logo





محمد جواد لاریجانی:
بهترین استراتژی برای جریان اصولگرا اجماع بر روی احمدی نژاد است

بهترین كار برای جناح راست و اصولگرا این است كه همه روی آقای احمدی نژاد متمركز شویم، با اذعان به این كه ما افراد بسیار خوب و لایقی برای پست های وزارت و مناصب مهم داریم و این صحبت من به معنای این نیست كه افراد دیگر لایق نیستند.

دوشنبه ۲ دی ۱۳۸۷ - ۲۲ دسامبر ۲۰۰۸

خبرگزاری دانشجویان ایران - محمد جواد لاریجانی به عنوان یك تحلیلگر مسائل سیاسی ضمن پیشبینی یك رقابت جدی در انتخابات آتی ریاست جمهوری به ایسنا گفت: اصولگرایان باید از لحاظ امنیت ملی و بالا رفتن شانس توفیق در جریان انتخابات ریاست جمهوری آتی بر روی احمدینژاد اجماع و از وی حمایت كنند.

انتخابات را به جشن ملی تبدیل كنیم
دكتر محمد جواد لاریجانی در گفتوگو با خبرنگاران سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) درباره مسیرهای پیش روی اصولگرایان در جریان انتخابات آتی اظهار كرد: مساله انتخابات یكی از مسائل مهم كشور است و ما باید همه سعی كنیم آن را تبدیل به یك جشن ملی كنیم؛ یعنی انتخابات باید تبدیل به یك حادثه شیرین و پرثمر برای ملت باشد و گروههای سیاسی نیز باید در این ارتباط وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند.
وی با اشاره به دو جناح سیاسی كشور و رقابت این دو اظهار كرد: جناح اصولگرا یكی از پرسابقهترین مجموعههای سیاسی در كشور، متشكل از احزاب متعددی است كه گروههای مختلفی در زیر چتر آن جمع شدهاند.

رقابت درعرصه انتخابات به منافع نظام آسیبی وارد نكند
وی با بیان اینكه " اصل بسیار مهم این است كه جریانهای سیاسی باید در فعالیتهای سیاسی خود مصالح ملی را بر مصالح جناحی ترجیح دهند" گفت: منظور این است كه دو جناح با یكدیگر در عرصههای مختلف از جمله انتخابات رقابت كنند البته این رقابت تا جایی باشد كه به منافع نظام آسیبی وارد نكند.

60نفردر جریان اصولگرا از لحاظ شخصی برای ریاست جمهوری لیاقت دارند
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینكه " برخی از رقابتها، رقابتهای داخلی یك جناح است" به وضعیت جریان اصولگرا اشاره كرد و گفت: ما طیف وسیعی اصولگرا داریم كه نیروهای بسیار فراوان و افراد لایق بسیاری در این جریان وجود دارند، میتوانم 50، 60 نفر را نام ببرم كه از لحاظ شخصی برای ریاست جمهوری لیاقت دارند و شاید بیش از 500 نفر این لیاقت را دارند كه پستهای بالایی چون وزارت را بر عهده بگیرند اما اینها تنها كافی نیست و باید در این قضیه به جهت و بعد دیگری نیز توجه داشت و آن بعد امنیتی و ملی است.

مشكل غربیها احمدی نژاد نیست مشكل آنها نظام است
وی ادامه داد: امروز كشورهای غربی به خصوص آمریكا و اروپاییها خارج از دایره نزاكت متداول و معمول به صورت صریح قصد دارند كه بر روی انتخابات تاثیرگذار باشند و وقتی حرفهای بیربط بوش، اوباما و ساركوزی و دیگران را میشنویم متوجه میشویم كه اینها میخواهند به ایران پیام بدهند كه مثلا اگر این دولت عوض بشود ما با شما صحبت میكنیم و در این ارتباط میخواهند خط بدهند، البته این یك دروغ كاملا آشكار است؛ چراكه اگر در این انتخابات صرف نظر از جناحها كمترین توفیقی برای غرب پیدا شود، آنها تشویق میشوند كه قدم بعدی را بردارند؛ چراكه باید دانست مشكل آنها احمدینژاد نیست، مشكل آنها نظامی است كه در برابر حرفها و سیاستهای آنها ایستادگی كرده است.

بهترین استراتژی برای جریان اصولگرا اجماع بر روی احمدی نژاد است
وی افزود: بر اساس این تحلیل معتقدم بهترین كار برای جناح راست و اصولگرا این است كه همه روی آقای احمدی نژاد متمركز شویم، با اذعان به این كه ما افراد بسیار خوب و لایقی برای پست های وزارت و مناصب مهم داریم و این صحبت من به معنای این نیست كه افراد دیگر لایق نیستند.

احمدینژاد تولد چنین تصمیمی را تسهیل كند
لاریجانی با بیان انیكه " خوشبختانه به فیض الهی این مملكت فرزندان خوبی را در اردوگاه اصلاحطلب و اصولگرا دارد" در عین حال گفت: ولی از لحاظ امنیت ملی و بالا رفتن شانس توفیق، جناح اصولگرا در عرصه انتخابات بیشتر است و توصیه من این است كه جناح اصولگرا در عرصه انتخابات یك كاندیدا داشته باشد و بر روی یك نفر كه آقای احمدینژاد است، اجماع كند و از طرف دیگر توصیه من به آقای احمدینژاد و دوستان ایشان این است كه تولد چه تصمیمی را تسهیل كنند، چون این یك تصمیم جناحی است و احتیاج به تعامل دارد. ایشان رفتار و سیاستی اتخاذ كند كه تولد این تصمیم تسهیل پیدا كند و این بهترین كار است.

دو تلقی از طرح وحدت ملی
وی در مورد بحث دولت وحدت ملی؛ طرح آن از سوی اصولگرایانی چون ناطق نوری و علی لاریجانی، پذیرش آن از سوی برخی گروههای اصلاحطلب و مخالفت برخی از گروههای اصولگرا با آن گفت: به نظر من دو تلقی از این طرح وجود دارد؛ تلقی اول این است كه كشور در یك بحران عمیقی قرار دارد و برای نجات كشور باید تمام جناحها اختلافات را كنار بگذارند، دست به دست هم بدهند و كابینه را تقسیمبندی كرده و برای آن درصد تعیین كنند. من چون پیش فرض این تلقی را قبول ندارم نتیجه آن را نیز قبول ندارم.
وی ادامه داد: نوع دیگری از مفهوم وحدت ملی این است كه من از زبان ریاست محترم مجلس شورای شنیدهام؛ ما حول قانون اساسی، اصل نظام و رهبری وحدت داشته باشیم. این حرف بسیار درست و وحدت ملی اصولگرایانه است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین گفت: البته ممكن است آقای ناطق نوری بحث دیگری داشته باشند. شاید نظرشان این باشد كه در پیشبرد امور مملكت باید نیروهای كارآمد و كاردان داشته باشیم كه این قابل جمع است. یعنی اینكه اگر دولت از آن اصولگرایان باشد و اصولگرایان توفیق داشته باشند این بدین معنا نیست كه اگر مدیری از جناح اصلاحطلب فردی متدین و قائل به نظام و كارآمد بود او را كنار بگذاریم. منظور این است كه از تمام نیروهای كارآمد و متدین استفاده شود و خود آقای ناطق نوری وقتی وزیر كشور بود، از طیفهای مختلف استاندار داشت. در حالی كه خط و نگاه سیاسی ایشان كاملا مشخص بود و من این سلیقه آقای ناطق را میپسندم؛ یعنی اینكه ما فرزندان این مملكت را كه از لحاظ تفكر و تدین سلامت كامل دارند و كارآمد هستند با عینك جناحی نگاه نكنیم و از ظرفیتهای آنها استفاده كنیم و این ایده بسیار خوبی است.

نیازمند بهكارگیری نیروهای فعال و كارآمد هستیم
لاریجانی دربخش دیگری از گفتوگو با ایسنا با بیان اینكه " من بحث وفاق را فرع بر كارآمدی میدانم" ادامه داد: امروز چالش بزرگ مملكت ما كارآمدی است، ما كارآمد كردن نظام حكومتی را نباید دست كم بگیریم و برای اینكه ما نظام كارآمدی داشته باشیم گذشته از اینكه باید سیستمی فكر كنیم و برنامه داشته باشیم، نیازمند بهكارگیری نیروهای فعال و كارآمد هستیم و اینجاست كه معتقدم هر حكومتی چه اصولگرا و چه اصلاحطلب سركار آید، نباید مملكت را از خیر مدیران كارآمد و متدین محروم كند. متاسفم كه باید گفت در طول این 30 سال گذشته در این زمینه خیلی كوتاهی داشتیم و این همه ناشی از این است كه دولتها ارزش كارآمدی را نمیدانند، مثلا اگر جناح اصلاحطلب روی كار آمد نه تنها نیروهای اصولگرا را مینیبوسی بیرون كرد حتی نیروهای كارآمد خود را نیز به كار نگرفت و این مرضی است كه در كمپ اصولگرایان ما نیز وجود دارد. به عبارت دیگر مرضی است كه تمام سیاسیون كشور را فرا گرفته و بسیار خطرناك است؛ چراكه مملكت را از خدمات بهترین فرزندان خود محروم میكنند.
وی گفت: در اینجا دو مبحث است؛ یكی رقابتهای سیاسی است كه من نظر خود را صریح گفتم. دیگری مساله روش مدیریت كشور است كه هر كسی در این عرصه رقابت پیروز شد، نباید مملكت را از خیر و بركت مدیران كارآمد و متدین فقط به خاطر نگاه حزبی محروم كند و این صحبت ناشی از دغدغه كارآمدی است و این بالاتر از مساله وفاق است.

منتظر تولد فرزندان سیاسی از دل دو جناح عمده كشور هستم
وی درباره احتمال شكلگیری جریان سوم یا تولد جریان سیاسی جدیدی فارغ از جریان اصولگرا و اصلاحطلب درعرصه سیاسی كشور نیز اظهار كرد:من با ولع زیادی منتظر تولد فرزندان سیاسی از دل دو جناح عمده كشور هستم، به نحوی كه به صورت دقیقتر و مدرنتر سازماندهی سیاسی را دنبال كنند، ولی متاسفانه این تولد هنوز صورت نگرفته و این یكی از نواقص سیستم سیاسی هر دو جناح است.

تشكلات حزبی ما در ضعف هستند
لاریجانی با بیان اینكه " تشكلات حزبی ما در ضعف هستند و توانمند نیستند" گفت: متاسفانه گاهی تبلیغات منفی روی كار سازمان یافته حزبی صورت میگیرد و حتی برخی از بزرگان در تریبونها به گونهای اظهار تبری از احزاب میكنند و میگویند ما نباید قضاوتهای حزبی را وارد بحث كنیم، گویی اینكه قضاوت حزبی چیز منفی است، درحالی كه حزب یك دانشگاه است و ما باید مدیران حكومتی را دراین دانشگاه تربیت كنیم.

سیستم نسبت به صلاحیتهای مدیریتی كور است
وی ادامه داد: جریان آقای كردان یك هشداری برای سیستم حكومتی ماست و اینكه این سیستم مشكلاتی دارد. من با شناخت از آقای كردان اتفاقا او را یك مدیر بسیار توانمند میدانم كه تحصیلات عالیه ندارد. اما چرا مدیری مثل كردان نیازمند است كه بگوید من PHD دارم؟ این به خاطر این است كه سیستم ما نسبت به صلاحیتهای مدیریتی كور است. شما در انگلستان میبینید كه فرودگاههای انگلیس تحت مدیریت یك فردی است كه تا یازدهم دبیرستان درس خوانده است ولی در حزب كار كرده و اثبات كرده كه مدیر لایقی است و از این مدیریتش استفاده میشود و رییس تمام فرودگاههای انگلیس است.
وی اظهار كرد: من میخواهم بگویم كه ارزش علم را باید دانست و جایگاه خاص خودش را دارد، ولی در كنار آن باید قدر مدیریتها را بدانیم و این یك بحث جدی است و حزب جایی است كه میتواند این مسائل را درست و نیروهای فرهیخته سیاسی را تربیت كند. ما اگر این كار را انجام ندهیم و جامعه را از این كار محروم كنیم، پس از مدتی تمام سیاسیون و امسال بنده با موهای سفید خواهند بود و این خطر بزرگی برای كشور خواهد بود.
این فعال سیاسی اصولگرا گفت: البته معتقدم ما سیاسیون گاهی دوست داریم كه این آقایی خود را با سن حفظ كنیم و دوست نداریم نسل جدیدتر بیاید.

تلاشهای رضایی امواج خوبی را در داخل جریان ایجاد كرده است
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر وجود بستر ایجاد جریان سوم با توجه به تلاشهای برخی از جمله محسن رضایی در این زمینه اظهار كرد: البته آقای رضایی خودشان عضو جریان اصولگرا و یك شخصیت برجسته با سوابق خیلی خوب است و تلاش كرده كه جریان جدیدی ایجاد كند. ولی ما هنوز جذبه خاصی برای ایجاد این جریان در بین فعالان سیاسی ندیدهایم و شاید باید از نقاط دیگری شروع كنیم كه برای ملت ما و برای نسل جوان ما حكایتهای تازهای داشته باشد. ولی من از تلاشهایی كه آقای رضایی در این زمینه كردند تجلیل میكنم و فكر میكنم كه تلاش ایشان بازخوردها و امواج خوبی را در داخل جریان ایجاد كرده است.

فعالیت كروبی در بین احزاب دیگر نوآوری است
لاریجانی همچنین در ارزیابی از وضعیت جریان اصلاحطلب گفت: جریان اصلاحطلب برای مملكت ما و رقابتهای سیاسی یك عنصر مهم و برای جریان اصولگرا یك رقیب قابل توجه است. در جریان اصلاحطلب دو چهره فعال برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری مشاهده میشود كه یكی آقای خاتمی و دیگری آقای كروبی است. آقای كروبی مسیر جالبی را تاكنون طی كرده؛ حزب ایجاد و سعی كرده سیستماتیك عمل كند و در برههای نیز اعلام كاندیداتوری كرده و باعث ایجاد تحرك حزبی شده است. كار آقای كروبی در بین احزاب دیگر نوآوری است. در ضمن ایشان جذبههای خاص خود را نیز در بین مردم دارد و سوابقشان نیز روشن است.

تردید خاتمی مبتنی برارزیابی از شانس كمتر پیروزی است
وی در مورد خاتمی نیز اظهار كرد: آقای خاتمی به علت سوابق طولانی در وزارت، حكومت و ریاست جمهوری و اعتبار و احترامی كه در سطح جهانی دارد یك كاندیدای قوی برای رقابت خواهد بود و من فكر میكنم تردید خاتمی روی ارزیابی ایشان مبنی بر شانس كمتر پیروزی باشد. برای شخصیتی مثل ایشان كه دو بار رییسجمهور شده، دوباره بیاید در رقابتی كه خیلی شانس روشنی ندارد، شركت كند، یك انتخاب سخت است و در همه جای دنیا این یك انتخاب سخت است و من فكر میكنم كه تردید ایشان عمدتا از این جهت است. ولی در عین حال من پیشبینی یك رقابت كاملا جدی را در عرصه انتخابات ریاست جمهوری آتی میكنم و نباید انتخابات را دست كم گرفت.

مدل انتخابات ریاست جمهوری سال 84 برای اكنون مناسب نیست
وی درباره اظهارات برخی تحلیلگران كه معتقدند در جریان انتخابات آتی اصلاحطلبان محلی از اعراب ندارند و رقابت در داخل جریان اصولگرا با تعدد كاندیداها خواهد بود، خاطرنشان كرد:این نیز یك نوع تحلیل است كه مثلا اصولگرایان هنوز زمینه رنسانس خیلی سنگین را برای خود نمیبینند. ولی من فكر میكنم این اشتباه است؛ آنها در میدان رقابت زمینه فعالیت خوبی دارند. ما در عرصه انتخابات گذشته ریاست جمهوری شاهد تعدد كاندیداها در جریان اصولگرا بودیم. این شیوه و مدل برای آن زمان خوب بود و من فكر نمیكنم آن مدل كاری كه برای انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل اصولگرایان داشتند برای زمان كنونی اصولگرایان نیز درست باشد. به نظر من در شرایط فعلی اصولگرایان باید همه پشت سر آقای احمدینژاد اجماع كنند و این مدل را در پیش بگیرند؛ چراكه این مدل كارآمدترین مدل است.

جناح اصولگرا فرض كند جناح اصلاحطلب دارای دو كاندیدا قوی یعنی خاتمی و كروبی است
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال كه آیا این صحبت شما ربطی به حضور یا عدم حضور خاتمی در عرصه انتخابات دارد؟ گفت: این ربطی به آمدن یا نیامدن آقای خاتمی ندارد.
وی همچنین درباره نظرسنجیهایی كه گفته میشود شانس خاتمی را برای ریاست جمهوری آتی خوب میدانند و تاثیر آن بر كاهش تردیدهای وی برای حضور گفت: من نیز این مباحث را شنیده و خواندهام و بر اساس همین مطلب است كه گفتم جناح اصلاحطلب شانس خوبی برای فعالیت دارد. ولی از طرف دیگر باید دید كه این نظرسنجیها به چه میزان قابل اتكاست. بحث استفاده از نظرسنجی در كشور ما متاخر است و بیش از هفت ـ هشت سالی از عمر آن نمیگذرد. اینها و علایقی كه به آقای خاتمی ابراز میشود مشوقی برای آقای خاتمی است ولی تمام فاكتورها نیست.
وی درباره میزان احتمال حضور خاتمی در عرصه انتخابات نیز گفت: قرائنی كه اكنون من میبینم بیانگر این است كه ایشان مصمم است كه كاندیدا شود و در حال بررسی شرایط است؛ لذا جناح اصولگرا باید فرض كند كه جناح اصلاحطلب دارای دو كاندیدا قوی یعنی آقای خاتمی و كروبی است.

انتقادات اصولگرایان از احمدینژاد گاهی تندتر ازانتقادات اصلاحطلبان است
لاریجانی درباره اینكه میگوید اصولگرایان باید بر روی احمدینژاد اجماع كنند در حالیكه بارها دیدهایم به احمدینژاد انتقاد وارد كردهاند، خاطرنشان كرد: بله! گاهی انتقاداتی كه از طرف اصولگرایان به آقای احمدینژاد شده تندتر از انتقادات جناح رقیب است ولی در عین حال توصیه میكنم كه اصولگرایان در عرصه انتخابات بر روی آقای احمدینژاد اجماع كنند. من خودم در برخی از جاها از برخی از اقدامات دولت انتقاد كردم و این یك واقعیت است، ولی این مانعی در ارتباط با آن بحث استراتژیك نیست و ما همواره باید بتوانیم از رییسجمهور انتقاد كنیم.
وی گفت: مساله دیگر در مورد خود آقای احمدینژاد است و من فكر میكنم احمدینژاد امروز با احمدینژاد سال قبل و سال اول ریاست جمهوری خیلی فرق كرده است، همانطور كه آقای خاتمی روز اول ریاستجمهوریاش با پایان دوره هشت ساله فرق كرده بود و طبیعی است آقای احمدینژاد در تجربه واقعی با حقایق موجود كارآمدی پیدا كرده و میكند. احمدینژاد فردی بسیار باهوش است و به سرعت جیك و پوك پیشرفت بهتر كارها را متوجه میشود و من روزانه از نحوه صحبت ایشان و موضعگیریهایشان و تعاملاتشان متوجه میشوم كه در حال كسب یك تسلط بهتری هستند و در واقع یك تسلط بهتری دارد نمود پیدا میكند. به همین دلیل فكر میكنم كه دوره آینده آقای احمدینژاد به احتمال زیاد این كولهبار تجربه گذشته را با خود خواهد آورد و از آن استفاده خواهد كرد.
وی همچنین مساله دیگر را تعامل احمدینژاد با سایر نیروهای اصولگرا و طیف كلی اصولگرا دانست و گفت: شاید ابتدا از حرفهای ایشان و برخی از دوستانش استنباط شده باشد كه مساله سهمگیری مطرح است و ایشان بارها گفتند كه ما به كسی سهم بدهكار نیستیم در صورتی كه من معتقدم بحث سهمگیری مطرح نیست و آن را قبول دارم. در اینجا بحث تصمیمسازی و تولد تصمیمها به جای تصمیمگیری است و مفهوم تصمیمسازی و تصمیمگیری دو مبحث است.

باید نگاه جدیدی ازطرف رییسجمهور به نیروهای جناح راست شود
این فعال سیاسی با بیان اینكه " كارهای بزرگ را به تنهایی نمیشود انجام داد و طبیعی است كه آقای احمدینژاد از بین كسانی كه بیشترین همراهی را با او دارند باید یك مجموعه وسیع را با خود همراه كند تا كارها را به پیش ببرد" ادامه داد: بسیار برای منافع مملكت و منافع جناح راست مهم است كه یك نگاه جدید از طرف رییسجمهور به نیروهای جناح راست عرضه شود و حتی معتقدم در یك مرحله باید یك نگاه جدید به كل نیروهای سیاسی اعم از جناح چپ و راست عرضه شود؛ چراكه ایشان رییسجمهور هستند و انشاءالله دور بعد نیز رییسجمهور شوند. ایشان رییسجمهور همه هستند و رییسجمهور همه بودن بر پایه نوعی تعاملات خیلی روشن است. البته مردم به چپ و راست تقسیم نمیشوند، ولی نیروهای فعال سیاسی شان خود را دارند و ما اگر میخواهیم در كشور دموكراسی پا بگیرد نباید توی سر نیروها بزنیم و باید كاری كنیم كه فعالیت سیاسی، فعالیت محترمی باشد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: من امیدوارم كه آقای احمدینژاد برای این دوره از انتخابات مسیری از تعامل را انتخاب كند كه تولد تصمیم استراتژیك جریان اصولگرا را تسهیل كند. استراتژیای كه جناح اصولگرا همه در پشت سر آقای احمدینژاد قرار بگیرند.

ریزش آراء برای روسای جمهور یك امر طبیعی است
وی درباره احتمال حمایت اصولگرایان در جریان انتخابات از فرد دیگری با توجه به اینكه برخی معتقدند مشكلات اقتصادی به ریزش آرای احمدینژاد منجر میشود، گفت: ریزش آراء یك امر طبیعی است و در مورد آقای خاتمی و آقای هاشمی هم رخ داد و در دنیا نیز یك امر طبیعی است. ما در اینجا وارد یك رقابت و میدان مسابقه میشویم و تضمیمی برای نتیجه آن نداریم. باید تلاش كرد بیشترین آرا را از مردم گرفت، رای آنها را كسب كرد و به آنها اعتماد داد. طبیعی است كه یك فردی كه چهار سال رییسجمهور بوده در جریان انتخابات هم امكاناتی دارد و هم نقاط منفی. چون رییسجمهور بوده در تلویزیون و رسانهها مطرح بوده است و این نقطه مثبت و چیزی است كه كاندیداهای دیگر ندارند ولی این فرد چون مسوول است همه كم و كاستیها به نام او نوشته میشود و همه از او میخواهند كه این كم و كاستیها را برطرف كند. این مشكلی است كه دیگر كاندیداها ندارند.
وی ادامه داد: اینكه اردوگاه اصولگرایان دارای شخصیتهای لایقی چون علی لاریجانی و محسن رضایی است و همه آنها میتوانند رییسجمهورهای خوبی باشند حرف درستی است. حتی فردی مثل حسن روحانی كه من او را جزء جریان اصلاحطلب نمیدانم و معتقدم كه ایشان عضو جریان اصولگرا بوده و خدمتهای خوبی كردند و نظرات خاص خود را دارند. این افرادی كه اسمهایشان برده میشود همه لایق هستند، ولی كافی نیست. ما باید در شرایط حقیقی بحث كنیم و اگر در شرایط حقیقی این تصمیم استراتژیك یعنی حمایت همه اصولگرایان از آقای احمدینژاد رخ دهد شانس كاندیدای اصولگرا از بقیه كاندیداها و گزینهها بالاتر خواهد بود.
لاریجانی درباره شانس تحقق استراتژی تمركز و اجماع همه اصولگرایان بر روی آقای احمدینژاد در شرایط حقیقی گفت: شانس تحقق این استراتژی به نظر من در جریان اصولگرا خوب است، البته ممكن است چند نفر نیز این كار را نكنند ولی به نظر میرسد كه در كل منطق قابل قبول و زمینه خوبی دارد.

آمدن میرحسن موسوی به عرصه را بعید می دانم
وی در مورد آمدن میرحسین موسوی به عرصه انتخابات نیز گفت: من قرینهای مبنی بر اینكه ایشان بخواهد مشی دوری از رقابتهای سیاسی را عوض كنند، نمیبینم و آمدن را بعید میدانم. البته ایشان یك شخصیت بسیار محترم نظام هستند، ولی بعید میدانم كه ایشان بخواهند وارد عرصه رقابتهای سیاسی شوند.

رفتار انتخاباتی مردم؛ تحولخواهی و جلب اعتماد
وی همچنین درباره رفتار انتخاباتی مردم با توجه به اعتقاد برخی كه تحلیل میكنند مردم ایران مایلند به جریان حاكم نه گفته و به جریانی جدید جواب مثبت بدهند مانند انتخابات سال 76 و 84 با بیان اینكه " من قسمت مثبت این مساله را نگاه میكنم" اظهار كرد: مردم ایران دوست دارند كه در زمینههایی تحول ایجاد شود و این خواسته ناشی از این است كه در برخی از زمینهها شاید ناكارآمدی میبینند و این اتفاقا بركت نظام دموكراسی است كه این تقاضا را میتوان در پای صندوقهای رای اعمال كرد. شما رقابت آقای خاتمی و ناطق را بررسی كنید؛ آقای خاتمی در سال 76 دقیقا روی زمینههایی كه مردم میخواستند در ارتباط با آن تحول ایجاد شود دست گذاشتند ولی تبلیغات آقای ناطق نوری نسبت به آن نقاط غفلت داشت و مردم طبیعتا تحقق انتظاراتشان را در آقای خاتمی دیدند. در جریان انتخابات سال 84 نیز آقای احمدینژاد در بین كاندیداهای اصولگرا این پیام را به مردم خوب رساند كه میخواهد یك نوع دیگر كار و به مسائل آنها توجه كند و به نظر من این روند ادامه خواهد داشت؛ یعنی كاندیدایی كه بتواند بیشترین امید تحول را به مردم بدهد، شانس بیشتری دارد. البته در كنار آن مساله اعتماد نیز مطرح است كه مردم به چه میزان به حرف او اعتماد دارند. البته متاسفم كه شخصیت برجستهای مثل آقای هاشمی مورد بیمهری عمومی قرارگرفت و من با ورود ایشان به عرصه انتخابات مخالف بودم نه به خاطر عدم لیاقت ایشان؛ چراكه ایشان یكی از برجستهترین سیاستمداران كشور است، به خاطر اینكه هر چیزی یك زمینه احتیاج دارد و مردم در آمدن ایشان در عرصه انتخابات نوید تحولی را نمیدیدند. گرچه ممكن است وقتی ایشان بر روی كار میآمد این كار را انجام میدادند همانطوركه در دوره سازندگی وقتی ایشان وارد عرصه شد چرخهای صنعت را به راه انداختند. در كنار بحث تحولخواهی، مساله اعتماد مردم نیز بسیار مطرح است.

باید وظیفه گزینش افراد برای انتخابات را به احزاب داد
این تحلیلگر مسائل سیاسی درباره نگرانیهایی كه اصلاحطلبان درباره انتخابات دارند، اظهاركرد: مشكل مهمی كه ما داریم این است كه صلاحیتها در درون احزاب پا نمیگیرد و شما میبینید كه یك دفعه مثلا برای انتخابات ریاست جمهوری هزار نفر ثبتنام میكنند، در این موقع باید چه كرد؟ آیا باید همه این هزار نفر كاندیدا شوند؟ چطور باید آن را فیلتر كرد؟.
وی ادامه داد: احزاب ما باید به گونهای عمل كنند كه شخصیتها را در درون خود ارزیابی كنند و بهترینها را بیرون دهند ودر حال حاضر به علت خلایی كه در این زمینه وجود دارد نهادی مثل شورای نگهبان این كار را انجام میدهد كه این برای نظام خیلی سخت و پرهزینه است ولی به ناچار انجام میشود.
وی ادامه داد: امیدواریم در آینده كه احزاب قویتر میشوند به تدریج بخش عمده این كار بر عهده احزاب قرار بگیرد و این مساله واقعی و یك نقیصه در نظام دموكراسی ماست كه احزاب در حال حاضر نمیتوانند این كار را انجام دهند. البته از طرف دیگر اگر همین سیستم را با همین نقص نگاه كنیم متوجه میشویم كه این جلوی میل مردم را برای انتخابات نمیتواند بگیرد و وقتی كه مردم به جناح اصلاحطلب علاقه دارند حتی اگر برگزار كننده آن وزارت كشور اصولگرا باشد از نتیجه انتخابات جناح اصلاحطلب بیرون میآید و برعكس آن و این به من اعتماد میدهد. درست است كه این سیستم نقص دارد و بسیار بد است كه یك جایی بنشیند و مجبور بشود كه به یك عده بگوید كه شما نیایید.
وی ادامه داد: احزاب سیاسی باید به عنوان بازوان حكمرانی تلقی شوند و كار گزینش به آنها واگذار شود.
لاریجانی درباره قانون انتخابات كه بین كسی كه از طرف حزب كاندیدا میشود با یك فردی كه خود كاندیدا میشود، تفاوتی قائل نیست، گفت: این جزء نقصهای عمده است. احزاب در سیستم سیاسی كشور ما بار فعالیت را بر دوش میكشیند ولی كاملا مهجور هستند.

گفت وگو از خبرنگاران سیاسی ایسنا: اكرم احقاقی و اكبر بیاتی



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد