در جستجوی خدایان در همسایگی ایران !

 

 لاله امبلی

 

آناكیسماندر پیش از میلاد؛  Anaximander  610 – 546  

 

چرا این بار آناكسیماندر ؟ . در مورد هر واقعه و پدیده ای میتوان گفت كه علاقه به آغاز آن ، علاقه به درك موضوعات و مسائل زمان حال نیز است . آناكسیماندر، فیلسوف ماتریالیست یونانی در قرن ششم پیش از میلاد ، اولین كسی است كه علت تشكیل جهان را بجای اسطوره ، دین و خدا ، به عهده علوم تجربی واگذار نمود. وی میگفت كه فلسفه باید عقلگرا شود و با دین و افسانه سرایی به مبارزه بپردازد . او در یكی از شهرهای مستعمره یونان در غرب آسیای صغیر بنام ملطا بدنیا آمده بود . این شهر قرنها واسطه ای میان رابطه شرق و غرب بود . پایان دوره “آرشایی“ عصر جاهلیت ! را قرن ششم پیش از میلاد میدانند كه با آغاز شهرنشینی همراه بود. و آغاز فلسفه یونان را باید آغاز شكفتگی علوم طبیعی و تجربی دانست كه در آن فرهنگ اسطوره ای پیشین جایش را به عقل و منطق داد . انسان میبایست دیگر برای حوادث طبیعی مانند خسوف و كسوف و سیل و زلزله و آتشفشان و رعد و برق ، نه دلایل آسمانی و مذهبی بلكه جوابهایی در علوم طبیعی می یافت . فیلسوفان طبیعی پیش از سقراط كوشیدن تا جهان را با كمك علم و بدون اسطوره شرح دهند. فلسفه طبیعی یونان با تالس و آناكسیماندر آغاز شد. آناكسیماندر یكی از پایه گذاران علم نجوم یونان نیز بود. گرچه انسان شناسی آناكسیماندر هنوز از باقیماندههای فلسفه آركائیك پاك نشده بود ولی او انسان را موجودی میدانست كه براثر تكامل جانداران دریایی بوجود آمده . او بیش از 2500 سال پیش با یك نظریه مدرن كوشید تا نوعی موجود دریایی مانند كوسه و ماهی را دلیل آغاز زندگی انسان معرفی نماید .

اهمیت آناكسیماندر در آنجاست كه در قرن گذشته هایدگر و گادامر كوشیدند تا اورا بهتر معرفی نمایند. او یكی از سه فیلسوف مشهور ماتریالیست ملطایی پیش از سقراط است . او غیر از فلسفه، مانند تالس یك مخترع و روشنفكر عملگرا نیز بود و به انتقاد از جهانشناسی و علم نجوم افراد پیش از خودپرداخت و پرسید كه چرا ماده دیگری غیر از آب نتواند علت تشكیل جهان باشد . او گویا اولین نقشه جغرافیایی جهان را با سه قاره آسیا ، اروپا و آفریقا رسم نمود . یك ساعت خورشیدی و یك جدول نجومی آسمانی از جمله دیگر كارهای مهم او هستند . او تحت تعثیر فرهنگ بابلی به دانستنیهای خاصی رسید و اطلاعات وسیعی پیرامون كشتی رانی و دریا نوردی بدست آورد. نخستین اثر كتبی فلسفه غرب با عنوان “یرامون طبیعت“ متعلق به وی میباشد . اگر تالس آب را دلیل جهان دانست ، آناكسیماندر ، ذره ای اتمی بنام “آپیرون“ را سبب وجود جهان معرفی نمود . او بین سالهای 610-546 پیش از میلاد زندگی نمود .

“آپیرون“، ماده اولیه تشكیل دهنده جهان در نظر او ، ذره ای اتم مانند ، نامشخص و نامحدود است كه با كمك قوای حسی نیز قابل درك نمی باشد . برای نخستین بار، هستی چیزی غیرقابل دسترس و نامشخص مطرح شد تا  حالت درك و حس واقعیتی را شرح دهد، یعنی از نظر تئوری برای شرح شیئی قابل حس، از ذره ای غیرقابل درك، استفاده شد.

درزمان او، فلسفه نقشی روشنگرانه داشت یا بقول نیچه ، آن ستاره دنباله دار كمیتی بود در سیستم خورشیدی فرهنگ زمان خود . دوستداران بحث های علمی و فلسفی آنزمان اشتغال به تئوری ونظریه ها را بالاترین احساس سعادت انسان روشنفكر میدانستند و می پرسیدند كه آیا فلسفه ، علمی ماوراء یا مادون علم فیزیك است . آناكسیماندر ، از نخستین متفكرانی است كه در جهان ، مبارزه دائم اضداد را مطرح نمود . او یكی از فیلسوفان پیش از سقراط است كه به طرح پرسشی پیرامون جای انسان در جهان پرداخت. او بخش اعظم تاریخ هلنی را افسانه ، اسطوره و غیر حقیقت دانست . اهمیت آناكسیماندر از آنجاست كه بحث تضاد در فلسفه را در آن زمان مطرح نمود . یك عقیده و دانش یونانی آنزمان این بود كه با هر تولد و زایشی در طبیعت ، مرگ نیز به موازات آن رشد میكند . و هر شیئ و موجودی برای وجود خود در هستی، هزینه ای میپردازد كه پروسه  تحول و تكامل آن سرانجام به مرگ منتهی میشود. و تضادها باعث بی عدالتی و غیبت تعادل میشوند. فلسفه غرب خلاف فلسفه شرق كه خواهان تعادل، صلح، سكون، هماهنگی و سكوت بود، جویای مبارزه ، بی آرامی، تغییر و تحول شد . آنزمان اغلب مقوله های اسطوره ای بر اساس سلسله مراتب و اهرام قدرت ،مطرح میشدند، ولی فلسفه جدید آنزمان، خواهان عدالت، آزادی، گفتمان، و تساوی گردید .