یونس پارسا بناب
توسعه ی لومپنی:
ترکیه،ایران و مصر - (بخش اول)
توسعه لومپنی (رشد چشمگیر درآمد سالانه ملی به موازات تعمیق شکاف بین فقر و ثروت در جامعه) از یک سو و تشدید پروسه ی کمپرادوری در خدمت میلیتاریسم آمریکا از سوی دیگر کشور ترکیه را (که هم از نظر تاریخ سیاسی و هم از نظر استراتژیکی جزو کشورهای بالقوه "نوظهور" محسوب میگردد) از فرصت هر گونه امکان عروج به قله ی یک کشور "نوظهور" اقتصادی محروم و ناکام ساخته است.
همنشین بهارچی میشه که بهار میشه؟ اعتدال بهاری Equinox قطره بارانی که بر گل سرخ میلغزد، جوانه لجوجی که بر سرما غلبه میکند، آوندهای سرکشی که موانع را از سر راه برمی دارند، گیاه مهربانی که از دل خاک سرَک میکشد و به آفتاب سلام میکند، چشمه جوشانی که دل سنگ را میشکافد، همه و همه، در برابر این زندگی که پارس میکند و این زمین که خار میخلد و این آسمان که بلا میریزد، فریاد بر میآورند: بهار میآید هر چند زمستانیان نخواهند... آری، بهار میآید هر چند زمستانیان نخواهند... اما اصلاً چی میشه که بهار میشه؟ علت وجودی فصل بهار چیست؟
ف. آگاهسوسیالیسم علمی و مقدسات بعد از قریب پنجاه سال تجربه و سی و اندی سال شکست «انقلابی» سازمان فدائیان ایران و هوادارانشان بعنوان معتقدین به سوسیالیسم علمی هنوز به انتقاد از بینش و روش خویش و توضیح علل اشتباهات و اصلاح عقیدتی خویش عادت نیافته اند. و این رفتار غیر علمی آنان مخصوصأ در جامعه ما به حساب بینش سوسیالیستی گذاشته می شود و سبب تخطئۀ آن می شود. ریشۀ این بیراهه روی در همان فقدان اشراف به سوسیالیسم علمی، "رمانتیسم انقلابی" چپ متاثر از فرهنگ ادب زدۀ (رمانتیک) ایران و مطلق گرایی ناشی از بار مذهبی بینش نظریه پردازان فدائیان (پویان و احمدزاده) نهفته است، که منجر به شکست آن شدند. مسئلۀ مطرح شده مسئلۀ مشروعیت نظری فدائیان نسبت به فلسفۀ سوسیالیسم علمی است که این سازمان خودرا متکی به آن معرفی کرده است. در حالیکه این سازمان دانش لازم برای اتکاء به این فلسفه و امکان تسلط نظری به آن را مخصوصأ تاحدی که قادر به اصلاح، تغییر و تکمیل آن بوسیلۀ "نظریۀ مبارزۀ مسلحانه" باشد، نداشته است.
کاظم رنجبردگرگونی ها و تحولات اجتماعی و عوامل این تغیرات بنادین از منظر جامعه شناسی . دگر گونی ها و تحولات اجتماعی ، عنوان یک مقاله نسبتا طولانی درزبان فرانسه است که توسط جامعه شناسان معتبر فرانسه در رابطه با تحولات و جنبش های اجتماعی جوامع امروز نوشته و تفسیر و تحلیل شده است . به عنوان یک جامعه شناس با تخصص در رشته جامعه شناسی سیاسی ، این مقاله را ضمن ترجمه و تحلیل و تفسیر با واقعیت های جامعه ایران امروز که مدت بیش از 32 سال است که بانظام دیکتاتوری دینی اداره می شود ، در اختیار هموطنان ایرانی قرار میدهم ...
همنشین بهارمکتب فرانکفورت، مکتب اندیشمندان تیزبین Die Frankfurter Schule این بحث در مورد مکتب فرانکفورت است که بیش از هر چیز، به خاطر ارائه برنامهای که «نظریهٔ انتقادی جامعه» خوانده میشود، شهرت یافتهاست. هدفِ نظریه انتقادی که تأثیر شگرفی بر اندیشه سیاسی و اجتماعی قرن بیستم بر جای گذاشت رها ساختن انسان از بند جریاناتی است که او را به بردهٔ خود بدل کرده ولیکن این بردگی را اطاعت آگاهانه و خودخواسته جلوه میدهند
یونس پارسا بناب فراز
قدرت های نوظهور در جنوب ( بخش چهارم و پایانی ) چون توده های مردمی و ملت ها و ملیت ها همراه با دولت هایشان در کشورهای پیرامونی جنوب کوچکترین " احترام و عزت و اعتباری " در محاسبات درون نظام امپریالیستی ندارند در نتیجه جای تعجب ندارد که کشورهای جنوب در صد و اندی سال گذشته ( از انقلاب مشروطیت ایران و انقلاب زاپاتا در مکزیک در دهه اول قرن بیستم به این سو ) به " منطقه طوفانی " انقلاب ها و شورش ها تبدیل یافته اند . این شورش ها و تلاطمات انقلابی و دولت های برآمده از آنها بودند که علیرغم محدودیت ها و تضادهایشان ضروری ترین دگردیسی ها را در تاریخ معاصر جهان بوجود آوردند – دگردیسی هائی که مهم تر و تاریخساز تر از توسعه و رشد نیروهای تولیدی در کشورهای مرکز نظام در صد سال گذشته بودند .
ب. بینیاز (داریوش)به مناسبت انتشارِ کتابِ
«آغاز اسلام: از اوگاریت به سامره» نوشتهی فُلکر پُپ به خلافِ اسلامشناسیِ سنتی که همهی بررسیها و تحلیلهای خود را با اتکا به وقایعنگاری اسلامی انجام میدهد، این کتاب به گونهای موشکافانه و ریزبینانه با کمک مدارک واقعی و ملموس یعنی سکهها، سنگنبشتهها و منابع معاصر بر آغاز اسلام پرتوافکنی میکند. در روند این بازسازی تاریخی، نویسنده نشان میدهد که تاریخ اسلام به خلاف گزارشات وقایعنگاران اسلامی با پیامبری به نام محمد آغاز نشده است، زیرا او هیچگاه موجودیت تاریخی نداشته است.
یونس پارسا بناب فراز قدرتهای نوظهور در جنوب (بخش سوم) در این نوشتار (بخش سوم) ب تشریح ویژگی های تاریخی هندوستان کنونی به عنوان دومین کشور مقتدر نوظهور می پردازیم. در بخش چهام (وپایانی) این نوشتار بعد از تشریح ویژگی های برزیل و دیگر کشورهای نوطهور در جنوب به چند و چون بروز و رشد ابتکارات استفلال طلبانه و خواهان گسست از محور نظام جهانی سرمایه درراه گذار طولانی به سوسیالیسم قرن بیست و یکم درجنوب (نه از سوی دولتهای نو ظهوربلکه از سوی چالشگران جدی ضد نظام) خواهیم پرداخت.
مسعود حاصلیگزیده هایی از کتاب: بیکن و کانت مقایسه تئوری شناخت بین ارغنون نوین و نقدعقل محض (هیونگ کیم) چگونه میتوان به بهترین نحوی توضیح داد فلسفه بیکن برای کانت مهم است؟ بدون بررسی جامع رابطه فکری بین بیکن و کانت نمیتوان به این پرسش پاسخ داد. اما بدون باور پیشاپیش که فلسفه بیکن میتواند برای درک فلسفه کانتی کاملا مهم باشد اصلاً به این بررسی نمیتوان واردشد.بگونه دیگری فرموله میکنیم:پس چگونه میتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم؛چرا ما بایستی به این مبحث بعنوان موضوع بررسی موجود بپردازیم؟ بهترین کار درست این است ما ابتدا ردی را دنبال کنیم حتی اگراندک رابطه فکری بین کانت و بیکن را نشان دهد. ما میخواهیم این رد را ازجهات متفاوت دنبال کنیم و امیدواریم پاسخ این پرسش را دریافت کنیم.
همنشین بهارارنست بلوخ : امید را نباید ناامید کرد ارنست بلوخ مبتکر و تدوین کننده اولیه اندیشهای بود که خودش آن را «جریان گرم مارکسیسم» مینامید. در کنار «گئورگ لوکاچ» [۲]، جامعهای که فاشيسم را در دامان خود پرورش داد به نقد کشيد و تاثير فراوانی بر «آدورنو» [۳]، «ماکس هورکهايمر»[۴] و مکتب فرانکفورت[۵] داشت. البته برای خودش يک مکتب بود و مکتب فرانکفورتجايگاه اصلی زندگيش نبود . تئودور آدورنو و ماکس هورکهایمر، دو فیلسوف - جامعه شناس نئومارکسیست آلمانى بودند که با انجام پژوهشها و نگارش آثار انتقادى خویش، مکتب فرانکفورت را در مؤسسه تحقیقات اجتماعى شهر فرانکفورت بنیان گذاشتند.
|