reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

گِردکان بر گُنبدِ «انتصخابی»

مردمی که به گروگان گرفته شده اند و گرفتارند و هیچ حقی در گزینشِ پوشش و رنگ و گونۀ زندگیِ خویش ندارند، چگونه در انتخاباتِ فرمایشیِ شیخ شرکت کنند! زنان نقداً نمی توانند مجتهد باشند؛ رساله بنویسند، فتوا صادر کنند، پیشنماز باشند؛ نمازشان را با صدای بلند بخوانند و اذان بگویند، رئیس جمهور شوند و... ولی بهشتِ نسیه و موهومِ مردانِ خدا و خدای مرد، در زیرِ پایشان است... بزرگترین نکبت و فتنۀ ایران سوز؛ حکومتِ جمهوری اسلامی است



اسد سیف

مرقد آقا، داستانی که تکرار می شود

نیمایوشیج در تاریخ ادبیات ما بیشتر به عنوان شاعر شناخته شده است، و در واقع شعر اوست که وی را بر قله شعر معاصر ایران می نشاند. نیما گذشته از شعر، داستان نیز نوشته است. چند داستان کوتاه و بلند، و هم‌چنین داستان‌هایی برای کودکان، در شمار ارثیه معنوی اوست برای ما. "مرقد آقا" از جمله‌ی همین داستان‌هاست، داستانی بلند که در سال 1309 هجری، زمانی که در لاهیجان اقامت داشت، نوشته شده است.



majid-sedghi.jpg
مجید صدقی

سکس و خشونت در جشنواره کن

یکشنبه گذشته در حالی که هزاران جمعیت مخالف ازدواج همجنسگراها در پاریس برعلیه این قانون که اخیرا تصویب شده دست به تظاهرات زده بودند, درمراسم پایانی شصت و ششمین دوره جشنواره سینمایی کن , نخل طلای جشنواره برای نخستین بار به یک فیلم در باره ی همجنسگرایی داده شد .



bijan-baran.jpg
بیژن باران

منطق در شعر

آیا ساختار یک شعر تابع منطق است؟ آیا تاثیر شعر بر مخاطب بخاطر ساختار منطقی یا سطرهای عاطفی در شعر است؟ آیا محبوبیت شعر خیام، فردوسی، حافظه، مولانا، سعدی عمدتا بخاطر منطق، بلاغت، عاطفه، یا تخیل است؟ مخاطب از یک شعر خوشش/ بدش می آید، سطری از آنرا بخاطر می سپارد، یا شعر را بیاد خواهد داشت. ساختار دارای عنوان، آغاز، مفصلبندی، پایان می باشد. تاثیر یا در مفصلها با استعاره و مجاز، عاطفه و بلاغت، منطق و تخیل یا در عبارات/ سطرهای شعر نهفته می باشد. در زیست شناسی پرسش منطق زیست logos of biosمنجر به زدایش ماورائ الطبیعت و رشد علمی شد.



ه . لیله کوهی

انتخاباتِ سرِ کاری! یا گَوُ بَرِه بازار؟

ما در گیلان اصطلاحی داریم با عنوان «گَوُ بَرِه بازار هر وقت در محفلی سگ صاحبش را نشناسد و هرکی هرکی بشود. می شود «گَوُ برِه بازار» حکایت این انتخابات مصداق حکایت سگ صاحبشو نمی شناخته است. از کلاه مخملی تا دمپایی پوش و آدم خُل بی دندان و کسی که برای یک جمله ی درست فارسی صحبت کردن مانده بودکه چه بگوید وجملاتش نه فعل داشت و نه فاعل تا کهنه دغل کاران اسلامیست برای ریاست جمهوری ثبت نام کرده بودند.



madar-moeini2-s.jpg
نسيم خاكسار

مادر معینی‌ها

برای محمد رضا و خاطره معینی عزیزم

یک روی به خاوران
یک روی به تبعید
فرزندان گمشده اش را صدا می زد
مادر معینی ‌ها، مادر همه‌ی ما

قاب عکسی در دست
صدایی فروخورده در گلو
به دادخواهی گام بر‌می‌داشت،
آرام آرام
در صف مادران
مادر معینی ها، مادر همه ی ما



Berriault-Gina.jpg
جینا بریایولت

«تماشاچی»

ترجمه علی اصغرراشدان

شامگاه شنبه ای بود، طبقه بالاتواطاقمان توتختخواب کتاب میخواندم وفکرمیکردم سروصداها غیرعادی نیستند. انفجارصداهای بزن بکوب وناسزا های مستاجرهابعد ازساعت دوی صبح، درهرساعتی ازاطاقهای پائین و راهروبه گوش میرسید. این باریکی ازپله ها پرید بالاودررا کوبیدوفریادکشیدکه پتویا کت یا پوشش دیگر ی بردارم و دور پیرمرد بپیچم. یک صابون ازحمام اطاق زن برداشته ولخت ازخانه بیرون زده بود. نیم بلوک دورتر، تو سراشیبی زیربرگ زردکثیف نخلی،جلو خانه ای پراطاق روعلفهای زرد ایستادو فریادکشیدو زنی را که درازبه دراز روکف اطاق رهاکرده بود تهدید میکرد.



رضا اغنمی

تولد یک شهر
پژوهشی در شکل گیری شهر جدید بهارستان

بررسی ونقد کتاب

ازکارهای نیک این دوران، مستند کردن پاره ای از زادروزها و پایه گذاریِ نهادهای اجتماعی – فرهنگی، به ویژه ایجاد شهر و شهرک دراستان های کشور است که دراثرتوسعه شهرنشینی و نیازهای زیستیِ مردم رواج پیدا کرده است. این کار در اکثر کشورهای جهان، به خصوص در اروپا ازسابقۀ دیرینه ای برخوردار است. تا جائیکه شکل گیری و تأسیس روستاها وخانه ها و دفترهای آمار ساکنان و هرگونه تحول منطقه را میتوان درکلیساهای هرمحل پیدا کرد ومورد مطالعه قرار داد.



a-biparva.jpg
آزاده بی پروا

دایه

دایه ام
همیشه آرام است
در نهایت خستگی
باز هم آرام آرام می رقصد
و تمام مرا ,
چشمهایم را ,
با خود به رؤیا می برد



marge-madar200.jpg
امیر مومبینی

مادر

به مناسبت درگذشت مادر معینی
برای همه‌ی مادران جنبش

شاید
سوار باز آید
ستور شیهه بر کشد
برآید شمشیر شادی از نیام
میدان پر شود از شکوفه‌ی گیلاس
عشق جوانه زند روی شاخه‌ی شوق
خدا آبستن شود از عبادت انسان
و زندگی بزاید باز




Mohammad
محمد احمدیان

اجازه من را دارد!

تنها یک راه حل وجود ندارد. من زندگی اجتماعی ام را با اعتراض به یک دیکتاتور آغاز کرده ام. وقتی به گذشته خویش می نگرم، درمی یابم، چقدر من به او شباهت داشته ام! من نیز می اندیشیدم، تنها یک راه حل وجود دارد.
همواره آلترناتیوی هم وجود دارد. برای تو، برای من. برای امروز، برای فردا. برای این موقعیت یا آن موقعیت.



abbas-shokri.jpg
عباس شکری

نگاهی کوتاه به تاریخ ادبیات نروژـ بخش ششم

ترجمه و تألیف

در سال‌های اولیه بعداز جنگ جهانی دوم، انتشار گزارش‌های مستندی که توصیف مقاومت نروژی‌ها در دوران اشغال نروژ توسط آلمان نازی بود و یا خاطرات کسانی که در زندان‌های آنها در بند بودند، پیش از هر چیز به چشم می‌خورد. در این میان، از همه معروف‌تر کتاب، «زندانی راونسبروک»، اثر “لیسه بورسومس”، «از امروز تا فردا»، نوشته‌ی “اود نانسن” و «روزنوشت» اثر “پیتر موئن” می‌باشد. با کمی فاصله از جنگ، بیوگرافی در مورد قهرمانان دوران مبارزات مردم نروژ و استقامت آنها در برابر نیروهای نازی منتشر شد؛



س. سیفی

پيشينه‌ای برای زبان مادری

با كاربرد زبان بخشی از هويت فردی و يا جمعی انسان نشانه‌گذاری می‌گردد. چنانكه اصلی‌ترين شكل اين هويت را بايد در زبان مادری جست و جو نمود. ولی فاجعه از آنجا آغاز می‌شود كه در وطن و زادگاه انسان كاربری طبيعی زبان مادری را از او بازستانده باشند. يعنی‌ عده‌ای بنا به رويكردهای برتری‌جویانه‌ی قومی‌ تلاش ‌ورزند تا به منظور يكسان‌سازی و همسان‌سازی مردمان يك سرزمين، آنان را از حقوق طبيعی خويش محروم نمايند.



reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

آزادی

چین وُ شکَن می شکند
قصۀ آیینه مگو
نیست یکی آینه را
تابِ نظر بر رخِ او



sahar.jpg
محمد جلالی چیمه (م. سحر)

اندر رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی

صلاحیتت رد شد ای هاشمی
به قدرت رهت سد شد ای هاشمی
سرانجام لطف قدیم علی
به اکبر مؤکد شد ای هاشمی



عباس شکری

نگاهی کوتاه به تاریخ ادبیات نروژ - بخش پنجم

ترجمه و تألیف

شخصیت‌های معروف ادبی در جهان شعر آن روز، «اولاف بول» و «هرمان ویلدنوی» بودند. «اولاف بول» با توجه به نقدهای خوب و مثبتی که در مورد شعرهای او منتشر می‌شد، در اوج شادی و لذت شاعرانه بود و «هرمان ویلدنوی» با آوردن شعرهای خود در میان مردم و ابیات درخشانی که مردم هماره بر زبان داشتند، از شهرت بسیاری برخوردار بود.



Mohammad
محمد احمدیان

«در یک چهره» و «چهره اش»

چه چیزی ژرفا را
در یک چهره پدید می آورد؟

ترکیب تکه های لباس هایش نیز
به آن اشاره می کنند



sahar.jpg
محمد جلالی چیمه (م. سحر)

شعرهای پراکنده

در باره انتخابات حکومت فقها در ایران

باتنی چند لاتِ کفترباز
انتخابات شیخ گشت آغاز
سید علی گفت ای مهندس رأی
برو از بهر من « حماسه » بساز



bijan-baran.jpg
بیژن باران

استعاره و مجاز در شعر

استعاره و مجاز 2 آرایه ادبی اند برای قیاس 2 چیز که در محاوره، نظم و نثر بکار می روند. این قیاس می تواند تخیلی یا منطقی باشد. در تاریخ 1000 ساله ادبیات فارسی این 2 آرایه بنا به اوضاع اجتماعی تحول یافته تا تغییرات در مفاهیم رایج را ارایه دهند. هر شاعر در تعداد، نسبت، سنتی یا جدید این 2 آرایه ترجیحات خود را دارد. در عصر مدرن نقد این 2 آرایه از ماورائ طبیعت قرون وسطا به علوم طبیعی و انسانی گرایش یافته.



بهروز گیلک

گزارشی از "دیدار با هنرمند تئاتر، تلویزیون و سینما؛ علی رضا مجلل در نروژ

در بخشی از برنامه دیدار با علی رضا مجلل در برگن که "گفت و گو با هنرمند مهمان "نام داشت، حاضران با طرح پرسش هایی، نظر این بازیگر را در باره سریال کوچک جنگلی، مستند پخش شده در باره این سریال و واقعیت تاریخی جنبش جنگل و نیز تفاوت های فعالیت هتری در ایران و کشور سوئد را جویا شدند.



aliasghar-rashedan3.jpg
علی اصغر راشدان

«سو ت خطر»

من نبودم واون همه مکاتباتو واسه نکرده بودم که دست بسته برت می گردوندن ولایتت وبه قول خودت دم تیغ مکافات قرقه مصباحیه که!انگارصدقه سری پول بهم داده!ازاون گذشته،بازم قرارنیست مفتی واسه ت کارکنم. کی بهترازتو.آخه همین جورالکی نمیشه برم یخه دیگرونو بگیرم !تازه این دفه م رفتی باشاخ گاو درافتادی!هرکسی نمیره به مامورای سیکرت شهر بن کنه که!شکایتاتم غیرآدمیزاده!حالا،مفصل تعریف کن بینم باز مرضت چیه؟



reza-bishetab.jpg
رضا بی شتاب

روحِ آواره و یادداشت های شبانه

دو سه بار زنگ می زنم. باز زنگ می زنم. صدایی که من می شناسم نیست. کسی گوشی را برنمی دارد. صدای پیغامگیر ناآشناست. نگرانم، راه می روم و فکر می کنم. از پنجره بیرون را نگاه می کنم. نگهبان مشغولِ نظافتِ محله است. سگرمه هایش در هم است. لبهایش می جنبند. غر و لوند می کند. فحش می دهد. سرمای عبوس دست بردار نیست. صدای چهچهۀ پرندگان می آید. پرنده ها پیدا نیستند. درختِ گیلاسِ خانۀ پاویونیِ همسایه، شکوفه های سپید داده است.



رضا اغنمی

فراسوی اشتیاق و بیزاری

نقد و بررسی کتاب

نگاهِ تیز و هوشمندانۀ نویسنده را میتوان از پیشگفتار کوتاه دریافت. او که با صبر وحوصله غفلت ها و نا بخردیهای اجتماعی را نشان داده است، با زبانی ساده وسنجیده تکرار اشتباهات، غلیان احساسات، ازچاله به چاه افتادن ها و هدر رفتن آمال ملی آنهم برای چندمین بار تکراری، به درستی یادآورشده است. در رهگذرچنین نگاهِ دلسوزانه تلنگری میزند به حافظه تاریخیمان، با مثالی ازجنبش سبز و رفتارها عملکردهای پیشگامان همان جنبش: «جنبش اعتراضی در جا نزد ... رهنمودهای مختلفی یافت درمیان رهنمودها از جمله بود آن شعار گمراهساز؛ شعاری که سودای بازگشت به "دوران طلائی" را تبلیغ می کرد»، ...



محمود صفریان

نازنين

وقتي ناظم آمد سر کلاس فيزيولوژي ششم دبيرستان، و در ِگوش معلم چيزي گفت، دلم گواهي بد داد. شش دانگ حواسم را به جلوي کلاس، جائي که آنها صحبت مي‏کردند کشاندم. کلاسي که هرگز رنگ سکوت کامل نداشت، يکباره فرو نشست. چنين آمدني سابقه نداشت يا ما نديده بوديم.



Hossein-Danai3.jpg
حسین دانائی

در انتهای صدا

هوهویِ باد بود و
های های خسته ی دریا
این جا و جا به جا قیامت موج بود و
های هوی پرنده ی آبی
در انتهای صدا و صداها
پرنده بر یال باد می رفت و نگاه می کرد