از آرمانشهر تا ناكجاآباد
آتوسا سلطان زاده
A . Soltanzade
Asolt@web.de
گرچه بیش از دوهزارسال است
كه از نظرات و پیشنهادات اوتوپیستی غرب انتقادمیشود ، ولی فرهنگ شناسی دانشگاهی
،انسان را موجودی ساختار- و كامل گرا مینامد كه از عهد حجر تا سكنت درستارهها، همیشه
درجستجوی بهشتی زمینی و عملی بوده و خواهد بود.
مقوله یونانی “اوتوپی“ راتاكنون در
زبان شیرین !فارسی بشكل های : ناكجاآباد ، آرمانشهر، مدینه فاضله، بهشت رؤیایی، ویا
حتا سیوسیلیسم تخیلی، سوسیالیسم اولیه ،
و غیره ترجمه كرده اند .ولی واژه “ناكجاآباد “، گمانم از خلاقیت های لغوی شادروان
آل احمد باشد .
گرچه كتاب (دولت) افلاتون، نخستین اثر اوتوپیستی غرب است ، ولی نظریه پرداز
ادبی آن، توماس مور(مورس)، رمان نویس انگلیسی درسال 1516 میباشد. شكست و تزلزل عقاید
ترقی و پیشرفت اجتماعی سرمایه داری و استالینیسم درآغاز قرن بیست موجب آثاری ضد
اوتوپی از : جرج آورل ، یوناس ، و سامیاتین، شد ، چون بقول جامعه شناسان، اوتوپی
قربانی میخواست و منابع طبیعی برای عملی نمودن آن در اختیار بشر نبود!
جزیره پردیسی توماس مور، تقلیدی است
از كتاب دولت افلاتون . پاره ای از اوتوپیست های قرن بیست غرب نیز تحت تعثیر كتابی
از هنری فورد بودند. اوتوپی – هم ژانری است ادبی و هم مدلی حكومتی . از جمله ضد اوپیست های قرن
بیست : جرج آورل و آ. هوكسلی، هر دو انگلیسی هستند. جزایر بریتانیا تاكنون خالق
نظریه پردازان موافق و مخالف مهمی در اتوپی بوده است !. آرول دردهه 30 قرن گذشته حین شركت درجنگ داخلی
اسپانیا، شخصن شاهد خشونت و ضعفهای نیروهای : استالینیسم، فاشیسم و كاپیتالیسم،
شد. این تجربیات غیرانسانی موجب نخستین ا
ثر ضد اتوپیستی او شد.
اوتوپی از عنوان رمان توماس مور، یعنی
“اوتوپیا“ گرفته شده . گروهی دیگر از صاحبنظران آنرا: درسهای خیالی پیرامون یك نظم
اجتماعی ایده آل، ولی غیرقابل اجرا، و بدون
اساس واقعی و ضروری، تعریف میكنند. ادامه اوتوپی خواهی غرب به تقلید از
افلاتون، با این جهانی شدن عقاید در دوره رنسانس آغاز شد. غیر از توماس مور،- ماكیاولی،
و فرانس باكون نیز، به طرح كمونیسم “ اشرافی“ اوتوپی پرداختند. قرنهاست كه انسان
مدرن در جستجوی بهشتی این جهانی،است. از جمله نویسندگان “اتوپی منفی“ یا ضد اتوپی:
هاكسلی، سامیاتین، آرول، والتر ینز ، لم ، آرنو شمیت ، هسه ، یونگر ، رهن ، و آمری،
هستند.امكان جنگ اتمی، دولت اتوریته دیكتاتور، تسلط منفی علم وصنعت برانسان، بیگانگی
فرد در فاشیسم،استالنینسم، و كاپیتالیسم، نابودی محیط زیست و طبیعت، موجب شدند كه
آثاری ضد اتوپیستی روانه بازار شود. اوتوپی از همان آغاز مورد نقد و انتقاد قرار
گرفت . انگلس كوشید تا به نقد علمی آن بپردازد . در زبان مدرن، اتوپی به معنی : خیالپردازی
و رؤیاهای غیرعملی ، استنباط میشود.
در مسیحیت سدههای میانه، دولت الاهی آگوست مقدس، مدینه فاضله در جهان ملائك،
به مؤمنین !معرفی گردید .اغلب رمانهای دولتی-سیاسی، موضوعاتی اتوپیستی داشتند. در
قرن بیست، بلوخ یكی از تئوریسن های ماركسیست اتوپی بشمار می آید.دررمان های اتوپیستی
به مسایل و روابط : اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی زمان حال پرداخته میشود.
روبینسون كروزه نیز دارای مشخصات كمونیستی
در رمان اتوپیستی بود. سویفت، خالق “سفرهای ژول ورن“ ، رمان های علمی-فنی یا “ساینس
–فیكشن“ هست. محققینی از دوره رنسانس تا زمان حال، ازجمله :
شولته-هربرگ ، آنرا ژانری ادبی ؛میان واقعیت و خیال میدانند. اتوپی را گاهی به
دوشاخه : مكانی و زمانی تقسیم میكنند . از جمله “آنتی اتوپیست“های آلمان : هسه ،
ورفل، و در روسیه ؛ سامیاتین ، بودند.
سوسیالیست های اتوپیستی پیش از ماركس هم وجود داشت كه غیرعلمی و در جستجوی
غیرممكن ها بودند .اتوپیسم مدرن را گاهی به دو دسته اجتماعی و فنی تقسیم میكنند.رمانهای
خیالی زمان رنسانس درباره اتوپی های زمانی یا مكانهای دور و خارجی بودند. كتاب
“دولت آفتابی“، اثر كامپلانا، یكی از مشهورترین آثار اتوپیستی قرن 17 شد. در دوره
روشنگری نیز اهل قلم به جستجوی اتوپی پرداختند. از جمله شعارهای مردمی اتوپیستها :
عدالت. آزادی، برابری، صلح، رفاه اجتماعی و غیره بودند. در طول تاریخ ، اتوپی گاهی
در همسایگی ، تصورات اسطوره ای باستان، پردیس زمینی، عصر طلایی ، یونان رمانتیگ
گله داران اشرافی ، دولت الهی دینی ، قصه و افسانه های عامیانه مشهور، جا گرفته
است .
درقرن 17 ، كامپنلا ، باكون ، و سیرانو
، با تكیه بر شهر-دولت های رم باستان، به طرح اتوپی هایی پرداختند. در قرن 19 دو
مدل آینده نگری اتوپیستی با كمك ادبیات یعنی : اتوپی سیاسی و اتوپی بیولوژیك، به
روشنفكران معرفی شد. ویلیام موریس ، یكی از اتوپیست های مدرن ،با طرح سوسیالیسم
سبز اكولوژیك محیط زیستی، خواهان هماهنگی انسان، جامعه و طبیعت گردید. و“رویای آمریكایی“!
بر اساس طرح اتوپی تكنوكراتی، هنوز دست از تبلیغ و فریب بر نداشته است . نقش اتوپی
ها برای فلسفه اجتماعی در قرن بیست تا زمان حال اهمیت خودرا حفظ نموده است .
گروهی از روشنفكران چپ ادبیات اتوپیستی را ادبیات خیالی-علمی میدانند كه در
خدمت سوسیالیسم تخیلی میباشند،یعنی آنها تئوری های اجتماعی-انتقادی هستند كه گاهی
اصلاحگرایانه در خدمت جنبش های انقلابی، كمبودهای جامعه استثمارگر را مورد حمله
قرار میدهند. غالب اتوپیست های جمعگرا خواهان جامعه ای بدون : استثمار، فشار،
زورگویی، و بر اساس عدالت،عقل، تعاونی ها، و كمون ها، میباشند.انواع اتوپی ازآغاز
سرمایه داری با نامهایی چون : مونسر ، مور، كامپانلا، و بابف ، رشد كرده . سن سیمون،
فوریه، آون، هرتسن، بلینسكی،دوبرولیوبوف ، و چرنیشفسكی، از مشهورترین سوسیالیستهای
تخیلی بودند.گروهی از اتوپیستها هم سالهاامید به شورشهای دهقانی داشتند.
گرچه كوششهای كمونیسم و سوسیالیسم
اتوپیستی، منبع ماركسیسم بود، ولی آن مانع جنبش كارگری گردید. از جمله اتوپیستهای
سوسیالیستی و سوسیالیستهای اولیه در قرن 19 : سن سیمون، پرودون و فوریه هستند . ولی
سوسیالیست های تخیلی مورد انتقاد ماركس و انگلس قرار گرفتند.انگلس در قرن 19 از
آنان فاصله گرفت و در اثرخود “ تحول سوسیالیسم از اتوپی به علم“، ایده آلیست بودن
آنان را شرح داد، چون بقول او یك برخورد علمی و مثبت در دورههای : رنسانس، روشنگری
و سوسیالیسم تخیلی، با آنان نشده بود.در حال حاضر گروهی از طیف چپ مدعی است كه چون
مبارزه میان كارگران و سرمایه داران در قرن گذشته به اوج خود رسیده بود، در قرن
فعلی احتمال یك انقلاب جهانی وجود دارد .