محسن حکیمی دیکتاتوری حزب بلشویک، سلطۀ ایدئولوژیکِ کارِ فکری بر کارِ مادی*
دولتِ ساویتها صلح دموکراتیکِ بیدرنگ و آتشبسِ فوری در تمام جبههها را به همۀ کشورها پیشنهاد خواهد کرد. این دولت انتقالِ بلاعوضِ زمینهای زمینداران، تیولِ سلطنتی و اراضیِ وقفیِ صومعهها را به کمیتههای دهقانی تضمین خواهد کرد؛ با اِعمال دموکراسیِ کامل در ارتش از حقوق سربازان حفاظت خواهد کرد؛ کنترل کارگری بر تولید را اِعمال خواهد کرد؛ مجلس مؤسسان را در زمان تعیینشده فراخواهد خواند؛ کوشش خواهد کرد در شهرها نان و در روستاها ضروریات اولیه را بهدست مردم برساند؛ و حق راستین تعیین سرنوشت را برای تمام ملل ساکن روسیه تضمین خواهد کرد.
آرام بختیاری آنارشیسم، محصول و مدافع اقتصاد مانوفاکتوری و کارگاهی است آنارشیسم،- میان اتوپی، توهم، و شوراهای پراکنده سرخ لنین اینگونه آنارشیسم را نوعی انقلابی گرایی افراطی نامید و میگفت هرچه دمکراسی محدودتر باشد، مبارزه طبقاتی آشکارتر میشود و اتوپی های سیاسی راحت تر بوجود می آیند و طولانی تر دوام می آورند. آنارشیستها مخالف هر نوع سازماندهی و تشکیلات و مخالف قدرت انحصاری دولت و موافق تظاهرات ناگهانی و غیرمترقبه و شورش بودند. در سالهای حضور رادیکالیسم خرده بورژوایی مانند زمان پرودن و باکونین، مبارزه اجتماعی از سیاست، و سیاست بشکل متافیزیکی از ایدئولوژی میشد. جنبش آنتی اتوریته سخن لنین را تایید میکرد که رادیکالیسم خرده بورژوایی همان آنارشیسم است که از جنبش طبقاتی زحمتکشان جدا و منحرف شده. انقلابی گری خرده بورژوایی در جنبش ضد امپریالیستی گاهی نقش آنتی کمونیستی بخود میگیرد و موجب تجزیه جنبش چپ میگردد که نوعی اپورتونیسم است.
آرام بختیاریفاشیسم،- ترور ابزار ایجاد وحشت و انفعال است خصوصیات فاشیستی دردیکتاتوری های زمان حال فاشیسم در لباس سیاست در اروپا ظاهر شد. آن سیستم قدرت و ایدئولوژی امپریالیسم در دوره عمومی بحران کاپیتالیسم است و ایدئولوژی شونیسم افراطی راسیستی ضد کمونیستی است. فاشیسم حتی به نابودی دمکراسی های بورژوایی پارلمانی می پردازد. آن امپریالیستی ترین عناصر سرمایه مالی کاپیتالیسم جهانی و دیکتاتوری عریان تروریستی دولتی است. هسته مرکزی ایدئولوژی ضد انسانی فاشیسم، ضد نظام شورایی، ریوانجیست انتقام گیر، راسیست، و بلندگوی دماگوگی؛ یعنی اشاعه دروغ های شاخدار و تنفر ضد بشری است.
علي محمد اسکندری جوضمیر مرگ در ضمیر صادق هدایت در اندیشه و آثار صادق هدایت مرگ اغلب حضور سنگین دارد؛ اشارات او به مرگ کم نیستند. برای نمونه "زنده به گور" که همین نزدیکی اوست و به حیات وی خیره شده، همان مرگ نشسته بر بام "بوف کور" است، بوفی که گویی سوغات سفر هند اوست. آیا صادق در هند هدایت می شود؟ حکمت هندو چنان نفوذی دارد که حس مرگ در طبیعت را بر ضمیر او بازتاب می دهد. هزاران ایرانی به هند رفتند و شاید هیچ نیاوردند اما هدایت در بازگشت، حس درونی یا یا به بیانی، ضمیر مرگ را پیچیده در حکمت هندو سوغات می آورد.
آرام بختیاری هدف تاریخ، معنی زندگی، و فلسفه ارزشی اشرف مخلوقات باوجدان، ضد ارتجاع است فلسفه ارزشی ناتوانی فلسفه بورژوایی را در دوره عبور از امپریالیسم به سوسیالیسم نشان میدهد چون ناتوان از پاسخ علمی به مشکلات و مسائل اجتماعی است. تحقیق فلسفه ارزشها موضوع اخلاق و جهانبینی علمی و تصویر انسانی است. فلسفه بورژوایی ارزشی در خدمت استتار نمودن غیرعلمی عرفانی ارتجاعی و ضد کمونیستی نقطه نظرات فلسفی است. در فلسفه ارزشی بورژوایی ارزشها بشکل دست آوردهای الهی یا ماهیت های فراتاریخی ایده آلیستی تفسیر میشوند. این فلسفه میکوشد ارزشها را مقوله ای مطلق و ابدی نشان دهد که در انسان وابستگی احساسی ایجاد نموده اند. بورژوازی میکوشد از طریق مبارزه با سوسیالیسم و جنبش خلقها نوگرایی در ارزش ها را مانع گردد.
اسماعیل رضاییاجبار و ادبار (گذر و نظری پیرامون حجاب اجباری) حیات اجتماعی و انسانی در جستجوی هویت نوینی است که در ساختار طبقاتی و اشکال تحمیل و اجبار آن خدشه پذیرفته و فلاکت و ادبار را بر بهره مندی مفید و بهینه از زیست اجتماعی غالب ساخته است. اجبار و ادبار دو مفهوم نهادین برای سازوکارهای اقتصادی و اجتماعی است که ضعف و ناتوانی و فرسودگی و فرتوتی بر رویکرد و عملکرد آن مستولی شده باشد. فرایندی که بسترهای تعدی و تجاوز به حقوق طبیعی و اجتماعی انسان ها را از سوی حاکمیت سلطه و استبداد تدارک دیده و جامعه را در یک التهاب مداوم از مبرمات و الزامات درک مشترک حیات غافل ساخته است.
محسن حکیمیقدرتگیری حزب بلشویک در پوشش شعار «تمام قدرت به ساویتها!»* بهنظر لنین، شعار «تمام قدرت به ساویتها!» تا زمانی حقانیت داشت که حزب بلشویک در ساویتها در اقلیت بود. به محض تغییر توازن قوا به سود بلشویکها، این شعار نیز باید منتفی میشد و در واقع به شعار «تمام قدرت به بلشویکها!» تبدیل میشد. بهبیان دیگر، از نظر لنین، این شعار «تاکتیکی» بود که بلشویکها با طرح و تبلیغ آن، احزاب سیاسیِ دیگر را برای مردم افشا میکردند تا حقانیت خود را به آنها نشان دهند و بدینسان از اقلیتِ ساویتها به اکثریتِ آنها تبدیل شوند. با این همه، از نظر لنین، احراز اکثریت در ساویتها شرط اقدام بلشویکها برای کسب قدرت سیاسی نبود.
|