logo




در اين زمينه

چهره ی پنهان مهربانوان میهن (۸)
واكنش دولت موقت ودیدگاه اپوزیسیون وروشنفکران دررابطه باحجاب شرعی(=اجباری)و مطالبات زنان:

چهار شنبه ۷ تير ۱۳۹۱ - ۲۷ ژوين ۲۰۱۲

علی محمد جهانگیری



"ویژه ی سایت عصرنو"


مهندس مهدی بازرگان، نخست وزیر بعد از انعکاس سخنان آیت الله خمینی در رابطه باحجاب شرعی، در مطبوعات و در بین زنان تهران و ایران، در اولین موضعگیری خود در این رابطه چنین گفت: «...دائما پشت گوش امام می خوانند که این ها در ظروف طلا و نقره غذا می خورند و در وزرارتخانه ها هنوز زن های لخت کار می کنند و در کاخ های فرعونی زندگی می کنند!!... ایشان چند ماه بعد در بزرگداشت آیت الله طالقانی در دانشگاه تهران گفت: «...آن دینی که با زور واجبار تحمیل بشود، پیش خداارزش ندارد. بنا بر این پیش خلق هم ازرش ندارد. آن چادر و روسری که به ضرب و زور و با تهدیدبه سرخانم ها برده شود از صد تا بی حجابی بدتر است... اکثریت اپوزیسیون ایران، شامل گروه ها، سازمان ها، احزاب، جبهه ها وروشنفکران در آن شرایط زمانی هر کدام بر اساس ایدئولوژی حاکم بر اندیشه و عمل خود در رابطه با روزجهانی زن و حجاب شرعی(=اجباری) و تظاهرات واجتماعات زنان و مطالبات آنان موضعگیری خاص خود را کردند که در این جابه شرح تعدادی از آن دیدگاه ها نظر می افکنیم...

***********

واكنش دولت موقت، در قبال حجاب شرعی(=اجباری) ومطالبات زنان:‍
آیت الله خمینی، پس ازموج دوم تظاهرات واجتماعات زنانِ تهران به طورتاکتیکی ازموضع قبلی خود در رابطه باحجاب شرعی عقب نشینی کرد و در اولین واکنش خوددردیدار با5تن ازخبرنگاران فرانسوی، یوگسلاوی وآلمانی، درپاسخ به این سئوال خانم خبرنگارفرانسوی که نظرحضرت آیت الله درباره اعتراض زنان ایرانی به "حجاب"چیست؟ گفت:« ...دراین مورد، آیت الله طالقانی شرح مفصلی ازطریق روزنامه ها و رادیووتلویزیون گفته اند و این مساله را از دیدگاه اسلام بررسی کرده اند.»[1] درهمین حال روزنامه اطلاعات، در صفحه اول خود با تیتر درشت كه نيم صفحه اول آن را در بر گرفته بود، نوشت كه:«...امام نظر آيت الله طالقاني در باره حجاب صحيح است. اطلاعات در ادامه همین مطلب نوشت:« امام در مصاحبه با جمعي از خبر نگاران خارجي، در جواب يك خبرنگار فرانسوي كه زن بود و نظر ايشان را در باره مسئله حجاب و اعتراض زنان ايراني پرسيد، گفتند:«...همان نظراتي كه آقاي طالقاني فرمودند، مورد نظر من است و صحيح است.»[2] ونظر آيت الله سيد محمود طالقاني که در مصاحبه راديو و تلويزيوني مطرح کرده،ازاین قرار بود که :«...حجاب اسلامي چه معني دارد؟ حجاب اسلامي يعني حجاب وقار، حجاب شخصيت، ساخته من و فقيه و ديگران نيست اين نص صريح قرآن است آن قدر كه قرآن مجيد بيان كرده، نه ما مي توانيم از آن حدود خارج شويم و نه زناني كه معتقدبه اين كتاب بزرگ آسماني هستند...اسلام و قران مي خواهد زن حفظ شود، مسئله اين است كه هيچ اجباري در كار نيست مسئله چادر مطرح نيست، مسئله حجاب يكي از مظاهر اين حركت انقلابي است. كسي در اين راهپيمايي ها،خانم ها، خواهران و دختران ما را مجبور نكرد كه با حجاب يا بي حجاب بيايند. اما حالا اينكه روسري سركنند و يا نكنند باز هم هيچ كس اجباري در اين كار نكرده است ... حضرت آيت الله خميني نيز اجبارو اكراهي به شكل اكراه بيان نكرده اند ... اجباري حتي براي زن هاي مسلمان هم نيست، چه اجباري ؟حضرت آيت الله خميني نصيحتي كردند مانند پدري كه به فرزندش نصيحت مي كنند، راهنمايي، كه شما اين جور باشيد...عناصري مي كوشند يك جناح بزرگ انقلاب يعني زن ها را از انقلاب جدا كنند. اجازه نمي دهيم كسي به زنها اهانت كند.هيچ كس زنان را به داشتن حجاب مجبور نمي كند...»[3] به دنبال این منزل!(=خانواده)آیت الله خمینی اطلاعیه¬ای صادرکردکه متن آن ازاین قراربود:«براساس خبرهای رسیده، گروهی جنایتکاروخیانت¬پیشه تحت عنوان کمیته مزاحم بانوان محترم شده وبه ایشان توهین می¬کنند. ماموران کمیته¬های انقلاب موظفندباکمال دقت مراقب باشندوچنین اعمالی رابانهایت شدت جلوگیری کنند. عاملین چنین اعمالی سریعاوبه شدت مجازات خواهندشد.»[4] آقای ابوالحسن بني صدر از اعضاي شوراي انقلاب هم، در هفته همبستگي دانش آموزان كه در دبيرستان البرز برگزار مي شد؛ در همين رابطه گفت:«... یکی ازمسایل مهمی که جامعه بشری باآن دست به گریبان بوده وانقلاب زمان مابایدراه حلی برای آن پیداکند. درنیم قرن اخیرتحت عنوان زن مطرح شده ولی درواقع مسئله زن نیست مسئله روابط اجتماعي است كه يك طرف آن زن است و طرف ديگر مرد است و طرف سوم نسلي است كه از اين روابط به وجود مي ايدوناچاردنباله جامعه به ابتکاراوست...در جامعه هايي نظير جامعه ما افراد روي هم رفته در چهار زمينه نسبت به هم مشخص مي شوند... موقعیت اقتصادي، سياسي، اجتماعي و موقعیت علمي، فرهنگي و هنري ... آن گروه هایی که درسلسله مراتب ازبالا تاپایین قرارمی گیرندنسبت به یکی ازاین چهاروجهه مشخص ترهستند...اگرمی خواهیم جامعه انقلابی آزاددرست کنیم بایدقدرت وزوراقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی راازضوابط جامعه حذف کنیم. معنای این کاراین است که تضمیین اجتماعی درست کنیم برای زنان ومردان به طوری که هرانسانی که ازمادرزاده شدتاموقع مرگ تمام تامین های لازم راداشته باشد. اگراین کاررابکنیم قدم اساسی درراه آزادکردن انسان برداشته ایم...» [5] كميته انقلاب اسلامي تهران نیزبا صدور اعلاميه اي اعلام كرد كه:«...براساس خبرهاي رسيده گروهي خيانتكار! و جنايت پيشه! تحت عنوان كميته، مزاحم بانوان محترم شده، و به ايشان توهين مي كنند. مامورين كميته انقلاب موظفند با كمال دقت مراقب باشند و چنين اعمالي را با نهايت شدت جلوگيري كنند و عاملين چنين اعمالي سريعا و به شدت مجازات خواهند شد.»[6] وباردیگرحجت الاسلام اشراقی، دامادآیت الله خمینی دریادداشتی اختصاصی برای کیهان چنین نوشت:«...درنهی ازمنکرمرتکب منکردیگری نبایدشد.بامهربانی ونصیحت بایدتوجه به بانوان محترم دادکه حجاب یکی ازاحکام ضروری اسلام است. بانوانی که برای آزادی، استقلال وجمهوری اسلامی درصف مبارزین همه جا دوش به دوش مردان، مردانه مبارزه کردند. دراین موردهم چه خوبست جهادبانفس که بزرگترین جهاداست، بنمایند(البته بانوان مسلمان بی حجاب) وازخودآرایی درکوچه وبازاروعریان بیرون رفتن وبدون حجاب بپرهیزند. این نوعی کسب شرافت وافتخاراست مانبایدغرب¬زده باشیم وازمظاهرتمدن غرب تنهابی حجاب بودن راانتخاب نمائیم. البته بانوان مسلمان همانگونه شایستگی ولیاقت نشان داده¬اندوبه دنیاثابت کرده¬اندکه قدرت دخالت دراموراجتماعی ودرسطوح عالی فرهنگی مترقی بودن دارند.ماازاین قشرمترقی که افتخارمادراین مبارزات انسانی واسلامی بودندخواهش می¬کنیم خشک¬گرانبوده وتنهاآزاده درایت مسیرآزادی فکرکنند.شماهمانگونه آزادی دارید، اماشخصیت وشرافت شمابه حجاب اسلامی است. همین طور[از]آقایان وملت مسلمان می¬خواهیم دراین مسیرهم رشدخودرانشان دهندوهرگزخشونت ویاتندی واهانت درنهی ازمنکربه کارنبرندقشربانوان ازنظراسلام آن قدر محترمند که پیامبرگرامی مادست فاطمه دخترخودرامی¬بوسیدباصمیمت ورعایت نزاکت ونصیحت هرمنکری ازبین می¬رود.»[7] جالب توجه است که بدانیم نه نخست وزیردولت موقت، آقای مهندس مهدی بازرگان ونه هیچکدام ازاعضای دولت موقت سخنی دررابطه باروزجهانی زن درایران ابرازنکردند! ومهندس عباس امير انتظام معاون نخست وزير و سخنگوي دولت موقت، بعد از موج دوم اجتماعات و تظاهرات زنان در تهران، در مصاحبه هفتگي خود، نظر دولت و شخص نخست وزير را در مورد حجاب ... [که]آيا ممكن است نظر دولت و به خصوص نظر نخست وزير را در مورد حجاب خانم ها مخصوصا خانم هاي كارمند و مراجعين به ادارات را، اعلام كنيد، گفت:«... بديهي است كه نخست وزير و خانواده ايشان از قديم طرفدار و مشوق و مقيد به حجاب درحد معمولي وعملي و صحيح واسلامي آن بوده اند.ولي ايشان و همه آقايان وزرا معتقد و عامل به آيه ي كريمه "لااكراه في الدين" مي باشند ودستور احياء براي خانم ها صادر نمي نمايند. اعلام صريح دو روز قبل آيت الله العظمي خميني كه احدي حق تعرض و مزاحمت براي خانم ها را ندارند، مويد عمل دولت بر عدم الزام خانم هاي كارمند و مراجعين به ادارات مي باشد. البته نمايشگري و عرياني و جلفي مساله ديگري است كه مسلماً در ايران بعد از انقلاب اسلامي و در دولت اسلامي نمي¬تواند جواز و پذيرش داشته باشد.»[8]
آقاي مير شمس شهشهاني اولين دادستان تهران هم، در رابطه با حمله به زنان اطلاعيه اي انتشار داد كه فرازهايي ازآن چنين بود:«... نظر به اينكه طبق موازين شرعي و اسلامي و مقررات موضوعه مملكت جان و مال و مسكن همه افراد مصون از هرنوع تعرض و مزاحمت مي باشد ... هر كس در اماكن عمومي يا معابر به هر عنوان و بهانه اعم از نحوه ي لباس پوشيدن و غيره متعرض يا مزاحم بانوان بشود يا با الفاظ و حركات مخالف شئون به حيثيت آنان توهين كند. طبق ماده2 و ماده 4قانون مجازات عمومي مجازات مي شود و مامورين انتظامي و پاسداران انقلاب و مامورين كميته ها موظفند به محض روبرو شدن با چنين اشخاصي آنان را جلب و با گزارش جريان، آنان را به نزديكترين ناحيه دادسراي تهران معرفي كنند.»[9]مهندس مهدی بازرگان،نخست¬وزیر بعدازانعکاس سخنان آیت الله خمینی دررابطه باحجاب شرعی، درمطبوعات ودربین زنان تهران وایران، دراولین موضعگیری خوددراین رابطه چنین گفت:«...دائماپشت گوش امام می خوانندکه اینهادرظروف طلاونقره غذامی خورندودروزرارتخانه هاهنوززن های لخت کارمی کنندودرکاخ های فرعونی زندگی می کنند!!...»[10] ایشان چندماه بعددربزرگداشت آیت الله طالقانی دردانشگاه تهران هم گفت:«...آن دینی که بازورواجبارتحمیل بشود، پیش خداارزش ندارد.بنابراین پیش خلق هم ازرش ندارد. آن چادرو روسری که به ضرب و زور وباتهدیدبه سرخانم ها برده شودازصدتابی حجابی بدتراست...»[11] ودرمصاحبه باخانم اوریانافالاچی، که غیرحضوری بودوبه صورت سئوال وپاسخ کتبی صورت پذیرفته بود.دررابطه بااین سئوال فالاچی که:«شماهم بانظرامام خمینی درمورداین¬که چپ¬هاخرابکاری و آتش¬سوزی راه می¬اندازندموافقید؟شماهم حق موجودیت چپ¬هاراکه سال¬های مبارزه کرده¬اند، نفی می¬کنید؟درجواب گفت:«...مثلا تظاهرات ماه مارس برعلیه چادر، روزنامه¬نگاران غربی نفهمیده¬اندکه این تظاهرات راچه کسی به راه انداخته و وقتی فهمیدندکه تظاهرات را زن¬های عامل ساواک و زنان مربوط به محافل درباری که هرگز چادری نبوده¬اند، براه انداخته، برایشان تعجب¬آوربود، آن¬هابه عوامل خودازیک طرف چادرپوشانده وازطرف دیگربه آنان سنگ پرتاب می¬کردند، بلی دراین مساله امام خمینی حق دارند...»[12] ومهندس بعدازاستعفاازنخست¬وزیری ودرزمانی که جزوشورای انقلاب بود، وپروژه¬ی دوم حجاب اجباری پیش آمده بود، درنقش ریاست شورای انقلاب، بخشنامه ی شورای انقلاب را دررابطه باقانونی شدن حجاب اجباری امضاکردو... »[13]

ديدگاه اپوزيسيون و روشنفكران در رابطه با حجاب شرعی(=اجباری) ومطالبات زنان
اکثریت اپوزیسیون ایران، شامل گروه ها، سازمان ها، احزاب، جبهه ها وروشنفکران درآن شرایط زمانی هرکدام براساس ایدئولوژی حاکم براندیشه وعمل خوددررابطه باروزجهانی زن وحجاب شرعی(=اجباری)وتظاهرات واجتماعات زنان ومطالبات آنان موضعگیری خاص خودراکردندکه دراینجابه شرح تعدادی ازآن دیدگاه هانظرمی افکنیم:
سازمان مجاهدين خلق ايران، مهمترین وفراگیرترین نيروي چپ مذهبي در آن مقطع زمانی، درآغازپیامی به مناسبت روزجهانی زن انتشاردادکه فرازهایی ازآن چنین بود:« ...جنبش عظیم خلق مادرسال های گذشته نقش ارزشمندزنان رادرمبارزه بادیواستبداد، ارتجاع وامپریالیسم نشان داد.قهرمان زنان مادردوران سیاه اختناق همدوش برادران پیشتازخودجنگیدند، شکنجه شدندوارزش برابرانسان هاراباپیکردرخون تیپده شان شهادت گفتند...آنان منادیان انقلابی سخت وبی پایان هستندتامحوکامل هرگونه استثماروبیگانگی وطلوع میمون ویگانه جامعه توحیدی...»[14]وبعدازتظاهرات واجتماعات زنان درتهران وسراسرکشور اطلاعيه اي رسمي، در اين رابطه انتشار داد كه فرازهایی ازآن چنين بود: به نام خدا و به نام خلق قهرمان ايران و به نام همه خواهران و مادران ايراني كه انقلاب خونين اين ميهن را بارور كرده¬اند خواهران گرامي همه مي دانيم كه آزادي به بهاي خون هزاران خواهر و برادر و فرزندان شهيد اين ميهن كسب گرديده است. و نيز مي دانيم كه اگر آزادي به تمامي حاصل نشود مخدوش و قابل بازگشت است ... بنابراين دنبالگيري مسائلي كه در شرايط كنوني از مسايل اصلي جامعه و جنبش ما نمي باشد به هر نحوي كه باشد موجب "انحراف"از مسير و به "بيراهه" رفتن نيروها و انرژي ها شده و فرصت ها و زمينه هايي براي "توطئه" و تحريكات ضد انقلاب فراهم خواهد نمود و از اين جمله است درگيري هايي كه اين روزها در مورد حجاب ايجاد شده. حجاب به عنوان يك نهاد انقلابي اسلام في¬الواقع چيزي نيست جز كوشش اجتماعي به خاطر رعايت و حفظ سلامت اخلاقي جامعه كه خود بدون شك از ضروريات رشد همه جانبه معنوي و مادي اجتماع است و ما مطمئنيم كه خواهران و برادران انقلابي همان گونه كه تاكنون در عمل نشان داده اند اين ضرورت را به بهترين وجه رعايت نموده و خواهند نمود. لذا هر موضعگيري خصمانه براي تحمل جبري هر شكلي از حجاب بر زنان اين ميهن آن هم در جامعه اي كه تازه مي خواهد نظم فاسد و منحط آريامهري را كه در آن هيچ مرزي بين آزادي و بي بند و باري وجود نداشت، پشت سر بگذارد ، نا معقول و نا مقبول است چرا كه بار گران فرهنگ امپرياليستي را هرگز نمي توان به يك باره و جدا از جريان دراز مدت تدريجي از دوش تمام اين ميهن چه زن و چه مرد فرو نهاد ... خواهران گرامي انقلاب ما طبيعتا همچنان كه از روز نخست مكررا مورد تاييد بوده است نمي تواند جز مبشر آزادي و رهايي تمام اقشار و طبقات و نيروهاي مردمي صرف نظر از هر اختلاف و تمايز جنسي، نژادي، طبقاتي و عقيدتي باشد، بنابراين ما هيچگونه ترديد و انكاري را در آزادي كامل حقوقي، سياسي و اجتماعي زنان نمي پذيريم...»[15] سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران دیگر نيروي فراگير چپ غير مذهبي نیز، پیامی به مناسبت روزجهانی به چاپ رساندکه بخش هایی ازآن چنین بود:« ...تاریخ ضدامپریالیستی مانشاندهنده جانبازیهاوازخودگذشتگیهای زنان بسیاری است که درتمام ادوارپرچم مبارزه میهن رابدوش کشیده اند. بدون تضمیین آزادی زنان درتمام شئون وبرابری کامل آنان بامردان وشرکت فعالشان درانقلاب، ساختن ایرانی آزادودمکراتیک امکانپذیرنخواهدبود. ماضمن گرامیداشت روز17اسفنداعلام میداریم که مواردزیربایدانجام پذیرد: 2- تامین برابری کامل زنان ومردان درکلیه اموراقتصادی، اجتماعی وسیاسی. 3- تامین امکانات رفاهی برای زنان کارگروزحمتکش وتقلیل ساعات کارآنهابه 40ساعت درهفته. 4- تامین حقوق دمکراتیک زنان وجلوگیری ازهرگونه بی حرمتی به آزادی های فردی واجتماعی آنان.»[16] وبعدازحمله به تظاهرات واجتماعات زنان درتهران در نامه ای سرگشاده به نخست وزیرباعنوان " آقای بازرگان چه کسی بایدحقوق مردم راتضمیین کند؟" نوشت که:« ... آیادولت می تواندمسببان ومحرکان اصلی حمله به زنان ...وحمله به اجتماعات مراکزسازمان های سیاسی واین قبیل اعمال توطئه گرانه رادستگیرومجازات کندیاخیر؟دولت برای جلوگیری ازتکراراین اعمال ضدمردمی وتضمیین آزادی های فردی واجتماعی چه اقداماتی به عمل خواهدآورد؟.»[17] ودرصفحه اول کار، ارگان رسمی خودنیزباچاپ عکسی، که حمله افرادی به زنان رادرتهران نشان می داد، چنین نوشت:« این صحنه ایست آشنا، نظیرصحنه های روزهای سیاه گذشته که مبارزات آزادیخواهانه خلق ایران راباگلوله پاسخ داده میشد...اماباکمال تاسف این گوشه ایست ازتظاهرات زنان درچندروزگذشته که باگلوله عوامل مرتجع مواجه گردیده...»[18]
بانوهماناطق، استاددانشگاه تهران درموج دوم تظاهرات واجتماعات زنان درکاخ دادگستری بیانیه سازمان ملی دانشگاهیان راقرائت کردکه فرازهایی ازآن چنین بود:«...مامخالف حجاب نیستیم، بلکه مخالف تحمیل آن هستیم. مامعتقدیم که تجاوزبه حقوق وآزادی زنان، تجاوزبه حقوق وآزادی همگان است...زنان بیحجاب هرگزبه زنان باحجاب توهین نکرده اند. بنابراین ماخواستاراحترام متقابل هستیم...»[19] دکترهدایت الله متین دفتری، رهبرجبهه دموکراتیک ملی ایران ونائب رئیس کانون وکلای ایران:«...ازنقطه نظراجتماعی، سیاسی ومعنوی وبه هرشکل دیگرفرقی بین زن ومردنیست وزن بایدازتمام حقوقی که مردبرخورداراست برخوردارباشد...دراین انقلاب اگرشهیدداشتیم هم زن بودوهم مرد. اگرجنگیدیم هم زن بودوهم مرد.واگرفداکاری کردیم هم پدربودوهم مادروثمره انقلاب هم به همین ترتیب بایددراجتماع بین تمام اقشاروطبقات تقسیم شودوثمره این انقلاب آزادی است که عالی ترین شکلش رفع هرگونه تبعیض است...من نمی دانم درکدام صحنه ورزش ومسابقات ورزشی که زن ومردشرکت داشته اندشرکت زن خلاف عفت وعصمت بوده است که بخواهندزن راازشرکت درآن مسابقات منع کنند. ماکه نگفتیم که کاباره ایجادکنند، ...این تبعیض ودیوارکشیدن بین حریم زن ومرددرمحیط ورزش که هدفش داشتن فکروجسم سالم است آیابازگشت به عقب نیست وبازگشت به زورخانه هایی نیست که زن رادرآن راهی نبود.اماپسربچه هاراراه می دادند. نادیاکومانچی[20] رابخاطردارید؟کجای حرکات اوقبیح بودومی توانست جوانان رامنحرف کند...ماخواستاراین هستیم که زن ومرددرتمام سطوح اجتماعی شریک وهمکاری کنند.»[21] علی اصغرحاج سیدجوادی، معروف به ساخاروف[22] ایران ویکی ازشخصیت های ملی – مذهبی ومدیرمسئول هفته نامه "جنبش"درمقاله ای باعنوان "نه استالین، نه سلطان سعیدبن تیمور" نوشت که:«...این که زن هابایدحجاب اسلامی بپوشند[به]نتیجه ای جزافزایش نارضایتی وسرخوردگی ازانقلاب ازطرف مردم وافزایش درگیری بین مردم وماموران کمیته هانمی رسد...این که اصول وفروع دین اسلام راکسی جزروحانیان وعالمان دین نمی تواندونبایدبفهمدوتفسیرکندوباشرایط زمان ومکان محیط زندگی خودتوجیه نمایدهیچ گونه پایه ی عقلی ومنطقی نداردوهدف اساسی آن چیزی جزتمرکزقدرت مذهبی دردست گروهی خاص وایجادفاصله های مصنوعی بین مردم ومذهب وقرارگرفتن بین مردم ومذهب وقرارگرفتن بین مردم ومذهب به عنوان واسطه نیست...اگرمنظورازحجاب اجتناب وپرهیززن ها ازافراط درخودآرایی وبرهنگی وجلفی است دراین صورت لازمه ی حضورزن دریک فضای انقلاب اجتماعی حفظ حرمت وحیثیت خودازطریق مراعات درایجادتعادل اساسی درشکل ووضع وحرکت خودمی باشد. امااگرمنظورازحجاب اجباردرپوشیدن چادرواستعمال روسری است دراین صورت به افرادغیرمسئول ویاکسانی که اکنون خودرادرشهرهای ایران مسئول تامین نظم می داننداجازه می دهدکه به بهانه ی این دستوردست به اعمال خشونت نسبت به زن هابزنند.»[23] روزنامه جبهه ملی درمقاله ای تحت عنوان "جایگاه زن درایران آزاد" خواستاررفع تبعیض ازهمه گروه ها ویکسان شدن حقوق زن ومردشد...دراین مقاله هم چنین آمده است. اکنون که به لطف پروردگارورهبری انسانی والاچون امام خمینی وفداکاری توده مردم به اینجارسیده ایم ازحکومت عدل انتظارداریم ازهمه گروه هارفع تبعیض شودتازن که اساس خانواده است باهشیاری کامل بتواندخانواده ای سالم بنانهدودردامان خودمردان وزنان آزاده فردارابپروراند.»[24]کیهان روزنامه مهم وآزاد، درآن شرایط زمانی که درآن روشنفکران چپ غیرمذهبی اکثریت شورای سردبیری وتحریریه آن را تامصادره کیهان در25اردیبهشت 1358خورشیدی به عهده داشتند،دریادداشت روزخودباعنوان"شیوه های رژیم منفوررادوربریزیم" نوشت:« مدیرعامل موقت رادیوتلویزیون...درروزهای اول تسلط براین سازمان گفته بودباهرنوع بازی مثل "روشنفکربازی"، "سیاست بازی"، وحتی "آخوندبازی" مخالف است این روزها، بازی خطرناکی راکارگردانی می کندبه دنبال طوماربازی وصحنه سازی های مختلف، درتدارک بازی خطرناک دیگری است که بزودی شاهداثرات زیان بخش آن خواهیم بود. دربرابرچشم میلون ها بیننده، تلویزیون اطلاعیه دفترامام رادرموردمعلق گذاشتن قانون حمایت خانواده ساخته وپرداخته روزنامه هامعرفی می کندوتظاهرات پرشکوه زنان راناشی ازانعکاس غیرواقع سخنان امام درروزنامه هامیداند...باصراحت می گوید"بیطرف" نیست وطرفدار"حق" است بایدپرسیداز"حق"چه استنباطی داردوضابطه ومعیار"حق" ازنظرایشان چگونه چیزی است...مردم ایران باپرداخت مالیات هزینه رادیوتلویزیون راتامین می کنند...دیشب میلیون هابیننده تلویزیون شاهدمنفی بافی هاواستدلال غیرمنطقی مدیرتولیدتلویزیون درتوجیه پخش تظاهرات زنان درتهران بودند. چه کسی می پذیردکه پخش صحنه هایی ازتظاهرات خانم هاباعث تحریک جامعه می شود...مدیرتولیداین دستگاه تظاهرات زنان راچگونه بخاطرشرکت یک هنرمندبظاهرپولداروخواهروبستگان بعضی ازسرشناسان رژیم گذشته (که این ادعامعلوم نیست تاچه حددرست باشد)تخطئه کردوبرپائی تظاهرات رابامنافع کمپانی های بزرگ لوازم آرایش مثل "هلناروبینشتاین" ، و"مارگارت آستور" بی ارتباط ندانست. شباهت ها حیرت انگیزاست. رژیم گذشته هم، زنان ومردان آزاده وانقلابی را "عوامل بیگانه" ، "وطن فروش" و "نوکراجنبی" توصیف می کرد.این شباهت هانگران کننده است وبه انقلاب لطمه می زند.»[25] و روزبعدبازدر صفحه اول خود و در يادداشت روز با عنوان، تظاهرات زنان كافيست. مقاله اي به چاپ رساند كه فراز هايي از آن چنين بود:« ... دشمن مي خواهد از اسلام كابوسي سراپا ارتجاعي بسازد و ايران مذهبي و غير مذهبي به وجود بياورد و آنها را در مقابل هم قرار دهد و بعد جنگ داخلي را جامه عمل بپوشاند. اين "چشم اسفنديار"كه اگر امپرياليسم تيرش به آن اصابت كندآينده اي تيره پيش روي مردم ايران قرارمي گيرد...بايد صادقانه و با صداي بلندگفت اگرتظاهرات زنان تا ديروز درست بود از امروز و در شرايط كنوني غلط است و ادامه بي منطقش خيانت بله خيانت است ... صف زن و مرد از اين انقلاب جدا نبوده و نبايد باشد با اين صف واحد بايد به جنگ دشمن واحد رفت.»[26] آقای هادی خرسندی طنزنویس مشهوردرمطلبی تحتِ عنوان "تعصب بیجا" درکیهان دررابطه باحجاب چنین نوشت:«آقا، چرامی خواهیدزن خودتان راطلاق بدهید؟برای اینکه دیشب یکی ازرفقا، مهمان مابود. موقع شام خوردن، موی خانم ازتوی غذاآمده بودبیرون،
- خوب بخاطریک موئی که توی غذابوده که آدم زنش راطلاق نمی دهد.
- ای آقا، من صددفعه بهش گفته ام اگرمردغریبه، مویش راببیند، طلاقش می دهم، حالاخواه توی قورمه سبزی ببیند، خواه توی رشته پلو! نامحرم، نامحرم است.»[27]
بانو سيمين دانشور نويسنده بلند آوازه ايران هم در مقاله اي به نام "بياييد ايران ويران را آبادكنيم"گفت که:« ... خیال همه راراحت کنم که حجاب بصورت چادرمسئله اسلامی نیست یک مسئله سنتی است وخواهران ماکه زیراین پوشش همگام شدندچادررامظهری ازمبارزه و واکنشی نسبت به بندگی مصرف وبی بندوباری زنان عروسکی دوران پهلوی شمردند...سراندازوچادرپوشش خاص زنان هخامنش وعیلام واورارتوبوده است...اگرخواهران سنت گرای مامی خواهندچادرسرکنندخوددانندوآزادند.حداقل آزادی، آزادی پوشش است. امابدانندکه دراین راه مُقلدزنان دربارهایی هستندکه خودبانظیرش درافتاده اندوبه مشیت الهی موفق گردیده اند...اماچه مسئله چادروچه حجاب شرعی اسلامی که اینک برای زنان کارمندوپرستاروپزشک ومهندس ومعلم وحقوقدان وکارگروغیره مطرح شده است ازمسائل فرعی وفقهی وظاهری است...طرح این مسائل باآن آب وتابی که ازرادیوشنیدیم که حتی خواهران اقلیت های مذهبی ماراهم دربرگرفته بودوبعدکشدارکردنش به دست غرض ورزان که "یاروسری یاتوسری" جزاینکه مشکلی برمشکلاتمان بیفزایدوچنددستگی وتشتت هاراافزون کندحاصلی ندارد...ماهروقت توانستیم این خانه ویران راآبادان بسازیم اقتصادش راسروسامان بدهیم...حکومت عدل وآزادی رابرقرارسازیم. هروقت تمامی مردم این سرزمین سیروپوشیده ودارای سقفی امن بربالای سرشان شدندوازآموزش وپرورش وبهداشت همگانی بهرمندگردیدند. می توانی به سراغ مسایل فرعی وفقهی برویم، میتوانیم سرفرصت وخیال آسوده ودرخانه ای ازپای بست مستحکم بنشینیم وبه سرووضع زنان بپردازیم. دردزن هارامی دانم، مسئله برسراین نیست که حجاب به سربکنندیانکنند. مساله درترس ازلچک به سرشدن است. مسئله برسرترس ازدورماندن ازمسئولیت عظیم است مسئله برسربه غیراساسی چسبیدن وازاساس منفک شدن است. اماهرطورکه باشدبهرجهت همه می دانندکه تقوادرپوشیدگی ظاهری نیست. تقوابایستی مرکزذهن وروح انسان چه زن ومردباشد.»[28]
_________________________________

[1]کیهان 21/12/1358ص 3
[2]اطلاعات 21/12/1357ص1
[3]کیهان 20/12/1357ص2
[4]کیهان 19/12/1358ص8
[5]کیهان 26/12/1357ص2
[6]کیهان 19/12/1357ص3
[7]همان منبع ص3
[8]کیهان 20/12/1357ص2
[9]کیهان 21/12/1357ص4
[10]بازرگان، عبدالعلی، (گردآورنده) 1362، مسائل ومشکلات اولین سال انقلاب اززبان مهندس بازرگان، تهران، چاپ دوم، ص99
[11]همان منبع ص 344
[12]اطلاعات22/7/1358ص4
[13]کیهان 16/4/1359ص2
[14]سازمان مجاهدین خلق ایران، 1358، مجموعه اعلامیه هاوموضعگیری های سیاسی مجاهدین خلق ایران، جلداول ازتاریخ 21دیماه 57 تا18تیرماه 58، تهران، چاپ اول، ص 47
[15]کیهان 23/12/1357 ص 3
[16]کار، ارگان سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، شماره 2، 5شنبه 24 اسفند1357، ص6
[17]کیهان 21/12/1357 ص 6
[18]کار، ارگان سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، شماره 2، 5شنبه 24 اسفند1357، ص 1
[19]کیهان 19/12/1357 ص 2
[20]نادیا اِلِنا کومانچی، زاده ی 12نوامبر1961، ژیمناست رومانیایی وبرنده 5طلای مسابقات ژیمناستک المپیک ونخستین ژیمناستی است که توانست درمسابقات المپیک امتیازکامل 10راکسب کند. وی درالمپیک سال 1976درمونترال کاناداجمعا5نشان، شامل 3مدال طلا ویک نقره ویک برنزدریافت کردو4سال بعددرالمپیک 1980درمسکونیزبه 2مدال طلادرحرکات زمینی وچوب موازنه ویک مدال نقره درمجموع انفرادی ویک نفره تیمی دست یافت.
[21]کیهان 22/12/1357 ص6
[22]آندره دیمترویچ ساخاروف، در21ماه مه 1921درشهرمسکوبدنیاآمد. فیزیکدان وپدربمب هسته ای (هیدروژنی)درشوروی سابق. درسال 1967نامه ای سرگشاده به برژنف رهبروقت شوروی نوشت ودرآن به افزایش زندانیان سیاسی ونقض حقوق بشراعتراض کردکه به همین خاطر به شهرگورکی در400کیلومتری مسکوتبعیدشد. درسال 1975به خاطرفعالیت های بشردوستانه خود، برنده جایزه صلح نوبل شد. در21دسامبر1986پس از10سال اززندان آزاد، وعاقبت در14دسامبر1989درسن 68سالگی براثرحمله قلبی درگذشت. ساخاروف، قهرمان حقوق بشرودموکراسی درشوروی، شناخته می شود.
[23]اطلاعات 20/12/1357 ص4
[24]کیهان 19/12/1357 ص8
[25]کیهان 21/12/1357 ص1
[26]کیهان 22/12/1357 ص1
[27] کیهان 20/12/1357 ص2
[28] کیهان 19/12/1357 ص6


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

آشکارکاری چهره ی پنهان " مهربانوان" ايران در رمان "کدام عشق آباد"
سيروس"قاسم" سيف
2012-07-27 18:43:34
صبح آن شب، درون بوی " گه و گلاب"ی که همه‌ی شهر را فراگرفته بود " باغ " درآتش می‌سوخت و اين خبرميان مردم، دهان به دهان می‌گشت که بلوا، بلوای " الم"‌ی‌ها بوده است؛ هفتاد هزار پيرو داشته‌اند که هفت هزارنفرشان را تا به حال گرفته‌اند. از آن هفت هزار نفر، هفتاد نفرشان، دولت آبادی بوده‌اند و... بعد، از ميان آن هفتاد نفر، کسانی را که می‌شناختند، نام می‌بردند:
شيخ حسين دولت آبادی.
حاجی زعفرانی.
دکترعلفی و عيالش حاجيه بانو.
حسن قهوه چی.
غلام گاريچی و عيالش کوکب و دخترش سکينه.
(سکينه؟! او که هنوز نه سالش هم نشده بود! يعقوب چه ؟!)
( کدام يعقوب؟)
( يعقوب، نوه ی حاج شيخ علی؟!)
( نمی دانم؛ می گويند که با مهربانو دختر دکترعلفی فرار کرده‌اند؛ ديده اندشان که می‌رفته‌اند به سوی عشق آباد)
( کدام عشق آباد؟!)
(کدام عشق آبادش را، ديگر نمی‌دانم!)
http://romanash.blogspot.co.uk/

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد