|
|
| انديشه |
عیسی صفا
ديالکتيک مدرن (۱)
هم منطق و هم دیالکتیک از تاریخ کهنی برخوردار هستند. اما کنار هم قرار گرفتن آنها بعنوان « منطق دیالکتیکی» اولین بار با هگل شروع شد. حتی منطق به معنایی که ما امروز استفاده می کنیم با هگل شهرت یافت.ارسطو که به عنوان پایه گذار منطق ارسطویی معرفی می شود، از کلمه منطق استفاده نکرده است! کلمه مورد استفاده وی « آنالیتک» است. در تاریخ معاصر حتی کانت کلمه منطق را به معنای کنونی به کار نبرده است. کلمه وی، دلیل و برهان است.بنابراین پایه گذار منطق دیالکتیکی هگل است. بعد از معرفی منطق و بویزه منطق دیالکتیکی هگل ، به نظریات مارکس ، انگلس و لنین در زمینه دیالکتیک خواهم پرداخت.
میشل فوکو
قدرت
( گفت وگو با میشل فوکو)
ترجمه: کوروش برادری
من در پشت گفتمان در جستوجوی قدرتی نیستم که قراراست منبع آن باشد، آنطورکه در تشریح سنخ پدیدارشناختی روی میدهد. من از گفتمان به چنین مفهومی حرکت میکنم. تحلیل من شامل مشکل سوژه ناطق نیست، بلکه نقش مختلفی را بررسی میکند که گفتمان در درون یک نظام استراتژیک بازی میکند؛ نظامی که قدرت هم در آن سهیم است و برای قدرت به کار گرفته میشود. بنابراین قدرت خارج از گفتمان وجود ندارد. قدرت نه منبع نه آبشخور گفتمان است. قدرت ازطریق گفتمان تحقق میگیرد، زیرا گفتمان خود عنصری در امکان استراتژیک مناسبات قدرت است.
میشل فوکو
حقيقت و اَشکال حقوقی
(داستان اودیپ)
من مایلم نشان دهم که تراژدی اودیپ، همان طور که آن را در اثر سوفوکل می توان خواند، تشریح و تا حدی هم بنیاد رابطه معینی میان قدرت و دانش، میان قدرت سیاسی و شناخت است؛ رابطه ای که جامعه ما امروز هم از آن آزاد نشده است.
تراژدی اودیپ شباهت زیادی دارد با فلسفه افلاطونی که چند سال بعد بوجود آمد. افلاطون دست آخر دانش بندگان را بی ارزش جلوه می دهد، خاطره تجربی آن چه اتقاق افتاده، در مقابل یک خاطره عمیق تر و جوهری از ماهیت هستی در آسمان چیزهای قابل شناخت.
ترجمه: کوروش برادری
لوتر ، اديب - يا اصلاح گرای دين ؟
نادره مستشار
لوتر چون ازنظرفلسفی یك نوافلاتونی است میگفت كه انسان ازطریق واژه ها و ادبیات میتواند باخدا رابطه برقراركند. خلاف محفل روشنگران هومانیستی آنزمان، اوكوشید تا آثارش را نه به زبان لاتین بلكه به زبان مردم ترویج دهد. امروزه لغات بیشماری درادبیات و زبان آلمانی را خواننده مدیون قدرت خلاقیت زبانی او است . ترجمه او از زبان مبداء به زبان مقصد، پایه وحدت زبانی گردید. اوغیراز كوششهای اصلاحگرایانه دردین و جامعه، درتاریخ ادبیات زبان میهنش، هنرمند نابغه زبان نیز نامیده میشود.
گفت وگوی ریچارد رورتی – جیانی واتیمو
آينده دين پس از متافيزيک
ترجمه: کوروش برادری
سنت متافیزیکی در سایه این تفکر بود که چیزی غیرمتافیزیکی وجود دارد، و انسانها بجااست تلاش کنند خود را با آن محک بزنند. امروز موزونترین بیان این تفکر در طرزتلقی علمگرایانه به چشم میخورد. جیمز و دیوئی، هم پای نیچه و هایدگر، ما را به چشم پوشیدن از این سنت و فرهنگ فرا میخوانند. بهرغماینکه تفکر دکارتی و هایدگری مدارش را تکمیل کرده، و اینکه چرخشِ فلسفه به فلسفه زبان ما را از معرفت شناسی و متافیزیک دور میکند، رهایی کامل از لوگوس متافیزیکی غیرممکن مینماید. بههمیندلیل، مساله اخلاقی پراگماتیسم و هرمنوتیک امروز این است از فرهنگ غربی گفتوگو حمایت و پشتیبانی کنند، بهجایاینکه سئوالات متافیزیکی درباره آنچه واقعا هست و نیست طرح کنند. آیا موضوع «اندیشه بیبنیه» همین نیست؟
تأملی بر مبانی «نقدِ سیاست»
«سنجيدگی سياسی» نزد ارسطو
لحظه ی فلسفی گُسست «اندیشه ی سیاسی» از «اندیشه ی استعلایی»
«پیشامد احتمالی»، «شور» و «لحظه ی مناسب»(کایروس)
شيدان وثيق
«سیاستِ دِگر» - چیزی كه برای ما شرط بندی و چالشی نظری و عملی و نه غایتی محتوم و حقیقتی مسلم است - مشاركت مستقیم و بلاواسطهی شهروندان در امر عمومی است. «سیاستِ دِگر»، در تقابل با گفتمانِ از خود راضی و واحدِ «سیاست واقعاً موجود»، هماوردی و چالش میان گفتمانهای متفاوت و متضاد، اسطورهزدایی، راززدایی و توهمزدایی از گفتار مسلط سیاسی و «حقیقت برین» آن است. «سیاستِ دِگر» در تقابل با یكجانبهنگری و سیستمسازی سیاست ورزان حرفه ای، بینش و منشی است كه جهان، واقعیتها و پدیدارهای اجتماعی را در چندگانی و چندانیتشان، در مناسبات و نسبیتشان، در همسویی و همستیزیشان، در سیالی، دگرگون پذیری و ناثباتی شان، در معمایی بودن و ناایقانیشان... مورد توجه و نظر خود قرار میدهد.
از آرمانشهر تا ناكجاآباد
آتوسا سلطان زاده
جزیره پردیسی توماس مور، تقلیدی است از كتاب دولت افلاتون . پاره ای از اوتوپیست های قرن بیست غرب نیز تحت تعثیر كتابی از هنری فورد بودند. اوتوپی – هم ژانری است ادبی و هم مدلی حكومتی . از جمله ضد اوپیست های قرن بیست : جرج آورل و آ. هوكسلی، هر دو انگلیسی هستند. جزایر بریتانیا تاكنون خالق نظریه پردازان موافق و مخالف مهمی در اتوپی بوده است
آفرينش و علم
(بحثی در مورد خلقت هدفمند مابین آقای کریستف شون بورن کاردینال شهر وین و خانم رنه شرودر استاد دانشگاه).
شون بورن: اینکه تکامل از زاویه دیدگاه داروینیست های جدید، یک روند غیرهدفمند، غیر برنامه ریزی شده و مبتنی بر تغییرات اتفاقی و انتخاب اصلح و تنازغ بقا می باشد، با واقعیت همخوانی ندارد. هر سیستم فکری که حقایق آشکار هدفمند بودن خلقت را انکار کند و یا سعی بر اثبات آن داشته باشد، از منشا ایدئولوژیکی و نه منشا علمی سرچشمه می گیرد.
شرودر: مشکل اساسی من با ادیان بخصوص دین مسیح در این است که آفریدگار، خداوند، خالق یا هر آنچه که بایستی باشد، "هیبت انسانی" می گیرد. و امروزه هم ادعا می شود که او برنامه و هدفی را نیز دنبال می کند. اما من وجود این نقشه و هدف را در جائی مشاهده نمی نمایم.
برگردان از: پروین صدیقی
هانا آرئنت
مسئو ليت شخصی تحت حا کميت ديکتاتوری به چه معناست؟
ترجمه : حسین انور حقیقی
کسانی که همکاری کرده و از دستورات متابعت کردند نباید چنین مورد سوال قرار گیرند که : " چرا متابعت کرده ای؟" بلکه باید پرسیده شوند : "چرا حمایت کرده ای؟". این جابجائی کلمات برای کسانی که تاثیر حیرت انگیز و قدرتمند "کلمات" ساده را بر اندیشه انسان، که در درجه اول یک موجود سخنگواست، میشناسند تنها یک بازی بی اهمیت لغوی نیست. خیلی چیزها بدست می آوردیم اگر کلمه خبیث "متابعت" را از فرهنگ لغات اندیشه سیاسی و اخلاقی خود خط میزدیم. اگر این مسائل را مورد بررسی قرار دهیم، می توانیم دوباره حد معینی از اعتماد به نفس و حتی افتخار بدست آوریم، چیزی که زمانهای پیشین آنرا کرامت و یا افتخار آدمی اگر نگوییم آدمیت نامیده اند.
لاله امبلی
در جستجوی خدايان – در همسايگی ايران!
اهمیت آناكسیماندر در آنجاست كه در قرن گذشته هایدگر و گادامر كوشیدند تا اورا بهتر معرفی نمایند. او یكی از سه فیلسوف مشهور ماتریالیست ملطایی پیش از سقراط است . او غیر از فلسفه، مانند تالس یك مخترع و روشنفكر عملگرا نیز بود و به انتقاد از جهانشناسی و علم نجوم افراد پیش از خودپرداخت و پرسید كه چرا ماده دیگری غیر از آب نتواند علت تشكیل جهان باشد .
آتوسا سلطان زاده
فيلسوفانی كه پيامبر شدند!
اروپائیان نخستین بار از طریق كانت به اهمیت كنفوسیوس درتاریخ سیر اندیشه شرق پی بردند ، چون كانت اورا با سقراط مقایسه نموده و یكی از مهمترین اخلاقگرایان تاریخ نامیده بود . همچون ارسطو كه تفكر غرب را تحت تاثیر، قرارداد ، كنفوسیوس فرهنگ یك چهارم جمعیت جهان ،یعنی جامعه چین را زیر تاثیر خود قرار داده است . او را میتوان نابغه نظرات انساندوستی نامید، فلسفه او بدون استثنا پیرامون روابط میان انسانها و كوشش برای احساس رضایت و رفاه بین آنان است
سهراب م . آوار
چنين گفت بودا در شرق!
بودا میگفت كه جهان ناكامل و بی نظم است و انسان بدلیل غرایز و علائق اشتباهی اش دائم در درد و رنج بسر میبرد. او فكر میكرد كه انسان میتواند با كمك فلسفه، خودرا از این زنجیر نارضایی ها نجات دهد و به هواداران خود توصیه میكرد كه از هیجان های جهان و زندگی فاصله بگیرند. بودا پیش از شوپنهاور گفته بود كه : تولد رنج است ، مرگ درد است ، دوری و جدایی از عزیزان غم انگیز است، از خواسته ها و تمایلات دست كشیدن نیز ناخوش آیند است . او مهمترین علت نارضایی انسان را، علاقه او به زندگی ابدی و كوشش برای ارضای تمایلات اش میدانست.
نصرت شاد
متفكر و فلسفه سياسی دولت
هابس به علت شرایط زمان خود عاشق صلح بود و نه حقیقت . چون او حقیقت را ابدی نمیدانست و میگفت كه هر موضوعی كه باعث شود كه انسان برای آن دست یه سلاح ببرد، حقیقت ندارد ، چون بالاترین حقیقت ، یعنی عقل بر اساس قانون طبیعت ، صلح است . هابس خواهان صلح به هر قیمتی بود و میگفت كه اگر جامعه تشكیل دولت دهد ، دیگر حق انقلاب وجود نخواهد داشت و او انسان در شرایط طبیعی را موجودی : خودخواه ، تجاوزگر، و منفعت طلب نامید كه عدالتی نمی شناسد ، چون زندگی جنگ است ؛ جنگ هركس علیه دیگری ، و در نتیجه ، زندگی : كوتاه ، سخت ، و خشن ، میباشد ، و هر آدمی میخواهد كه به حساب و خرج دیگران زندگی كند ، به این دلیل اغلب میان انسانها اختلاف بوجود می آید
آذر سلطانی
چپ فلسفی و حمايت از دولت قانونی!
فیلسوف – میان جامعه شناسی و تئوری انتقادی.
یورگن هابرماس در سال 1929 در آلمان بدنیا آمد . او از محدود نظریه پردازان مكتب انتقادی فرانكفورت است كه یهودی نبود. پدرش مدیر اطاق بازرگانی و صنایع شهرشان بود، شاید به این دلیل توانست چند سالی هم در دانشگاههای كشور سوئیس تحصیل نماید. و پدر بزرگش یكی از روحانیان مسیحی زمان خود بود. هابرماس در دانشگاههای مختلف ، فلسفه ، تاریخ ، روانشناسی ، اقتصلد ، و ادبیات آلمانی ، خوانده است و موضوع پایاننامه دكترایش پیرامون ، “فلسفه تاریخ “ شلینگ بود. او تاكنون چند دكترای افتخاری از شهرها و دانشگاههای : نیویورك ، اورشلیم ، بوئنس آیرس ، هامبورگ ، آتن، تل آویو ، پاریس ، هاروارد ، كامبریج ، و هلند و جایزههای : هگل ، فروید ، و آدرنو ، را دریافت كرده است .
سارا ارمنی
از فلسفه طبقاتی تا فلسفه عشقبازی!
تعریف تروریستی فلسفه غرب از انسان مدرن ؟
فوكو مینویسد كه ریشه بیماریهای روانی را باید در “ساختارهای“ غلط اجتمایی یافت ، چون فرهنگ خردگرای غرب ، سازمانهایی را تشكیل داده تا دگر اندیشان را محدود كند و یا رفتار دیگران را تابوگونه معرفی نماید . در نتیجه ، در اینگونه موسسات و سازمانها ، خواست فشار به دیگران همیشه حاكم و حاضر است . توضیح اینكه ، فوكو بعد از خروج از حزب كمونیست فرانسه، به حمایت از قربانیان استالینیسم در اروپا پرداخت
علیشاد لربچه
سری هم به زندگی ديگران زدن !
روسو با حمله به حكومت مطلقه حاكمه زمان خود، دولت و بی عدالتی را نتیجه “مالكیت خصوصی“ دانست. اوسازمانهای غلط اجتماعی را دلیل فاسد شدن انسان شمرد . درنظر او حقیقت رانباید از طریق عقل بلكه باكمك احساسات طبیعی وانسانی جست . او میگفت كه انسان موجودی است دوشخصیتی، از جمله : برده-آزاد، نیكو-بدخو، فعال-تنبل . در نتیجه دوئالیسم آنزمان طبیعت و عقل- احساس و اخلاق- از این طریق توجیح شد.
آرام بختياري
كمبود متفكر در دوران سلطنت!
كنت ميگفت كه روشنفكران بايد“ بجاي حلزون فلسفي ، سراغ ماشين جامعه شناسي“ بروند. و هدف در فلسفه و جامعه شناسي بايد پيشرفت اجتمايي باشد. ايده آل دانش درزمان او، ديگر متافيزيك نبود بلكه “ علم طبيعي دقيقي“ بود . درنظر كنت اساس پوزيويتيسم روي واقعيات و دادههاي عيني است كه مثبت ها نام گرفتند و هميشه دردسترس هستند. او دادهها را مثبت ها ناميد . كتاب اصلي كنت “فلسفه پوزيويتيسم “ نام گرفت
علیشاد لربچه
در غرب چه نام هايی كه نشنيديم
در فلسفه رواقی یونان و روم باستان، حداقل سه فیلسوف بانام زنون وجود داشته است : زنون الئایی كه فیلسوفی اریستوكرات، اهل ایتالیا و پدر دیالكتیك در 4 قرن پیش از میلاد بوده ،و زنون فنیقی كه اهل شهر كیتون در قبرس و حدود 3 قرن پیش از میلاد میزیسته . و سومی، زنون اهل صیدون كه معلم سیسرو و حدود 150 سال پیش از میلاد زندگی می نموده . دراینجا باید پرسید؛ مگر در دوره میان: “مدینه جاهله“ غرب و “ مدینه فاضله“ شرق، كمبود نام در جهان آنزمان وجود داشته است !؟.
نصرت شاد
ليلی و مجنون ها در آبزوردستان!
دخترانی كه معشوقه استاد شدند
حنا آرنت، دختر دانشجویی، میان سه استاد فلسفه بود؛ اوسالها رابطه ای پدرانه با یاسپر – رابطه ای شاگردی با هوسرل – و رابطه ای عشقی با هایدگر داشت . و به دلیل لباس همیشه سبزش، در خوابگاه دانشجویی، به او خزه و جلبك لطیف و زیبا، میگفتند . آرنت در دانشگاه در رشته های : فلسفه ، ادبیات یونان و الهیات مسیحی، درس خوانده بود و موضوع پایاننامه دكترایش را نزد یاسپر پیرامون “ مفهوم عشق مسیحی نزد آگوستین مقدس“ به اتمام رسانده بود.
آرام بختیاری
فيلسوف مينی ماليست دوره باستان
گفته میشود كه دیوگنس بیشتر به سبب اصالت فلسفی تا ایده هایش مشهور شد. او میگفت كه فلسفه نباید ملال آور و خسته كننده باشد؛ فلسفه یعنی حقایق پر دردسر را با صدای بلند وروشن بیان نمودن. گروهی ازمورخین فلسفه امروزه حتا به او لقب “ پرولتر فلسفی “ داده اند، چون او نه متفكر ومعلم برج عاج نشین مدارس عالی نیمه دولتی ، بلكه فیلسوف خیابان و كوچه بازار بود.
فلسفه با كمك ژورناليسم ؟
از : لاله امبلی
دركشورهای آنگلوزاكسن گویا فیلسوف به كسی میگویند كه در دانشگاه فلسفه درس میدهد – ودر فرانسه و كشورهای رومی زبان، فیلسوف به كسی میگویند كه با كمك مقاله واز طریق ژورنالیسم، به بحث های اخلاقی، انتقادی، اجتمایی و سیاسی در میان مردم دامن میزند. در اینجا سخن از روشنفكری است كه نامه هایش را حدود 300 سال پیش باعنوان :“بنام عقل“ آغازمیكرد- و با شعار : “ روحانیان، این حشرات موذی مسیحیت رانابودكنید!“ خاتمه میداد.
آرام بختیاری
فلسفه ؛ از اسطوره تا “قرتی گری “!
درسه هزارسال پیش، یونانیها پرسشهایی پیرامون تشكیل جهان مطرح نمودند ؛ پاره ای از جوابهای داده شده به این سئوالها، عجیب و پاره ای نیز غیرعادی بودند. وبعد از 2000 سال از مرگ آخرین فیلسوف یونانی، پرسشهای آنان هنوز برای بشریت مهم و جالب هستند. واژه فلسفه در 600 سال پیش از میلاد هم ،همان معنی را داشت كه امروزه دارد
از سارا ارمنی
فلسفه رياضی پناه - يا جهان بينی انسان گرا؟
هوسلر كوشش برای علمی نمودن فلسفه را، عكس العملی میدانست درمقابل فلسفه ادبی و استتیك نیچه -و فلسفه مذهبی غیرعلمی كیركگارد. بعدها فلسفه پدیده شناسی او تعثیر زیادی روی همعصرانش گذاشت. امروزه اشاره میشود كه : هایدگر، سارتر، و برگسن زیر تعثیر اوقرار گرفتند. شعار بازگشت به خود اشیاء، را بعدها فنومنولوگ هایی مانند هایدگر و سارتر نیزتعقیب نمودند
ع . سلطانی دشت بزرگ
كيركگارد شما جاسوس خداست،
نه جهانبگلوی ما جاسوس غرب!
سورن كیركگارد ، فیلسوف مذهبی و اگزیستنسیالیست خداشناس، درسال ۱۸۱۳ در دانمارك بدنیا آمد و در سال ۱۸۵۵ درگذشت. پدرش یك بازرگان مسیحی درونگرا بود. تظاهر به مدگرایی و جنجالهای فلسفی،برای مخفی كردن افسرده گی روانی اش، موجب شد كه مطبوعات به دشمنی بااو بپردازند و كاریكاتورهایی تمسخرآمیز از او منتشر نمایند. او می گفت، تمسخرشدن، سرنوشت ضروری كسانی است كه حرفی برای گفتن به همعصران خود دارند. او برای تحریك جامعه آنزمان شهر كپنهاگ، با آرایش و لباس خاص مد روز در میدانهای شهر ظاهر میشد.
آتوسا سلطان زاده
جمهوری خواهی پدرسالاری و نظريه های سياسی!
در نظر ماكیاولی مهمترین درس های سیاسی عبارتند از : استقلال ملی، امنیت ، و قانونی دوراندیشانه . اومیگفت كه قدرت، وابسته به نظر عمومی است ، و نظر عمومی وابسته به تبلیغات میباشد ، و تبلیغات و مبلغ باید درنظر مردم با تقواتر از رقبایش باشند ؟، احمقانه است كه اگر یك فعال سیاسی درجامعه از وسایل و روشهایی استفاده نماید كه پیشاپیش محكوم به شكست هستند. افكار ماكیاولی درسیاست را امروزه میتوان افكار تكنوكراتی برای اداره دولت شمرد
آرام بختياري
آغاز رمانتيك ، پايان ايده آليسم؟
هميشه درمركز علايق شلينگ ، فلسفه هنر قرارداشت . تماس با محفل رمانتيك دو برادر شلگل در شرق آلمان آنزمان موجب تشويق او به انديشه هاي رمانتيك شد و سرانجام او توانست به مكتب رمانتيك يك پايه : استتيك ، ايدئولوژيك ، و تئوريك ، بدهد. شلينگ ميگفت كه روح وفكرانسان، مهمترين و بزرگترين محصول و توليد طبيعت است و از وحدت : طبيعت، روح و فكر، هويتي بوجود مي آيد كه آن خود، خالق هنر است .
نصرت شاد
فلسفه ليبرال هم قربانی داد!
برونو میگفت كه جهان ، تصویر یا مخلوق خدا نیست ، بلكه طبیعت و خالق یكی هستند . وشناخت طبیعت ، موجب شناخت خالق میگردد. یكی ازدلایل حكم اعدام او این بود كه او خدا را دلیل جهان نمیدانست ، بلكه او خالق رادرهمه جا و درون همه اشیاء حاضر و ناظر میدید. او مینویسد كه تنها آرزوی انسان ،آنست كه با ابدیت و بی نهایت ، وحدت یابد. اوعارفی است كه میخواست نظرات كپرنیك را با مسحیت نوافلاتونی متحد سازد. هربار كه برونو وارد بحث عرفان میشد، قدری آسمان-ریسمان !
ادامه انديشه..
|
|
|
|
| |