معنی برخورد یکسان با همه‌ی آنها بلکه برخورد از جایگاه مستقل با هر مورد و هر گرایشی است که به انحای مختلف دل در گرو وضع موجود دارند.



س. حمیدی

تهرانی‌ها و ماجرای نیمه‌ی خالی لیوان

باور کنید که زیستن در تهران، به سهم خود برای ساکنان آن افتخار می‌آفریند. به هر حال تهران هرچه باشد پایتخت کشور است. هرچند عنوان پایتخت جمهوری اسلامی را بر پیشانی آن پیوست کرده‌اند، اما این موضوع هرگز از ارزش و اعتبار تهران و تهرانی چیزی نمی‌کاهد. تهرانی به کسی اطلاق می‌گردد که روزگارش را در همین شهر به سر می‌آورد. تهرانی‌ها اینک از دم، همگی آپارتمان نشین شده‌اند. چون مدیران شهری حکومت از خانه‌های سنتی سابق چیزی برای مردم آن باقی نگذاشته‌اند. خانه‌های تهران همه دود شدند و هوا رفتند و از خاکستر خود مجموعه‌هایی از آپارتمان‌های بی‌قواره برای مردمانش بر جای نهادند.



new/n.ghajar.jpg
ناهید قاجار

مهربان مردم میهنم!

در حال پوشیدن کفش‫های‫مان بودیم که صدای ماشینی جلوی در حیاط به گوش رسید. در این لحظه نمی‫دانستیم چه پیش خواهد آمد؟ سیادتی به سرعت در را باز کرد و به بیرون رفت تا اگر حادثه‫ای رخ دهد به افراد خانه آسیب نرسد. دو برادر، شاد و خندان، کلید ماشین را به دست سیادتی دادند و گفتند: ماشین کاملاً تعمیر شده و می‫توانید به مسافرت خود ادامه دهید. هرچه تعارف کردیم که هزینه‫اش را بپردازیم، برادر بررگ‌‫تر به اصرار ‫گفت: شما مهمان عزیر ما هستید. وقتی خواستیم کیف‫ها را داخل ماشین بگذاریم، دیدیم ماشین علاوه بر تعمیر، کاملاً از گل و لای تمیز شده‌است. "منصور" هنگامی که کلید را در دست سیادتی می‌‫گذاشت با لبخندی پر معنا گفت: "موفق و پیروز باشید!".



new/mehdi-ebrahmzadeh1.jpg
مهدی ابراهیم زاده

خاطره دو دیدار – در ۵۰ سالگی جنبش فدایی

در حال رانندگی و در عین حال مراقب اینکه کسی به ما مشکوک نشود و رد نخوریم، در حالیکه با دقت تمام گوش به حرفهای فریبرز، تا نزدیکی سولقان پیش رفتیم. در آنجا توقف کوتاهی کردیم و رو به او گفتم، من و خیلی از رفقای مشترکمان هم مشی مسلحانه را رد کرده ایم، اما بعد چی؟ مکث کوتاهی کرد و آرامتر از همیشه گفت: ما به حزب توده ایران پیوسته ایم! شنیدن این جمله در آن زمان و در آن فضا، گرچه خودم هم منتقد مشی مسلحانه بودم، اما مثل فرود آمدن پتکی بر سرم بود، اما قابل مقایسه با شوک و اندوهی که با شنيدن خبر کشته شدن حمید و یاران در آن تابستان داغ سال ۱۳۵۵ در حیاط زندان اوین، بر ما حادث شد، نبود. برایم قابل تصور بود که باید "مشی" سازمان را نقد کرد و از طریق این نقد وبا اتکای به همان نیروهای فدایی تبار، سازمان را به یک سازمان سیاسی تبديل کرد، و نه اینکه به حزب توده پیوست!



new/mahmoud-tajalimehr1.jpg
محمود تجلی‌مهر

روند رهایی پندار و کردار از برتری فرهنگ پیرامون

(نقد بر جنبش چریکی و عاشوراسازی)

در واکنش‌هایی که تاکنون به نوشته پیشین من به نام پنجاهمین سالگرد “حماسه سیاهکل” یا عاشورای فداییان نشان داده شده، نقد زیادی روی محتوای نوشته و استدلال‌های آن بیان نشده است. واکنش‌ها تا آنجا که دیدم، سراسر احساسی بوده‌اند و به این که کسی به اسطوره‌های جنبش چریکی جسارت کرده، اعتراض داشته‌اند. تمرکز اعتراض‌ها نیز بیشتر بر واژه‌های نوشته من بوده و اتهام غالب نیز این است که گویا من چریک‌ها را و از جمله، امیرپرویز پویان و مسعود احمدزاده را “تحقیر” کرده‌ام (که البته نکرده‌ام و برای شخصیت آنها احترام قائل هستم).



حماد شیبانی

توضیح دربارۀ یک اشتباه

جزوۀ اینترنتی «تشکلهای فدایی» را که ظاهراً با امضای فردی موسوم به «م. الف. دل آشوب» منتشر شده است چندین بار مرور کردم. این جزوه در ردیف سریالهای تلویزیونی و انتشارات امنیتی کاران رژیم و در چارچوب تبلیغات ضد چپ و ضد جنبش فدایی محسوب می شود که اینروزها در فضای مجازی به فراوانی تزریق شده است.
در این جزوه موارد متعددی از تحریف و اطلاعات ضد و نقیض، با اتکاء به شایعات و اخبار و اسناد پراکنده دیده می شود که هر یک به جای خود موضوعی است که می بایست با آن برخورد شود. یکی از مسایل مطرح شده در این جزوه مربوط است به ضربۀ تشکیلات سازمان در خوزستان و دستگیری مسئول آن بخش.



esfahani.jpg
محمدعلی اصفهانی

مرحله ی نیمه نهایی بازی های ج.ا و آمریکا و اروپا در مقابل مردم ایران!

خیال نکنید که این اظهار نگرانی های اروپا و آمریکا از اقدامات نمایشی ج.ا در مثلاً کنار گذاشتن تدریجی برجام، راست راستی به خاطر احساس خطری جدی است.
خیر! عمده ی این اظهار نگرانی های آن ها برای زمینه سازی بازگشت بی قید و شرط خودشان به برجام، و استمالت از این ها ست.
آن ها، در زمین این ها ست، و این ها در زمین آن ها ست که دارند بازی می کنند.



hossin-montazarhaghighi-6.jpg
حسين منتظرحقيقی

امپراطوری دروغ ، آیا اعتراضات مردم تبریز به اصل ولایت فقیه ، فتنه بود؟

اکثریت مردم و آواری که نظام ولایت مطلقه فقیه بر سرشان فرود آورده و تآثیرات شوم و نا میمون حکمرانی ولایت مطلقه فقیه در زندگی فردی وعمومی کشور که با پوست و گوشتشان آنرا لمس می کنند ، دیگر آن قضاوت کورکورانه دهه ها و سالهای اول استقرار نظام درباره ولایت فقیه راندارند. همه و همه شواهد نشان آنست که اقدام مردم غیور تبریز در اعتراض به قانون اساسی ناقص الخلقه با محتوای ولایت فقیه در لابلای گرد و غبار و فضای آلوده ای که نظام آنرا ایجاد کرده است باقی نمانده و بتدریخ رخ می نماید ،همچنین بعنوان برگ زرینی در تاریخ مبارزاتی آزادیخواهان آذربایجانی و سایر نقاط کشور می درخشد.



new/yadollah-baladi4.jpg
یدالله بلدی

بگذار تا بگریم چو ن ابر دربهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

پس از انتقال به زندان قصر پس ازمدتی از زندان ۴ موقت وبند ۱ و۷ به شماره ۴ منتقل شدم با اوصافی که از حمزه شنیده بودم که دارای اندامی درشت و سبیلی پرپشت است او را در بدو ورود شناختم. به نزدش رفتم و گفتم نام تورا در لیست‌های قبلی نام قهرمانان کشتی دانشگاه دیده بودم و بعد که بیشتر دوست شدیم از خاطراتش برایم می‌گفت. در روزهای اول ورود به زندان قصر سرگرد زمانی رئیس زندان سیاسی که او را شناخته بود که افسر است، او را مورد ضرب و شتم قرار داده سپس او راشلاق زده وآویزان کرده بودند.



new/hadi-zamani1.jpg
هادی زمانی

دژاووی برجام

در واقع، خود دولت اوباما تنها پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بود که توانست تحریم شدیدی علیه ایران به اجرا بگذارد. به عبارت دیگر، استدلال آن بود که گرچه توافقنامه در آمریکا از ضمانت حقوقی و اجرایی برخوردار نیست، اما وقتی که به تصویب شورای امنیت برسد، عملا شرایط سیاسی و گزینه های سیاسی به صورتی تغییر خواهند کرد که آمریکا دیگر نخواهد توانست به تنهایی تحریم ها را ادامه دهد و نخواهد توانست سایر کشورهایی را که توافقنامه را امضا کرده اند وادار سازد تا ایران را همچنان تحریم کنند. به این ترتیب، توافقنامه امضا شد و تعداد زیادی از مخالفان دولت اوباما ناچار به پذیرش موضع دولت شدند.



new/behzad-karimi03.jpg
بهزاد كریمی

حمزه را هرگز فراموش نخواهم کرد.

من و حمزه مدتی را با هم گذراندیم. دستم آمده بود که سپردن هر کار سخت به او بسیار آسان است؛ بلافاصله می‌پذیرد و خود را از هر نظر وقف آن می‌کند. ولی تا صحبت از دادن رده حزبی پیش می‌آمد می‌دیدم نوعی مقاومت پنهان از خود نشان می‌دهد. ته صف را بیشتر دوست داشت تا جلودار شدن را! زندگی سیاسی‌ حمزه بگونه‌ای بود و یا دقیق‌تر، خود آن را طوری می‌خواست که در رهبری قرار نگیرد! وقتی هم مجبور می‌شد در جایگاه مسئولیت بنشیند وقتش بیشتر در بدنه می‌گذشت. این خصوصیت به او این توانایی را می‌داد که از درون جنگل تک درخت‌ها را ببیند که بدون دیدن این منفردها، نگاه چه بسا کلی می‌ماند. خصوصیت اومانیستی در حمزه قوی بود و معیار او انسان و آدمیت و نه آئین و مقررات. یکبار به شوخی او را گفتم تو مدیر آنارشیستی هستی! خندید و گفت دومی که هستم!



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

امروز مردی از میان ما رفت
مردی که ستایشگر زندگی بود !

به‌یاد حمزه فراهتی

هنوز مدت زیادی از آمدنش به زندان نمی‌گذشت که یک شب گفت" من‌‌ همان افسری هستم که در موقع مرگ صمد همراهش بودم." اشک در چشم‌هایش حلقه زده بود. احساس می‌کردم که چیزی عمیق بر قلبش سنگینی می‌کند که قادر نیست آنرا در خود نگه دارد. داستان واقعی غرق‌شدن صمد را من اولین بار آنجا شنیدم. کوچک‌ترین تردیدی در صحبت‌اش نبود. وقتی حادثه را شرح می‌داد، غم و اندوه را می‌شد بخوبی حس کرد. از قندشکنی را که به سرش کوبیده بود، ازآل احمد وشرح ماجرا و گفته آل احمد " که ما واقعیت این غرق شدن را می دانیم واتفاقی بودن آن! اما صلاح این است که بیان نشود ما با تو کاری نداریم ما با لباس تو کار دارم ."



شیرین سمیعی

آخر زمان

آسمان تاریک است و هوا بارانی، و ما غمباد گرفته محبوس در خانه و ویروس کرونا حاکم بر دنیا! روزگار، روزگار تلخی ست! اگر مادر بزرگ خدا بیامرز من زنده بود، با دیدن این اوضاع و احوال، یقین می گفت آخر زمان شده است! شاید هم که آخر زمان شده باشد!!!
همواره با دیدن و شنیدن رویدادهای غیرمنتظره پیش گویی اش وقوع آخرزمان بود! البته باید گفت در زمان او هنوز دجال ها نیامده بودند و علایمش به این شدت آشکار نشده بود!



س. حمیدی

زنانی که می‌خواهند رییس جمهور بشوند

حاکمیت موضع‌اش در قبال مشارکت زنان در کاندیداتوری ریاست جمهوری نظام، همواره روشن بوده است. بالادستی‌های حکومت بنا به دیدگاهی دینی نه فقط اقتدار زنان را در سیاست کشور نمی‌پذیرند بلکه با هر گونه تشکل‌یابی احزاب و گروه‌ها به ستیز برمی‌خیزند. چون بنا دارند ضمن انتخاباتی درونی، تنها نمایشی خودمانی از دموکراسی را برای مردم به اجرا بگذارند. به همین دلیل هم در روزهای انتخابات دست گروه‌های وابسته به حکومت را برای مشارکت در این نمایش انتخاباتی آزاد می‌گذارند. اما انتخابات که پایان گرفت، فعالیت این احزاب هم برای همیشه پایان می‌پذیرد. با این رویکرد روشن است که احزاب و تشکل‌هایی که بنا به خواست حکومت پا می‌گیرند هرگز برنامه‌ی روشنی با خود به همراه ندارند.



»  ستیز با چپ ولی حالا چرا؟
»  ایران کنونی تبلور پیش بینی های جرج ارول و الدوس هاکسلی کاربرد روش های حاکمیتی نرم و سخت
»  رمانتیسم انقلابی یا اراده گرایی تاریخی
»  وقتی نام خمینی از بیانیه پایانی راهپیمائی «سالگردانقلاب» حذف می شود و فریادجماران!
»  نقش روشنفکران و مردم در خلق رهبر دیکتاتور!
»  سهم اسطورۀ انقلاب در پیروزی انقلاب اسلامی
»  شاه سلطانعلی بدون تحریم ها نمی تواند حکومت کند!
»  حکایت انقلاب و ارمغان جمهوری اسلامی خمینی چه می خواستیم و به چه رسیدیم
»  متلک گوئی، مزاحمت خیابانی و آزار جنسی، تجاوز به حریم دیگری!
»  انقلابِ اسـلامی ایران، شگفتی آور ترین انقلاب فرهنگیِ جهان..
»  حاشيه نشين ها و فدائيان خلق
»  وقتی «گربه» مجبور می شود پنجول بکشد! و تضادهای درونی رژیم واردمدارجدیدی می شود!
»  دیروز را باید در واقعیت زمانه خود به داوری نشست!
»  معنای جنبش فدائی برای «ما» اکنونیان و در متن التقاط چپ نو و سنتی
»  چالشِ گذار مقدمه ای برروشنگری
»  درس های یک قرن : جاهل ها و لات ها در تاریخ معاصر ایران
»  انقلاب بهمن تا استقرار جمهوری شهروندان ایران ادامه دارد
»  خیزش روشنفکران و جوانان ایران به مناسبت پنجاهمین سالگرد جریان فدایی
»  انقلاب بیست و دو بهمن: انفجار نور یا انتحار کور؟
»  بهمن ۵۷؛ تقابل با لیبرالیسم سیاسی و انقلابی که نافرجام متولد شد
»  نتیجه آن همه نقد !
»  پنجاهمین سالگرد «حماسه سیاهکل» یا عاشورای فداییان
»  فاطمه سعیدی ( شایگان) زندانی شماره ۳۶*
»  نخستین خانه تیمی من (بخش سوم)
»  «سیاهکل»؛ تراژدی رویداد و حماسۀ‌ رزم
»  جنبش فدائی کدام نيروی اجتماعی را بسيج کرد؟
»  جمهوری اسلامی، حاصل استبداد، عامل بحران مداوم!
»  تهران، ۲۱ بهمن ۱۳۵۷
»  نخستین خانه تیمی من (قسمت دوم)
»  ژاندارم‌ها کودتا نمی‌کنند
»  جایگاه مبارزه زنان در جنبش فدایی کجاست؟
»  نخستین خانه تیمی من
»  روزی که خوابم واقعی شد!
»  «داستان دو شهر»
»  آزادی، استقلال،عدالت اجتماعی خواست انقلاب بهمن بود
»  نگرش فدایی به امر سیاست و استقلال چپ!
»  فرهنگ خجالت – فرهنگ تقصیر
»  انسانیت و مسلمانی
»  وقتی قصابان گریه می کنند!
»  «بوسه بر کاکل خورشید»