کرامت الهی «تبار شناسی یک ایدئولوژی» بخش (۱) من«کیستم»: این مقاله پژوهشی است در باره اینکه آنچه از مارکسیسم آموختیم و یا تبلیغ آنچه که به نام ایدئولوژی چپ در ایران میشد، اصلا چه است و چقدر با گفته و نوشته های معلمان کبیر پرولتاریا منطبق است و چرا این انطباق در هرجا که به حکومت رسید، منجر به دیکتاتوریی شدکه همطراز با فاشیسم هیتلری قرار میگیرد و ما در چه سطحی از دانایی بودیم که آنها را پذیرفتیم و یا به چه سطحی از آگاهی رسیدیم تا توان درک و دریافت مارکسیسم روسی را داشته باشیم و یا تبدیل به ابزار موتور کوچک شویم، تا موتور بزرگ به حرکت درآید.
سعید رهنما«نونامی» (نظام دانشبنیاد) و آیندهی کار و اجتماع مسئلهی بسیار پیچیدهی دنیای حاضر این است که ضمن آن که تحولات تکنولوژی دیجیتال زمینههای بسیار مهم و سازندهای را بهویژه در رابطه با تسهیل ارتباطات برای نیروی کار و جریانات چپ فراهم آورده، اما استثمار نسبی و مطلق نیروی کار را تشدید کرده و بیثباتکاری و بیکاری را شدت بخشیده است. از همه مهمتر نیروی کار را بیش از هر زمان دیگری پراکنده و در بسیاری موارد کارِ جمعی را به کارِ منفرد تبدیل ساخته است. کنترلِ خودکارِ مدیریت و صاحبان سرمایه بر کار کارگران و کارمندان به حدی رسیده که فردریک تیلور حتی آرزوی آن را هم نمیتوانست داشته باشد.
خدامراد فولادیشکوفایی ِ صدگل و صدمکتب در اردوگاه های کار ِ اجباری! - بخش ِ پایانی نیز با حکومت ِ تک حزبی و تک رهبر ِمادام عمر، نه تنهاهرگز سوسیالیستی نشد بلکه با در پیش گرفتن ِ راه ِ سرمایه داری ِ انحصاری رانتی ِ دولتی یعنی آن شکل و روش ِ سرمایه داری ِ نظامی پادگانی که در عمل فقط در خدمت ِ حفظ و بقا و تضمین کننده ی سرکرده گی ِ مادام عمر ِ تک حزب ِ حاکم و رهبر ِ فعال مایشائی است که قدرت ِ سیاسی را به نام پرولتاریا و به کام ِ خود قبضه کرده است و هیچ حزب و طبقه ای را در حاکمییت ِ خود شریک و سهیم نه می داند و نه می کند. چنین حزب و چنین حاکمییت ِ انحصارگر ِ تمامییت خواهی آنچنان که تجربه و عملکرد ِ تاکنونی شان نشان داده فقط در زمینه ی اسلحه سازی و نظامی گری است که نیروهای مولده ی تحت ِ اقتدار و فرمان اش رارشد می دهد ونه در هیچ عرصه ی تولیدی - اجتماعی ِ دیگری.
کارل مارکس نکاتی انتقادی دربارۀ مقالۀ «پادشاه پروس و اصلاحات اجتماعی» ترجمۀ محسن حکیمی مارکس برای آن که نشان دهد دیدگاهش در بارۀ انقلاب اجتماعی به معنی مخالفت با برانداختن قدرت سیاسی حاکم به عنوان یک اقدام سیاسی نیست چنین می نویسد: «انقلاب سیاسی با مضمون اجتماعی امری عقلانی است، اما انقلاب اجتماعی با مضمون سیاسی به همان اندازه عبارت پردازانه یا یاوه بافانه است. انقلاب به طور کلی – برانداختن قدرت حاکم و انحلال روابط پیشین – اقدامی سیاسی است. سوسیالیسم بدون چنین انقلابی نمی تواند متحقق شود. اما هنگامی که فعالیت سامان دهنده اش آغاز شود، هنگامی که پای [پیاده کردن] اهداف مشخص و مضمونش به میان می آید، سوسیالیسم پوستۀ سیاسی اش را دور می اندازد.»
احسان طبری با اُسلوبهای سفسطۀ سیاسی آشنا شویم و مبارزه کنیم! بازنویسی و ویرایش: امید سفسطه یکی از "خطرناکترین" سِلاحهای یارانِ ستم و غارتگری و دروغ است. سفسطههای ظریف که پروفسورهای علومِ اجتماعی آمریکا و اروپای غربی، بهویژه تئوریدانهای سوسیال دموکراسیِ چپ و "کمونیستهای اروپایی" (ئوروکمونیستها) در آن ورزیدهاند و یک چَمچِه قطرانِ دروغ را وارد یک بشکه عسلِ حقیقت تحویل میدهند، دارای قدرتِ بزرگِ گمراهسازی است، زیرا گاه شما در میمانید که در این کلافِ سردرگم، از کجا باید استدلالِ افشاگرانه را آغاز کرد؛ و حال آنکه با تمامِ وجودِ خود، با تمامِ "آنتنهای" انقلابی خود حس میکنید که این سخن درست نیست، این سفسطه است.
فرشاد قربانپورما در کجای تغییر ایستادهایم آرنت در تقسیمبندی خود، دورهای را تحلیل میکند که حتی عملکرد دونپایهترین کارگزاران حکومتی نه تنها به پای حکومت نوشته میشود، بلکه شخص اول نیز از آن عملکرد دفاع میکند. به گمان هانا آرنت در این دوره: « رهبر توتالیتر نمیتواند انتقاد از زیردستانش را تحمل کند، زیرا آنها پیوسته به نام او عمل میکنند. اگر او بخواهد خطاهایش را تصحیح کند، باید آنهایی را که به خطاهای او عمل کردهاند از میان بردارد. به گمان من، امروز جامعه در این مرحله است. امروز هر کسی هر کاری که میکند، آن کار را به نظام و شخص اول کشور گره میزند. کارهایی انجام میشود که شخص اول میخواهد و کارهایی انجام نمیشود چون شخص اول نمیخواهد...
تقی روزبهایجاب و نفی جنبش ها در نزدآلن بدیو و تناقضات- بخش اول بدیو فیلسوفی چپ و رادیکال است، اما واژه چپ و رادیکال به تنهائی برای توصیف مواضع و دیگاه او در جهانی که در آن چپ به دو شاخه معطوف به قدرت و پادقدرت بویژه پس از جنبش بزرگ مه ۶۸ فرانسه که سرآغازی گشت برای شکل گیری پارادایم جدیدی در مواجهه با مناسبات قدرت و دولت ها و با رویکردمنفی به مشارکت در آن ها. جنبش های جدید در پی شکست پروژه پیش بردسوسیالیسم از طریق اهرم قدرت دولتی، در هردوشاخه و مدل سوسیالیسم دولتی در بلوک شرق و سوسیال دمکراسی در بلوک غرب که خروجی آن ها نه پژمرده شدن نقش دولت و سوسیالیسم که تقویت هرچه بیشتر هیولای دولتی و تشدیدنابرابری ها و سرکوب آزادی بود، به میدان آمدند.
جلال ایجادیابن مقفع روزبه، چالش ایرانی ما باید به امروز و آینده خود فکر کنیم ولی روشنایی هایی در تاریخ، ما را در درک امروز مدد می رساند. ما نیازمند مدرنیته ژرف هستیم و این امر مستلزم برش و گسست از فرهنگ قرآنی و شیعه گری است. ما از خودبیگانه گشته ایم و فرهنگی پست را در سرشت فکری و رفتاری خود جای داده ایم. هویت همیشه سیال است و می توان جنبه های آرکائیک و فرومایه آن را تغییر داد. ما باید با نقد تاریخ و با آموزش فرهنگ مدرنیته و فلسفه انتقادی و اصل حقوق بشر و بینش زیستبومگرایی، عوامل پوسیدگی و مسخ شدگی خود را به چالش بکشیم.
علی رهامارکس، انگلس و حکایت پرماجرای جلد اول کاپیتال اینکه مارکس چگونه موفق به اتمام همان جلد اول نیز گردید، به باور این نویسنده، خود باعث شگفتی است. او طی این چند سال، بهویژه در سراسر سال ۶۴، به شدت از بیماری رنج میبرد. سال ۶۴ درعین حال سال تاسیس سازمان بینالملل کارگری بود که مسئولیت نگارش کلیه مبانی نظری و سمت گیری آن، به عهده مارکس بود. در ۱۰ ماه اول سال ۶۴، اثری از مباحث نظری پیرامون کاپیتال در مکاتبات مارکس به چشم نمیخورد. بیشتر مکاتبات به امور بینالملل اختصاص دارد. اگر به این مسئولیت، مقاله نویسی برای نیویورک دیلی تریبون و شرکت نظری فعال در جنگ داخلی آمریکا را هم اضافه کنیم، شاید بتوانیم تا حدی به ابعاد بار سنگینی که بر دوش مارکس بود پی ببریم.
دنیز ایشچی پول و سرمایه مالی و سرمایه دیجیتال پول بصورت تاریخی نه تنها واحد سنجشی ارزشی مبادلات کالاها و خدمات بوده است، بلکه در عین حال، امکان آن را نیز فراهم نموده است تا ارزش های افزوده انباشته شده ذخیره ای در دست های سرمایه داران بانکی و صنعتی جمع شده و از طریق آن مبادله گردیده و یا بصورت سرمایه گذاری های مجدد در موسسات تولیدی خدماتی و غیره به کار گرفته شوند. گرچه مثلا استعمار انگلیس از طرق کنترل خویش بر سیطره کشورهای تحت کنترل خویش، بطور مستقیم و غیر مستقیم، "پوند" انگلیس را بعنوان واحد پولی مبادلاتی تحکیم نماید، همانطور، امپریالیسم آمریکا قادر گردید تا " دلار" آمریکا را بعنوان واحد مبادلاتی پولی در میان غالب کشورهای تحت کنترل خویش تحکیم نماید.
خدامراد فولادیشکوفایی ِ صدگل و صدمکتب در اردوگاه های کار ِ اجباری - بخش ِ۲ درست است که مبارزه ی مسلحانه ی خلق به رهبری ِ حزب ِ « کمونیست» استعمار را از در بیرون کرد، اما با وارد کردن ِ بقایای جان به در برده ی ایدئولوژی ِ پدر شاهی درحاکمییت ِانحصار طلب وتمامیت خواه نتوانست فئودالیسم را به ویژه در وجه ایدئولوژیک ِ آن ریشه کن نماید- چراکه این ایدئولوژی در ذات ِ انحصارطلبی و تمامییت خواهی ِ خود ِحزب ِ پدرسالار هست- و درنتیجه این ایدئولوژی راکه روستاییان وخلق حامل وناقل و خود ِ حزب به دلیلی که گفتم مدافع ِآن بودندحفظ وبه رابطه ی حزب ِ در قدرت و جامعه ی زیر ِ سلطه تبدیل نمود که هنوز هم در چین ِتک حزب و تک رهبر رایج و برقرار است.
امید همائیاندیشۀ سنجشگر اندیشۀ سنجشگر یا تفکّرِ انتقادی، تاریخی به قدمتِ فلسفه دارد. نخستین نشانه هایِ آن در آموزه هایِ سقراط دیده میشود. افلاطون و ارسطو از آن سخن گفته اند. سپس به دکارت و در عصرما به جان دیوئی، ادوارد گلاسر، رابرت انیس و ریچارد پاول میرسیم.
فرهاد قابوسیراسیسم سرمایه داری و منطق بینش چپ وحشیت بارز راسیسم طرفداران دست راستی سرمایه داری آمریکای عصر ترامپ و اروپای عصر ماکرون و جانسون که در رفتار مکرر پلیس بعنوان نماینده دولت سرمایه سالار با رنگین پوستان و فقرا منعکس شد، اطاقهای فکری سرمایه داری را که مواضعشان به خاطر همکاری با نژادپرستان دست راستی تحت فشار افکار عمومی قرار دارد، وادار به مقابله کرده است. روزنامه دست راستی فیگارو که عمری به کوبیدن چپ نیم بند اروپایی و دفاع از سرمایه داری به سر آورده است، اینبار سعی می کند با طرح مواضع ضد اسلامی به کوبیدن چپ ادامه دهد.
|