یونس پارسا بناب

همبستگی های جهانی در مبارزه
علیه امپریالیسم مرز محور

هیچ انسانی مثل هر جنبنده ای در جهان ( از جانوران دریائی و ذوالجباتین گرفته تا پرندگان ، چهارپایان و پستانداران و... ) نباید " غیرقانونی " اعلام گردد . نیت نظام جهانی سرمایه از اینکه انسان ها بویژه کارگران و دیگر ستمدیدگان جهان را به دو بخش قلابی قانونی و غیر قانونی تقسیم می کند نشانه دیگر از فرتوتی ، تحلیل رفتگی و فرسودگی آن است .



پروفسور فرهاد قابوسی

مسائل فلسفه: منشاء دینی فلسفه یونانی و فرهنگ غربی

خاستگاه فلسفه در شرق و غرب سئوالات کلی ای در باره جهان بوده است که از دیدگاه معاصر و پس از تجزیه ی موضوعات، به علم، فلسفه و دین، سئوالات دینی محسوب می شوند. به این لحاظ خاستگاه فلسفه در یونان که منابعش به تبع علاقه ی اروپا بیشتر کاوش شده اند، بر اساس همین منابع، اندیشه ها ی دینی محسوب می شود که از بین النهرین به یونان آمده اند. در حالیکه در اعصار اولیه متفکرین تفاوتی بین موضوعات علم، فلسفه و دین ندیده اند.



م . ت . برومند

سازگاری لیبرالیسم نو با بحران

طرح نو لیبرالی که الهام بخش سیاست های اقتصادی از سه دهه پیش است، بنابر برتری دادن به منطق بازار و رقابت به عنوان پایه جامعه تو صیف می شود؛ و با در بر گرفتن لیبرالیسم افراطی، خود تنظیمی بازار را می پذیرد و هوادار دولت کمینه است. البته، این یک نو لیبرالیسم نهادی ملاحظه کار نسبت به سیاست «آزاد گذاری» و هوادار دولت قیم مآب بازار است.



امید هما ئی

در بارهٔ اخلاق

فرض کنیم که من دچار مشکلات مالی هستم. آیا حق دارم که پولی را قرض گرفته و قول باز پرداخت آن را بدهم با اینکه میدانم که احتمالاً نمیتوانم ازعهدهٔ آن برآیم ؟ برای دانستن اینکه حق دارم یا نه باید از خود بپرسم : آیا قبول میکنم که همگان مثل من رفتار کنند ؟ به عبارت دیگر آیا میتوانم از آن قانونی همگانی بسازم که : هرکس در وضعیّت بد مالی قرار گیرد میتواند وعدهٔ سرخرمن یا دروغ بدهد ؟ نه.



nosrat-shad.jpg
نصرت شاد

تراژدی نیچه و کسروی ، چپ نبودنشان بود

ادعای ادبی بودن زندگی نیچه

زندگی و آثار نیچه همچون زندگی و آثار احمد کسروی تراژدیک است . البته در غرب نیچه را نکشتند ولی موجب جنون و جوانمرگی اش شدند . هر دوی آنان با هدف روشنگری دست به مبارزه با فرهنگ ارتجاعی و دین غیرمردمی و حکومت مطلقه زمان خود زدند . و هر دوی آنان چون مسلح به یک ایدئولوژی علمی یا مارکسییست نبودند، دچار خرده کاری و اشتباه و بد آموزی گردیدند . نیچه گرچه همزمان مارکس زیست ، هیچگاه با او و آثارش آشنا نشد . نیچه و کسروی هر دو آخوند زاده بودند و خود مدتی طلبه و دانش آموز رشته الهیات .



نویسنده: اریش فروم

شخصیت اقتدار طلب

برگردان: پارسا نیک جو

مُراد مان از "شخصیت اقتدار طلب" چیست؟ ما به طور معمول، تفاوت میان فردی که می خواهد بر دیگران تسلط یابد و آن ها را کنترل و مهار کند، و فردی که به تسلیم شدن و فرمان بُردن گرایش دارد و پذیرای تحقیر شدن است را به روشنی درمی یابیم. اگر بخواهیم از اصطلاح قدری مودبانه تر استفاده کنیم، می باید از "رهبر" و "پیرو" اش سخن بگوییم. هر چند به طور طبیعی میان فرمانروایان و فرمانبران- از بسیاری جنبه ها- تفاوت وجود دارد، با این همه، ما هم چنان تاکید می کنیم که هر دو نوع، یا به عبارت دیگر، هر دو صورت شخصیت اقتدار طلب در واقع پیوندی تنگاتنگ با هم دارند.



پروفسور فرهاد قابوسی

ملاحظاتی در مقایسه ی فلسفه ی شرقی و غربی

بحث یادگیری استدلال صحیح فلسفی در اروپا از اندیشه ی فلسفی شرقی (اسلامی ـ بودایی) بواسطه ی ابن سینا که در بخشهای پیشین رساله آوردم، طبعأ ضرورت توجه به کیفیت اندیشه ی فلسفی در شرق و غرب را مطرح می کند. نظر من در این رابطه همچنانکه متعددأ یاد آوری کرده ام، اینست که من تفاوتی کیفی در این میان نمی بینم و آن را از یکسو ناشی از مرض تجزیه گرایی (" آنالیتیسم" دکارتی) اروپا می شناسم، که مسائل کلی را به جهت عجز در ملاحظه کلی شان، بعد از تجزیه ی مصنوعی آن به اجزاء فرضی، و در این مورد جعل انواع مختلف پدیده ی فلسفه، مطالعه می کند.



nosrat-shad.jpg
نصرت شاد

پوزیویتیسم ،- فلسفه علمی یا فلسفه علم؟

پایه گذار مکتب پوزیویتیسم یا مثبت گرایی ، آگوست کنت فرانسوی است .چپ ها در این مورد مینویسند ، کلمه ای است لاتین ، جریانی شدیدا ایده آلیستی و ذهنی ، آگنوستیکی و لا ادری در فلسفه و جامعه شناسی بورژوایی قرن 19 و 20 که مدعی یک جهانبینی علمی ضد متافیزیک و ضد خیالپردازی است . با این وجود انکار میکند که ماهیت اشیاء قابل شناخت است .



nosrat-shad.jpg
نصرت شاد

توصیه قناعت ادیان و کاهش رنج طبقاتی .
نبرد بودا در دو جبهه .

در بعضی از دانشنامه های چپ دو اشاره به بودا و بودیسم میشود .یکی اینکه آنرا جنبشی اصلاحگرایانه در مقابل اشرافیت دین برهمنی میدانند که دارای صفات ترقی خواهانه و خلقی است . دوم اینکه آن آموزشی دینی اخلاقی است که به زندگی مادی این جهانی جواب نفی میدهد و می خواهد که نجات از پرواز و سفر روح را سبب شود .



امید هما ئی

در باره فن آوری و کنش

اگر حیوانات را در نظر بگیریم میبینیم که بدن آنها بخاطر داشتن پنجه ، سمّ ، لاک ، پوست یا پشم به نوعی با شرائط محیط زیست خود تطابق داشته و قادر به حفظ خود هستند. ولی انسان وضعیّتی استثنائی دارد چرا که فاقد این ویژگیها بوده و باید با ساختن وسائلی طبیعت را با نیازهای خود تطبیق دهد. اینچنین است که او تیغ وتیر و نیزه و کمان و همچنین لباس و کفش و زره میسازد. و اینهمه را با دستها انجام میدهد که میتوانند اشیاء را بردارند، نگاهدارند و دستکاری کنند و تغییر دهند.