«خدا مرده است» — این جملهی مشهور از فریدریش نیچه (۱۹۰۰-۱۸۴۴) است. او که در روکن، در ایالت زاکسن-آنهالت ( Röcken - Sachsen-Anhalt)آلمان، زاده شد، به یکی از تأثیرگذارترین و تحریکآمیزترین متفکران دوران مدرن بدل گشت. آثاری چون چنین گفت زرتشت و فراسوی نیک و بد او را به شهرت جهانی رساندند. نیچه در ۲۵ اوت ۱۹۰۰ در وایمار درگذشت. در رابطه با سالروز تولدش در ۱۵ اکتبر، ده نکتهی جالب درباره زندگی و میراث فکری این اندیشمند شگفتانگیز گرد آوردهایم.
نوشتهی ویکتوریا آدلر، MDR KULTUR
۱. فریدریش نیچه در خانهی کشیشی به دنیا آمد
خانهی زادگاه فریدریش نیچه در روکن، دهکدهای کوچک در زاکسن-آنهالت، در نزدیکی کلیسای قدیمی روستا قرار دارد. در اتاقهای همان خانهی کشیشی که نیچه در ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ در آن زاده شد، امروزه یادبودی از او برپا است. نمایشگاه این خانه به دوران کودکی نیچه، ریشههای خانوادگیاش و رابطهاش با دین میپردازد. همچنین تاریخچهی آرامگاه او نیز در آن معرفی شده است. اشیای اصلی و محتوای چندرسانهای، این نمایشگاه را زنده و ملموس میسازند.
۲. نیچه در ۲۴سالگی استاد دانشگاه شد
فریدریش ویلهلم نیچه از همان آغاز، استعداد خارقالعادهای از خود نشان داد. او بهعنوان دانشآموز بورسیه در دبیرستان نامدار «پفورتا» به عنوان دانشآموزی برجسته، آموزش دید و سپس در دانشگاههای بن و لایپزیگ به تحصیل در رشتهی فیلولوژی کلاسیک پرداخت. در حالیکه تنها ۲۴ سال داشت، بدون گذراندن مرحلهی دکتری، بهعنوان استاد در دانشگاه بازل منصوب شد ــ آغازی شگفتانگیز برای یک زندگی دانشگاهی. در همین دوران بود که نخستین آثار مهمش، از جمله زایش تراژدی (۱۸۷۲)، شکل گرفت. همزمان با فعالیتهای علمی خود، نیچه هرچه بیشتر به تأمل و نقد در باب فلسفه، هنر و دین روی آورد.
۳. «خدا مرده است» – نیچه و دین
فریدریش نیچه در خانوادهای عمیقاً مذهبی رشد یافت. پدرش، کارل لودویگ نیچه، کشیشی پروتستان بود و فضای خانه سرشار از دینداری و تقوا. پس از مرگ زودهنگام پدر، زمانی که نیچه تنها پنج سال داشت، او در خانوادهای زنانه با مادر، خواهر و دو عمهاش زندگی کرد. این محیط زنانه سالهای نخستین زندگی او را در روکن و نآومبورگ شکل داد. نیچه در ۲۴سالگی از ایمان خود دست کشید و در کتاب دانش شادان ایدهی «خدا مرده است» را مطرح کرد. مقصود او از این عبارت صرفاً نفی خدا یا نوعی الحاد ساده نبود، بلکه تأکید داشت که انسانها با شیوهی زیست خود، خدا را «نابود کردهاند» بیآنکه خود بدانند.
۴. نیچه از بیماریهای گوناگون رنج میبرد
نیچه در سراسر زندگی از بیماریهای شدید جسمی رنج میبرد؛ از جمله سردردهای میگرنی و ناراحتیهای گوارشی. از سال ۱۸۶۸ وضعیت او رو به وخامت گذاشت و در سال ۱۸۷۹، در ۳۴سالگی، از مقام استادی در بازل کنارهگیری کرد و به نآومبورگ بازگشت تا از مادرش پرستاری کند. در سال ۱۸۸۹ در تورین دچار فروپاشی عصبی شد، هنگامی که کوشید از اسبی که توسط درشکهچی کتک میخورد دفاع کند. در آن لحظه بهکلی کنترل خود را از دست داد. این حادثه به دیوانگی و فلج دائمی او انجامید. نیچه سالهای پایانی عمر خود را در انزوا و زوال ذهنی گذراند تا سرانجام در ۲۵ اوت ۱۹۰۰، در ۵۵سالگی، در وایمار درگذشت.
۵. نیچه برای مدتی طولانی بیتابعیت بود
نیچه که در آغاز شهروند پروس بود، پس از کنارهگیری از دانشگاه در ۱۸۷۹ تصمیم گرفت زندگی بدون تابعیت و بیخانمان در پیش گیرد. او در سراسر اروپا سفر میکرد ــ بهویژه در سوئیس، ایتالیا و فرانسه ــ در جستجوی اقلیمی که با وضعیت جسمی ناپایدارش سازگارتر باشد. این زندگی آوارهوار به او امکان داد تا خود را بهطور کامل وقف فلسفه کند و از نهادهای دانشگاهی که به آنها بیاعتماد شده بود فاصله بگیرد. همین سالها نقش تعیینکنندهای در شکلگیری اندیشههای او داشتند؛ دورهای که آثارش هرچه بیشتر به نقد ریشهای ارزشهای فرهنگی و اجتماعی زمانهاش پرداختند.
۶. نیچه چندان دل خوشی از ریچارد واگنر نداشت
رابطهی میان فریدریش نیچه و ریچارد واگنر در آغاز، دوستیای عمیق و فکری بود، اما بعدها به سبب اختلافهای جدی تیره شد. نیچهی جوان در ابتدا واگنرِ بسیار مسنتر را نابغهای هنری میدانست و از موسیقی و اندیشههای او تأثیر فراوان گرفت. خود نیچه نیز نوازندهی پیانو و آهنگسازی توانا بود، هرچند بعدها موسیقی را کنار گذاشت و تماماً به فلسفه پرداخت. بهویژه مفهوم اثر هنریِ جامع (Gesamtkunstwerk) در اندیشهی واگنر، بر نیچه تأثیر عمیق گذاشت.
اما با گذشت زمان، نیچه از واگنر فاصله گرفت، بهویژه بهدلیل گرایش واگنر به مسیحیت و یهودستیزی. نیچه در اثر متأخر خود، قضیهی واگنر (۱۸۸۸)، او را نماد انحطاط و زوال فرهنگی روزگار خود معرفی کرد.
۷. نیچه هرگز ازدواج نکرد
در سال ۱۸۸۲، میان فریدریش نیچه، «لو آندریاس-سالومه» (روشنفکر روسی) و «پاول ریه» (فیلسوف و دوست نزدیک نیچه) رابطهای مثلثی و استثنایی شکل گرفت. در همان سال، ریه در رم، لو را به نیچه معرفی کرد و میان آنان پیوندی فکری و عاطفی پدید آمد. نخست ریه از لو تقاضای ازدواج کرد، اما او رد کرد. سپس نیچه کوشید از طریق ریه، خود خواستگاری کند، ولی این نیز ناکام ماند.
لو طرحی آرمانی در ذهن داشت: زندگی مشترک فکری با هر دو مرد، بیآنکه درگیر مناسبات عاشقانه شود. اما این اندیشه در حسادت و رقابت آن دو مرد فرو پاشید. این تجربه برای نیچه به رابطهای ناکام و دردناک بدل شد. جدایی لو از هر دو مرد، زندگی شخصی و فلسفی نیچه را به لرزه درآورد؛ و او تا پایان عمر تنها ماند.
۸. زایش تراژدی نخستین کتاب فریدریش نیچه بود
نیچه فرهنگ یونان باستان را عالیترین نمونهی تمدن غرب میدانست. فلسفه، ادبیات و هنر یونانی بر شکلگیری اندیشهی او تأثیر عمیق گذاشتند. در نخستین کتابش زایش تراژدی (۱۸۷۲)، مفهوم دو اصل «آپولونی» و «دیونوسوسی» را معرفی کرد.
آپولون، نماد نظم، هماهنگی و زیبایی است – جلوهی صورت و خرد.
در مقابل، دیونوسوس نماد شور، بیخویشی و گسستن از مرزهای فردیت است.
به باور نیچه، تراژدی یونانی از توازن میان این دو نیرو پدید آمد و از همین رو، زندگی را در زیبایی و در رنج، هر دو، تأیید میکرد؛ و این خود اساس آزادی انسان بود.
۹. نیچه توسط نازیها مورد سوءاستفاده قرار گرفت
برداشت نازیها از اندیشهی فریدریش نیچه بهشدت زیر تأثیر خواهرش، «الیزابت فِرستر-نیچه»، شکل گرفت. پس از فروپاشی روانی نیچه در سال ۱۸۸۹، او نوشتههای برادرش را دستکاری کرد تا با ایدئولوژی ناسیونالیستی و نژادپرستانهی خود سازگار کند. بهویژه مفهوم «ابرمرد» (Übermensch)، که نیچه آن را نمادی از آزادی فردی و غلبه بر خویش (Selbstüberwindung فرارفتن از خویش) میدانست، از سوی نازیها به ابزار توجیه برتری نژادی بدل شد. در واقع، خود نیچه هیچ همدلیای با یهودستیزی یا ملیگرایی نداشت.
۱۰. پیوند نیچه با نآومبورگ و وایمار
چند شهری که نیچه در دورههایی کوتاه آنها را «خانه» خود میدانست، امروز یادگارهای او را در خود نگه داشتهاند. در نآومبورگ (Naumburg)، شهری که نیچه دوران جوانیاش را در آن گذراند، خانهی نیچه قرار دارد که امروزه بهعنوان موزه فعال است؛ در کنار آن مرکز اسناد نیچه دایر است.
در لایپزیگ، ویلای واگنر-نیچه در خیابان کارل هاینه یادآور دوستی و جدایی او از واگنر است و با تزئینات نمای خود، صحنههایی از (Ring des Nibelungen) حلقهی نیبلونگها (۱۸۷۶) اثر واگنر و چنین گفت زرتشت (۱۸۸۳) اثر نیچه را به نمایش میگذارد.
در وایمار، آخرین اقامتگاه نیچه، آرشیو نیچه قرار دارد که بهدست خواهرش، الیزابت فِرستر-نیچه، بنیان نهاده شد و طراحی ساختمان آن را «هنری فان دو فِلده» برعهده داشت.
به نقل از (Der Mitteldeutsche Rundfunk) mdr
۱۵ اکتبر ۲۰۲۵