samir-amin.jpg
سمیر امین

از سرمایه داری تا تمدن - بخش یکم

برگردان: م. ت. برومند

روایت ایدئولوژیک اقتصاد رسمی و «اندیشه» فرهنگی و اجتماعی همراه آن، مدعی است که انباشت توسط پس اندازِ – پارسایانه - «ثروتمندان» (مالکان دولتمند) ، و نیز ملت ها صورت می گیرد. تاریخ این ابداعِ پاک دینان انگلیسی – آمریکایی را تأیید و تقویت نمی کند. برعکس، تاریخ، عبارت از تاریخ انباشتی است که سلب مالکیت از عده ای (اکثریت) به نفع عده ای دیگر (اقلیت) صورت می گیرد. مارکس این روندها را با دقت به عنوان انباشت نخستین تحلیل کرده است: سلب مالکیت از روستاییان انگلیسی («زمین های محصور»)، سلب مالکیت از روستاییان ایرلندی (به نفع صاحبان کشور گشای انگلیسی)، سلب مالکیت در مستعمره سازی آمریکا نمونه های گویایی در این زمینه هستند. در واقع، این انباشت ابتدایی تنها در خاستگاه دور دست و گذشته سرمایه داری قرار ندارد. این انباشت امروز نیز ادامه دارد.



ف. آگاه

در تاریکی و دین خویی علم غربی

(نقد جوانب ضد ایرانی فرهنگ اپوزیسیون ایران)

پس از تغییر رژیم سیاسی، بخش عمده ای از اپوزیسیون ایران خصوصأ در خارج برای مخالفت با رژیم به مخالفت با اسلام و در این روال از سر تعمیم غیر منطقی به ضدیت با فرهنگ ایران بعد از اسلام روی آورد. در این روال غیر منطقی بعضی نویسندگان اپوزیسیون برای توجیه غلط اندازانۀ این اندیشۀ غیر مستدل، متوسل به جعل افسانۀ عدم پیشرفت فرهنگ و خصوصأ علم در ایران بعد از اسلام شدند . انگاری که ایران قبل از اسلام مملوّ از پیشرفت علمی بود و صرفأ بعد از آمدن اسلام به ایران در این مسیر پس رفته است.



یونس پارسا بناب

تلازم میان آزادی و برابری
از انقلاب کبیر فرانسه تاکنون

در عرض یکسال گذشته تعدادی از رفقا و هموطنان علاقمند و همچنین تعدادی از شرکت کنندگان در اتاق های پالتاکی ، سمینارها و کنفرانس اخیر فوروم در نیویورک یک سری پرسش های مناسب و بجائی درباره مطالبی که نگارنده ارائه داده اند ، مطرح ساخته اند که فوق العاده حائز اهمیت می باشند . از این شماره به بعد در این نشریه بعد از طرح یکی از این سئوال های مهم به ارائه پاسخی که می تواند به نوبه خود بحث انگیز هم باشد ، می پردازیم .



ف. آگاه

تصور اندیشۀ منفعل از علم

(در تاریکگری علم)

تصور اندیشۀ منفعل که قادر به شناخت ساختار علم و عملکرد آن نیست، از علم اینست که علم روشنگر و سبب پیشرفت فرهنگ است. در اندیشۀ منفعل که خود قادر به اندیشۀ علمی نیست، دیواری میان علم و اندیشه های غیر علمی حائل است که خلالی در آن ممکن نیست. انگاری علم فی البداهه از آسمان افتاده باشد بی ارتباط با سابقۀ فرهنگی که در متن آن رشد کرده است. این تصور ساده لوحانه آنست که در مدارس به کودکان بیخبر از واقعیت حیات اجتماعی درس داده می شود تا آنها را به بردۀ فرهنگ صنعتی بدل کند، که خودرا وارث علم و نایب حقیقت معرفی می کند.