Mohammad
محمد احمدیان(امان)

و تو اکنون بیداری

حضور نه در عشق
حضور آری در نفرت
و تو اکنون بیداری

گاه به گاه
چشمانت را فرو می بندی



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

مهمانی هر روزه سه خواهر در روز های کرونائی!

تقدیم به سیما موید عزیز

به آرامی حرکت می کنیم " از دو خواهرش که ایرانند سخن می گوید"ما خواهر ها تصمیم گرفته ایم حداقل در این روز های سخت و تنهائی کرونائی از بدبختی نگوئیم .خبر بد خودش می آید یک هفته است که هر روز با تلفن تصویری خونه هم دیگر مهمان می رویم .حالا که کرونا این طور خانه نشینمان کرده ما هم تصمیم گرفتیم هر روز حداقل نهارهارا باهم بخوریم وساعتی در کنار هم دراز کشیده حرف های خوب خوب بزینم .



new/jalal-sarfaraz1.jpg
جلال سرفراز

سلام سلام خداحافظ

فرض کن فردا درختی ست
با میوه های بسیار
و یا درخت آسمانی ست با آبی های کال
یا آسمان کوچه یی ست با درهای باز
یا کوچه پسرکی ست که با دوچرخه در باد می‌گذرد
و شالگردنش را به درخت می‌بخشد



new/taamolate-dirhengam01.jpg
لیلی کوشا

تأملات دیر هنگام،
در باب آغازگری باب و آموزگری بهائی

کتاب تاملات دیرهنگام، در باب آغازگری باب و آموزگری بهائی، در ۱۹ فصل و به قلم شیوای محمود صباحی به رشته تحریر آمده؛ جامعه شناس، هنرمند، نویسنده و متفکر برجسته ایرانی که چند سالی است در آلمان می‌زید. نام کتاب، تأمل برانگیز است و دیباچه‌ای است بر دیرهنگامی اندیشیدن به رازهایی که در نهان ایران زمین به عمد مستورمانده و نویسنده، سر آشکار کردنشان را دارد. نمادها و اسطوره‌هایی که در تاریخ سرزمین‌مان به شکل داستان‌هایی باقی مانده‌اند و صباحی می‌کوشد پرده از رمزها، لایه ها و تابوهای آنها بردارد.



new/chekhov.jpg
آنتوان چخوف

لذت خالص

ترجمه علی اصغرراشدان

« عین گربه ی زیر آفتاب، خودمومی خیزونم روتخت. چشمامو میبندم وخودمو می سپارم به خواب. مورچه ها توچشمای بسته م اینور-اونورمی خزند. توکله م مه بال بال میزنه وازکله م توآسمون پروازمیکنه، روهمه جاپرمیریزه...ازآسمون توکله م پنبه میباره...تمومشون خیلی بزرگ، خیلی سبک وکرک دارند، مه. آدمای کوچک تومه این طرف واون طرف میخزند. راه میرندوتو هم میلولند و خود را تومه پنهان میکنند. »



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

آیا «صدای تبردوم را هم شنیدی»؟

»مهاجرت «قسمت پنجاهم

خنده ای کردو گفت :"پس هنوز قادر نیستی صدا ها را تفکیک کنی .قدرت چخوف شنیدن صدائی بود که دیگران سالها بعد شنیدند. حال هم صدای تبری درباغ بگوش می رسد .صدائی تبری که می خواهد بسیاری از درختان باغی را که خشک شده، مریضی گرفته قطع کند. باغی که در این هفتاد ساله متاسفانه خشگ تر و در هم ریخته تر از باغ خانواده رانوسکی شد.



بهروز داودی

نشخوار


عریان ترین
جهالتِ ناگزیر
و
چشم‌ها
انبارِ واژگان
روان
بر خلوتِ زبان



tahere-barei1.jpg
طاهره بارئی

من دوست تو، داستان توام

حضور آینه بر سطح جابخاری
پارچ محافظ با یک ردیف لیوان پیاده
زلف سبز گیاهان،
در برکۀ سایه روشن،
نرسیده به سدّ پنجره



naser-rahimkhani.jpg
ناصر رحیم‌خانی

از کتابخانه و کتاب خوانی در استکهلم تا کرونا و تاریخ و مذهب

«رکومندیرا» را اگر بخواهیم به فارسی ترجمه کنیم که می‌شود توصیه کردن.باید بگویم من براین باورم که درباره‌ی کتاب وکتاب‌خوانی اصلاً نباید چنین واژه‌هایی را به کار بگیریم. اما چند کتابی را که در این مدت خوانده‌ام برای تان فهرست می کنم. یکی مصیبت وبا و بلای حکومت نوشته‌ی زنده یاد هما ناطق است درباره‌ی وبای کشنده‌ای که در دوره‌ی قاجار در ایران رخ داد. این کتاب به صورت پی دی اف هم روی انترنت هست. کتاب دیگری که خواندم کتاب قرنطینه از فریدون هویدا. این قرنطینه ربطی به قرنطینه‌ای که امروز می‌گوییم ندارد. اشاره‌ی نویسنده به نوعی از جدایی‌ست در رابطه‌های شخصیت رمان. کتاب در سال ۱۹۶۲ میلادی به زبان فرانسه منتشر شد. مصطفی فرزانه در سال ۱۳۴۵ خورشیدی کتاب را به فارسی ترجمه کرد. یکی دو سال بعد از آنکه این کتاب وارد بازار ایران شد کتاب را جمع کردند. می‌دانیم که فریدون هویدا آن زمان از طرف دولت ایران در نهادهای بین‌المللی کار می‌کرد و برادرش عباس هویدا نخست وزیر بود.



new/rasoul-kamal1.jpg
رسول کمال

دو شعر


شاید
آخرین بازمانده ی
این خانه ی ویرانم
اما
نشانده ام
پرده ای از پولاد
بر دریچه ی سُرخِ قلبم



Mohammad
محمد احمدیان(امان)

این کشور

این کشور چهره هایی بسیار دارد
بعضی از آن ها را من دوست دارم
دیگر چهر ه ها را نه
این کافی است تا در این جا خشنود باشم



شفق

دو شعر

در تنهایی افکارم
در یک شب سرد پاییز
در خیابانی تاریک و بلند
با سنگ فرش هایی خشکیده از خون
و بارانی که نم نمک می بارد




new/m-shahrokhi03.jpg
مهستی شاهرخی

بارانِ گلوله ها در آبان

زن شالش را بر سر انداخت و به خیابان رفت.
مدیر مدرسه را تعطیل کرد و بچه ها به خیابان ریختند.
«پول نفت گم شده، خرج فلسطین شده»
معلم و پسرش پویا در خیابان، در میان تظاهرات علیه گرانی بنزین بودند.



امید همائی

دیروز، امروز، فردا

دیروز
امروز
فردا نام داشت
و ما مشتاقِ دیدارش بودیم.



hasan-hesam03.jpg
حسن حسام

در قفس

برای سپیده قلیان

برای قِرقی
چه تفاوت دارد
بچه آهویی در چشم ا نداز باشد
یا پرنده ای در قفس؟
حریص ست او
سیری ، نمی شناسد!



masouddelijani2.jpg
مسعود دلیجانی

در بنِ بالندگی

در زیر سایه سار اندیشه ای گام می زنیم
که از درون وسعت گستردهٔ خنده
غمی را می نمایاند
ـ جانفرسا!



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

پیتر دندان می کشد!داستایوفسکی از خوشبختی می گوید

"مهاجرت "قسمت چهل و نهم

چه تصویر خیره کننده ای از جامعه آلوده به فساد وتملق که امروز با شدتی چند برا بر عارض بر جامعه ایران گردیده. جامعه ای که راست کرداری انسان بحساب بلاهت وماندن در دوران کودکی او نهاده می شود و بی نقاب بودنش عقب ماندگی وسادگی او! چرا که برای زندگی کردن منطبق بر نرم های اجتماعی جاری شده توسط حکومت گران باید نقابی بر چهره ، چرتکه ای در دست وزبانی آلوده به دروغ وتملق داشت! مردمانی از جنس شاهزاده میشکین محکومند که تمسخرشوند تن به سختی معیشت دهند و دیگرانی ابن الوقت از کنارشان بگذرند وبر سادگی ناشی از انسان دوستی آن ها بخندند ودرس چگونه خوشبخت بودن در زندگی بدهند.



ali-ghoushe2.jpg
علی گوشه

نوید

شعر، موسیقی و اجرا دکتر علی گوشه
تقدیم به نوید افکاری





new/Reza-Maghsadi03.jpg
رضا مقصدی

جانم هزار سال به دنبال چشم توست

جانم هزارسال، به دنبال چشم تو ست.
تنها نه من، شمال، به دنبال چشم توست.
*****
آبی ترین ترانه ی من،عاشقانه است
هرواژه ی زُلال، به دنبال چشم توست .



new/aliasghar-rashedan6.jpg
علی اصغر راشدان

نقشه بردارها

سعیدومصطفی مهندس نقشه برداربودندومن راهنماوارئه کننده مساحت وچارگوشه زمین. یک قطعه زمین کشاورزی چندده هکتاری نزدیک علیشاه عوض رانقشه برداری میکردندکه کاربریش رامسکونی اعلام وچندتعاونی مسکن، توش مجتمع سازی کنند.



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

حیرانی درون موزه ارمیتاژ!

"مهاجرت" قسمت چهل هشتم

وارد سرسرای عظیم موزه می گردیم اوج نمایش اشرافیت روس در شمای سبک باروک. پله های مرمری که با انحنا وظرافتی مانند بازوان گشوده یک زن در دو طرف سرسرای ورودی وارد شونده را به طبقه بالا فرا می خواند.از همان آغاز سردی ونوعی خشونت بدوی خوابیده در فضا را حس می کنی.حضور سلاطین مستبدی را که تلاش می کردند با تجملات اشرافی نهفته در سبگ و آرایش باروکی سیمای تازه ای از روسیه روستائی سال ها مانده در استیلای مغولی ،استیپ ها ، جگل ها اقوام مختلف که بعد قرن ها در زیر پرچم روسیه متحد گرد آمده بودند ترسیم کنند.



mohammad-binesh1.jpg
محمد بینش (م ــ زیبا روز )

عشق افلاطونی (5)

(بعضی زمینه های پذیرش آن درعرفان اسلامی)

در فلسفه واژۀ ترکیبی "عشق افلاطونی" را مدتها پس از وی یک روحانی کاتولیک ایتا لیایی با نام فیچینو مشهور گشت و Platonic Love در قرن پانزدهم میلادی رواج داد. آنچه بعدها به نام عشق افلاطونی در مسیحیت و اسلام گسترش یافت، آمیزه ای ست ازنظرات افلاطون و تعالیم عرفانی "پلوتین"،فیلسو ف نو افلاطونی .او با آشتی دادن اندیشۀ افلاطون و ارسطو و در آمیختن آن با فلسفۀ اشراق در ایران باستان و سروده های وحدت وجودی اوپه نیشادها، شناخت شهودی ِحقیقت را مطرح ساخت و مورد توجه فراوان فلاسفه و عارفان مسیحی و مسلمان قرار گرفت.



abolfazl_mohagheghi_0.jpg
ابوالفضل محققی

همراه با پتر کبیر

"مهاجرت" بخش چهل وهفتم

کمتر شهری است که در زمانی نه چندان طولانی از نظر تاریخ چنین مسیر پر تلاطمی را طی کرده باشد!شهری همیشه درتلاطم چون موج های خشمگین دریای بالتیک که خود را بر صخره ها می کوبند.شهری که ازدرون موج ها وگرداب هاآغشته در خون ده ها هزار روستائی وکارگر روس به ضرب تاریانه پترکبیرسر کشید.



tahere-barei1.jpg
طاهره بارئی

مفتش دنیای مردگان

دیروز خبر رسید
که مردی با سینه های سه لا
و ضد گلولۀ دو لا
و غبغب چهارلا
گوشت خمیر شده در آرد استخوان کشتگان جنگ



hasan-hesam03.jpg
حسن حسام

ما مردمیم !

آنجا که نان و آزادی
کبوتری ست سربریده ،
سایه ی تو جان می گیرد
غرقه در خون
سینه ،
زخمی
گلوله ،
در گردن



»  دیدار اسکایپی با بخشدار شوش و هفت‌تپه
»  مخنثی ماری خفته دید ... / عبید
»  با هم در لنینگراد دیروز بگردیم
»  سرایش سمفونی زندگی زنان با طعم مرگ
»  من میخندم پس هستم.
»  خیابان
»  باران شادی‌ها
»  جنگل
»  دیگر رؤیا نمی بینم
»  باران با ما کار ندارد
»  مهره افسون پاییز
»  آذربایجان دیلینده سؤزلوک
»  فرند فیسبوکی
»  پاییز ریز ریز
»  ترسیدگان از جهنم، در درازنای تاریخ
»  مرثیه ی سیاه
»  برای روزهای خاکستری
»  دو چَکامه
»  "تسکین": از نگاه یک سراینده
»  رونوشت و اصل
»  دختری که گریه می کرد
»  ماجرای یک محنت
»  روز ما فرداست
»  یادبود
»  تقصیر از ما بود
»  تفاوت‌های ظریف دو مفهوم شبیه هم
»  جُدا زادِگان
»  باورهای هزاره‌ای در شعر حافظ
»  در عشق به تو
»  پیراهن احساس
»  شانه به شانه ی سپیدار
»  وطن، در دست تعمیر
»  هم بند
»  دیدار معنوی مثنوی عشق افلاطونی (4)
»  سروده هایی در زمینه ی «غم» از زبان برخی سرایندگان دیروز و امروز
»  شعری که عاشقانه نباشد، قشنگ نیست.
»  روزهشتم هفته‌: دینوری درزمانه کرونا