ژرار دو منیل و دو منیک لوی

لیبرالیسم نو: فرا رفت یا نو سازی یک نظم اجتماعی

برگردان: محمد تقی برومند (ب. کیوان)

در محفل‌های اعتراض گر، آکادمیک یا رزمنده، اصطلاح «لیبرالیسم نو» برای نشان دادن مرحله جدیدی که سرمایه داری به تقریب طی ربع قرن در آن گام نهاد، مطرح شده است. سال ۱۹۷۹، می‌تواند چونان تاریخ رمز آمیز، تاریخی که خزانه داری فدرال ایالات متحد، تصمیم گرفت نرخ‌های بهره را افزایش دهد، نگریسته شود.



marx.jpg
نصرت شاد

کمونیسم، - فلسفه و فیلسوفانش

مارکس جمعبندی فلسفه و تاریخ بود

مارکس در سال ۱۸۴۵ در کتاب «یازده تز» به فویرباخ پرداخت و بجای انسان، موجودی دینی، مقوله موجودی انسانی و اجتماعی را قرار داد. مارکس نظریه تاریخ خود را ماتریالیسم تاریخی نامید که بخشی از ماتریالیسم دیالکتیکی است. او مدعی بود که با کمک این دو بحث انسان می‌تواند زمان و شرایط زمان حال و آینده را بفهمد، چون تاریخ بعنوان تکامل تضادی دیالکتیکی، در آینده اجبارا به جامعه بی‌طبقه کمونیستی منتهی می‌شود.



manouchehr-salehi.jpg
منوچهر صالحی

ر‌هایش یا حق تعیین سرنوشت-۷

آنکه بنا بر باور کائوتسکی خلق‌هائی که در دولت‌های چند خلقی که از دوران پیشاسرمایه‌داری وجود داشته‌اند، زندگی می‌کنند، با گسترش روند شیوه تولید سرمایه‌داری در این کشور‌ها و به‌ویژه با گسترش سیستم آموزش و پرورش همگانی به تدریج در پی یافتن هویت ملی خویش گام خواهند نهاد که مهم‌ترین عنصر آن زبان مادری است. این خلق‌ها بنا بر انکشاف هویت فرهنگی و ملی خود دیر یا زود خواهان تبدیل زبان مادری خویش به زبان سیاسی، یعنی به زبان رسمی خواهند شد و به این ترتیب در جهت تحقق حق سرنوشت خویش گام برخواهند داشت که اوج آن جنبش تجزیه‌طلبانه با هدف ایجاد دولت ملی خواهد بود.



یونس پارسا بناب

نقدی بر گذشته و موقعیت کنونی چالشگران ضد نظام جهانی سرمایه
(بخش اول)

سرمایه داری که از عمر آن پانصد سال می‌گذرد، امروز به شکرانه تشدید پروسه جهانی شدن سرمایه، به یک نظام غالب جهانی تبدیل شده است. این نظام که با سیاست‌های مداخله گرانه و تجاوزات نظامی در اکناف جهان تلاطم، آشوب و بیدادگری بوجود آورده، زمانی به طور موثر می‌تواند توسط جنبش‌های سیاسی و اجتماعی به چالش جدی طلبیده شود که قربانیان آن نیز در سظح جهانی متشکل گردند. ولی واقعیت این است که رشد ناموزون ناشی از منطق حرکت سرمایه که جهان را به دو بخش مکمل و لازم و ملزوم توسعه یافته مرکز و توسعه نیافته پیرامونی تقسیم کرده است، مشکلات جدی و موانع بزرگی را برای استقرار یک تشکل جهانی اصیل بوجود آورده است.



habermas.jpg
آکسل هونت

اعتلای میراث مارکس*
به مناسبت هشتادمین سالگرد تولد یورگن هابرماس

برگردان: مهدی استعدادی شاد

نخستین برداشت هابرماسی که از بطن پرداختن به میراث مارکس زاده می شود، خود را در درک و دریافت ماتریالیستی از تاریخ انسانی نمایانگر می سازد. درک و دریافتی که کوشش های عملی و خردمندانه انسان را برای گسستن زنجیرۀ قهر و زور و سرکوب خاطر نشان می سازد.
هابرماس همچنین، از همان زمان نگارش دانشنامۀ خود، به پیامدهای آن ایده ای اندیشیده که به پایان تاریخ فلسفه باور داشته است. این ایدۀ مُبلغ پایان فلسفه در نزد مارکس یافت می شود که در ضمن نتیجه واکنش وی به دیدگاه فیخته مبتنی بر هم کنشی خدا با من برتر است. مارکس، با این واکنش، پروژه ی نظری خود را همچون پروژهای ماتریالیستی مشخص می سازد.



Ayatollah-khomeini2.jpg
اَياز آسيم

ویژگی های مکتب خمینی - بخش پنجم

مکتب خمینی، چون توهمات آخوندی و تراوشات فقهی را به جای دین نهاده است و از این جهت بر اندیشه و باور دینی درستی استوار نیست، و از سوی دیگر چون بر بنیاد خرد و دانش برپا نشده است، بلکه پایه‌های آن بر فرهنگ آخوندی گذاشته شده که آن هم خود بر خرافات و هواهای نقسانی و سود و زیان شخصی و فریب و ریا و سالوس بنیاد شده است؛ از این رو، به طور اصولی پایداری نخواهد داشت و از آنجا که از سوی حکومت و قدرت رسمی پشتیبانی و ترویج می‌شود، تا زمانی که حاکمیتِ پشتیبانِ آن بر مسند قدرت هست، بقای آن همانند دیگر آسیب‌های اجتماعی- سیاسی تضمین شده است و در لایه‌های پست و خرافه گرای اجتماعی البته ماندگاری بیشتری پیدا می‌کند؛



Ayatollah-khomeini2.jpg
اَياز آسيم

ویژگی های کلی پرورش یافتگان مکتب خمینی - بخش چهارم

از هنگامی که مکتب خمینی با پشتوانۀ قدرت حکومتی و اسلحۀ نیروهای نظامی و خشونت‌ سنت‌گرایانه، دامن خود را بر پهنۀ کشور ایران گسترد، نخستین و بیشترین خواستۀ کارگزاران و کنشگران آن به ظاهر، تقویت روحیۀ دینی مردم، عمل به احکام شریعت، تشکیل حکومت دینی، قانونی کردن آموزه‌های دین اسلام و مانند آن بوده است؛ از این رو، کوشیدند تا همه چیز را در کشور به این سو بکشانند و به همه چیز رنگ دینی و اسلامی بدهند؛ آنان در همین راستا



manouchehr-salehi.jpg
منوچهر صالحی

ر‌هایش یا حق تعیین سرنوشت-۶

نگاه مارکس و انگلس به پدیده حق تعیین سرنوشت خلق‌ها، نگاهی سیاسی بود، نه اصولی. آن‌ دو بنا بر منافع انکشاف «تمدن» و انقلاب جهانی که به‌هم تنیده‌اند، گاهی موافق و گاهی نیز مخالف حق تعیین سرنوشت خلق‌های اروپا بودند. آن‌جا که خلقی با برخورداری از حق تعیین سرنوشت می‌توانست با ایجاد دولت- ملت خویش موجب پیش‌فت اردوگاه کشورهای «متمدن» و انقلاب جهانی گردد، در آن‌صورت آن‌ دو از تحقق چنین حقی پشتیبانی کردند که یک نمونه آن ایتالیا بود ...



از: میشل لوی

بحران اکولوژیک، سرمایه داری و آلترموندیالیسم
یک دیدگاه اکو سوسیالیستی

برگردان: م. ت. بروند (ب. کیوان)

بحران اکولوژیک سیاره‌ای با پدیده دگرگونی جوی چرخش قطعی پیدا کرده است. نخستین تراز نامه منفی عبارت از این است: همه چیز بیش از پیش شتاب می‌گیرد. انباشت گاز کربنیک، بالا رفتن درجه حرارت، ذوب شدن یخ‌های قطب‌ها و «برف‌های همیشگی»، خشکسالی‌ها، جاری شدن سیل‌ها: کوتاه سخن، همه چیز شتابمندانه، پیش می‌تازد.. ترازنامه‌های دانشمندان به محض اینکه مرکب سند‌هایشان خشک می‌شود، بسیاری از خوش بینی‌‌هایشان رنگ می‌بازد.



محمود راسخ (افشار)

«شکست چپ»؟ (۳)

یا شکست چپی‌هائی از نوع آقای حمیدیان؟

جنبش چپ ایران اگر بخواهد تولدی نوین پیدا کند، اگر بخواهد همهٔ ارزش‌های والای آرمانی و آن همه خلوص و صداقت و از خود گذشتگی، فداکاری و قربانی‌های بسیار را پاس بدارد و اگر بخواهد در جنبش واقعی مردم و ملت ایران نقش و سهمی شایسته و سازنده بر عهده بگیرد، راه و چاره‌ای ندارد] جز آن [که با اندیشه و عمل جهان‌بینیِ بنیادگرانهٔ لنینیستی خود عمیقاً وداع کند. باید بتواند وفاداری به جهان‌بینی را به طور بنیادی به وفاداری به آرمان ملی و دموکراتیک و عدالت خواهانه بدهد. از نفی سرمایه و حذف طبقاتی به همزیستی و مبارزه مسالمت‌آمیز طبقاتی برای رشد و توسعهٔ اقتصادی گذر کند.



Ayatollah-khomeini2.jpg
اَياز آسيم

ویژگی‌های بنیادین اندیشه، روش و رفتارِ مکتب خمینی
بخش سوم – دوره‌های تاریخی و مدیریتی مکتب خمینی

اگر تاریخ به دست گیری حکومت و آغاز مدیریت رسمی آقای خمینی و یارانش را در نظر بگیریم، این دوره با کناره‌گیری دکتر ابوالحسن بنی‌صدر از ریاست جمهوری در تابستان سال ۱۳۶۰ آغاز می‌شود و تا به امروز ادامه دارد، ولی اگر فقط مدیریت واقعی را در نظر بگیریم و شرایط بحرانی و مسائل جانبی را کنار بگذاریم، مدیریت این مکتب بر ایران از تابستان ۱۳۶۸ همزمان با پایان جنگ و در گذشت آقای خمینی آغاز می‌شود.



ابراهیم هرندی

داریوش آشوری و مرزبان فلسفه سیاسی

نمی‌‏توان گفت که ما فیلسوف نداریم و کسی سخن تازه‏ ای در این گستره نیاورده است. اندیشه فلسفی پخته و جا افتاده یعنی همین. البته در فرهنگ بحران زده و پیرامونی ما، اندیشه‏ های ژرف و گران، خریداران زیادی ندارد. بازار فرهنگ بحران زده و پیرامونی، بازار هیاهو و هوچی‏گری ‏ست و اندیشمند در چنان سرزمینی، «در وطن خویش غریب» است. فرهنگ پیرامونی، فرهنگ ارج گذاری بر کوشش‏ های اندیشمندان ژرف اندیش و خاموش نیست بل، که فرهنگ پررویان گزافه گو و «همیشه در صحنه» و خودنمایی ست که خود را انحصار دار همه – دانای دانش بشر می‌‏دانند.



manouchehr-salehi.jpg
منوچهر صالحی

ر‌هایش یا حق تعیین سرنوشت -۵

به باور هگل خلق‌های صرب، بلغار، آلبانی «بازمانده بربریت شکست خورده» و حلقه ارتباط میان ارواح اروپائی و آسیائی بودند. هگل هم‌چنین از خلق‌های اسلاو به‌مثابه جوامع کشاورزی نام برد. البته در نیمه سده ۱۹ این تصور که اسلاو‌ها فقط از شایستگی کار کشاورزی برخوردارند، در آلمان رایج بود. هگل در عین حال دولت پروس را بازتاب دهنده روح مطلق می‌پنداشت. او هم‌چنین پادشاهی پروس را که اندکی چهره مشروطه به‌خود گرفته و کمی نیز به استعمار گرویده بود‌، عالیترین شکل جامعه بشری نامید.