علي محمد اسکندری جو کارل اشمیت و صدمین سالگشت الهیات فاشیسم کارل اشمیت هم همانند تامس هابز انگلیسی (در جنگ همه با همه) و با الهام از او نسبت به مفهوم "شهروند" چندان میانه ای ندارد و گویی بلحاظ حقوقی واژه "رعیت" رابیشتر می پسندد تا شهروند. این رعیت با شخص ساورین یک معامله پایاپای و یک "میثاق" دارد که از رهبر "اطاعت" می کند و در برابر آن جان و مال و ناموس وی در امان است. این تهاتر هابزی در واقع همان پیام الهیات سیاسی کارل اشمیت نیز هست که در آن رعیت هیچ حق مشروع "نقد" و اعتراض به اقتدار شخص ساورین را ندارد. در روسیه پوتین حتی اشتباه لفظی رعیت روس درباره آنچه در اوکراین می گذرد سه تا پانزده سال مجازات در پی دارد.
دکتر عباس طاهریسیر حکمت در تاریخ نقدی بر آثار دکتر شرف الدین خراسانی در تاریخ فلسفه دکتر شرف به شش زبان فارسی، عربی، انگلیسی، آلمانی، فرانسه و یونانی تسلط داشت. او تنها فیلسوف معاصر ایرانی است که زبان یونانی را به نیکی می دانست و آثار فلاسفه یونان را به زبان اصلی می خواند و ترجمه و تفسیر می کرد. به احتمال زیاد یونانی را مانند زبان فرانسه خودآموزی کرده بود. چیرگی او در زبان شعر دشوارِ آلمانی برای شعرشناسان این کشور نیز شگفت آور بود. دکتر شرف موسیقی شناس نیز بود. گستره دانش نظری او در این باره را از نوشته های فلسفی او در باره فیثاغورث می توان دریافت . او عاشق موسیقی سنتی ایرانی و یک پای ثابت محافل خصوصی اساتیدی چون پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان بود.
خدامراد فولادیهمه باهم (۲) اعتراضات ِ ادامه دار ِ اخیر در شهرهای مختلف ِ ایران بعداز جان باختن ِ مهساامینی به دست ِ عوامل ِ استبداد ِ حاکم، سه مساله را برای ما روشن کرد. اول این که رژیم ِ اسلامی بر خلاف ِ ادعای فرقه سالاران ِ در کمین ِ قدرت ِ سیاسی یک رژیم ِ سرمایه داری ِ نرمال و تاریخن به هنگام ِ این دوران نیست، و دوم این که در عمل هم ثابت شد که مقابله با این حکومت بیش و پیش از هرچیز نیازمند ِ همه باهمی ِ شهروندان ِآگاه برای گذارازاستبداد و کسب ِ دموکراسی ِ دورانی است. سوم این که تازه بعد از تحقق ِ دموکراسی و برقراری ِ مناسبات تاریخی ِ این دوران است که می توان سخن از جامعه ای واقعن و حقیقتن طبقاتی به میان آورد که نیازمند ِ انقلابی تکامل گرایانه با هدف ِ گذار به نظام ِ سوسیالیستی و مآلن دوران ِ کمونیسم است.
آرام بختیاری انقلاب فرهنگی سوسیالیستی چپ گرایانه انقلاب فرهنگی،- سکولار، انسان مدار، تجددخواه، تکثرگرا انقلاب فرهنگی معمولا سیاست اجتماعی برای تغییر، بعد از هر انقلاب توده ای، در تمام زمینه ها و عبور از فرهنگ سرمایه داری و فئودالیستی به فرهنگ سوسیالیستی و انسان گرا است؛ تا مانع دکادنس و تاثیرات فرهنگ بورژوایی؛ که مانع شکل گرفتن زندگی انسان نوین است، بشود. غیر از مارکس و انگلس، طرح عملی انقلاب فرهنگی از لنین است. هدف آن تربیت انسان نوین از طریق کوشش برای اجرای نرمهای جدید رفتاری است. آن مربوط به مرحله گذار و پروسه تاریخی، برای تغییرات عمیق در شرایط زندگی و تحول شخصیت انسانها؛ مخصوصا زحمتکشان است. در مرکز انقلاب فرهنگی سکولار، شکوفایی آگاهانه خلاقیت اجتماعی زحمتکشان برای تهیه مقدمات عبور از کاپیتالیسم به سوسیالیسم است. برای این هدف، زحمتکشان و روشنکران باید بتوانند طی یک مبارزه طبقاتی به حاکمیت اقتصادی و ایدئولوژیک بورژوازی خاتمه دهند.
فرهاد قابوسیژان لوک گودار سوسیالیست و الیزابت ملکه سرمایه داری ارجمندی ژان لوک گودار از اینروست که به استعانت بینش چپش معیارهای فیلمسازی و هنر را دگرگون و با واقعیت عجین کرد. سینما را با تاکید روی «فیلمبرداری با دست» در صحنه های واقعی، بعنوان حکایت زندگی مردم به میان زندگی و واقعیت برگرداند و از قید تکنیک و تصنع هولیودی رها ساخت. فیلمسازی را از تنگنای استودیوهای هولیودی به در آورد و به میدان مسائل اجتماعی و سیاسی نظیر جنگ فلسطین برد. از نقش ضد انسانی اروپا در جنگ فلسطین انتقاد کرد؛ فستیوال کان را در تظاهرات 1968 به تعطیل کشاند و فرانسویانی را که مایلند ساعتها در خیابانهای شبه شانژه لیزه لم داده و قهوه و شراب مزمزه کنند، مجبور کرد که خود را با واقعیت نقش ضد انسانی فرانسه در تاریخ جدید آشنا کنند.
رضا جاسکیسوسیالیسم بدون ماتریالیسم چرا سیستم سرمایهداری که برپایهی استثمار و سلطه قرار دارد همچنان پابرجاست؟ چرا سازمانهای اقتصادی و سیاسی کارگران در قرن حاضر نسبت به قرن گذشته ضعیفتر گشتهاند؟ چرا برخلاف تصور مارکسیستها، انقلابات کارگری در شرق و نه غرب به وقوع پیوستند؟ چرا امروز کارگران بیشتر جلب نیروهای راستگرا میشوند تا چپگرایان؟ چرا کارگران از احزابی حمایت میکنند که برخلاف منافع طبقاتی آنها عمل میکند؟ آیا کارگران هنوز سوژهی انقلاب هستند؟ آیا سوبژکتیویتهی انقلابی را باید از منشور فعالیت تولیدی توضیح داد؟ آیا کارگران باید قدرت دولتی را به دست خود گیرند؟ چرا انقلاب نمیشود؟
دنیز ایشچیچپ گرایی یا آرمانخواهی سوسیالیستی نیروهای مستقل با آرمان گرایی سوسیالیستی و مبتنی بر استقلال کشور خویش از دست استعمارگری های امپریالیستی قادر میباشند تا خود را در خارج از پردایم نئولیبرالی بالا تعریف نمایند. نیروهای چپ ایرانی اگر با آرمان گرایی سوسیالیستی خود را تعریف نموده و راهبرد های خویش را بر پایه های رهایی از وابستگی های امپریالیستی تعریف نموده باشند، قادر خواهند بود در عرصه های رهایی و آزادی مردم ایران گام بر داشته و در عرصه های توسعه پایدار واقعی اقتصادی و تامین عدالت اجتماعی گام بردارند.
محسن حکیمیدانیل بنسعید، فروکاستِ مبارزۀ طبقاتی به مبارزۀ حزبی* دانیل بن سعید، استاد دانشگاه و مارکسیست فرانسوی، در مقاله ای با عنوان «جهش! جهش! جهش!»۱، ضمن تأیید گسست لنین از مارکس، لنین را حلّال «معمای حل نشده ای»۲ می داند که، به نظر او، در نظریۀ مارکس دربارۀ سیاست وجود دارد. او مقالۀ خود را با اشاره به نگرانیِ هانا آرنت از ناپدیدشدن کامل سیاست در جهان آغاز میکند و می نویسد برای آرنت این نگرانی از توتالیتاریسم برمی خاست، حال آنکه دنیای امروزی را نه توتالیتاریسم بلکه بیداد و ستمگریِ بازار تهدید میکند.
تقی روزبهسوسیالیسم در قرن بیستویکم مختصات بحران حاکم بر جهان، ریشهها و صورتبندی آن (بخش نخست) ما با وضعیت بحرانی و بسیار بغرنج و پیچیدهای در جهان مواجه هستیم که یک سوی آن بحران در نظم و مناسبات حاکم بر جهان و ازجمله بحران در مناسبات قدرتهای بزرگ قدیم و نوظهور و بحران هژمونیک است و سوی دیگرش «بحران بدیل» و مفهوم آن در تناسب با مختصات و مقتضیات عصرکنونی. وخامت بحران به حدی است که جهان را مجموعاً در معرض خطر درگیرشدن قدرتهای بزرگ دارای قدرت هستهای و نیز شمارش معکوس خطر نزدیک شدن جهان به نقطهی بازگشتناپذیر تغییرات اقلیمی و آبوهوایی قرار داده است. چنین وضعیتی در جهان و در دهههای آغازین قرن بیستویکم، قبل از هر چیز نشاندهندهی دو واقعیت مهم است: اول، در وجه غالب بیلان عملکرد نظام سرمایهداری حاکم بر جهان و بهویژه تاختوتاز بیامان چند دههی گذشته در مسیرجهانیسازی خود بهعنوان مناسبات مسلط بر جهان. دوم و در آن سو، ضعف عملکرد جنبشهای ضدسرمایهداری و رهایی و جنبشهای استثمارشوندگانی که علیه سیستم مسلط مبارزه میکنند؛ آنانی که که اگر قرار است جهانی نو با مناسباتی دیگر ساخته شود سازندگان آن هستند.
|