س. حمیدی آسیبهای عمومیِ تدریس در فضای مجازی بیگانگی حکومت از آنچه که در مدارس کشور میگذرد تا به آنجا ریشه دوانده است که دولتمردان جمهوری اسلامی نسبت به عدم پوشش آموزشهای مجازی خود بین خانوادهها، بیاعتنا باقی میمانند. آنان نمیخواهند بشنوند که چه تعداد از دانشآموزان هنوز هم از تبلت و گوشی همراه بیبهره ماندهاند. در اصل به شنیدن این موضوع رضایت نمیدهند که هنوز هم زیرساختهای لازم را برای آموزش مجازی دانشآموزان فراهم ندیدهاند. چون مدیران دولتی بین مشکل اداری خود و مشکل عمومی تودههای مردم، خط فاصلی محکم ترسیم کردهاند. بیدلیل نیست که کارگزاران حکومت در ادارات دولتی ضمن برخورد غیر موجه با ارباب رجوع، این جمله را تکرار میکنند: "این مشکل، مشکل خودتونه". در واقع چنان میانگارند که هرگز مشکل مردم، مشکل عمومی دولت و حکومت نمیتواند باشد.
همنشین بهارشبِ یَلدا و انقلابِ زمستانی Yalda (Shab-e Cheleh) and Winter Solstice یَلدا یکی از جشنهای کهن ایرانی است. در این جشن، طیشدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندترشدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. در شب یَلدا؛ هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود میبُرد و بدلیل فراوانی چراغها، آن شب، شبچراغ و چهلچراغ هم نامیده شدهاست. به شب یَلدا؛ شب چله نیز گفته میشود. چلّه برگرفته از چهل، و مخفف «چهله» و صرفاً نشاندهنده گذشت یک دوره زمانی معین(و نه الزاماً چهل روز) است. در گذشتههای دور، گاهشناسی بر اساس چله(چهلروزه) بودهاست که آثار آن را در چلهبزرگ، چلهکوچک، چلهسرما، چلهنشستن و چلچله میبینیم.
دکتر منوچهر سعادت نوریاستفاده از واژه های «میش» و «قوچ» در نامگذاری برخی نقاط ایران سال ها پیش نگارنده در کتاب "اصول نگهداری و پرورش گوسفند" که در دانشگاه تهران تدریس می شد یادآور گردید: "پرورش گوسفند در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است و بر خلاف تعدادی ازدام ها که از سایر نقاط به کشور ما وارد شده گوسفند از ایران به سایر نقاط به ارمغان رفته است. به همین جهت بسیاری از پژوهشگران ایران را مهد اولیه ی پرورش گوسفند می دانند". اکنون پس از سال ها که از انتشار آن کتاب می گذرد نگارنده بی مناسبت نمی داند که در مورد استفادهاز واژه های "میش" و "قوچ"در نامگذاری برخی نقاط ایران اطلاعات و آگاهی هایی را در این نوشتار ارائه دهد
مرتضی هامونیان سلامت جسم و روان دانشآموزان در زمانه کرونا چه میشود؟ صبحهای زود مجبور میشدیم از خواب بیدار شویم. پروسهای بود لباس پوشیدن و آماده شدن برای رفتن به مدرسه. چه پیاده، چه با سرویس و چه با هر وسیله دیگری به مدرسه میرسیدیم. کلی اول صبح در حیاط شلوغ میکردیم تا زنگ را بزنند. از جلو نظام. به صف میشدیم و بعد سر کلاس. زنگ تفریحها حیاط مدرسه را روی سرمان میگذاشتیم. زنگ ورزش داشتیم. فوتبالهایی که گاهی آن وسط مصدوم هم میشدیم. همه اینها برای زمانی بود که حضوری به مدرسه میرفتیم. در زمانهی کرونا، صبح که بیدار میشویم، معلوم نیست دست و رو شسته یا خیر، به پشت موبایل یا تبلت یا هر وسیلهی دیگری که با آن با آموزش مجازی ارتباط برقرار میکنیم میرویم.
|