|
همنشین بهار داستان سیروس نهاوندی شب یلدای ۱۳۵۵؛ با هدایت «سیروس نهاوندی» (اسب تراوای ساواک)، پرویز واعظزاده مرجانی، رحیم تشکری، ماهرخ فیال، مینا رشیدی[رفیعی]، جلال دهقان، حسن زکیزاده، مسعود صارمی و محمدعلی پاریا، به رگبار بسته شدند
بهزاد کشاورزیبرگی از تاریخ انقلاب اسلامی شاه به این مطلب پی برده بود که در طول بیست سال گذشته، کلیۀ اصلاحات پدرش - به علت قدرت یابی مجدد روحانیت – به هدر رفته است و به این نتیجه رسیده بود که تا زمانی که ملایان بر امور کشور نظارت دارند، هرگونه حرکت اصلاحی و تجدد خواهی در مملکت غیرممکن خواهد بود. علاوه برآن، اینک شاه در نظر داشت که (همانند پدرش) سر از قانون اساسی مشروطیت برتابد و اصلاحات را بطور « خود خواسته » به انجام برساند.شاید به اعتقاد شاه، در آن تاریخ بهترین فرصت برای انجام منظورش فراهم شده بود؛ مجالس قانون گذاری تعطیل بودند و بروجردی و کاشانی نیز چهره در خاک کشیده بودند.
همنشین بهارپیشهوَری و آنچه در آذربایجان گذشت -
برگ زرینی از رومانتیسم ایرانی
پیشهوری یک نفر نیست! ما چند پیشهوری داریم. هیچ آدمی نیست که فقط یک آدم باشد. هیچ لجظهای از زندگی آدم هم فقط آن لحظه نیست. تمام تاریخی که پشت سر اوست او را میسازد و آن آدم هم در لحظه معین چیز معینی است.
|