خدامراد فولادی

تا«یار» که را خواهد و میل اش به که باشد!

( درحاشیه ی« انتخابات» ِ حکومت ِ اسلامی)

در حکومت های نظامی پادگانی و از جمله حکومت ِ اسلامی در ایران نمی توان یک انتخابات ِ آزاد و رقابت آمیز میان ِ حزب ها و تشکل های سیاسی ِ آزاد را انتظار داشت. در این حکومت ها یک « فرمانده ی کل ِ نیروهای مسلح» در بالا، و چندین فرمانده و کارگزار ِ تحت ِ فرمان ِ او در پایین قرار دارند و همین ها هستندکه درهر« انتخاباتی» هم کاندیداهارا بر حسب ِ وفاداری به فرمانده ی کل شناسایی وگزینش کرده، وهم انتخابات ِ صوری( تشریفاتی) را در چارچوب مقررات و دستورالعمل های سخت گیرانه ی پادگانی برگزار می کنند. به گونه ای که هیچ فرد ِ غیر ِ خودی و خارج از مقررات ِ پادگانی و صلاحدید ِ«رهبر ِ عظیم الشان» نتواند از فیلتر ِتشخیص ِ صلاحیت ِ استبداد ِ حاکم رد شود. اما با اینهمه، گزینش ِ رای دهنده به خصوص رای دهنده گان ِ مخالف ِ حکومت به اختیار ِ برگزار کننده گان نیست.



new/ali-mohammad-eskandari-ju1.jpg
علي محمد اسکندری جو

فریدریش نیچه و بازگشت پیامبر ایران


اینکه چرا این شاعر فیلسوفان آلمانی بجای زرتشت ایران به سوی بودای هند، کنفوسیوس چین و یا پرومته یونان نمی رود و یکی از این سه را بجای او انتخاب نمی کند معمایی ست که فیلولوگ با خویش به خاک برده است. شگفت تر آنکه نیچه از خاورمیانه مهد هزاران نبی نیز بیزار و رویگردان است؛ او عنایتی به رسولان خاوری که دغدغه "توحید" داشته باشند ندارد. پنداری در شرق خبری نیست(!) بجز زردشت ایرانی که زرتشت می شود تا در پروژه فرهنگی نیچه به کار آید.



new/ali-raha.jpg
علی رها

از تعینات ‹بازتابی› و تعینات ‹مفهومی› تا ‹ایده›

بازخوانی فصل اول کاپیتال یک

موضوع نوشته‌ی حاضر شناسایی رابطه‌ی شکل کالایی با شکل ارزشی و نیز ارزش مبادله است. طبعاً فصل اولِ کاپیتال ۱ محور اصلی چنین مبحثی است. اما برای نشان دادن رابطه‌ی فصل نخست با فصل‌های بعدی، به ترتیب فصل سوم، دوم و سپس فصل نخست به‌عنوان نقطه‌ی عزیمت برگزیده شده است. در عین حال برخلاف پژوهش‌های سده‌ی کنونی، این نوشته رابطه‌ی علم منطق هگل و کاپیتال را بررسی نخواهد کرد.



Deniz
دنیز ایشچی


آزادی؛ لیبرال دموکراسی و جمهوریت

دموکراسی موجود و غالب در کشورهای غربی، لیبرال دموکراسی میباشد. در این نوع دموکراسی ها، قوانین و انتظامات بازی انتخاباتی نمایندگان را قدرتمداران حاکمه، یعنی کلان سرمایه داران حاکمه آن کشورها نوشته، تنظیم و تعیین می نمایند. در شرایطی که جناح های قدرتمداری های حاکمه منافع مشترک فراوانی را دارا میباشند، در موارد خاصی منافع مشخص، ویژه و متفاوتی را نیزدارند. این ویژگیها موجب شکل گیری جناح های مشخص و مجرا میان آنها میگردد. هر جناحی که بر سر کار بیاید، در عین حال که منافع عمومی مشترک کل کلان سرمایه داری حاکمه را حمایت خواهد کرد، در عین حال توجه ویژه ای به تامین منافع جناح های مشخص خویش خواهد کرد.



آرام بختیاری

یک قرن چپ ایران: سوسیالیسم، مدرنیسم، سکولاریسم

چپ ایرانی،- قرنی مبارزه سیاسی، ایدئولوژیک، نظامی

تایثر گفتمان چپ بر جنبش های دانشجویی، کارگری، استقلال طلبانه ضدامپریالیستی، و اتنیکی خلقی اغلب تحت تاثیر جریانات باتجربه تر روشنفکری قرار داشت و به گسترش دامنه اجتماعی آن‌ها کمک می‌کرد. جنبش دانشجویی معمولا بخشی از جنبش ایدئولوژیک گسترده تر بود. روشنفکران تولید کننده فرهنگ و اندیشه های متنوع و خاصی هستند و دانشجویان اغلب مصرف کننده آنان هستند. سرکوب مبارزات دانشجویی تا پیروزی انقلاب ۵۷ به اشکال مختلف و با شدت تمام از طریق ساواک ادامه داشت . در این دوران عده زیادی از دانشجویان به زندان افتادند یا اخراج شدند و یا به خدمت سربازی اجباری فرستاده شدند.



ijadi12.jpg
جلال ایجادی

جمهوریت منتسکیو و حکومت الهی خامنه ای

چه پدیده ایی از این گرایش بندگی و وسوسه پیروی از حاکم دینی و جناح های دینداران جلوگیری خواهد نمود؟ گسست قطعی از ایدئولوژی قرآنی و شیعه گری شرط شهروندی است. انسان شهروند نیازمند هویت مدرن است، او باید استعداد انتخاب کردن و لیاقت انتخاب شدن داشته باشد، او در تجربه اجتماعی باید با حزب های گوناگون آشنایی داشته باشد، او باید برنامه های گوناگون حزبی و انتخاباتی را بشناسد، او باید برای دردهای جامعه و پاسخ به نیازها به عقل و هوشیاری خود و نمایندگانش تکیه کند. فردی که از امام صادق و امام حسین و امام مهدی و امام علی، شفا می خواهد و رستگاری می طلبد، فرد نابالغ و عقب مانده ای بیش نیست. با چنین انسانی نمی توان جمهوریت را بپا نمود، زیرا برای جمهوریت ما به شهروند مدرن نیازمندیم.



خدامراد فولادی

انتخابات، یا رفراندوم؟

مضمون و هدف ِ انتخابات در وجه ِ کلان ِ کشوری، گزینش ِ فرد یا افرادی به صورت ِ کتبی و بر روی برگه ی کاغذ از سوی شهروندان برای نمایندگی ِ آنها در مقام ِ ریاست ِ قوه ی مجریه یا در مجلس برای وضع ِ قوانین ِ جدید، یا بهینه سازی ِ قوانین ِ موجود در جهت ِ رفاه ِ زندگی ِ اجتماعی و اقتصادی ِ جامعه است. این، یک مضمون و هدف ِ عام در نظام ِ سرمایه داری است. رفراندوم اما، مراجعه به آرای عمومی برای اعلام ِ نظر ِ کتبی( رای نوشتاری) در خصوص ِ یک موضوع یا مساله ی خاص و مشخص است. فرق ِ انتخابات و رفراندوم آن است که انتخابات کسانی را برای وظیفه ی خاصی و برای مدت ِ معلومی بر می گزیند، و رفراندوم موضوع یا مساله ای را که از منظر ِ اجتماعی یا اقتصادی یا سیاسی دارای اهمیت ِ فوری است به آرای عمومی می گذارد که از سوی جامعه تایید یا رد گردد.



new/ali-raha.jpg
علی رها

شناسایی عناصر «جامعه‌ی بدیل» در گروندریسه

«گروندریسه» از همان صفحه‌ی اول، دو نظریه را به نقد می‌کشد؛ یکی نظریه‌ای که با «فرد» به‌عنوان واحدی خودکفا شروع می‌کند و دیگری دیدگاهی که با «اجتماع» به‌سان یک «سوژه‌ی واحد». خاستگاه نظریه‌ی اولی «قرارداد اجتماعی» روسو است، که سوژه‌هایی به‌طور طبیعی مستقل را با وساطت چنان قراردادی وارد ارتباط و یک ائتلاف عمومی می‌کند. (ص ۸۴) اما خود این فرد منفرد مؤلفه‌ی اجتماعی است که برخلاف عهد کهن، دیگر جزو متعلقات یک مجموعه‌ی معین و محدود نیست، بلکه فردی منفک‌شده از پیوندهای طبیعی و یک انقیاد بی‌واسطه است؛ فرد «ایده‌آل» سده‌ی هجدهم است؛ فردِ جامعه‌ی رقابت آزاد است که از بدو شروعش در سده‌ی شانزدهم، «جامعه‌ی مدنی» را پیش‌بینی می‌کند. ریشه‌ی نظری آدام اسمیت و ریکاردو نیز بر چنین برداشتی استوار است.



اسماعیل رضایی

معنا و مفهوم

انسان ها تحت تاثیر مداوم رویکردهای محیطی از خود واکنش نشان داده و برای یافته ها و داشته های خویش با توجه به ویژگی های زیستی ویا جایگاه اجتماعی خویش دریافت های خود را معنا می نمایند. معنای بسیاری از واژه ها، سوژه ها و کلمات طی تحول و تعامل جامعه و انسان از پیچیدگی و غامض بودن به روایی و رواداری روابط و مناسبات اجتماعی و انسانی روی آورد. ولی درک مفهومی در مناسبات اولویتی و برتری جویی ها و پیچیدگی های ره آوردهای نوین دانش و فن، همگان را در تار و پود کج اندیشی و خرافه باوری رها ساخته است. چرا که معنا بیشتر بارقه های شکلی و فرمی را با خود داشته وبا سهولت و روایی در بیان و عمل همراه شده و عموما از روندهای علّی فاصله می گیرد. در حالی که مفهوم اصولا با مضمون و محتوا همراه بوده و نیاز به غور و تامل و تفکر پیرامون رویکردهای محیطی دارد. بنابراین معنا با جنبه عارضی رویکردهای محیطی همراه است و مفهوم درگیر جنبه های باطنی و درونی آن ها می باشد.



new/ali-mohammad-eskandari-ju1.jpg
علي محمد اسکندری جو

شیخ عارفان سوسیالیسم، فاشیسم و لیبرالیسم


پنداری هگل کیمیاگر چنان ذات و صفات این خدای پروتستان را در قرع و انبیق دیالکتیک تثلیث، تقطیر می کند که مختصات خدای مقطر منطبق بر آرمان و آمال آلمان واحد می شود. به بیانی دیگر، تعویض یا گذار "اراده" و اقتدار مطلق از خدای لایزال به خدای آلمان مدرن (وحدت کلمه بین دولت و ملت) در الهیات سیاسی و فلسفه ایده آلیستی هگل فقط به روش "دیالکتیک" سه وجهی او و آمیزش تاریخ و الهیات در تولید "پایان تاریخ" ممکن گشته است.



خدامراد فولادی

دوست ِ دشمن ما دشمن ِ ماست

(علیه موضعگیری ِ جانبدارانه دربرخورد با دوستان ِ رژیم)

دشمن ِ بلاواسطه ی ما از این نظرگاه دشمن ِ تاریخی ِ ما یعنی حاکمیتی است که با عملکردهای سرکوبگرانه اش تمام ِ راه های پیشرفت و تکامل اجتماعی سیاسی را به روی این جامعه ی تحول طلب بسته، ومارکسیست هابه عنوان ِ انسان های هم سرنوشت ودر عین ِ حال به لحاظ ِ نظری عناصر ِ مهم وتاثیرگذار ِ جامعه، با شناسایی ِ عوامل ِ انسانی و سازمان ها و دولت های حامی و تقویت کننده ی ایدئولوژیک سیاسی ِ این حاکمیت جامعه را نسبت به نیات ِ خصمانه و تاثیرات ِ منفی ِ این حمایت ها بر جنبش ِ مطالباتی اش آگاه نموده تا خود ِ جامعه موضعگیری مناسب و درخور درقبال ِ آنها اتخاذ نماید.



new/ali-raha.jpg
علی رها

کمون پاریس و مفهوم «جامعه‌ی بدیل»

به‌مناسبت صدوپنجاه سالگی کمون پاریس

مارکس پس از برجسته کردن بُعد بین‌المللی و شرکت زنان، به برشماری دستاوردهای کمون در عرصه‌های گوناگون اجتماعی می‌پردازد، از جمله لغو کار شبانه، آرای همگانی، تحصیل رایگان، جدایی دین و دولت، و غیره، اما با صراحت اعلام می‌کند که «بزرگ‌ترین دستاورد اجتماعی کمون، هستیِ کنشگر خودِ آن بود.» هستی آنها، همان پراکسیس آنها بود که در تداوم خود، هم اوضاع و هم خود آنها را دگرگون خواهد کرد. این آن چیزی است که مارکس «روح کمون» می‌نامد. آنها «اتوپیای حاضر و آماده‌ای نداشتند که به واسطه‌ی یک فرمان ابلاغ شود.» آنها از کمون انتظار «معجزه» نداشتند چون می‌دانستند «راه درازی در پیش دارند و باید از مراحل مختلفی عبور کنند.»



new/ali-mohammad-eskandari-ju1.jpg
علي محمد اسکندری جو

کمون پاریس و شوک درمانی حافظه تاریخی

هر بهار به کمون پاریس می اندیشم در حیرتم چرا کمونارها (با وجودی که می دانستند اعضای کابینه و فرماندهان ارتش به قصر ورسای گریخته اند) مستقیم به سمت کاخ نرفتند و دولت و نظام بورژوایی را ساقط نکردند. در جمهوری سوم فرانسه چرا همین کمونارها در پاریس به بانکها بویژه بانک مرکزی حمله نکردند تا تمام ذخایر طلای امپراطوری و جواهرات مستعمرات فرانسه را غنیمت گرفته (همانند دولت بلشویکی) و آنها را به انگلیس و آلمان بفروشند. شرط انصاف اما آیا این نیست که از کمونارها نباید بیش از آن انتظار داشت؟ آنگاه خشم و یأس کارل مارکس بابت چیست که کمون را "جنگ داخلی" می نامد و جزوه می نویسد؟ اگر او امروز میان ما بود شجاعت و پاکدستی کمونارهای پاریس را در بین کدام ملت می یافت؟