نصرت شاد لیبرال ها و بن بست کاپیتالیسم – دمکراسی در غرب به لیبرال هایی که به انتقاد ازبعضی جنبه های سرمایه داری عریان می پردازند لیبرال چپ میگویند . گروهی از آنان می پرسند چرا میان دمکراسی و کاپیتالیسم یکی را باید انتخاب کرد ؟ آیا برای انسان دمکراسی مهم است یا سرمایه داری ؟
یونس پارسا بنابسلفیست ها کیستند و چه می گویند؟ - (بخش اول) این روزها در پرتو تلاطمات جاری عظیم در کشورهای خاورمیانه و آفریقا مطالب بسیاری درباره سلفی ها و سلفیسم در رسانه های گروهی و کنفرانس ها نوشته و شنیده می شود که به خاطر دو علت بزرگ بررسی تحلیلی هویت و کم و کیف این پدیده (سلفیه) و جنبش های برآمده از آن بویژه برای چالشگران ضد نظام سرمایه حائز اهمیت هستند. یکم اینکه اندیشه و (و جنبش سلفیستی) "ام الایمان" و یا پدر معنوی اندیشه های متعلق به کلیه جنبش های بنیادگرائی دینی – مذهبی اسلامی در کشورهای مسلمان نشین (بویژه اهل تسنن) محسوب میشود.
کاظم رنجبرتاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان چراجهان اسلام از عصر روشنگری محروم مانده است؟ - بخش سوم در علوم انسانی خصوصا در فلسفه و فلسفه سیاسی ، تحولات تکاملی و رشد عقلانی و علمی این علوم ، چون علوم تجربی لاینقطع ادامه دارد . اگر 300 سال پیش جامعه اروپا غرق در جنگ های مذهبی ویرانگر بخاطر عدم آگاهی و فقر فرهنگی بود ، امروز ملت های اروپائی جنگ های مذهبی را کنار گذاشته و کشور های خود را از طریق منطق عقلی و علمی اداره می کنند . این بلوغ عقلی و علمی جوامع اروپا ، ملت های این قاره را از منظر نوع حکومت و اداره جامعه ، این ملت ها را به دموکراسی سوق داده است .
امانوئل رنو مارکس و اندیشه نقد (۵) برگردان: م. ت. برومند
نقد اقتصاد سیاسی باید در مفهوم دوگانه عینی و ذهنی درک گردد – این نقد بر پایه و با تکیه بر اقتصاد سیاسی - و بنابر دو مفهوم اقتصاد سیاسی – واقعیت اقتصادی و بررسی این واقعیت با بلندپروازیهای علمی انجام گرفته است. نخست این نقد، نقدی است که بر واقعیت اقتصادی تکیه میکند. در این مفهوم، این نقد نتیجه نقد سیاست است. وقتی ظاهر سیاسی بیاثر میشود، نقد روی مکان واقعی تاریخ و نهاد سیاسی: اقتصاد تکیه میکند؛ بعد این نقد نقدی است که دیدگاه رشته اقتصاد سیاسی را میپذیرد، و دیدگاه فلسفه را رها میکند.
دنیز ایشچیروزنه ای باریک بر تاریخ فلسفه " بخش چهارم"
" پست مدرنیسم" فلسفه پست مدرن، به دنبال بروز نواقص فلسفه مدرنیسم در توضیح و روشنگری واقعیت های هستی انسانی و اجتماعی، نطفه بندی شده و آغاز به شکل گیری کرد. به گفته تمام فلاسفه معاصر، دوران پست مدرنیسم را نمیتوان به درستی درک کرد، مگر اینکه اول بدانیم دوران مدرنیسم فلسفه چیست و فیلسوفان دوران مدنیسم چه چیزهایی را مطرح می کردند. حد اقل امر این است که بدانیم مدرنیسم به چه دورانی اطلاق می گردد.
فرهاد عمیدیگوشه هایی در روش شناسی، گوشه های از متدولوژی،
و در نقد مطبوعات کشور ول نکته ای که بیشتر در حوزه ی سیاسی و اجتماعی در جریان یک جنبش ، جبهه یا حزب و محفل سیاسی در جوامع سامان نایافته مورد نظر است،: این ست که، معمولن چنین پدیده هایی می باید از طبقات وطیف ها و قشرها و افراد مختلف تشکیل شده باشند، لذا در جریان مباحث، درک از مفاهیم در رویارویی ها ، متفاوت و متعارض و گاه چنان متناقض معنا می یابد، که درک خواننده و پژوهنده را در تفسیر و تبیین مواضع موللف ، دشوار کرده و به دست انداز می اندازد.
امانوئل رنو مارکس و اندیشه نقد (۴) برگردان: م. ت. برومند ازخودبیگانگی ابتکار فویرباخ نیست. استفاده از آن در مفهومی که هگل معنی کرده است در نزد بسیاری از هگلیهای جوان مشترک است. وانگهی، مارکس مدیون معنی فویرباخی مفهوم ازخودبیگانگی است. فویرباخ از این مفهوم در چارچوب تحلیل مذهب استفاده کرده و بعنوان خودآگاه وارونه ای که انسان از خویشتن دارد، تفسیر شده است. درواقع، خدا با گزارههای بیکران وصف شده است. خدا شناختِ بیکران، خواست و عشق نامتناهی است. در حقیقت این گزارهها خود گوهر انسان هستند.
کاظم رنجبرتاملی بر ظهور و رشد عصر روشنگری در تاریخ و تمدن انسان چراجهان اسلام از عصر روشنگری محروم مانده است ؟ - بخش دوم ندورسه ادامه می دهد ...تا جهان هستی وجود خواهد داشت ، این تکامل شعور و آگاهی انسان نیز ادامه خواهد داشت . مسلماً این روند تکاملی شعور انسان می تواند ، زمانی روند کند و سریع داشته باشد ولی هرگز به عقب برنخواهد گشت ، خصوصأ تا زمانی که کره زمین جایگاه خود را در مجموعه سیستم سیارات جهان هستی حفظ بکند ، و قوانین عمومی این منظومه تغیر نکنند، واین تغیرات ، با عث تغیر شعور واستعداد نوع بشر نشوند، این تکامل شعور انسانی ادامه خواهد داشت .
یونس پارسا بنابنکاتی پیرامون نظام جهانی
و پدیده سلفیسم ما چالشگران جدی ضد نظام نباید به پدیده اخوان المسلمین ( که از سوی حامیان نظام جهانی به اسم سلفیست های " معتدل " در مقابل سلفیست های " تکفیری " و سلفیست های " دیو بندی " معروف هستند ) به عنوان فقط یک نیروی اسلامی نگاه کنیم . بررسی پیشینه و مواضع سیاسی و اجتماعی آنها نشان می دهد که اخوان المسلمین مثل دیگر سلفیست ها جنبش ها و سازمان های ارتجاعی هستند که با گسترش " خیریه ها " نه تنها هر نوع جنبش کارگری منجمله تشکیل اتحادیه های کارگری و اصل انگاشت عدالت اجتماعی را رد می کنند بلکه بسان بنیادگرایان " بازار آزاد " نئولیبرالیسم امر مالکیت خصوصی ( منجمله بر منابع تولیدی ) را امری مقدس می دانند .
ناصر کاخسازچرا کلیسا از سویی و دگماتیکهای ایدئولوژیک از سوی دیگر،
با نیچه دشمن و با کانت مخالف بودند؟ ۱ – نیچه حقیقت را نفی میکرد و در اساس به وجود چنین جرثومهای باور نداشت. کانت نیز با حقیقت به مثابه یک ذات باور نداشت و برای آن تنها ضرورت اخلاقی قائل بود.
۲- نیچه با حاکمیت انتزعی و یکسویهی عقل در جهان درونی انسان مخالف بود. او حتا میگفت سقراط از عقل یک مستبد –تیران- ساخته است. میدانیم کانت نیز نقاد قاطع عقل بود.
|