پیام تسلیت و همدردی با رفیق عزیزمان : مراد

واژه‌ها را توان توصیف افسوسی که شنیدن خبر درگذشت مادر گرامی‌ات در دل‌هامان نهاده، نیست. تصور خاموش شدن شمع وجود یک مادر جوان، هر دلی را به درد آورده و هر خاطری را مکدر می‌کند اما مادر نازنین تو خانه ما را به وجود تو روشن کرده و رفته است. نور و گرمایش در تو و ارزش‌هایی که به تو آموخته به جا مانده و خواهد ماند و ما "مرگ هیچ عزیزی را باور نمی‌کنیم!"



محمد مقدسی را فراموش نمی کنیم!

محمد مقدسی آدم بذله گو و شوخ طبعی بود و در زندان با تمام بچه ها، جدا از مرام و مسلک آنها شوخی می کرد و سر به سر همه می گذاشت و همیشه و در هر حالتی، در شرایط سخت زندان باعث خنده وشادی بچه ها بود. محال بود از کنار کسی بگذرد و تیکه ای نیندازد. او در عین بذله گویی، انسانی جدی و پیگیر بود و در تمام کارهای زندان فعالانه شرکت داشت و مسائل انسانی را ارجح بر ایدئولوژی و خط ‌ربط های مختلف میدانست، به همین خاطر هم، محبوب تمام بچه های بند بود. او فوتبالیست خوبی بود. در محوطه زندان قصر وقتی گل کوچک بازی می کردیم تماشاچی های زیادی در اطراف زمین حلقه می زدند، البته نه برای دیدن بازی، بیشتر بخاطر شوخی و غرزدنها و سرو صدا کردن های او.»



پیام همدردی

با اندوه بسیار مطلع شدیم روز شنبه 14 مهر ماه هزار و سیصد و نود هفت خورشیدی یار عزیز و دوست داشتنی، سعید بهنام ماكویی، پس از پنجاه و اندی سال زندگی در اثر بیماری درگذشت. سعید از دوران دانش‌آموزی از فعالان جنبش فدایی بود كه به رغم فاصله گرفتن از فعالیت تشکیلاتی، اما همچنان قلبش برای مردم می‌تپید و در صف آزادی‌خواهی و عدالت قرار داشت. او انسانی صادق و صمیمی بود كه می‌كوشید به سهم خود نقش مثبتی در یاری به انسان‌ها از خود به جا بگذارد