new/zari-gorji02.jpg
پگاه گرجی بیانی

به‌یاد پدر و خاطره‌ی هماره زنده‌اش

خانه‌ی ما سازمانی بود. سه حیاط داشت، همه پر از گل های زیبا و درختان سرسبز. گل‌ها و درختانی که خیلی شان را پدر کاشته بود و حالا در نبود او، خاطره‌ی دلپذیر و با طراوت‌اش را زنده می‌کردند. آن خانه‌ی زیبا، آن حیاط سرسبز و آن تیر چراغ برقی که چهره‌ی پدر با جوهر سرخ بر آن نقش بسته بود، همه و همه مال من بودند. آن‌جا خانه نبود، آشیانه بود، آشیانه‌ی امنی که پدر ساخته بود و ما در پناهش بودیم. نمی‌دانستم دیری نمی‌گذرد که این خانه‌ی رویایی را با هر آن‌چه که از پدر به یادگار مانده از دست خواهم داد. نمی‌دانستم که به زودی "دیگرانی" می‌آیند و بی محابا این آشیانه‌ی عشق را تصاحب می‌کنند. نمی‌دانستم سال‌ها بعد که آن "دیگران" هم رفتند، بارها و بارها به امید یافتن ردی از گذشته به دیدار آن خانه‌ی متروک در خاک سوخته‌ی جهنم خواهم رفت و با حسرتی جانکاه پشت درهایی اشک خواهم ریخت که دیگر هرگز به روی من گشوده نشدند



new/hassan_riazi.jpg
دفتر شورای مرکزی حزب چپ ايران (فدائيان خلق)

یاد رفیق حسن ریاضی(ایلدیریم) را گرامی می‌داریم!

رفيق ایلدیریم شاعر، نویسنده و مترجم توانمندی بود. او از دوره جوانی فعاليت خود را در حوزه فرهنگ و ادبیات آذربایجان آغاز کرد و در اين حوزه آثار ارزشمندی از خود بجا گذاشت. از جمله: دوره سه جلدی «دستور زبان آذربایجانی»، «مجموعه مقالات سیاسی ـ اجتماعی» و «تحقیق در زندگی و آفرینش ادبی ناظم حکمت». او ادبیات شناس و منتقد ادبی گرانقدری بود و از معدود کسانی بود که همپای شناخت ادبیات آذربایجانی، ادبیات فارسی را هم می شناخت. وی نزدیک به بیست سال سردبیر فصلنامه دو زبانه ترکی و فارسی «آذری» بود.