new/richard-dawkins02.jpg
ریچارد داوکینز:

«خوشبختی تنها یک پیامدِ جانبیِ تکامل است.»

داگنی لیدمان، آکسفورد

این‌که ما خیال‌پردازی می‌کنیم و می‌توانیم درباره‌ی خاستگاه خود و هدف حضورمان در جهان بیندیشیم، نتیجه‌ی مغز نیرومند ماست. اما این توانایی مغزی برای همین منظور تکامل نیافته است. بلکه به این دلیل پدید آمده که نیاکان ما، که چنین مغزی داشتند، به‌عنوان شکارگر و گردآورنده توانستند زنده بمانند. از این منظر، ایمان نیز نوعی پیامد جانبیِ تکامل مغز ماست. معنا و خوشبختی هم تنها فرآورده‌های فرعیِ فرگشت‌اند.



اسماعیل رضایی

انتخاب تاریخی

زمان در پیوند با تکامل تاریخی عرصه های نوینی از تحول و تعامل را موجب شده که برخلاف میل و اراده قدرت های مسلط در حال گشودن افق های نوینی از زیست اجتماعی می باشد. برخلاف ارتجاع فکری که با فهم عوامانه اش نسبت به جامعه و انسان و عدم درک ضرورت های تکامل تاریخی، سعی دارد با ایجاد چالش ها و وقفه های تاریخی، روند بهینه سازی زیست اجتماعی را مختل نماید؛ سازوکارهای تکامل تاریخی به عنوان محرک های واقعی، رهایی بشریت از عدم تعادل زیستی کنونی را در پیش گرفته اند. انتخاب زهران ممدانی به عنوان شهردار نیویورک با نگاهی مترقی به نیازهای کنونی تحول تاریخی، دلیل روشنی بر بحران حاد و شکننده ساختار غالب کنونی در پاسخگویی به نیازها می باشد.



new/artificial-intelligence-01.jpg
الف خمیرانی

هوش مصنوعی و بحران اندیشیدن

چالش‌های شناختی و فرهنگی استفاده از هوش مصنوعی در زندگی روزمره

هوش مصنوعی، از چت‌بات‌ها گرفته تا سیستم‌های پیشرفته‌ی تولید متن و تحلیل داده، در نگاه نخست ابزاری است برای تسهیل زندگی، صرفه‌جویی در زمان و افزایش بهره‌وری. کافی است پرسشی ساده در گوشی هوشمند تایپ شود و در چند ثانیه پاسخی آراسته، پرارجاع و منطقی دریافت کنیم. آنچه روزگاری نیازمند ساعت‌ها مطالعه و جستجو بود، اکنون آماده و سرویس‌شده در سینی دیجیتال ماست. اما آسایش بی‌هزینه نیست؛ زیرا همین فرایند، توانایی اندیشیدن مستقل و رشد شخصیتی ما را تحت فشار قرار می‌دهد.



new/richard-dawkins1.jpg

ریچارد داوکینز: «کتاب بزرگ تکامل»
عینکی تازه برای نظریه‌ی تکامل داروین

داوکینز دیدگاه خود درباره‌ی تکامل را با نمونه‌های فراوان و تصاویر و نمودارهای گویا مستند می‌کند. رنگ‌های استتاری یا شیوه‌های فریب در میان جانوران تنها نشانه‌ی زیستگاه کنونی آن‌ها نیست، بلکه نشان می‌دهد نیاکانشان در کجا می‌زیسته‌اند و چگونه خود را با محیط سازگار کرده‌اند. حتی کمردردهای انسان امروزی نیز بی‌ارتباط با این واقعیت نیست که ستون فقرات ما زمانی شکل گرفته بود که نیاکان بسیار دور ما هنوز بر چهار پا راه می‌رفتند.



اسماعیل رضایی

تکامل تاریخی و انباشت آگاهی

زمانمندی و علیت تاریخی با تکامل تاریخی پیوندی تنگاتنگ دارند. فرایندی که در پروسه رشد و توسعه خویش بسترهای کمال و دانایی انسان را تدارک می بیند. چرا که دانش و فناوری ضمن ایجاد نیازهای نوین، انسان ها را به سوی نهادها و کانون های رفع نیاز هدایت می کنند. این فهم و درک نوین بسوی شناخت منبع و منشاء تناقضات اجتماعی برای رفع موانع و محدودیت های زیست جمعی گام برمی دارد. این روند با انباشت آگاهی مفهوم می یابد؛ و انباشت آگاهی در بستر مناسبات اجتماعی به آگاهی جمعی بدل شده که به تکامل تاریخی شتاب می بخشد. ریشه آگاهی را بایستی در بن مایه های مادی حیات اجتماعی جستجو کرد.



new/friedrich-nietzsche02.jpg
ویکتوریا آدلر

فریدریش نیچه: ده نکته‌ای که شاید هنوز درباره این فیلسوف ندانید

«خدا مرده است» — این جمله‌ی مشهور از فریدریش نیچه (۱۹۰۰-۱۸۴۴) است. او که در روکن، در ایالت زاکسن-آنهالت ( Röcken - Sachsen-Anhalt)آلمان، زاده شد، به یکی از تأثیرگذارترین و تحریک‌آمیزترین متفکران دوران مدرن بدل گشت. آثاری چون چنین گفت زرتشت و فراسوی نیک و بد او را به شهرت جهانی رساندند. نیچه در ۲۵ اوت ۱۹۰۰ در وایمار درگذشت. در رابطه با سالروز تولدش در ۱۵ اکتبر، ده نکته‌ی جالب درباره زندگی و میراث فکری این اندیشمند شگفت‌انگیز گرد آورده‌ایم.



new/leo-trottzki.jpg
آرام بختیاری

تروتسکی در تاریخ اندیشه سیاسی چپ

سه موضع مهم تروتسکی عبارت بودند از: دیکتاتوری پرولتاریا، دمکراسی سوسیالیستی، و انقلاب مداوم. او میگفت دیکتاتوری پرولتاریا و دمکراسی شورایی سوسیالیستی، یکی هستند؛ مفهومی که لنین نیز در کتاب "دولت و انقلاب" به آن پرداخته و دولت کارگری نام گرفت. دیکتاتوری پرولتاریا یا دوران گذار و موقت برای رسیدن به مرحله سوسیالیسم و کمونیسم است؛ یعنی مبارزه با استثمار و با مالکیت خصوصی کلان، و با سرمایه خلع قدرت شده، تا تولید با هدف رفع نیاز مردم عملی گردد، و سلطه دیگر وجود نداشته باشد تا مدیریت جمعی بر اشیاء و بر سرمایه ها در اقتصاد حاکم گردد. مارکس و انگلس سیستم سیاسی کمون پاریس را دیکتاتوری پرولتاریا نامیدند. آن فرم نهایی کشف و شناخته شده ای بود که طبقه کارگر در آن دارای قدرت سیاسی است و میتواند از آن طریق حکومت کند؛ یعنی دمکراسی مستقیم و بدون واسطه، وگرچه هنوز آن یک دولت است ولی نطفه و جوانه زوال و انحلال را در خود حمل میکند.