دکتر گلمراد مرادی هنگامی که ناسیونالیست های برتری خواه،
واقع بینی را فرصت طلبی می نامند! دو مقاله با هم (نقدی بر گفتگوئی پیرامون بیانات شاهزاده رضا پهلوی) آن هموطنان و خوانندگان عزیزی که تا کنون فرصتی داشته و نظرات و نوشته های منتشر شده ام را خوانده اند، می دانند که بنده بر این باور بوده و هستم که در دنیای امروزی دیگر نمی توان با زور گوئی و قلدری و دیگر ابزار کهنه ناسیونالیستی کار سیاسی را با روش درست و دمکراتیک، به پیش برد. دیگر نمی توان بانوک سرنیزه وفشار برسر مردم حکومت کرد. این نکات درجامعه ما و برای قشرجوان نیازبه توضیح بیشتر دارد. همین خود انسان را موظف می کند که دربرابر مسایل مربوط به کل جامعه که به نادرستی مطرح می شوند و احتمالا به آینده مملکت زیان وارد آورند، بی تفاوت نباشد و آن را نادیده نگرفته و یا تحمل نکند.
دکتر فریدون رحمانی زبان مادری، جامعه و فرهنگ دموکراتیک متن سخنرانی به مناسبت روز جهانی زبان مادری ـ 21 فوریه 2010 مابین زبان مادری و دموکراسی پیوندهایی گسست ناپذیر وجود دارد که می توان عمده ی آن ها را در دو حوزه ی متفاوت طبقه بندی کرد: یکی حوزه ی حقوقی و دیگری حوزه ی سیاسی ـ اجتماعی. از نقطه نظر حقوقی، از آنجا که آموزش به زبان مادری اصولاً حق انکارناپذیر هر فرد انسانی است و به اعتبار اینکه دموکراسی در واقع تأمین حقوق و آزادی های فردی و انسانی بیش نیست، بنابراین تأمین چنین حقی یعنی آموزش به زبان مادری عین حقوق بشر و از اصول اولیه دموکراسی می باشد. امروزه تمامی بیانیه ها و اعلامیه های سازمان های جهانی و نیز قوانین مدون کشورهای پیشرفته ی دنیا به این حق آموزش به زبان مادری به خوبی اشاره کرده و به ان اهمیت ویژه داده اند.
احمد رحيميشاه می بخشد شیخعلیخان نمی بخشد ما اختیار اداره کارهای خود و سرزمینمان را نداریم، بکلام ساده ما حاکمیت ملی نداریم. ما پنجاه هفت سال حکومت تجدد زورکی، و ناسیونالیزم انگلیس ساخته را روی شانه هایمان حس کرده ایم، ما سی سال حکومت عدل علی را دیده ایم. حاصل اینستکه بهیچیک از ابتدایی ترین و اساسیترین حقوق خود دسترسی پیدا نکرده ایم. از هیچکدام از رژیمهای قبل و بعد از انقلاب ۱۳۵۷ برای بهبود وضع امیدی نیست. تقطه ی استناد شما تاریخ قبل از اسلام است که کوچکترین برگه ای از تمدن و فرهنگی که اینهمه لاف آنرا زده اید نشان داده نشده است و شاید هم شعار پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک هم یا آرزویی بوده دست نیافتنی، و یا مثل برعکس نام زنگی نهند کافور. نقطه ی استناد جمهوری اسلامی هم جامعه ی صدر اسلام است، جامعه ای که بغایت ایده آلیزه شده و سی سال حکومت اسلامی با اسلام سیاسی شده هم حکومت ساده صدر اسلام را تبدیل بولایت مطلقه ی فقیه کرده است.
علی کشگرهوشیاری همواره لازم است درک و فهم چگونگی تعادل پایدار در ایران زمین بمعنای برقراری موقعیتی استوار و ماندگار که هم در پی شکوفایی امور فردی و خصوصی اقوام گوناگون باشد و هم ضامن حفظ برابری میان آنان و در عین حال بعنوان ماهیتی بزرگتر در چهارچوب وحدت ملی مورد قبول و پذیرش اقوام گوناگون و برابر با هم، بسیار مهم و تدبیری سیاسی و خردمندانه است.
محمد امینیفرصت طلبی سیاسی به بهای تجزیه ملت ایران گفتگوی تلاش با محمد امینی گرفتاری سخنان آقای رضا پهلوی دراین نیست که ایشان به یکباره دریافته اند که در سرزمین ایران مردمی با زبان و گویش های گوناگون باشنده اند. گرفتاری دراین است که ایشان با انگیزه نزدیکی با گروه های قوم گرا، به انکار یکپارچگی ملی ایران پرداخته و عملا سخن آن گروه ها را که می گویند «ایران کشوری است کثیرالملّه»، به زبانی دیگر تکرار کرده و گفته اند که «برشمردن ایرانیان در زمره یک ملت یکپارچه، یک اشتباه ژرف است»!
|