logo





مفتش دنیای مردگان

چهار شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ - ۱۸ نوامبر ۲۰۲۰

طاهره بارئی

tahere-barei1.jpg
دیروز خبر رسید
که مردی با سینه های سه لا
و ضد گلولۀ دو لا
و غبغب چهارلا
گوشت خمیر شده در آرد استخوان کشتگان جنگ
پا در هوای این سرزمین بر زمین حواله داشت
پاره ای از بیرق کشورش
لوله ای را که انزجار از آن بر جهان دود میکرد
دست و پا زنان پوشاند
دامن کشان با شتاب رفت
سوی گودال ها و چاله هائی
که بوی مرگ از آن بر می خاست
مفتخر به تعداد تابوتهائی که کاشته بود
زانو زد پای گنجینۀ پنهانش به احترام
واز جهان مردگان ذوق زده گشود قفل را
دست در نگاههای منجمد گرداند
وسرش ازنشئه گیج رفت
گوهر چشم کدام سرباز اینبار؟
با خود گفت و دست در سرگیجه گرداند
ناگاه عیش چشمانش
کور شد با جهش جوجه ای
که از بطن خاکستر گشود بال رنگین زندگی را
و بر پیشانی خالی از نوشته اش کوبید
میخ اولین کلام را
با ستاره ی دوش افسری
که دست سنگین و سردش از قفا
لایه ای اینبارغریبه بر شانه اش انداخت

مردی با بالهای کرکس
لاشخور به سری
مفتّش پناهگاه مردگان





نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد