ویژه ی سایت "عصرنو"
چکیده ی مطالب:
یک هفته پس از پیروزی انقلاب ضداستبدادی مردم شهرنشین ایران، روزنامه های اطلاعات و کیهان خبر از تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران دادند. این حزب در اولين روز جهاني زن در ايران، و تظاهرات، اجتماعات و مطالبات زنان موضعگيري رسمي و علني نكرد. ولي افرادی در تهران، در نقش حزب الله و گروه های ده ها نفری و با شعارهای"حزب فقط حزب الله – رهبر فقط روح الله، مرگ بر بی حجاب، یا روسری یا توسری و...با حمله به تظاهرات و اجتماعات زنان بی حجاب در خیابان ها، میادین و دانشگاه تهران، قدرت نمایی می کردند. که این گروه های فشار از دید اکثر نیروهای روشنفکر و اپوزیسیون، در آن شرایط زمانی"چماقدار" نامیده می شدند. و زیر مجموعه حزب جمهوری اسلامی به حساب می آمدند. حزب جمهوری اسلامی در ادامه برای تقابل با روز جهانی زن در ایران، زادروز ولادت حضرت فاطمه(س)، (20جمادی الثانی)را که مصادف با تولد آیت الله خمینی بود، روز زن در جمهوری اسلامی معرفی کرد...
چهره ی پنهان مهر بانوان میهن (۹)
حزب جمهوري اسلامي و روز جهاني زن در ایران:
یک هفته پس ازپیروزی انقلاب ضداستبدادی مردم شهرنشین ایران، روزنامه های اطلاعات و کیهان خبر از تشکیل حزب جمهوری اسلامی ایران دادند.[1] در بیانیه اعلام موجودیت این حزب آمده بودکه:«...تاسیس حزب جمهوری اسلامی ایران را در جهت هدف های اعلام شده از سوی رهبر جنبش، امام خمینی اعلام می کنیم و همه ی کسانی را که در این باور و انگیزه و این هدف هابا ما شریک اند به همکاری فرامی خوانیم.»[2] و اعضای هیات موسس حزب جمهوری اسلامی عبارت بودند از آقایان:«محمدجواد باهنر، سید محمد بهشتی(=سیدمحمد حسینی بهشتی)، سیدعلی خامنه یی(=سیدعلی حسینی خامنه)سیدعبدالکریم موسوی(=میرکریم موسوی کریمی)، اکبر هاشمی رفسنجانی(=اکبر هاشمی بهرمانی).»[3] دکتر بهشتی اولین دبیرکل حزب جمهوری اسلامی در رابطه با اعمال نظر آیت الله خمینی، در باره ی اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی می گوید:«...و ایشان نظر مساعد و موافق دادند...اصرار داشتندکه زودتراعلام بشود.[4] و آقای هاشمی رفسنجانی دو سال بعد در نامه ای خصوصی به آیت الله خمینی، در همین رابطه می نویسد:«...امام و رهبر و مرجع تقلید عزیز و معظم...ما "حزب جمهوری اسلامی" را با مشورت با شخص جنابعالی و گرفتن قول مساعدت و تایید غیر مستقیم – من شخصا در مدرسه علوی با شما در این باره مذاکره کردم – تاسیس کردیم...جنابعالی هم روزهای اول در تهران و قم مکررا تایید فرمودید...و اکنون اعتبارحزب از نفوذ شما تغذیه می شود...»[5] سه روز بعد از اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی، اعضای موسس اولین نشست خبری خود را انجام داد و اقای فریدون گیلانی، در کیهان در گفت وگو با شورای موسس چنین نوشت:«... جز آیت الله بهشتی، همه امضاکنندگان اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی را در برابر دارم...من می پرسم و هر چهار امضاکننده یا موسس پاسخ می دهند، سیدعلی خامنه ای، دکتر سیدحسن آیت، عبدالکریم موسوی، هاشمی رفسنجانی از من خواسته اند که به نوشتن اسمشان بسنَده کنم، بی هیچ عنوانی و پیشوندی من باب تشریفات رایج...[و در باب] آزادی و رشد انسان آقای خامنه ای:« [می گوید]اگر روزنامه ای بلندگوی تفکرات مارکسیستی باشد، یا بلندگوی حزب توده ای وابسته به روس ها،نتیجه و معنایش این نیست که به آن لشکرکشی کنیم و مدعی باشیم که چرا بلندگوی آنها شده اید. کمونیستها حق دارند و بیشتر هم حق خواهند داشت که تفکراتشان را بیان کنند. روزی هم که ما سازندگی ها را پیش ببریم؛ آزادی آنها از این هم بیشتر خواهد شد. منتها در برابر ارائه یک فکر، یک فکر دیگر وجود خواهد داشت. ما از موضع ضعیف[ضعف] ایدئولوژی حرف نمی زنیم که از ایدئولوژی دیگری هراس داشته باشیم. آنها عقایدشان را بیان کنند ما هم در محیط آزاد و شرایط برابر عقایدمان را بیان می کنیم...»[6] به هرحال حزب جمهوری اسلامی در اولين روز جهاني زن در ايران، و تظاهرات، اجتماعات و مطالبات زنان موضعگيري رسمي و علني نكرد. ولي افرادی در تهران، در نقش حزب الله و گروه های ده ها نفری و با شعارهای"حزب فقط حزب الله - رهبرفقط روح الله، مرگ بر بی حجاب، یا روسری یا تو سری و ... با حمله به تظاهرات و احتماعات زنان بی حجاب در خیابان ها، میادین و دانشگاه تهران، قدرت نمایی می کردند. که این گروه های فشار از دید اکثر نیروهای روشنفکر و اپوزیسیون، در آن شرایط زمانی"چماقدار" نامیده می شدند. و زیر مجموعه حزب جمهوری اسلامی به حساب می آمدند. حزب جمهوری اسلامی، در ادامه برای تقابل با روز جهانی زن در ایران، زادروز ولادت حضرت فاطمه(س)، (20جمادی الثانی) را که مصادف با تولد آیت الله خمینی بود، روز زن در جمهوری اسلامی معرفی کرد و در نیمه دوم اردیبهشت 1358خورشیدی در اطلاعيه اي چنين نوشت:«بسمه تعالی. زن نیمی از بیکران انسانیت همواره مورد ستم و حق ناشناسی قرار گرفته است. از دربارهای حکمرانان کامجو تا سلطه های جبارانه مردان زورگو و تا مرداب هرزگی هایی بنام آزادی به زن تحمیل شده، همه و همه این نیمه والای پیکر انسان را بیرحمانه دستخوش تطاول و ستم خود قرار داده اند و بدتر از همه در نیمه اخیر این قرن سیاست های استعماری و استثماری کوشیدند زن را وسیله ی رواج مصرف و سودجویی و ترویج بیهودگی کنند و این اسلام بود که در چهارده قرن قبل به زن ارزش واقعی داد و ضمن دادن استقلال و حق مشارکت فعالانه در امور اجتماعی نمونه هایی چون زهرا و زینب و خدیجه ساخت و اکنون انقلاب اسلامی ایران فرصت دیگری است برای دادخواهی و مبارزسازی، مبدائی برای رشد اصالت های انسانی زن. حزب جمهوری اسلامی روز ولادت دختر پیامبر(20جمادی الثانی مطابق با27اردیبهشت)را بعنوان روز زن اعلام می کند و مراسم ویژه ای در بزرگداشت این نمودار کامل زن مسلمان و تجلیل از مقام زن و مبارزات دلاورانه آنها برگزار می نماید که برنامه آن بعدا باطلاع عموم خواهدرسید.حزب جمهوری اسلامی. »[7] چند روز بعد حزب جمهوری اسلامی در اطلاعیه ی دیگری اعلام کرد که:«...پیرو اطلاعیه قبلی جهت برگزاری هر چه با شکوهتر روز بزرگداشت زن که مصادف با ولادت بزرگ زن انقلابی جهان اسلام حضرت زهرا(ع)است. ضمن تشکر از سازمان ها و گروه هایی از خواهران که با ستاد برگزار کننده همکاری نموده اند به اطلاع می رساند که راهپیمایی از پنج مسیر زیر بطرف دانشگاه تهران انجام می شود...چون قرار است در این روز یک راهپیمایی از نقاط اعلام شده بطرف دانشگاه تهران انجام گیرد از دیگر سازمان ها و خواهرانی که مایل به شرکت در این راهپیمایی و مراسم، پیام های خویش را حداکثر تا ساعت 7بعدازظهر روزچهارشنبه 26/2/58به ستاد برگزاری روز بزرگداشت زن واقع در دفترمرکزی ...بدهند.»[8] در این حال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، که در این مقطع زمانی ستاد فرماندهی و عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی راتشکیل می داد در صفحه اول کیهان با چاپ پوستری که نقاشی سیاه و سفید یک زنِ چادری را نشان می داد که در دست راستش فرزند کوچک خود را در آغوش می فشرد و دستِ چپش را مشت کرده بود و به سوی آسمان پرتاب می کرد و در بالای این پوستر نوشته شده بود که:«... و این تنها لباس رزمهامانرا عزیز و محترم داریم. 20جمادی الثانی . روز زن. و در پایین این پوستر، با نوشتن سخنانی خواستار شرکت در راهپیمایی "روز زن" شده بود که متن آن از این قراربود:«...شرکت در راهپیمایی "روز زن" خجسته زادروز بانوی بزرگ اسلام، فاطمه(ع)بر تمام امت اسلام مبارک و پرثمر باد. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن شایسته ترین تبریکات، از نامگذاری این روز افتخارآفرین بنام پر ارج و احترام "زن" استقبال میکند. و به نشان سپاس از فداکاری ها و بزرگداشت مقام والای شیر زنانی که در اوج حرمت انسانی، در دامن های پاک خویش، شهید پروراندند و می پرورند و همواره مصمم و موثر، پرچم مبارزات اسلامی را بر دوش کشیده اند. در راهپیمایی پنجشنبه 27اردیبهشت، شرکت می نماید. باشد تا این روز هم "نشانگر ارزش" راستین باشد که اسلام به زن و شخصیت والای او، می دهد.سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران.»[9] در روز موعد حزب جمهوری اسلامی در شهر قم، پایگاه اصلی خود و در حضور آیت الله خمینی، مراسم ویژه ای در رابطه با روز زن اسلامی برگزار کرد. خبرنگار کیهان در همین رابطه از شهر قم گزارش داد که:«...مردم قم صبح امروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) را برای نخستین بار با شکوه برگزار کردند. بمناسبت میلاد حضرت فاطمه مدرسه فیضیه قم، دارالتبلیغ اسلامی و تمام اماکن مذهبی و علمی و مغازه ها و خیابان های این شهر با طرز با شکوهی چراغانی شد و در و دیوار شهر با پرچم ها، شعارهای اسلامی و تمثال امام و مراجع مذهبی تزئین شده بود. این برای اولین بار بود که خیابان چهار مردان قم، یعنی محلی که مردم این شهر مبارزات خود را از آن نقطه آغاز کرده بودند بطور دیدنی غرق در گل و نور شده بود و در همه جای شهر از مردم با شربت و شیرینی پذیرایی می شد. همچنین به مناسبت روز زن قراراست از ساعت 15امروز راهپیمایی با شکوهی از خیابان چهارمردان تا مدرسه فیضیه با شرکت گروه های مختلف مردم برگزار شود. مردم قم معتقدند این برای نخستین باراست که زیباترین و با شکوهترین جشن ملی و مذهبی برگزار می شود.»[10] و حزب در مراسمی که در زمین چمن دانشگاه تهران برگزار کرد، ابتدا نوار پيام آيت الله خميني به مناسبت روز زن خوانده شد كه فرازهايي از آن چنين بود:«...فردا (امروز) روز تولد صدیقه طاهره فاطمه زهراسلام الله علیهاست. روز زن است. تمام ابعادي كه براي زن و انسان متصور است، در فاطمه زهرا سلام عليها جلوه كرده است. او يك زن روحاني يك زن ملكوتي، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان است، او معمولي نيست. او موجوديست ملكوتي كه در عالم بصورت انسان ظاهر شده است، بلکه موجوديست الهي و جبروتي كه در صورت یک زن ظاهر شده است...زنی که تمام خواسته های انبیا در اوست. زنی که اگر مرد بود نبی بود. زنی که اگر مرد بود، بجای رسول الله بود...مع الوصف زن در دو مرحله مظلوم بوده است یکی در جاهلیت مظلوم بود و اسلام بر انسان منت گذاشت و زن را از آن مظلومیت خارج کرد...وقت دیگر در ایران بود که زن مظلوم قرار گرفت و آن دوره شاه سابق ( رضا شاه ) و شاه لاحق ( محمد رضا ) بود كه به اسم اين كه مي خواهند زن را آزاد كنند به زن ظلم ها كردند زن را از آن مقام معنويت پايين آورده و شيئي كردند. با اسم آزاد زنان و آزاد مردان، آزادی را از زن و مرد سلب کردند. زن ها و جوانان ما را فاسدالاخلاق نمودند. شاه می گفت که زن باید فریبا باشد. البته با آن نظر جسمانی و مادی که آن حیوان پست داشت، به زن نظر می کرد. آنان را از مقام انسانیت به مرتبه یک حیوان فرو کشید.به اسم اینکه برای زن می خواهد مقام درست کند. زن را از مقام خودش پایین تر آورد. زن را مثل یک عروسک درست کرد...ما نهضت خود را مرهون زن ها می دانیم، مردها به تبع زن ها به خیابان هامی ریختند، زن ها مردان را تشویق می کردند و در صف های جلو بودند...به اسم آزادی و پیشرفت تمدن، جوان های ما را به فحشا کشیدند به اسم آزادی همه آزادی ها را از ما سلب کردند...زن در زمان محمدرضا و رضاخان پهلوی، عنصر مظلومی بود و خودش نمی دانست آنقدر که در این زمان به زن ظلم شد در زمان جاهلیت معلوم نیست، شده باشد. آنقدر که برای زن ها در این قرن انحطاط حاصل شد معلوم نیست که در قرن جاهلیت شده باشد...ای زن های محترم بیدار بشوید، توجه کنید، گول این شیاطین را که می خواهند شما را به میدان بکشند نخورید. اینها دنبال فریبایی هستند. مثل شاه مخلوع. به اسلام پناه بیاورید. اسلام برای شما سعادت ایجاد می کند...خداوند بانوان ما، دوشیزگان ما را از شر اینها نجات بدهد. سلام بر شنوندگان.»[11]... [به دنبال آن]ابتدا يك زن كارگر طی سخنانی زادروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(ع) را تبریک گفت. وی با اشاره به گزینش "روز زن" از جانب حزب جمهوری اسلامی گفت: ما را با داشتن سمبُلی چون فاطمه زهرا (ع) چه نیاز است که از آن دسته زنان غرب که جز به بازی گرفتن حُرمت و مقام زن و پایمال نمودن حقوق حقه ما چیزی دیگر به ارمغان ندارند، ایده بگیریم. سپس، زهرا رهنورد سخنران دیگر اين مراسم گفت: هر چه از فاطمه بگوييم از اين بزرگ زن اسلام، كم است. جز اينكه به ياد استاد شهيد علي شريعتي تنها بگوييم فاطمه فاطمه است و راه ما زنان راه فاطمه است. سپس يكي از دختران مبارز كه سالهايي را به خاطر مبارزاتش در زندان بسر برده است با اشاره به شخصیت والای حضرت فاطمه زهرا (ع) و نقش موثر زنان در پیروزی انقلاب اسلامی گفت: طلیعه انقلاب ماتحت رهبری امام دمیده[شد] و از همان ابتدا ماهیت صددرصد اسلامی خود را آشکارنمود. وی افزود: اکنون در این مرحله حساس تاریخی که دیدگان بسیاری به انقلاب اسلامی ما دوخته شده است و انقلاب ما برای بسیاری از خلق های ستمدیده جهان و جنبش های رهایی بخش راه امید شده است، ما زنان مسلمان ایران نیز بار سنگینی بدوش داریم. وی در پایان سخنان خود از زنان ایران خواست که فریب تبلیغات سوء امپریالیسم و صهیونیسم را نخورند...[12] و قطعنامه ای در 15ماده انتشار داد که مفاد اصلی آن از این قراربود:«...3 – ما زنان مسلمان ضمن محکوم کردن امپریالیسم شرق و غرب و پایگاه های داخلی آن هرگونه تحصن و تظاهرات و تبلیغات سو و مخالف مصالح و اهداف انقلاب اسلامی را محکوم می کنیم. 4 – ما زنان مسلمان ایران همبستگی خود را با تمام خلق های مستصعف جهان بویژه زنان مبارز فلسطین، فیلی پین و اریتره اعلام میداریم. 5 – ما زنان مسلمان حمایت خود را از زنان یهودی، زرتشتی، مسیحی که باانقلاب ایران همکاری کرده اند اعلام می داریم و از حقوق حقه آنان پشتیبانی می کنیم. 8 – ما زنان مسلمان خواستاریم که تمام معیارهای پوچ ارزشی چون پول، شغل، مقام، زیبایی و قدرت که جامعه را از یکدستی خارج و طبقاتی می نماید، حذف شود و معیارهای تقوایی که زیربنای جامعه توحیدی است طی یک برنامه ارشادی انقلابی جایگزین شود. 9 – ما زنان مسلمان پوشش اسلامی را لبیک و [حفظ آن را] پاسداری از خون شهدای بخون خفته می دانیم و خواستار آنگونه برنامه ارشادی و انقلابی هستیم تا دیگر خواهران رزمنده و فداکار میهن با آگاهی و انتخاب خویشتن به این پوشش رهایی بخش نائل گردند. 10 – ما زنان مسلمان خواستار جلوگیری از وارد شدن و ساخته شدن کالاهای مصرفی و زینتی و آرایشی هستیم؛ زیرا اینگونه مصارف مظاهر نظام طاغوتی است و جامعه را از معنویات اسلامی خارج می کند...»[13] و در مراکز استان و شهرستان های تبریز، اراک، یزد، کرمانشاه، ارومیه، زنجان، اصفهان، اهواز، آبادان، رشت، مشهد، سمنان، بابل، همدان و...به وسیله روحانیون اعضای حزب جمهوری و پیروی آیت الله خمینی مراسم گرامیداشت"روز زن" ولادت حضرت فاطمه(س)برگزار شد.»[14]
در سال 1359 خورشيدي، روزنامه اطلاعات در صفحه اول خود با تیتر بزرگ نوشت که:«...امت بزرگ اسلام امروز، بیستم جمادی الثانی سه واقعه بزرگ را گرامی می دارد. زادروز فاطمه زهرا (ع) بانوی اول جهان اسلام، هشتادمین زادروز امام خمینی رهبر انقلاب کبیر ایران و روز زن اسلامی...امام خمینی بیستم جمادی الثانی، زادروز حضرت فاطمه زهرا (ع) را روز زن اعلام نموده اند. موسسه اطلاعات و شرکت ایران چاپ، زادروز حضرت فاطمه زهرا (ع)، زادروز امام خمینی رهبر انقلاب و روز زن اسلامی را به امت مسلمان جهان، بویژه ایران تبریک و تهنیت می گوید.»[15] در این حال در نظام جمهوري اسلامي دو بزرگداشت روز زنِ دولتي در تهران و كشور برگزار كرد:
بزرگداشت اول با همآهنگی و میزبانی دانشجويان پيرو خط امام كه خود، دولتي در دولت بودند، برگزار شد. آنان با همکاری و همراهی(=رهبری) حزب جمهوری اسلامی در آغاز ستاد برگزاري "روز زن" را در تهران و شهرهاي سراسر ايران به خصوص مراكز استان ها به وجود آوردند. و در اطلاعیه شماره2 این ستاد آمده بود که:«... ضمن تشکر از پیشنهادهای نیروهای مذهبی و اظهار تمایل آنها در شناخت ارگان های اصیل اسلامی که ستاد برگزاری روز زن را تشکیل دادند، با احساس مسئولیت همکاری و همیاری نموده اند. بدینوسیله بافت تشکیل دهنده ستاد را معرفی می نمائیم: 1 – سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی. 2 – نهضت زنان مسلمان. 3 – سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. 4 – حزب جمهوری اسلامی. 5 - انجمن اسلامی معلمان. 6 – انجمن اسلامی پرستاران. 7 – انجمن اسلامی دبیرستان علوی.»[16] و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جداگانه هم اطلاعیه ای در این رابطه انتشار داد که بخش هایی از آن چنین بود:«...ما از آغاز تاریخ اسلام، شاهد جانبازیها و رشادتهای زنان مسلمان که تحت لوای اسلام و رهنمودهای پیامبر تربیت شده بودند و هنوز هم با الهام از آنها تربیت و رشد می یابند، بوده ایم. زن را دیده ایم که در مسیر پرخون تاریخ بدون اینکه هیچگاه خود را از لحظات پرخوف و خون جدا سازد، پرچم حرکت را بدست گرفته و بر سر کفر و شرک می تازد تا جائیکه امام امت می فرماید: ما نهضت خود را مدیون زن ها می دانیم. بزرگترین رسالت زن در انقلاب اسلامی و جهان شناساندن دو باره ارزش ها و اصالت های متعالی زن در جامعه های بشری است و اینکه زن هرگز نباید بازیچه و عاملی برای استثمار و استعمار گردد. طلوع میلاد فاطمه علیها سلام الگوی والای زن بودن بر همه مستضعفان گرامی باد.»[17] مراسم تهران در مقابل سفارت امريكا برگزار شد. به گزارش خبرنگار روزنامه اطلاعات:«...دیروز زنان معتقد به انقلاب اسلامی ایران از دو مسیر جداگانه میدان انقلاب و میدان امام حسین بسوی لانه جاسوسی راهپیمایی کردند. راهپیمایان در حالی که در مسیر راه شعارهایی در جهت تائیدحکومت اسلامی می دادند پس از طی مسافتی مقابل لانه جاسوسی اجتماع کردند. در این مراسم سخنرانی هایی بوسیله برخی بانوان بعمل آمد که در آن فضایل و مکارم بانوی بزرگ اسلام را ستودند و با خود پیمان بستند که در راه عظمت بانوی بزرگ اسلام گام بردارند. ساعت پنج بعدازظهر در جلوی لانه جاسوسی امریکا مراسم با تلاوت و ترجمه آیاتی از کلام الله مجید آغازشد و سپس یکی از بانوان پیام امام بمناسبت روز زن را قرائت کرد. که سخنان ایشان را دریک جمله وی می توان، خلاصه کرد:« ... زنان باید رفتار زمان طاغوت را فراموش کنند.»[18] سپس یکصدوبیست و چهارمین اطلاعیه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که در رابطه با روز زن صادر شده بود قرائت شد و آنگاه با قرائت بیانیه های دیگری خواهر مجید شریف واقفی سخنرانی کرد و رشادت ها و مبارزات برادر خود را با رژیم طاغوت ستود و از مقام وی تجلیل کرد. یکی دیگر از سخنرانان بانو بهروزی، طی سخنان مسبوطی گفت: ما روز ولادت فاطمه زهرا را بعنوان روز زن اختیار کردیم تا مقام واقعی زن را بجامعه نشان دهیم. بانو بهروزی با اشاره به آزادی زنان، در جوامع مختلف امروز، اینگونه آزادی ها را کاذب خواند و نتیجه گرفت. و هنگامی زن آزادی خود را باز خواهد یافت که مطابق دستورات اسلام و نص صریح قران در جامعه رفتار نماید، خانم بهروزی در پایان سخنرانی خود گفت رادیو و تلویزیون بعد از انقلاب نتوانسته است ارزش های از دست رفته زن را احیا کرده و یا در این راه گامی بجلو بر دارد. وی حفظ حجاب زنان را تاکید کرد و در پایان مراسم زنان در حالی که شعارهایی در تائید حکومت اسلامی می دادند، متفرق شدند.»[19] و شعارهای زنان در این تحمع ار این قرابود:
ملت بپاست امروز، ملت بپاست امروز/خمینی بت شکن، رهبر ماست امروز
ملت بپاست امروز، ملت بپاست امروز/نبردباامریکا، شعارماست امروز
برخیزید، برخیزیدبیاری روح الله/برکنید، برکنیدنظام پوسیده را
بنی صدر، بنی صدرحمایتت می کنیم/خمینی، خمینی اطاعتت می کنیم
ای زن بتو از فاطمه اینگونه خطابست/ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
اسلام مکتب ماست/حجاب سنگرماست.[20]
بزرگداشت دوم روز زن در جمهوري اسلامي به دعوت جامعه زنان انقلاب اسلامي ( سازمان زنان سابق ) به رهبري اعظم طالقاني برگزار شد. ابتدا جامعه زنان طی اطلاعیه ای اعلام داشت که:«بمناسبت فرا رسیدن زاد روز بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه علیهاسلام و بمنظور بزرگداشت این فرخنده روز بنام "روز زن" مجلس جشنی از طرف جامعه زنان انقلاب اسلامی، با شرکت رئیس جمهوری تشکیل داده شده است. از کلیه خواهران و برادران علاقمند برای شرکت در این جشن، دعوت بعمل می آید که در روز سه شنبه(فردا) از ساعت چهار بعدازظهر در سالن کارگران واقع در خزانه شرکت کنند. شروع این برنامه با تلاوت آیاتی از قران مجید و آنگاه خانم فرشته هاشمی سخنرانی می کند. همچنین قرار است، آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر ریاست جمهوری نیز در این مراسم سخنانی ایراد کنند.»[21] در این مراسم که با تلاوتی از کلام الله شروع شد پس از اجرای دو سرود، دکتر فرشته هاشمی در باره مقام زن در اسلام به اختصار سخنرانی کرد و دکتر ابوالحسن بنی صدر ریاست جمهوری گفت:«...امروز بدلیل شناخت و تصور نادرستی که از زن دارند تحقیرهایی به او روا می¬دارند اما اسلام این وضعیت دونِ انسانی زن را انکار می کند و برای او مرتبه و مقامی عالی قایل است و آن را به رسمیت می شناسد و این را در وجود زهرای اطهر (ع) دختر پیامبر اکرم می توان دید. این زن نمونه می تواند در برابر تاریخ شهادت دهد که زن نیز انسانی است مانند مرد و دارای همان استعدادهایی که در وجود مرد است...فاطمه یک بی نهایت است در وجود مادی انسان که در هر قلمرویی یک نمونه برجسته برای بشریت است...فاطمه هنرمکتب توحیداست...در جامعه ما زنان برای آنکه در استقرار انقلاب اسلامی دوشادوش مردان حضور داشته و دارند، توانستند نقش خود را ایفا کنند و من به عنوان اولین رئیس جمهوری این جمهوری اسلامی در مقابل این زنان برای بزرگداشت مقام زن تعظیم می کنم.»[22]
حزب جمهوری اسلامی در سال 1360خ و در روز زن اسلامی، با این که آیت الله خمینی، پیامی مکتوب با عنوان "منزلت زن در جامعه" [23] صادر کرده بود، به خاطر کسب قدرت سیاسی و حذف دکتر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران، مراسم روز زن را برگزار نکرد. و همچنین حزب درسال 1361در حالی که آقایان خامنه ای، هاشمی رفسنحانی و موسوی اردبیلی(هیات موسسین) ریاست سه قوه ی مجریه، مقننه و قضائیه را بر عهده داشتند و آیت الله خمینی هم آخرین پیام مکتوب خود را در رابطه با روز زن با عنوان "جایگاه زن در فرهنگ اسلامی" [24] صادر کرده بود،حزب جمهوری اسلامی، تظاهرات و اجتماعات روز زن را به کناری نهاد. و در این حال در سالگرد روز زن اسلامی، روزنامه های دولتی و رادیو و تلویزیون یادی از آن به میان می آوردند. حزب جمهوری در سال های بعد تظاهرات و اجتماعات روز زن اسلامی را به فراموشی سپرد و چنان سیطره ی خود را بر مراکز قدرت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، به خصوص مراکز و حوزه های قدرت "رهبری" اعمال کرده بود، که آیت الله خمینی، در نهایت خواستار انحلال حزب شد.این خواسته، دولتمردان نظام جمهوری اسلامی اعم از سیاسی و نظامی را که همگی از اعضای حزب جمهوری اسلامی بودند به هراس و وحشت انداخت و آقای هاشمی رفسنجانی، مرد شماره یک از نظر قدرت و تاثیرگذاری در جنگ ایران و عراق (نماینده آیت الله خمینی در شورای عالی دفاع و سخنگوی آن) در آن مقطع زمانی در خاطرات روزانه خود در سال 1363 در همین رابطه چنین میگوید:«...دوشنبه 29بهمن:« آقای سید محمد هاشمی، اطلاع داد که امام نظر داده که ائمه جمعه نباید عضو حزب باشند؛ اگر [ این خبر ]درست باشد. ضربه بزرگی به حزب [جمهوری اسلامی] وارد می شود ... یکشنبه 5اسفند:« در جلسه حزب [جمهوری اسلامی]شرکت کردم. بیشتر بحث بر سر دستور امام مبنی بر منع عضویت ائمه جمعه در حزب بود. قرار شد آقای خامنه ای [دبیرکل حزب] فردا با امام ملاقات کنند و در این خصوص بحث نمایند ... دوشنبه 6اسفند:« آقای خامنه ای، نتیجه ملاقاتشان را با امام گفتند؛ بی نتیجه است. امام همان موضع قبلی را با حزب [جمهوری اسلامی] داشته اند ... سه شنبه 7اسفند:« بعد از دستور امام در مورد ائمه جمعه حزبی، بحث شد. احتمال انحلال حزب مطرح شد. قرار شد در جلسه شورای مرکزی [حزب]، به بحث گذاشته شود ... چهارشنبه 8اسفند:« شب، سران قوا و آیت الله منتظری و احمدآقا مهمانم بودند. احمدآقا زودتر آمد. اظهارات امام را در ملاقات آقای خامنه ای در مورد حزب نقل کرد. تند است و نسبت به حزب، منفی. تقریبا مخالفت صریح با ادامه کار حزب [جمهوری اسلامی] است، ولی گویا امام نمی خواهند مسئولیت تعطیلی حزب را قبول کنند...ولی با توضیحات آقای [موسوی] اردبیلی که امام با شرط دقت، موافق ادامه کار حزب هستند و اظهارات ما، کمی آرام گرفتند[گرفتیم] ... جمعه 10اسفند:« سرشب، آقای عسکراولادی آمد و راجع به وضع جدید حزب [جمهوری اسلامی] صحبت کرد؛ بیشتر برای این که، من را تشویق به ادامه کار حزب نماید ... یکشنبه 12اسفند:«عصر، شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی]جلسه داشت. آقای خامنه ای گزارش مذاکرات با امام را دادند. خلاصه این بود که امام، نظر مساعدی با اصل حزب ندارند و نظرشان این است که روحانیون در حزب نباشند ولی نهی نکرده اند، ولی ائمه جمعه را قطعا از عضویت در حزب منع کرده اند؛ با انحلال حزب هم مخالفت ندارند، ولی دستور انحلال نداده اند. تمام وقت جلسه را در باره ابقا یا انحلال حزب بحث کردیم. بالاخره قرار شد در جلسات دیگری بحث شود. اگر بتوانیم طوری عمل کنیم که حزب وسیله اتحاد نیروهای انقلابی باشد، ادامه بدهد و اگر نتوانیم و مثل وضع امروز، وسیله اختلاف باشد، به طرف انحلال برویم؛ ولی تدریجی... دوشنبه 13اسفند:« شب، جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] برای بحث در سرنوشت حزب بعداز اظهارات امام، داشتیم. در خاتمه جلسه، آقای خامنه ای پیشنهاد استعفای خودشان و من را از حزب دادند؛ به عنوان یک راه حل برای انحلال بی سر و صدای حزب. قرار شد در جلسه بعد، بحث ادامه یابد؛ اکثر اعضای شورای مرکزی با انحلال موافق نیستند ... شب، احمد آقا آمد در باره جنگ و حزب[جمهوری اسلامی]مذاکره کردیم. قرارشد در این باره با امام صحبت شود...»[25]
انحلال حزب جمهوری اسلامی در این شرایط به بزرگترین بحران درون حکومتی تبدیل شده بود. حزب بعداز پیاده کردن پروژه ی 30خرداد1360خ(حذف فیزیکی و اجتماعی اپوزیسیون) و سوار شدن بر قدرتِ سیاسی، اقتصادی و نظامی در ایران، به هیچ وجهی حاضر نبود که این دستآوردها را با یک دستور آیت الله خمینی رها کند. به همین خاطر چند حمله نظامی به عراق(عملیات بدر و...) را به وجود آورد تا آیت الله خمینی را در یک موضع انفعالی قرار دهد که بخاطر شرایط جدید(جبهه و جنگ) حیات و ممات حزب را به فراموشی بسپارد و...
به هرحال آقای هاشمی رفسنجانی که در آن مقطع زمانی مقدورات کشور و جنگ، در انگشتران دست ایشان در چرخه بود. در رابطه با عملیات "بدر" و اجازه گرفتن از آیت الله خمینی، برای موشک زدن به بغداد، در ادامه خاطرات روزانه خود در سال 1363خ چنین می نویسد:« دوشنبه 20اسفند:« دکتر [حسن] روحانی اطلاع داد که حمله آغاز شده است. اسم عملیات "بدر" و رمز آن "یا فاطمه الزهرا(س)" است. گفت در دو محور [عملیاتی با نیروهای عراقی] ... سه شنبه 21 اسفند:« خط دشمن را شکسته اند و مقداری پیشروی کرده اند ولی به همه اهداف نرسیده اند ... یکشنبه 26اسفند:« با شهادت آقای [مهدی] باکری، فرمانده لشکر [31عاشورا ] که از سرداران رشید سپاه بود، به شرق عقب نشسته اند و زمزمه عقب نشینی کامل را مطرح کردند ... و [محسن]رضایی خبر داد که تصمیم به عقب نشینی گرفته اند...دستاوردهای عملیات بدر و اعلان عقب نشینی به مواضع مستحکم جدید ... دوشنبه 27اسفند:« بعداز نماز[صبح]، از جبهه در باره کیفیت عقب نشینی سئوال کردم. آقای رضایی گفت [نیروها] بانظم کامل عقب نشسته اند ولی بعضی از وسائل [جنگی جا]مانده است که قسمتی [از این وسائل هم]منهدم شده که به دست دشمنان نیفتد. حدود صد تا دویست نفر ممکن است[جا]مانده باشد ...[همچنین در ارتباط با موشک زدن به بغداد می نویسد]:« چهارشنبه 15اسفند:« شب، با سران قوا مهمان آقای[موسوی]اردبیلی بودیم، در باره مورد هدف قرار دادن بغداد به وسیله موشک، امام اظهارنظر صریح نکرده اند ... شنبه 18اسفند:« به زیارت امام رفتم. امام می گویند، ممکن است با زدن بغداد، آنها روی تهران شرارت کنند و قدرت های بزرگ هم دستشان را باز گذارند و کمکشان کنند و زدن تهران [توسط عراق] برای ما مشکل درست می کند. قبول کردند که به جاهای دیگر عراق، موشک بزنیم تا آنها بفهمند که موشک داریم و بغداد هم در خطر است ... سه شنبه 21 اسفند:«احمدآقا اطلاع داد که با توجه به حمله عراق به تهران، امام منع زدن بغداد را برداشته اند. به قرارگاه گفته شد که موشک را برای زدن مناطق حساس بغداد، آماده کنند ... 5شنبه 23 اسفند:« ساعت سه و نیم [صبح]موشکی به بغداد زده اند و لابد این حمله عراق به تبریز همزمان با تلافی موشک [ایران به بغداد] است...حدود ساعت نه ونیم اطلاع رسیدکه موشک به ساختمان بانک رافدین در قلب بغداد خورده و این تحول عظیمی در وضع جنگ و زدن شهرها خواهد بود. نمایندگان مجلس خیلی خوشحال شدند و مردم بیش از این خوشحال خواهند بود ... یکشنبه 26اسفند:«خبر زدن یک موشک دیگر به بغداد رسید. هدف کاخ صدام بوده است که بعدا معلوم شد موشک به ساختمانی نزدیک کاخ صدام، در کواده شرقی اصابت کرده است ... دوشنبه 27 اسفند:«ظهر، خبر رسیدکه سومین موشک زمین به زمین به ساختمان جدید البنای وزارت خارجه بغداد، اصابت کرده است...»[26]
سرانجام آیت الله خمینی، پس از دو سال چون دید که جنگ شکلی فرسایشی به خود گرفته است و حمله های ایران در عملیاتی چون بدر، کربلا، والفجر و... در مقابل هزینه های مالی و انسانی که به کشور تحمیل کرده است دستاوردی نداشته است و تنها موفقیت قابل توجه در این میان عملیات "والفجر8" و تصرف جزیره "فاو" در اسفند1364بوده است. ایشان از اختیارات "ولایت مطلقه فقیه" خود استفاده کرد و به آقایان خامنه ای و هاشمی رفسنجانی امر کرد که در نامه ای به ایشان خواستار تعطیلی حزب جمهوری اسلامی شوند. به دنبال این آقایان در تاریخ 11خرداد1366در نامه ای خطاب به آیت الله خمینی به دلایل عدم نیاز به وجود حزب جمهوری اسلامی پرداختند و در تاریخ 12تیرماه 1366تعطیلی حزب را اعلام کردند که در اینجا با هم فرازهایی از نامه آقایان و جوابیه آیت الله خمینی را مرور می کنیم:«...حزب در طول سال های گذشته درحد توان خود به منظور تثبیت نظام جمهوری اسلامی و انجام تکالیف بزرگی که بردوش خود حس می کرد...تعبد افراد این حزب به اسلام و اعتقاد راسخ آنان به ولایت فقیه، که خود عامل مهمی در کینه توزی ضد انقلاب بود، ایجاب می کرد که در مراحل و مقاطع مختلف انقلاب، با کسب رهنمودهایی از آن مقام معظم، حرکت حزب را تنظیم و سیاست های آن را پی ریزی نمایند. اکنون به فضل الهی نهادهای جمهوری اسلامی تثبیت شده و سطح آگاهی و درک سیاسی آحاد ملت انقلاب را از جهات عدیده آسیب ناپذیر ساخته و روشن بینی و توکل و قدرت اراده آن رهبر عالیقدر و فداکاری و آمادگی مردم حزب الله توطئه های ضد انقلاب داخلی و استکبار جهانی را بی اثر و کم خطر نموده است. لذا احساس می شود که وجود حزب دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته، و بعکس، ممکن است تحزب در شرایط کنونی بهانه ای برای ایجاد اختلاف و دو دستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت گردد، و حتی نیروها را صرف مقابله با یکدیگر و خنثی سازی یکدیگر کند. لذا، همانطور که قبلا نیز کرارا عرض شد، شورای مرکزی پس از بحث و بررسی مبسوط و مستوقا با اکثریت قاطع به این نتیجه رسید که مصلحت کنونی انقلاب درآن است که "حزب جمهوری اسلامی"تعطیل و فعالیت های آن، بکلی متوقف گردد.
آیت الله خمینی در جواب آنان نوشت:«بسمه تعالی. جنابان حجج الاسلام آقای خامنه ای و آقای هاشمی – دام توفیقها – موافقت می شود. لازم است تذکر دهم که حضرات آقایان موسس محترم حزب، مورد علاقه اینجانب می باشند. امیدوارم همگی در این موقع حساس با اتفاق و اتحاد در پیشبرد مقاصد عالیه اسلام و جمهوری اسلامی کوشاباشید.ضمنا تذکر می دهم که اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه برخلاف اسلام و تفرقه اندازی در این موقع از بزرگترین گناهان است. والسلام علیکما و رحمه الله 11خرداد66. روح الله الموسوی الخمینی.[27]
در سال 1367خورشیدی در سالگرد روز زن اسلامی که محدود به روزنامه های دولتی و صدا و سیما شده بود، اجرای برنامه روز زن در رادیو مشکل ساز شد و آیت الله خمینی برای اولین بار در طول عمر خود، در نامه ای مکتوب حکم اعدام برنامه سازان و مجریان یک برنامه ی رادیویی را به همین خاطر صادر کرد که اصل موضوع از این قرار بود:در هشتم بهمن ماه(=1367خ) رادیوی جمهوری اسلامی در سالروز تولد فاطمه زهرا (س) طی یک برنامه زنده صبحگاهی"سلام، صبح بخیر" مجری از مخاطبینش "زنان و دختران" سئوال می کرد که الگوی شما به عنوان زن ایرانی کیست؟و علی رغم نام بردن اکثر پاسخ دهندگان از فاطمه به عنوان الگو، یکی از مخاطبین از اوشین [28] به عنوان الگویش نام می برد و در پاسخ به گوینده که می پرسد چرا الگوی شما فاطمه نیست با شادابی و خنده می گوید:«...حضرت زهرا مال 1400سال پیش است. ما یک الگوی امروزی می خواهیم...» روز بعد آیت الله خمینی در نامه ای شدیدالحن چنین نوشت:« بسمه تعالی. آقای محمد هاشمی، مدیر عامل صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. با کمال تاسف و تاثر روز گذشته از صدای جمهوری اسلامی ایران مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می گردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولین بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینه ها قوه قضائیه اقدام می نماید.9/11/67. روح الله الموسوی الخمینی.[29]
در پایان پروژه ی روز زن اسلامی که به دستور آیت الله خمینی و به وسیله حزب جمهوری به وجود آمده بود. بعد از وفات آیت الله خمینی تغییر شکل داد و به "روز مادر" تبدیل شد و دولتمردان و مشاوران آنان به این وسیله بُعد احساسی و عاطفی آن را پر رنگ کردند تا به این طریق جنبش زنان و حق و حقوق و مطالبات آنان را، تا اواخر دهه ی 70خورشیدی به حاشیه برانند و ...
تذکر لازم و ضروری: در بخش هشتم " واکنش دولت موقت و دیدگاه اپوزیسیون و روشنفکران در رابطه با حجاب شرعی(=اجباری) و مطالبات زنان" نگارنده، "استاد" ارجمند و بزرگوار جناب آقای علی اصغر حاج سیدجوادی،یکی از مبارزین "اهل قلم" و مخالفین "استبداد" را بعنوان یک شخصیت ملی – مذهبی معرفی کرده بودم. که با توجه به جوابیه کوتاه و روشنگرانه "استاد" در سایت وزین "عصرنو" ، و "احترام آزادی" نگارنده به اشتباه خود پی برده و همین جا از آن استاد والامقام پوزش می طلبم و امیدوارم که آن "اشتباه متنی" را بر نگارنده ببخشایند.
______________________
[1] اطلاعات وکیهان 29/11/1357 ص1
[2] کیهان 29/11/1357 ص 2
[3] همان منبع ص 2
[4] حسینی بهشتی، سیدمحمد، 1390، حزب جمهوری اسلامی ایران، تهران، بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله بهشتی، چاپ اول، ص 313
[5] هاشمی، یاسر(به اهتمام)، 1378، عبور از بحران؛ کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1360، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ص 23
[6] کیهان 3/12/1357 ص 5
[7] اطلاعات 18/2/1358 ص 12
[8] اطلاعات 23/2/1358 ص 8
[9] کیهان 26/2/1358 ص 1
[10] کیهان 27/2/1358 ص 1
[11] همان منبع ص 3
[12] اطلاعات 29/2/1358 ص 2
[13] کیهان 29/2/1358 ص 3
[14] اطلاعات 29/2/1358 ص 3
[15] اطلاعات 16/2/1359 ص 1
[16] اطلاعات 15/2/1359 ص 2
[17] اطلاعات 16/2/1359 ص 2
[18] کیهان 16/2/1359 ص 1
[19] اطلاعات 17/2/1359 ص 1
[20] کیهان 17/2/1359 ص 3
[21] اطلاعات 15/2/1359 ص 2
[22] کیهان 17/2/1359 ص 13
[23] صحیفه نور جلد14 ص 314
[24] همان منبع جلد16 ص 192
[25] هاشمی، محسن [به اهتمام]، 1385، به سوی سرنوشت؛ هاشمی رفسنجانی؛ کارنامه و خاطرات 1363، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، صص 532- 512
[26] همان منبع صص 549 – 537
[27] صحیفه نور جلد 20 ص 275و276
[28] مجموعه تلویزیونی "سال های دور از خانه" یا "اوشین تانوکورا" سریالی ژاپنی بود که شخصیت اصلی این داستان خانمی است به نام "اوشین تانوکورا" که در سنین پیری خاطرات زندگی سخت و پر رنج خود را از زمان کودکی تا بزرگسالی تعریف می کرد. این سریال از سال 1365 در ایران پخش می شد و تاثیر فرهنگی و اقتصادی فراوانی در جامعه آن روز ایران به خصوص بر روی اندیشه و عمل زنان و دختران ایران بر جا گذاشت.
[29] صحیفه نور جلد21 ص 251