گفتوگوی رادیو زمانه با ناصر مهاجر داستانهای ناگفته زندگی و مرگ در ایران «صداهای یک کشتار جمعی»، مجموعه مقاله با عنوان فرعی «روایتها و داستانهای ناگفته از زندگی و مرگ در ایران سال ۱۳۶۷»، گردآوری و تدوین از ناصر مهاجر. کتابی درباره کشتار زندانیان سیاسی در تابستان۱۳۶۷
ناصر مهاجر، پژوهشگر تاریخ معاصر است. کتابهایی که تألیف کرده، از آثار ممتاز مرجع در زمینه جنبش زنان، جنبش چپ، مهاجرت و تاریخنگاری زندان به شمار میآیند.
مقدمه کتاب را آنجلا دیویس، فعال سیاسی چپ و از مدافعان سرشناس حقوق کارگران، زنان، سیاهپوستان و مهاجران در آمریکا نوشته است.
رضا معینی«صداهای کشتار» تلاشی شایسته برای شنیدن دادخواهی در جهان در جنین روزهایی در سال ۶۷، هنوز طنابها از جنبیدن و جان گرفتن باز نایستاده بودند. هر روز سری بالای دار، اما خبر به خانهها نرسیده بود. تا رسم سیهپوشی براندازند و مادران و همسران با جامههای سفید و گل سرخی بر سینه، هر چند تنها، به سوگ بنشینند. برون از زندان، از دل دیوارهای سیمانی، هیچ صدایی گذر نکرده بود. پاییز نیامده بود تا قاصدهای شوم مرگ هزاران تن را با دادن ساک و گاه ساکها، به خانوادهها خبر دهند. هیچ صدایی نبود جز گامهای مادران و همسران آسیمهسر و آشفته که از دادستانی چهار راه قصر به اوین و گوهردشت، و از آنجا به خانهی منتظری و سپس به دادگستری میرفتند.
شفق اعدام نکنید! وقتی گل سرخ را سر بریدند،
وقتی سروهای ایستاده را شکستند،
شقایق جامه درید و پرپر شد.
شمعدانی در قاب پنجره گریست.
محبوب شب از شب گریزان شد.
|