اسماعیل رضایی اتحاد و اتفاق انسان ها در یک تعامل اجتناب ناپذیر اجتماعی به اتفاق هم سامانه های زیست جمعی را تداوم می بخشند. اتفاق به عنوان یک امر احساسی و عاطفی عموما در رویدادها و رخدادهای اجتماعی حضور دارد. ولی در مبارزات اجتماعی، اتفاق اصولا با درهم ریزی طبقاتی، به ابهام و تشکیک های مبارزاتی منجر می شود. چرا که امر مبارزات اجتماعی به خرد گرایی و اندیشه ورزی پیرامون رخدادها و رویکردهای محیطی نیاز دارد؛ تا از انحراف و انهدام دستاوردهای جنبش اجتماعی ممانعت به عمل آورد. اتحاد با صف بندی های طبقاتی تا حدود زیادی قادر است از آسیب پذیری و مصادره دستاوردهای مبارزاتی جلوگیری نماید.
دکتر عباس طاهریسیر حکمت در تاریخ
نقدی بر آثار دکتر شرف الدین خراسانی در تاریخ فلسفه (۲) دکتر شرف بدرستی یادآور می شود که نمایندگان سیاسی و فرهنگی نوزایی ایتالیایی در واقع سخنگویان لایه های بالا و میانی بازرگانان، صنعتگران و بانکدارانِ آن سرزمین بودند که نه تنها سودی در برانداختن سلطهِ شاهان و پاپ ها نداشتند، بلکه بهتر می دیدند که از راه همکاری با آنان بر دارایی خویش بیفزایند. از این رو آنان را مانند شرکای بازرگانی در کسب و کارِ خویش سهیم می کردند، و در برابر دریافتِ آزادیِ عمل، اقتدارِ آنان را می پذیرفتند. هومن گراییِ دوره نوزایی هنگامی توانمندی انقلابی خود را واگشود که از ایتالیا به هلند، انگلستان و فرانسه گسترش یافت.
آرام بختیاریمائوئیسم،-سرانجامی ناموفق در جهان سوم جملات قصار مائو،- در انقلاب فرهنگی و در جنبش دانشجویی ایده آلیسم ایدئولوژی مائوایسم در آنجا بود که مدعی شد مبارزه طبقاتی اساس اقتصادی اجتماعی را بهم میزند و به این نتیجه رسید که تز و نظریه مائوایستی، مبارزه طبقاتی متعلق به ماهیت سوسیال ایسم نیز است و از طریق ماسک جعلی شبه مارکسیستی به انواع اپورتونیسم چپ و راست در مقابل وحدت جنبش چپ جهانی کمونیستی نزدیک شد. مائوایسم مدام در تضاد و تناقض و مبارزه با شرایط و واقعیات اجتماعی بود. مائوایست ها از طریق محالفت با سوسیالیسم مورد ادعای شوروی سابق به امپریالیسم غربی تزدیک شدند، چپ ستیزی و شوروی ستیزی سرانجام عنصر ذاتی مائوایسم چینی گردید. از طریق سیاست گروههای مائوایستی، خصوصیت سوسیالیستی اجتماعی در چین شدیدا دفرمه و معلول شد.
خدامراد فولادیجایگاه ِ کارگران در خیزش های اجتماعی ( از ماتریالیسم ِ تاریخی بیاموزیم) درست است که کارگران هم در جامعه های پیشرفته و هم جامعه های عقب مانده فروشنده ی نیروی کاراند اما،- و این امای تفاوت گذاری است که فرقه سالاران آن را یا به عمد یا به خطای تئوریک نادیده می گیرند- کارگران در رژِیم های استبدادی و ازجمله حاکمییت ِ ولایتی خلافتی ِ اسلامی به صرف ِ کارگر بودن و اشتراک در فروش ِ نیروی کار و بهره کشی از آن، یا به دلیل ِ هم سرنوشتی شان در مناسبات ِ حاکم، هنوز طبقه ی کارگر( پرولتاریا) نیستند، بلکه فقط کارگراند و فروشنده ی نیروی کار. یعنی به عبارت ِ دیگر هنوز « طبقه ی درخود» و « برای دیگری» اند و نه « طبقه ی صاحب ِ تشخص ِ طبقاتی ِ برای خود و بی نیاز از حمایت ِ دیگر افراد و تشکل های اجتماعی و کنشگران ِ سیاسی ».
اسماعیل رضایی مرگ بر (دیکتاتور) دیکتاتوری مذهبی و خرافی در ایران با مصادره به مطلوب کردن جنبش انقلابی گذشته مردم ایران و ناتوان از هدایت جامعه در راستای نیازهای زمانه، یک کمیت مطلوب و مورد نیاز برای یک تحول بنیادی و زیر بنایی را فراهم نموده است. این جنبش اعتراضی همراه با تجارب غنی و اساسی جنبش های متعدد گذشته و دارای گره های مشترک مبارزاتی دلاورمردان و شیرزنان ایران، آغاز انجام یک جنبش انقلابی می باشد که یک تغییرات ساختی و بنیادی را را تدارک می بیند. این جنبش اعتراضی با پشت سرگذاشتن بسیاری از ابهامات و نارسایی های خود، اکنون مرحله نوینی را آغاز کرده است که امید و تلاش های بیهوده و تفرقه افکنانه جریان های ارتجاعی و راست و راست افراطی را نقش برآب خواهد ساخت. نیروهای مترقی و چپ می توانند با اتخاذ مشی مناسب مبارزاتی در برابر تحرکات تخریبی و انحرافی جریان های راست ارتجاعی در پیشبرد اهداف انقلابی نقش برجسته ای را ایفا نمایند.
مهدی استعدادی شادفلسفه در این روزها به چه کاری میآید؟ و به راستی این اقدام و بهپاخیزی زنانه در ایران (و شاید در خاورمیانه) گُفتمان جدیدی را هژمونی و برجستگی خواهد بخشید. گُفتمانی که تبعیض جنسیتی و خرافۀ «برتری» مردانه را میتواند بزداید. از این رو دیگر کسی برای متکلم مرتجعی مثل ملا صدرا( صدر المتالهین) تره هم خرد نخواهد کرد. او که زن را یکی از چهار حیوان مفید فایده برای مردان خوانده که خدا آفریدهاست.
آرام بختیاریکانت،- شورش علیه ارتجاع با سلاح شناخت و روشنگری هشت مکتب فلسفی متکی به نظرات کانت کانت در جریان تحولات اجتماعی و سیاسی، نظریه خوشبینانه ترقی و پیشرفت را نمایندگی میکرد. او نه تنها فیلسوف بلکه دانشمند نیز بود و خالق نوعی نظریه ماتریالیستی-دیالکتیکی پیرامون تشکیل جهان است. از نظر تاریخی میتوان کانت را نقطه عطفی کوپرنیکی در طرح نظریه شناخت دانست. او خود آنرا انقلاب در نوع تفکر نامید. حوزه فعالیت فلسفه کانت غیر از بحث عقلگرایی و تجربه گرایی، انتقاد گرایی است. او میگفت: آزادی انسان یعنی آزادی اراده و خواست وی.
|