دیکتاتوری مذهبی و خرافی در ایران با مصادره به مطلوب کردن جنبش انقلابی گذشته مردم ایران و ناتوان از هدایت جامعه در راستای نیازهای زمانه، یک کمیت مطلوب و مورد نیاز برای یک تحول بنیادی و زیر بنایی را فراهم نموده است. این جنبش اعتراضی همراه با تجارب غنی و اساسی جنبش های متعدد گذشته و دارای گره های مشترک مبارزاتی دلاورمردان و شیرزنان ایران، آغاز انجام یک جنبش انقلابی می باشد که یک تغییرات ساختی و بنیادی را را تدارک می بیند. این جنبش اعتراضی با پشت سرگذاشتن بسیاری از ابهامات و نارسایی های خود، اکنون مرحله نوینی را آغاز کرده است که امید و تلاش های بیهوده و تفرقه افکنانه جریان های ارتجاعی و راست و راست افراطی را نقش برآب خواهد ساخت. نیروهای مترقی و چپ می توانند با اتخاذ مشی مناسب مبارزاتی در برابر تحرکات تخریبی و انحرافی جریان های راست ارتجاعی در پیشبرد اهداف انقلابی نقش برجسته ای را ایفا نمایند. | |
نسل ها از پی هم می آیند و همراه با موج تغییر و تحول بنیان های مادی و معنوی برای مطالبات نوین برآمده از تحول و تکامل به کنش و جنبش روی می آورند. فرایندی که هماره تاریخ مقاومت و مزاحمت اندیشه و قدرت فرتوت و واپسگرا را برای وقفه های تاریخی و یا انحراف از مواضع انقلابی و انسانی، برانگیخته است. این برانگیختگی و مقاومت نه از سر قدرت که از بر ناتوانی و فرتوتی بنیان های مادی و سازه های مسلطی است که دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای انسان های متحول و نسل نو مطالبه محور نیستند. توتالیتاریسم و استبداد سیاسی و اقتصادی ریشه در ضعف و زبونی ساختار کهنه و از رمق افتاده ای دارد که برای ممانعت از فروپاشی به ابزار سرکوب و اقدامات نامتعارف و غیر انسانی روی می آورند. دیکتاتور ها قشر ویا طبقه ای را نمایندگی می نمایند که دچار تحجر اندیشه و ناپایداری و بی ثباتی رویکرد سازه های مسلط هستند. روندی که مجموعه اهتمام و احتمال گردانندگان اجتماعی را در بحران و بن بست های ساختی فرو برده و جامعه را در تنگناهای زیستی بسوی آشوب، اغتشاش و در نهایت شورش و انقلاب هدایت می کند.
دیکتاتورها یکدیگر را تکمیل و در بحران ها، چالش ها و تنگناهای گذر حیات اجتماعی، خود آگاه و ناخودآگاه به حمایت و پشتیبانی از یکدیگر مبادرت می ورزند. چرا که در ساختار غالب طبقاتی منابع قدرت و منافع صاحبان ثروت در هم گره خورده و ضعف و ناکارآمدی حلقه های مرتبط به قدرت و ثروت، کل سیستم را آسیب پذیر می سازد. براین اساس حمایت و حراست از بنیان های اقتدارگرایی و استبدادی به ویژه در مقاطع بحرانی و دگرگونی بنیان های مادی مورد توجه جدی قرار می گیرد. در بطن و متن ساختار طبقاتی نوعی دیکتاتوری فردی و جمعی در لفافه آزادی و دموکراسی خودنمایی می کند که با انباشت لجام گسیخته و توسعه و تعمیق دامنه فقرخود را بروز می دهد.
نظام مستبد دینی در ایران یکی از حلقه های ضعیف و فرتوت نظام سرمایه غالب است که با تحجر و خودباختگی همواره در خدمت به اهداف سردمداران و سلطه گران نظام سلطه سرمایه نقش بارزی را بازی کرده است. سرمایه در بحران همواره برای تحریف و تخدیر اندیشه و کنش انسان ها از مذهب و خرافه های تخدیری آن بهره گرفته است. نمونه های بسیاری از استفاده ابزاری از مذهب و خرافه های آن برای اسارت ملت ها یا شکست و یغماگری دستاوردهای جنبش های انقلابی در جهان وجود دارند که صاحبان قدرت و ثروت بدان مبادرت ورزیده و نظام های مستبد و دیکتاتور را مستقر ساخته اند. بنابراین حکومت های دینی و یا حضور موثر خرافه های دینی در ساختار طبقاتی برای حمایت و حراست از مصالح و منافع صاحبان قدرت و ثروت، همواره مورد توجه جدی قدرت های سلطه گر بوده و هست. براین اساس جهان سرمایه اگر تغییر نظام مستبد دینی را بپذیرد؛ تلاش خواهد کرد تا کسی یا کسانی را مورد تایید و یا حمایت خود قرار دهد که به سامانه های دینی آسیب جدی وارد نسازند.
جنبش اجتماعی ایران وارد فاز نوینی شده است که با اعتراضات گذشته از یک تفاوت شکلی و محتوایی برخوردار می باشد. برجسته بودن مبارزات زنان در این جنبش و هویت یابی گره های مشترک مبارزاتی بین زنان و مردان از ویژگی های بارز جنبش کنونی در ایران می باشد.جنبشی که بسوی دستیابی به یک دستاورد مهم اجتماعی و مدنی در حرکت است. نبود تشکیلات و سازماندهی کلاسیک و فرموله شده اگرچه نقطه ضعف این جنبش محسوب می شود؛ ولی استوار بودن جنبش بر نیروهای جوان با پتانسیل بالا و قدرت فکری و فیزیکی مورد توجه تا حدودی این ضعف را پوشش می دهد؛ ولی کافی نیست. این عدم کفایت هم روند دستیابی به اهداف را طولانی و هم امکان وقفۀ جنبش انقلابی را فراهم می سازد. بسترسازی های جریان های ارتجاعی برای مصادره به مطلوب کردن دستاوردهای جنبش توده ای یکی از خطرات اساسی است که جنبش را تهدید می کند. راست و راست افراطی در کمین نشسته اند تا با تحریف و ابهام سازی روند جنبش انقلابی از رادیکالیزه شدن آن ممانعت کرده و اهداف خود را محقق سازند. یکی از ترفندهایی که امروز و به کرات مورد استفاده جریان های ارتجاعی قرار دارد؛و بعضا ممکن است برخی از نیروهای مترقی نا آگاه نیز بدان مبادرت ورزند؛ بیان «هرکسی بیاید از این ها بهتر است» می باشد. بیانی کلی،مبهم و سرشار از فریب و نیرنگ است. جریان های ارتجاعی با لیست کردن جنایات نظام مستبد دینی در ایران، سعی در القای اینکه هر کسی بیاید بهتر است را می نمایند.بدون اینکه به اهداف و برنامه ها و بنیان های مادی تحقق آن ها توسط این هر کسی برای ایران بعد از گذار اشاره ای بنمایند.
انقلاب ۵۷ با مصادره به مطلوب شدن توسط ارتجاع دینی با حمایت و پشتیبانی ساختار مسلط سرمایه؛ بعد از چهل و اندی سال از ستم و جنایات بیشمار استبداد دینی، کمیت مطلوبی برای یک دگرگونی بنیادی با به حاشیه راندن دین به عنوان یک عامل بازدارنده رشد و بالندگی جامعه و انسان فراهم شده است. در این چهل و اندی سال جامعه خیزش و جنبش های مردمی بسیاری را تجربه کرده که به غنای مبارزاتی و افزایش کنش جمعی مدد رسانده است. اکنون جنبش انقلابی مردم ایران با یک پیوند نوین عمومی و گذر از بسیاری از بدعت ها و سنت های بدخواهانه و نهادین دین مدارانه بسوی رهایی و آزادی در حرکت است. نطفه بندی این جنبش، بیان واضح و روشن ناتوانی ساختار کلی نظام سلطه سرمایه و زایده های منفور و مطرودی چون نظام مستبد دینی در ایران بوده که یک دگرگونی تاریخی و بنیادی را نوید می دهد. قطعا توتالیتاریسم اقتصادی در پیوند با اقتدار گرایی سیاسی در سطح جهان، حرکت های جنایتکارانه و مرگباری را برای توقف و یا تاخیر در تحقق این تغییرات الزامی از خود بروز داده و می دهند. نظام مستبد دینی در ایران زیر این هجمه دهشت و مرگ سردمداران جهانی، در تلاشی بیهوده و بی ثمر می خواهد جنبش انقلابی مردم ایران را عقیم و بی سلاح سازد. چرا که جنبش انقلابی کنونی از یک ویژگی های خاص ماهیتی و اصالتی برخوردار است که مهر تغییر و دگرگونی را بر ستم و استبداد کوبیده و تا دستیابی بدان ها از حرکت و تحول باز نخواهد ایستاد. مسلما پوپولیسم و نماد های ریز و درشت فاشیستی محصول ضعف و زبونی نظام سلطه سرمایه در سطح جهان، تلاش های خود را برای مصادره به مطلوب کردن دستاوردهای جنبش کنونی انقلابی مردم ایران توسط دست پروردگان عمال سرمایه آغاز کرده اند. هوشیاری ویژه ای را می طلبد تا بتوان نقشه های شوم دشمنان مردم ایران را که مترصد فرصت برای یغماگری و مهره چینی های خود هستند را نقش بر آب کرد.
ایران از یک ترکیب جمعیتی و قومی خاصی برخوردار است که همواره مورد سوء استفاده قدرت های شیطانی برای سرکوب کنش های اجتماعی، اعتراضات، جنبش های انقلابی و مردمی بوده و هست. این ویژگی در گذشته به دلیل نبود ارتباطات لازم مردمی و تبادل درک و درد مشترک درون اجتماعی برای نیروهای ارتجاعی و ابزار سرکوبشان، کاربرد نسبتا مطلوبی برای به انحراف کشاندن جنبش ها و سرکوب حرکت های اعتراضی را داشته است. ولی اکنون با پیوندهای سهل و آسان در فضای مجازی و فهم و درک درد مشترک، این ترفند ستم و استبداد تا حدود زیادی از کارایی لازم باز مانده و بسوی همبستگی و همکاری و همیاری ملی و عمومی سوق یافته است. یورش و هجمه نظام مستبد دینی در ایران برای حذف و حد فضای مجازی خود گویای همین تاثیر گسترده و همه جانبه این فضای متحول تکنیکی است که تحکیم و تثبیت پیوندهای اجتماعی برای دستیابی به آرمان های انسانی و عمومی را ممکن ساخته است. تاثیرات مثبت و کارآمد این فضای مجازی نه تنها در سطح ملی بلکه پیوندهای سطح جهانی را نیز به همراه دارد که دستیابی به اهداف جنبش های اعتراضی و انقلابی را تسهیل کرده است. ناگفته نماند که این فضای مجازی با تمامی مزایای مثبتی که برای تبادل اخبار و اطلاعات دارد؛ ابزار تحریف و تخریب دشمنان مردم بر علیه دستاوردهای جنبش های توده ای بویژه محرومان و زحمتکشان نیز عمل کرده و می کند. دفع و رفع این ترفندهای ضد انقلاب هوشیاری ویژه و تمهیدات وسیع و همه جانبه ای را می طلبد که نیروهای مترقی و به واقع مردمی بایستی با اتکای بدان ها تمامی اهتمام و ترفندهای دشمنان مردم را نقش بر آب سازند.
عموما با تعمیق و گسترش اعتراضات و جنبش های مردمی، از یک طرف توان و پتانسیل نیروهای سرکوب با ریزش و یا آینده نگری نیروهای مزدور استبداد کاهش می یابد و از سوی دیگر فعالیت و تلاش مزورانه و تخریبی نیروهای راست و راست افراطی بطور چشمگیری افزایش پیدا می کند. این دشمنان تاریخی مردم ایران با تلاش برای مصادره به مطلوب کردن فراخوانها و تجمعات جریان های مترقی و بویژه چپ ها همواره در ایجاد تفرقه در جنبش های انقلابی نقش بارزی داشته و دارند. چرا که دیکتاتورها در تفرقه و جدایی نیروهای اجتماعی و خانوادگی راحت تر قادر به تحقق اهداف خود بوده و راحت تر و سهل تر به کنترل نارضایتی ها و نارسایی های اجتماعی روی می آورند. براین اساس از تمامی سمبل های واپسگرایی و دیرین برای تحریک احساسات ملی و مردمی بهره می گیرند و برای آن ها توجیهات و تعبیر و تفسیر های ارتجاعی و تفرقه افکنانه را ترویج می دهند. دیکتاتورها عموما چپ ها را سمبل ایدئولوژی بیگانه دانسته و جهان گرایی و هویت انسان مدارانه آن ها را ضد ملی و مردمی معرفی می کنند. جای بسی خوشحالی است که این نگاه سخیف و ناانسانی با هرچه تعمیق و رادیکالیزه شدن جنبش توده ای در ایران بسوی درک و درد مشترک و جامعه ای سکولار واقعی « نه نیم بند جریان های راست و راست افراطی» و دموکراتیک در حرکت است. امروز باید ستود شور و شعور غیور مردان و زنان ایرانی را که با عزمی راسخ برای دنیایی بهتر و انسانی تر جان برکف مبارزه بی امانی را آغاز کرده اند.
نتیجه اینکه: سامانه های فکری و الگوهای زیستی تابعی از رویکردهای اجتماعی است که فرد و جمع را در سویه های خاص روابط و مناسبات اقتصادی و اجتماعی هدایت می کند.فرایندی که گرایشات و تصمیم سازی های اقتصادی و اجتماعی را به جایگاه و پایگاه اجتماعی افراد و پیوند آنها با قدرت های فائقه اجتماعی در فرایند تحول و تکامل جامعه و انسان مرتبط می سازد. ناتوانی در درک و فهم الزامات و نیازهای اجتماعی و انسانی و عقب ماندن از فرایند تکاملی، روند تحمیل و اجبار را از سوی قدرت مسلط بر جامعه و انسان تحمیل می سازد. بنابرای نظام های دیکتاتوری با رویه های فرتوت و واپسگرا و ناتوان از پاسخگویی به نیازها و احتیاجات ضروری اجتماعی به ابزار سرکوب و دهشت و مرگ روی می آورند. دیکتاتوری مذهبی و خرافی در ایران با مصادره به مطلوب کردن جنبش انقلابی گذشته مردم ایران و ناتوان از هدایت جامعه در راستای نیازهای زمانه، یک کمیت مطلوب و مورد نیاز برای یک تحول بنیادی و زیر بنایی را فراهم نموده است. این جنبش اعتراضی همراه با تجارب غنی و اساسی جنبش های متعدد گذشته و دارای گره های مشترک مبارزاتی دلاورمردان و شیرزنان ایران، آغاز انجام یک جنبش انقلابی می باشد که یک تغییرات ساختی و بنیادی را را تدارک می بیند. این جنبش اعتراضی با پشت سرگذاشتن بسیاری از ابهامات و نارسایی های خود، اکنون مرحله نوینی را آغاز کرده است که امید و تلاش های بیهوده و تفرقه افکنانه جریان های ارتجاعی و راست و راست افراطی را نقش برآب خواهد ساخت. نیروهای مترقی و چپ می توانند با اتخاذ مشی مناسب مبارزاتی در برابر تحرکات تخریبی و انحرافی جریان های راست ارتجاعی در پیشبرد اهداف انقلابی نقش برجسته ای را ایفا نمایند.
اسماعیل رضایی
پاریس
۱۰:۱۰:۲۰۲۲
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد