پگاه گرجی بیانی بهیاد پدر و خاطرهی هماره زندهاش خانهی ما سازمانی بود. سه حیاط داشت، همه پر از گل های زیبا و درختان سرسبز. گلها و درختانی که خیلی شان را پدر کاشته بود و حالا در نبود او، خاطرهی دلپذیر و با طراوتاش را زنده میکردند. آن خانهی زیبا، آن حیاط سرسبز و آن تیر چراغ برقی که چهرهی پدر با جوهر سرخ بر آن نقش بسته بود، همه و همه مال من بودند. آنجا خانه نبود، آشیانه بود، آشیانهی امنی که پدر ساخته بود و ما در پناهش بودیم. نمیدانستم دیری نمیگذرد که این خانهی رویایی را با هر آنچه که از پدر به یادگار مانده از دست خواهم داد. نمیدانستم که به زودی "دیگرانی" میآیند و بی محابا این آشیانهی عشق را تصاحب میکنند. نمیدانستم سالها بعد که آن "دیگران" هم رفتند، بارها و بارها به امید یافتن ردی از گذشته به دیدار آن خانهی متروک در خاک سوختهی جهنم خواهم رفت و با حسرتی جانکاه پشت درهایی اشک خواهم ریخت که دیگر هرگز به روی من گشوده نشدند
دفتر شورای مرکزی حزب چپ ايران (فدائيان خلق) یاد رفیق حسن ریاضی(ایلدیریم) را گرامی میداریم! رفيق ایلدیریم شاعر، نویسنده و مترجم توانمندی بود. او از دوره جوانی فعاليت خود را در حوزه فرهنگ و ادبیات آذربایجان آغاز کرد و در اين حوزه آثار ارزشمندی از خود بجا گذاشت. از جمله: دوره سه جلدی «دستور زبان آذربایجانی»، «مجموعه مقالات سیاسی ـ اجتماعی» و «تحقیق در زندگی و آفرینش ادبی ناظم حکمت». او ادبیات شناس و منتقد ادبی گرانقدری بود و از معدود کسانی بود که همپای شناخت ادبیات آذربایجانی، ادبیات فارسی را هم می شناخت. وی نزدیک به بیست سال سردبیر فصلنامه دو زبانه ترکی و فارسی «آذری» بود.
|