17esfand57-akse04.jpg
ناصر مهاجر

شش روز خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷ (۴)

مبهم بودن موضع فدائيان و بسيارى ديگر از جرگه‌هاى چپ و دموكرات در آن روزهای پُر تب و تاب كه خيل گسترده‌ى جوانان انقلابى مى‌خواهند بدانند چگونه بايد به خيزش زنان برخورد كنند، در برپايى نشستی با عنوان آزادى و شكيبايى نقش دارد. خبر برگذارى اين نشست نيز در آيندگان امروز آمده است. كميته‌ى زنان هوادار جنبش نوين انقلابى[۵] آن را برگذار مى‌كند؛ در ساعت سه و نيم بعد از ظهر و در تالار ورزش دانشگاه تهران. موضوع نشست، حجاب، و سخنران‌ها هما ناطق و هدايت متين‌دفترى هستند كه هر دو در ميان چپ‌ها از اعتبار و احترام برخوردارند. پيش از نشستِ آزادى و شكيبايى اما تظاهرات كارمندان زن وزارت امورخارجه برگذار مى‌شود.



رضا شکیبا

معمای «شیب شیروانی» در «تاریخ ایرانی»

«همت دولت عالی» بر این است که دست در «جیب اهالی» کنند و سقف «سکوهای مخابرات» در همه کشور را با «شیب شیروانی» مزین کنند که مبادا «ضعیفه- زنان» بر سکو عروج کنند و «دولت اسلام و ملایان» از این «عروج پی در پی» – سقوط کنند!
*«حاج میرزا آقاسی» در «بامبول بازی و ملابازی و بندبازی» از سرآمدانِ عصر خویش (در دوره محمد شاه قاجار) بود! وی گذشته از همه سیاه کاری ها که ( در کسوت صدراعظمی) در حق رعیت مبذول داشت- «جبران مافات» را بر امر «قنات سازی» گذاشت!



zanan-esfand57-01.jpg
ناصر مهاجر

شش روز خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷ (۳)

امروز نيز زنان پيكارجو به دانشگاه تهران مى‌روند. بيشترشان جوانند؛ دانشجو و دانش‌آموز و آموزگار. در دانشكده‌ى فنى گردمى‌آيند. پيش از ظهر چند هزار نفر شده‌اند. هر چند نفر با هم در گفتگويند. كسانى اجتماع‌كنندگان را به سكوت فرامى‌خوانند. سخنران در پى سخنران، به تحليل وضعيت سياسى و تأمل در سخنرانى ١٥ اسفند خمينى مى‌پردازد و تجليل از راه‌پيمايى ديروز. حمله‌ى ديروز به زنان بى‌حجاب را همه محكوم مى‌كنند. حزب‌الله «با گلوله‌هاى برف كه در آن‌ها سنگ كار گذاشته شده» به اين سخنان پاسخ مى‌گويد.[5] يكى از سخنران‌ها كه از اعضاى كميته‌ى‌ انقلابى زنان مبارز است، پيشنهاد مى‌دهد كه همه در دانشگاه تحصن كنند تا «نماينده‌اى از سوى دولت براى مذاكره بيايد». پيشنهاد پذيرفته نمى‌شود.



پیمان نعمتی

گروگا ن گیری موضوع حجاب
و سکوت جنبش زنان در ایران

آنچه بخش قالب جنبش زنان در ایران شناخته شده است و در همگرایی وهم اندیشی ها وکمپین ها از گرایشات متنوع زنان شامل سکولار، چپ واسلامی خود را نشان داده است، در چند هفته گذشته در برابر تهاجم چپ و راست افراطی خارج از کشور در گروگا ن گیری موضوع حجاب سکوت وعقب نشینی کرده است.



farzaneh-azimi2.jpg
فرزانه عظیمی

«دختران خیابان انقلاب»، چهار دهه پس از انقلاب

حرکت اخیر زنان و دختران ایرانی علیه حجاب اجباری، در آستانه سی و نهمین سالگرد انقلاب بهمن ۵۷، نقطه عطف دیگری در مبارزات زنان علیه نابرابری و تبعیض جنسی بود. حرکتی که با به پرچم کردن روسری سفید، در دفاع از حق آزادانه انتخاب پوشش، بعنوان یکی از حقوق انسانی، جامعه ما را یک گام برگشت ناپذیر به سوی مدرنیته سوق داد. «دختران خیابان انقلاب» نزدیک به چهار دهه پس از انقلاب بهمن، در ادامه مبارزه هزاران هزار زنی که علیه حجاب اجباری، خیابان انقلاب را زیر قدم های استوار خود به لرزه درآورده بودند، امروز به سمبل جدید جنبش برابری طلب و ضد تبعیض در جامعه ما بدل شده اند. حرکت «دختران خیابان انقلاب» آشکارترین و رساترین اعتراض نسل جدیدی است که در نظام جمهوری اسلامی متولد شده است و علیرغم همه تمهیدات و آموزش های این نظام در تحمیل حجاب، زیر بار نقض حقوق فردی اش نمی رود!



shadi-amin01.jpg
شادی امين

بی آبرویی نواندیشان دینی در حفظ آبروی حجاب

به تازگی، یازده مرد و یک زن تحت عنوان "جمعی از نواندیشان دینی"، بیانیه‌ای در "حفظ آبروی حجاب" منتشر کرده اند[1].
فرای اینکه آیا نواندیشی با دین سازگار است یا خیر قصد دارم مختصر به این بیانیه با نگاهی به تاریخ یکی از این نویسندگان اشاره کنم.
این بیانیه، نادقیق، سطحی و سرشار از تحریف‌های تاریخی است. و البته خواهان "بازگشت به آرمانهای اولیه انقلاب پنجاه و هفتِ ملت ایران" است. و مشخص نمی‌کند، این آرمان‌های اولیه انقلاب چیست؟ آرمان‌های دوران امام راحل است و یا آرمان‌هایی که منجر به انقلاب 57 شد، یعنی، استقلال، کار، مسکن، آزادی؟



zanan-mars1979-01.jpg
ناصر مهاجر

شش روز خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷(۲)

پنج‌شنبه ١٧ اسفند

بسيارى از زنان كارمندِ دولت در اين روز به محل كار خود نمى‌‌روند. بخش بزرگى از آن‌ها برآنند كه حدود ظهر خود را به دانشگاه تهران برسانند تا در اعتراض به حجاب اجبارى، راه‌پيمايى كنند. بسيارى از زنانى كه سركار مى‌روند، درهاى وزارتخانه را بر خود بسته مى‌بييند و از نگهبانان و ماموران انتظامات مى‌شنوند: «زنان لخت پذيرفته نمى‌شوند. به خانه برويد و با لباس مناسب بازگرديد.» كشمكش ميان زنان بى‌حجاب و نگهبانان، بيشتر به بيرون رانده شدن زنان از وزارتخانه‌ها مى‌‌انجامد. اما در چند وزارتخانه كه تعطيل نبود «كارمندان زن... دور هم جمع شدند و نسبت به مسئله‌ى حجاب اسلامى به مذاكره پرداختند.»[3] نتيجه‌ى اين‌گونه مذاكره‌ها بيشتر، تاكيد بر ضرورت اعتراض است و راه‌پيمايى دسته‌جمعى به سوى دانشگاه. در ديگر اداره‌ها و شركت‌هاى وابسته به دولت نيز اين گرايش چيره است.



dokhtare-meydane-enghelab1.jpg
آزاده ارفع

مبارزه زنان از جنبش «بد» حجابی به جنبش علیه حجاب اجباری!

خبر بسیار هیجان انگیز بود، کشف حجاب دختری که به دختر خیابان انقلاب معروف شد مثل بمب در تمام رسانه های اجتماعی منفجر شد و توجه همگان را به خود جلب کرد و در صدر اخبار قرار گرفت. دختری که با لباس بسیارساده روی جعبه مخابراتی میدان انقلاب ایستاده و روسری خود را بر چوبی آویزان کرده و مشغول تکان دادن آن بود. اقدام او ، بسیار ساده به نظر می رسید اما این عمل نمادین مانند نیزه ای به قلب نظام زن ستیز اسلامی فرود آمد. ادامه این حرکت توسط زنان در تهران و شهرستان ها، زن سالمند و همچنین زن محجبه، سرآغاز شروع یک جنبش واقعی زنان علیه حجاب اجباری بود.



zanan-aleihe-hejab1357-01.jpg
ناصر مهاجر

شش روز خیزش زنان ایران در اسفند ۱۳۵۷ (۱)

کنُش نمادین‌ دختر خیابان انقلاب در یکی از روزهای آغازین دی ‌ماه ۱۳۹۶، گرچه در سکوت صورت گرفت، پژواکِ فریاد اعتراض مادران و مادربزرگان آن دختر دلیر بوده است به فرمان حجاب اجباری آیت‌الله خمینی. آن زنان روز ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ به خیابان‌ها ریختند، در میدان انقلاب به هم پیوستند و خیزشی درانداختند که شش روز ادامه داشت، وجدان‌های بیدار را همراه ساخت و در تاریخ پیکار دموکراتیک مردمان ما جایگاهی بلند یافت. چند و چون آن خیزش که آزادی پوشش را بر تارک خود نشاند، از نسل امروزین دختران ایران پنهان مانده است که اینک برخاسته‌اند و دلاورانه حجاب از سر بر‌گرفته‌اند. جمهوری اسلامی تاکنون توانسته است پیوستگی پیکار چند نسل از زنان دگراندیش و دگرخواه را سر به سر بگسلد. از این روست که شش روز خیزش را در اختیار عصر نو گذاشتیم؛ با این امید که جان بخشیدن به حافظه‌ی تاریخی و برنمودن فراز و فرود آن فریاد فروخفته، ره‌توشه‌ای شود برای نافرمانان و رهروان آزادی و کرامت انسانی.



زارا امجدیان

دختران انقلاب، خوشا دمی که حجاب‌ها برفکنیم!

تقاطع جنسیت، قومیت، نژاد، مذهب و طبقه دیوار محکمی است که به آسانی روزنه‌ای در آن باز نمی‌شود. دیواری با لایه‌های هزار تو و در هم پیچیده! زن کرد اهل تسنن کارگر، زن ترک اقلیت یارسان خانه‌دار روستایی، زن بلوچ مرزنشین اهل تسنن بی‌سواد، زن ترکمن … زن لر… زن عشایر … زن بندری … زن … همه این زنان توانشان کجاست؟ با پرده‌ای که هرکدام از این نظام‌های سلطه برای «ندیده شدنش» بر او کشیده‌اند؟
صبوری می‌خواهد… که قابله می‌داند که زایمان، بی‌درد نمی‌شود!



shadi-amin01.jpg
شادی امين

برای سر‌هایی که روسری‌هایشان برداشته خواهد شد

دختری روسری سفیدش را بر سر چوب کرد و در هوا تکان داد و به گمان من، به قلب تاریخ این جنبش عدالت‌طلبانه راه یافت. عده‌ای این حرکت زیبا و در عین حال بشدت علیه ستون‌های نظم موجود را برنتافته و نوشتند او برای "نشان دادن خود" چنین کرده است، می‌پرسم، مشکل شما با دیده شدن این زنان و اعتراض‌شان به تحمیل نوع پوشش‌شان چیست؟



هاله صفرزاده

مروری بر اجباری شدن حجاب ۱۳۵۷ تا۱۳۶۰

برخورد با زنان بی ‌‌حجاب از روزهای قبل از انقلاب و در همان تظاهرات ضد رژیم پهلوی شروع شده بود و خشونتبارترین نمود آن اسیدپاشی به زنان بیحجاب بود. این مساله را می ‌‌توان از اولین نشانههای رشد بنیادگرایی در ایران، در راستای ایجاد کمربند سبز دانست. در ۱۲فروردین ۵۷ مطلبی با عنوان” ساواک جنگ سردی را علیه مبارزان آغاز کرده است/ چه کسی بر روی زنان اسید می ‌‌پاشد” منتشر شد.۱ در این مقاله حمله به زنان و دختران و پاره کردن لباس آنان، ضرب و شتم و اسیدپاشی به بهانه پوشش نامناسب به ساواک منتسب می ‌‌شود و نویسنده معتقد است که ساواک به این طریق میخواهد بین مردان و زنان مبارز و مبارزان چپ و مذهبی تفرقه ایجاد کند.



dokhtari-digar01.jpg
مینو مرتاضی

چونان مجسمه

این دختران تجسم زندگی میلیونها زن هستند

موجی به راه افتاده که در آن دختران انقلاب به جای اینکه مانند مادران انقلابی‌شان با شور و شعارنمایشی چارقدشان را به سر کنند، چارقدشان را بر سر چوب می‌کشند و بی هیچ شورو شعاری خموشانه چونان مجسمه در گوشه و حاشیه میدان انقلاب می‌ایستند. بنظر خسته می آیند. اعتنایی به موبایل‌هایی که بسمت شان نشانه رفته ندارند. گوشهای بدون پوشششان انواع متلک‌ها را تاب می‌آورد. صورتهاشان برای تعریف جدیت اقدامشان به سردی و سختی سنگ در آمده است. خلاف آمد عادت مجسمه‌ها که شبیه جانداران اما بی جان‌اند. این بانو مجسمان که جان و رگ و پی و هوش و حواس دارند و نفس می‌کشند خلاف آمد مجسمه مردان قهرمان و نامدار که وسط میدان‌ها جا خوش کرده و نشسته‌اند، دختران انقلاب در حاشیه و اطراف میدانهای شهر روی نیمکتی. جعبه تقسیم برقی، جعبه خالی میوه ایی در سکوت با بیرقی که از چارقدشان ساخته‌اند ایستاده‌اند.