اسماعیل رضایی

التهاب و اجتناب

جامعه جهانی بر بستر یک گسست تاریخی حاصل تحول و تکامل بنیان های مادی و به تبع آن نمودهای ارزشی و تعاملی درون اجتماعی و بین انسانی، دگرگونی های اساسی را در نیاز و احتیاج و روندهای تامین و تضمین آن ها ایجاد کرده است. این فرایند که با شفاف سازی بسیاری از عملکرد نامتعارف قدرت های مسلط جهانی نمود یافته است؛ فضای انسانی و تعاملات اجتماعی را در خودخواهی ها و افزون خواهی های متفاوت با گذشته فرو برده که جامعه های انسانی را در التهابات مداوم برای اجتناب از دگرگونی و تغییرات الزامی سوق داده است. توقف و ابرام بر سازه های کهنه و قدیمی و واپسگرایی ایده ای و عملی،قادر به دفع و رفع نیاز و انتظار برآمده از تحول و تکامل نبوده؛ و برای گریز از آسیب های اجتناب ناپذیر آن، به التهابات مداوم محیطی و نفوذ و رسوخ در شیوه های زیستی عمومی، تغییرات اساسی را در جهت دهی معرفت و معیشت جامعه و انسان ایجاد کرده است.



Nilofar
نیلوفر شیدمهر

تأملاتی هفت‌گانه بر دوران مدرن و پسامدرن:
برآمدن و سلطه حوزه اجتماعی و امکانِ کارِ سیاسی

(قسمت دوّم: انواع کار و سه حوزه عمومی، خصوصی و اجتماعی)

حوزه عمومی حوزه‌‌ی کارِ سیاسی است و کارِ سیاسی موضوع‌هایی را دربرمی‌گیرد که به همگان ربط دارند. به طور اخص به شهروندان. حوزه خصوصی حوزه‌ای است که عمومی نیست. به نظر آرنت حوزه خصوصی چیزی منتاقض‌نماست چون فضایی را در نظر می‌گیرد که فرد در آن با دیگری در ارتباط نیست. حوزه خصوصی حوزه‌ی مالکیت قلمداد می‌شود که خود نشان این تناقض بزرگ است چرا که «مایملک، هرچند در حوزه خصوصی گنجانده شود، به وضوح خصوصیاتی دارد که همیشه بیشترین اهمیت را برای دستگاه سیاسی و حکومتی ایجاد کرده است» (ص ۶۱).
مایملک دغدغه‌ی اصلی حوزه عمومی است و در طول تاریخ پیش‌شرط ورود به حوزه عمومی بوده است.



Nilofar
نیلوفر شیدمهر

تأملاتی هفت‌گانه بر دوران مدرن و پسامدرن: برآمدن و سلطه حوزه اجتماعی و امکانِ کارِ سیاسی

(قسمت اوّل: بدن و تن و کنترلِ مدرن)

این نوشته جستاری فلسفی و اجتماعی در مورد بدن و تن در روند برآمدن عصر مدرن تا امروز است و در آن از ایده‌های هانا آرنت در کتابش شرایط انسانی (۱۹۹۸/۱۹۵۸) بهره جسته‌ام.
پیش از شروع لازم می دانم تن و بدن را برای طرح ایده‌های این جستار از هم متمایز کنم، گرچه مترادف در نظر گرفته می‌شوند. و همچنین مترادف با پیکر و جسم و هیکل و کالبد. این تمایز از من است و در جای دیگری ندیده‌ام.



ف. آزاد

ناروایی مقایسه اسلام و مسیحیت

از نظر تاریخی این مقایسه ("وحشیت بدوی اسلام و تمدن پیشرفته مسیحی") ابتدا وسیله متفکرین نژادپرست اروپایی صده های اخیر طرح و در ادامه منجر به فاجعه جهانی نازیسم شد. ادامه همین جریان فکری منفی اروپایی است که در دهه های اخیر بعنوان واکنش فکری عجولانه میان ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی نیز رایج شده است.



اسماعیل رضایی

خرافه و خطابه

انسان ها در مبارزۀ مداوم با ندرت و نایابی های حیات خویش، ضعف و ناتوانی خویش را با پندار و توهم پیوند زد، تا رنج واقعی را با لذات کاذب و دروغین پوشش دهد. براین اساس با اتخاذ شیوه های منفعلانه در برخورد با موانع و معضلات حیات اجتماعی خویش، برای گذر از ندرت و نایابی های حیات، به موهومات چنگ انداخت و بسترهای خرافی و تقدیر گرایی را گسترد.دراین میان دین و مذهب محصول ضعف ها و ناتوانی های انسانی در حل و هضم بسیاری از شناخته ها و ناشناخته ها محیطی،در وی اشکال متنوع و متکاثری از موهومات و خرافات را نهادینه ساخت. ولی خرافه صرفا مختص دین و مذهب نیست؛ بلکه تمامی ایده های بحران زا ومشکل ساز حیات انسانی برای گذر از مسئولیت های اجتماعی انسانی خویش وبرای انحراف افکار عامه از حقایق و واقعیت های گذر زندگی به موهومات و خرافه ها روی می آورند.



ح. روشندل

مگالومانیا

"مِگالومَنیا" که به فارسی میتوان آنرا به "جنون خود بزرگ بینی" ترجمه کرد مشثق از دو واژه یونانیِ" مِگا " به معنی " بزرگ" و " مَنیا " به معنی " جنون " است. هر چند در زبان عامیانه " مگالومَن" به آدم لاف زن و گزافه گو هم اتلاق میشود ولی در واقع " مگالومَنیا " نام یک نوع عارضه روانی ست و بهمین حهت برای جلوگیری از مغشوش شدن مفاهیم در سال 1968 میلادی انجمن روان درمانان آمریکائی نام " اختلالات شخصییتی نارسیسیک " را بجای مگالومَنیا برای این عارضه پیشنهاد کرد.



ف. آزاد

بازهم در باره بیراهه "علم" مجرد

داستان "علم" مجرد معاصر حکایت آن خرابه پرستشگاه کافرین ستاینده طبیعت است که بر روی آن معبد "گوتیکی" از لابیرنت ارواح بنا کرده باشند، که حتی مومنین "علم" نیز در راهروهای پیچ در پیچش گم شده اند. به نظر من همچنانکه در ادامه نشان می دهم، علم معاصر و خصوصا ریاضیات آلوده به مابعدالطبیعه مسیحی و از اینرو فاقد اعتبار منطقی است. صحت این نظر در عدم اعتبار منطقی ریاضیات معاصر را از اعتقاد سردمداران ریاضیات معاصر نظیر آندره ویل از "مکتب بورباکی" به "لزوم عدم توجه به منطق در ریاضیات" و انتقاد سنگین ریاضیدانان برجسته معاصر نظیر زیگل و راسل از وضع علم ریاضی می توان دریافت



ijadi12.jpg
ناصر ايرانپور

اسلام، عامل انحطاط

در جامعه، دیندار شدن اتفاقی نیست، بلکه نتیجه عملکرد انواع و اقسام عوامل ذهنی و روانی و تربیتی و روانشناسانه و جامعه شناسانه و نتیجه یک تاریخ اجتماعی است. یک فرزند وقتی در خانواده ای دینی متولد شد، دارای احوال و عواطف مذهبی می شود و سپس احساس دینی او توسط عوامل ذهنی و عینی و اجتماعی پرداخته می شود و این امر در مرحله بعدی، در مدرسه و محیط تدارک بیشتر می بیند. این سوژه اجتماعی در ابعاد اجتماعی و فضای عمومی به فرد مذهبی تبدیل می گردد و خود می تواند فعالانه عمل کرده و اعتقاد دینی اش را مستحکم نموده و پایه ایدئولوژیکی اش را تنظیم نماید.



اسماعیل رضایی

آزادی و رهائی

انسان ها گرفتار در دام ضرورت های طبیعی اجتماعی، همواره برای درک و شناخت و رهایی از این محدودیت ها و موانع رشد و پویایی جامعه و انسان مبارزه کرده اند. منتهی شناخت ضرورت های طبیعی در پیوند با ضرورت های اجتماعی منجر به اسارت انسا ن ها در دام ضرورت های نوینی گردید؛ که وی را از دستیابی به آزادی و رهایی از دام موانع و محدودیت های طبیعی اجتماعی باز داشته است. تحدید آزادی با بیان ناواقع و صوری و مجازی چون آزادی های مشروع و نامشروع، سلبی و یا ایجابی و همچنین آزادی های مطلق از دسته بندی های حاکمیت طبقاتی در جهت تعیین حد و حدود معینه برای آزادی در راستای دستیابی به اهداف متعدی به حیات اجتماعی انسانی می باشد.